• شنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳ -
  • 27 April 2024

  • شنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳ -
  • 27 April 2024
تحلیل اکونومیست؛

۲۰۲۴؛ سالی سخت برای صلح و دموکراسی

بیش از نیمی از مردم کره‌زمین در کشورهایی زندگی می‌کنند که قرار است در سال ۲۰۲۴ انتخابات سراسری در آنها برگزار شود. این اولین بار است که جهان به این نقطه عطف رسیده است...

بیش از نیمی از مردم کره‌زمین در کشورهایی زندگی می‌کنند که قرار است در سال ۲۰۲۴ انتخابات سراسری در آنها برگزار شود. این اولین بار است که جهان به این نقطه عطف رسیده است. براساس الگوهای اخیر مشارکت رای‌دهندگان، نزدیک به ۲میلیارد نفر در بیش از ۷۰کشور به پای صندوق‌های رای خواهند رفت. از بریتانیا تا بنگلادش و از هند تا اندونزی، آرا به صندوق‌ها ریخته می‌شود. با این حال، به نظر می‌رسد باید سالی پیروزمند برای دموکراسی باشد؛ اما چنین نخواهد بود.
بسیاری از انتخابات، حاکمان غیر‌لیبرال را تثبیت خواهد کرد و برخی دیگر پاداشی برای فاسدان و نالایقان خواهد بود. مهم‌ترین رقابت، یعنی انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا، چنان مسموم و قطبی خواهد بود که سیاست جهانی را تحت‌تاثیر قرار خواهد داد. در یک شرایط بحرانی در جهان، از اوکراین تا خاورمیانه، جهت‌‌‌گیری آینده آمریکا (و به همراه آن نظم جهانی که رهبری آمریکا تاکنون بر آن تاکید داشته است) در خط مقدم قرار خواهد داشت. سال ۲۰۲۴ سالی خطرناک و پرمشقت خواهد بود. در برخی از انتخابات، تقلب آشکار خواهد بود. به عنوان مثال، در بلاروس یا رواندا تنها سوال این است که سهم رأی رئیس‌‌‌جمهور فعلی چقدر نزدیک به ۱۰۰‌درصد خواهد بود.
ولادیمیر پوتین با تغییر قانون اساسی برای حذف محدودیت‌های دوره ریاست‌جمهوری روسیه در سال ۲۰۲۰، بدون شک برای سومین دوره متوالی (و پنجمین دوره کلی) به عنوان رئیس‌جمهور روسیه انتخاب خواهد شد. بیشترین رأی‌گیری در آسیا خواهد بود. بزرگ‌ترین دموکراسی‌های آسیا -بنگلادش، هند و اندونزی- همه به پای صندوق‌های رأی خواهند رفت. متاسفانه، خطر همانا رشد «غیرلیبرالیسم» است. در دوران نارندرا مودی، هند از موفقیت چشمگیر اقتصادی و ژئوپلیتیک برخوردار شده، حتی در شرایطی که نخست‌‌‌وزیر از شوونیسم ضداسلامی و از بین بردن تضمین‌های نهادین حمایت می‌کند.
رئیس‌جمهور اندونزی، جوکو ویدودو، به نظر می‌رسد بر تثبیت یک سلسله سیاسی متمرکز است. بنگلادش در حال حاضر یک چرخش اقتدارگرایانه را در پیش گرفته و رهبران مخالف زندانی شده و هیچ مخالفتی رخ نداده است. انتخابات مسموم و قطبی آمریکا، سیاست جهانی را هم تحت‌تاثیر قرار خواهد داد. آفریقا قاره‌ای با بیشترین انتخابات خواهد بود، اما رأی‌دهندگان آن به‌طور فزاینده‌ای از نحوه عملکرد دموکراسی ناامید هستند. کودتاها رایج‌تر می‌شوند: ۹رژیم از سال ۲۰۲۰ به زور قدرت را به دست گرفته‌اند. نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد که تعداد فزاینده‌ای از آفریقایی‌ها ممکن است مایل به همراهی با یک دولت نظامی باشند. انتخابات آفریقای جنوبی یادآور ناامیدی سریالی خواهد بود. سه‌دهه پس از به قدرت رسیدن ANC  در اولین انتخابات پس از آپارتاید، در کشوری که فساد، جرم و جنایت و بیکاری در آن فراوان شده، دوباره به قدرت خواهد رسید.
همه اخبار البته بد نیست. مکزیک اولین رئیس‌جمهور زن خود را انتخاب خواهد کرد: هر دو رقیب اصلی زن و کمتر از رئیس‌جمهور فعلی پوپولیست هستند. رأی‌دهندگان بریتانیایی (در نهایت) بین دو نامزد شایسته دست به انتخاب خواهند زد. پس از ۱۴سال حکومت محافظه‌‌‌کاران، پیروزی حزب کارگر محتمل است، اما تعداد کمی در خارج از بریتانیا متوجه تغییرات زیادی خواهند شد. برخی از موارد انتخاباتی تاثیر نامتناسبی فراتر از مرزهای کشورشان خواهد داشت. خواه ۱۸میلیون رأی‌‌‌دهنده تایوانی به حزب پیشرو دموکراتیک یا کومینتانگ (KMT)  -اپوزیسیون دوستدار چین- رأی دهند یا خیر، بر روابط در سراسر تنگه تایوان و در نتیجه بر سطح تنش‌‌‌های ما و چین تاثیر خواهد گذاشت. در کوتاه‌مدت، ممکن است پیروزی KMT احتمال درگیری را کاهش دهد. اما در میان‌مدت، رضایت تایوانی‌‌‌ها ممکن است بعدتر خطر ماجراجویی چین و به طور بالقوه درگیری قدرت‌‌‌های بزرگ را افزایش دهد.
با این حال، هیچ‌چیز با انتخابات آمریکا قابل مقایسه نیست؛ چه از نظر چشم‌انداز شوم آن و چه از نظر پیامدهای بالقوه. به‌سختی می‌توان باور کرد که محتمل‌ترین نتیجه، مسابقه مجدد بین دو پیرمرد باشد که اکثریت رأی‌دهندگان آرزو دارند هیچ‌کدام نامزد نباشند. نامزدی دونالد ترامپ دموکراسی آمریکا را تضعیف می‌کند. اینکه حزب جمهوری‌خواه مردی را نامزد خواهد کرد که روزگاری تلاش کرد نتایج انتخابات ریاست‌جمهوری قبلی را باطل کند، آمریکا را به عنوان یک فانوس دموکراتیک کمرنگ جلوه‌گر می‌سازد. دور دوم ترامپ، آمریکا را به یک کشور غیرقابل پیش‌بینی با گرایش‌های انزواطلبانه در زمان خطرات ژئوپلیتیک شدید تبدیل خواهد کرد. علاقه او به مردان قدرتمند، به‌ویژه پوتین، نشان می‌دهد که افتخار او برای پایان دادن به درگیری روسیه و اوکراین در ۲۴ساعت به ضرر اوکراین تمام می‌شود. احتمال انتخاب مجدد ترامپ به طرز نگران‌کننده‌ای بالاست و عواقب آن می‌تواند برای دموکراسی و جهان فاجعه‌بار باشد.
خاورمیانه بی‌ثبات
از انتخابات که بگذریم، باید از زاویه‌ای دیگر هم نگاهی به یکی از خبرسازترین و بحرانی‌ترین مناطق جهان بیندازیم: خاورمیانه و سپس جنگ اسرائیل در غزه. اگر سال ۲۰۲۳ سالی بود که جنگ غزه، خاورمیانه را تکان داد، سال ۲۰۲۴ سالی خواهد بود که مشخص می‌شود آیا خاورمیانه می‌تواند شوکی به جنگ غزه وارد کند یا نه. ترسناک است که بعد از این همه مرگ بخواهیم چیزی بنویسیم، اما منطقه در دودهه اخیر شانس بهتری برای صلح نداشته است.  جنگ غزه موجب تغییراتی در خاورمیانه و بازتعریف روابط اسرائیل با فلسطین و همچنین اسرائیل با سایر کشورهای عربی خواهد شد. به نظر می‌رسد در سال ۲۰۲۴ شاهد تغییر رهبران فلسطینی- اسرائیلی باشیم. روسای ارتش و اطلاعات اسرائیل پس از پایان جنگ استعفا خواهند داد. بنیامین نتانیاهو، از سمت خود برکنار خواهد شد. حمله حماس نه‌تنها زمانی که نتانیاهو در راس کار بود رخ داد، بلکه «برند» سیاسی او به عنوان مدافع سرسخت اسرائیل را هم ویران کرد.
در همین حال، به نظر می‌رسد اسرائیل دست به کار حذف رهبران حماس خواهد شد و همتایان آنها در تشکیلات خودگردان فلسطین در کرانه باختری نیز ممکن است در نهایت از قدرت رانده شوند.  اما در این میان نکته‌ای را باید مورد تاکید قرار داد: نیروهای اسرائیلی هزاران‌ هزار فلسطینی از جمله بسیاری از زنان و کودکان را می‌کشند. اگر اسرائیل حمایت بین‌المللی را از دست بدهد، ممکن است مجبور شود زودتر از آنچه تصور می‌کرد، جنگ را متوقف کند. در سوی دیگر، حماس نمی‌تواند اسرائیل را شکست دهد، اما در عین حال نیازی به این کار ندارد. صرف زنده ماندن به این معنی است که حماس در چشم فلسطینی‌‌‌ها قوی‌‌‌تر ظاهر می‌شود. اگر فلسطینی‌‌‌ها رادیکال شوند، حماس می‌‌‌تواند به نماد مقاومت تبدیل شود. خطر دیگر گسترش درگیری و کشیده شدن پای حزب‌الله به جنگ است که می‌تواند جبهه دوم را در شمال، آن سوی مرز با لبنان باز کند.
جهان عرب در عین حالی که حمایتش برای صلح حیاتی است، می‌خواهد فاصله خود را حفظ کند. عملیات نابودی تونل‌های حماس می‌تواند چند ماه طول بکشد و شاید اصلا عملی نباشد. اگر فرض کنیم اسرائیل بتواند حماس را شکست دهد، فرض کنیم فلسطینیان راضی به همزیستی در کنار اسرائیل باشند و فرض کنیم دولت بایدن بر یک دیپلماسی فعال تمرکز کند، ممکن است یک انتقال ظریف آغاز شود. با این پیش‌فرض‌ها، می‌توان گفت رهبرانی فلسطینی می‌توانند از دل صندوق‌های رأی درآیند که این پیش‌فرض‌ها را عملیاتی کنند. اما در حال حاضر، در شرایطی که فلسطینی‌ها از حمله اسرائیل به غزه غرق در خشم و خون هستند، چنین رهبری‌ای در دسترس نیست. عباس شرایط را طوری مهندسی کرده که رقیبی نداشته باشد؛ اما روی این هم نمی‌توان حساب کرد. رهبران آینده در اسرائیل هم تقریبا با همان دشواری مواجه‌اند. آنها نه‌تنها باید یهودی‌های آسیب‌دیده را به ایده صلح جلب کنند، بلکه باید با جنبش شهرک‌نشینان هم مقابله کنند. تا زمانی که شهرک‌نشینان فلسطینی‌ها را در کرانه باختری می‌کشند، صلح دور از دسترس خواهد بود.
اشغالگری اسرائیل فقط فلسطینیان را رادیکال می‌کند. برخی به فکر یک نیروی حافظ صلح عرب هستند (شاید پلیس مسلح به جای سرباز). کشورهای عربی که اکنون به دلیل توافق ابراهیم نسبت به گذشته روابط نزدیک‌تری با اسرائیل دارند، ممکن است بتوانند کمک کنند. اما متقاعد کردنشان طول خواهد کشید. خاورمیانه گورستان برنامه‌های صلح است. اینجا یک بخش خشن از جهان است. اما در سال ۲۰۲۴ نباید امیدمان به صلح را از دست بدهیم. پس از اینکه دو دهه رکود در حملات ۷ اکتبر به پایان رسید، پیگیری صلح تنها ایده باقی‌مانده است.
لینک کوتاه خبر: https://eghtesadkerman.ir/10777
اخبار مرتبط
نظرات شما