علیرضا رزم حسینی از استانداری کرمان خداحافظی کرد. پنج سال پیش در حالیکه افراد زیادی برای حضور در استانداری کرمان مطرح بودند، اسمش مطرح شد. پنج سال گذشت اما انگار همین دیروز بود که یکی از نمایندگان استان تماس گرفت و گفت: «آخرش تکلیف استاندارمان هم معلوم شد.» پرسیدم کی؟ گفت: «رزم حسینی، قائم مقام لشکر 41 ثارالله و همرزم حاج قاسم سلیمانی.»
محسن جلالپور:
رزم حسینی در محدوده انتخاب و در چارچوب استانداردهای رسمی استاندار خوبی بود. دغدغه توسعه داشت. همان روز اول گفت: «سه چهارم وقتم را صرف مسائل اقتصادی و توسعه استان خواهم کرد.» وقت گذاشت و خیلی تلاش کرد. یکی از دوستان پرسید نظرت درباره عملکرد رزم حسینی در 55 ماهی که استاندار بود چیست؟ برایش نوشتم«برای ارزیابی عملکردش، علاوه بر کارهایی که کرده، باید کارهای نکردهاش را هم درنظر گرفت» برایم استیکر خنده و تعجب فرستاد. برایش نوشتم: «در حوزه کارهای کرده نظری ندارم چون در معرض دید همه ما قرار دارد.اما در حوزه کارهای نکرده معتقدم رزم حسینی هرچه بود، تندرو نبود. سیاسی بود اما سیاسی کاری نکرد. تعادل میان نیروهای سیاسی استان را به هم نزد. اصلاح طلب و اصولگرا قبولش داشتند و در نهایت اینکه در هیچ زمانی اجازه نداد فضای استان کرمان امنیتی شود.»
رزم حسینی خیلی وقت گذاشت تا کرمان را از تله سانترالیسم برهاند. اعتقاد داشت دلیلی ندارد در مرکز، برای دورترین شهرها تصمیم گیری شود. بارها از او شنیدم که میگفت؛ مدیرانی که در پایتخت نشستهاند هیچ کاری از دستشان بر نمیآید. مثلثی ترسیم کرد تا توسعه کرمان را پیش ببرد. یک ضلعش دولت بود، ضلع دیگرش را نهادهای حاکمیتی غیر دولتی در نظر گرفت و ضلع سوم را بخش خصوصی و مردم تعریف کرد. به خوبی میدانست کرمان فقیر در صورتی میتواند از تله فقر رهایی پیدا کند که آرام و بیحاشیه باشد. تعامل خوبی با نیروهای اثرگذار استان داشت. مردم شاهد تلاشهای خستگی ناپذیرش بودند. آرام و قرار نداشت. صبح به جنوب استان سفر میکرد و نماز ظهر را در مرکز میخواند و شب راهی پایتخت می شد تا مشکلات استان را درآنجا پی بگیرد. گاهی فشار کار عصبیاش میکرد با این حال اگر مدیری را تشر میزد، زود از دلش در میآورد.
رزم حسینی از استانداری رفت ولی یادش از کرمان نخواهد رفت.