جناب مهندس طبیب زاده؛ مایلم با شناختی که نسبت به صنعت استان دارید به جای پرداختن به ظرفیت هایی که وجود دارد به چالش ها و کاستی های پیش روی صنایع کرمان بپردازیم. چالش های اولویت دار در بخش صنعت استان چه مواردی هستند؟
باید ببینیم واحدهای صنعتی ما چه مشکلاتی دارند. یک مشکل جدی به نام « بحران قیمت تمام شده» در استانداری داریم. به رغم اینکه می گوییم نیروی انسانی و سوخت و انرژی ما ارزان است اما در تولید کالاهای صنعتی در استان، به شرایط رقابتی دست نیافته ایم و کالای ما رقابت پذیر نیست. نیروی انسانی ما بهره وری بالایی ندارد. از انرژی هم چون بهره ور نیستیم استفاده چندانی نداریم. بنابراین مزیتهایمان در استان تعیین کننده نیست. این یعنی در تسهیلاتی که به صنعت میدهند اگر خیلی رعایت کنند 18 درصد میدهند. 18 درصد هزینه مبادلهای، هزینهای که رایج است. بنابراین قیمت تمام شده کالا به دلیل نبود تکنولوژی، نبود خوشههای صنعتی، نبود ارتباط مؤثر بین صنایع با همدیگر و گران بودن نرخ تسهیلات، بالاست. از مردم هم نمیشود خواست که هر کالایی را بروند بخرند، کالاهای رقبای ما مثلاً کشور ترکیه یا چین یا رقبای دیگری که ما داریم اینها میتوانند حتی با وضع تعرفههایی که در حوزه این کالاها قرار دارد باز هم قابل رقابت باشند. آنها تولید انبوه دارند و دولت هم حمایت میکند. بنابراین اگر ما بخواهیم صنعتمان رشد کند فضای کسب وکار مناسب نیاز داریم. در زمینه فضای کسب وکار هم مولفه های موثر کاهش نرخ مبادله، افزایش سرعت صدور مجوز و کاهش نرخ تسهیلات مالی ست. اگر بتوانیم کمک کنیم واحدهای صنعتی با تکنولوژیهای روز آشنا شوند و آموزش ببینند و اگر توانستیم فضایی را فراهم کنیم که کالایی با کیفیت و با تکنولوژی بالا با قیمت رقابتی و قیمت تمام شده پایین انجام شود در این صورت می توانیم بگوییم که عملکرد صنعتی موفقیت آمیزی داشته ایم. این زمینه ها باید فراهم شود تا بحران قیمت تمام شده کالا در ایران و کرمان حل شود.
در حال حاضر به دلیل انباشت تولید غیررقابتی در انبارها، امکان فروش آنها را نداریم. از طرفی راه نجات صنعت کشور، صادرات است. صادرات الزاماتی دارد، و باید به تقویت آن کمک شود و گرنه نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که تولیدکنندگان و صنعتگران ما از وضعیت فعلی نجات پیدا کنند.
سوال دیگر در خصوص مدیریتی است که در واحدهای صنعتی استان اعمال می شود. چه بخشی از مسایل و مشکلات به مدل مدیریتی در واحدهای ما باز می گردد؟ تایید می کنید که همه مشکلات در کمبود نقدینگی و مشکلات دولت ساخته خلاصه نمی شود و در راهبری سیستم ها نیز با چالش مواجهیم؟
ما سه مشکل در واحدهای صنعتیمان داریم. غیر از آن شرایط فضای بیرونی که فضای رقابتی و فضای کسب و کار نامطلوب است، مشکلات درونی هم همان طور که شما گفتید سه مورد هستند که دو مورد آن تابع مشکل اول است.
مشکل اول به «مدیریت» واحدها برمی گردد، به هر حال ما از مدیریت روز دنیا فاصله گرفتهایم. دو مشکل دیگر هم وجود دارد؛ یکی اینکه ما در واحدهایمان موضوعی به نام قیمت تمام شده را محاسبه نمی کنیم و حسابداری قیمت تمام شده رایج نیست. عمده شرکتهای ما از این آموزش برخوردار نیستند که در طول تولید از قیمت تمام شده و هزینه های تولید مراقبت کنند و آن را به دوره پس از تولید واگذار نکنند چرا که هزینه ها و خسارت آن غیرقابل جبران است. بنابراین از بحث مدیریت روز دنیا خیلی فاصله گرفتهایم، مورد دوم، حسابداری قیمت تمام شده و مورد سوم ضعف در بازاریابی است. به باور بخش عمده ای از مدیران واحدهای صنعتی استان، این فرصت وجود دارد که کارهایی را با هر کیفیت و قیمتی تولید و به بازار عرضه کنند. از این مجموعه مدیران صنعتی باید سوال کرد چگونه می شود سازو کار رقابت در بازار و مشتری مداری را نادیده گرفت و انتظار موفقیت داشت. بر این اساس بخش عمده از مشکلات واحدهای صنعتی ریشه در تفکر مدیریتی آنها دارد که گاها علاوه بر زیانی که به خود این واحدها وارد می شود اقتصاد و صنعت استان متضرر می شود و ظرفیت هایی از استان برای توسعه و اشتغال زایی تحت تاثیر قرار می گیرد.
در تحقیقات بازار دچار مساله جدی هستیم که واقعاً یکی از نقاط ضعف بارز واحدهای صنعتی در استان است و میتوان مثالهای چندگانهای زد که تولید خوب و ماشین آلات مناسب داشته اند اما متاسفانه اهمیتی برای موضوعی حیاتی به نام تحقیقات و توسعه بازار قایل نبوده اند. نقطه شروع پرداختن به این مساله بسیار مهم کجاست؟
ببینید واحدهای ما در استان باوری به بیزینس پلن ندارند. بیزیسن پلن را ساده و دست کم گرفته ایم که مثلاً فلان ماده معدنی در بازار کم هست و ما میتوانیم ان را تولید کنیم در حالی که برای آن توجیه اقتصادی و فنی نداریم. توجیه فنی یعنی ماشین آلات ما میتوانند تولید کنند. توجیه مالی و اقتصادی طرح هم بسیار مهم است و باید بدانیم آیا تولید محصولمان اقتصادی هست یا خیر. باید بازار را بفهمیم، شرایط را بدانیم، مطالعه کنیم و قیمت تمام شده را دربیاوریم.عمده واحدهای جدید ما با این مساله مواجه هستند. نمیدانند چه کار کنند و چه تولیدکنند و آیا فردای ورود به بازار میتوانند با رقبا رقابت کنند. نقطه شروع در یک بیزینس پلن توجیه اقتصادی دقیق است در شرایطی که اغلب طرح های ما با وجود هزینه بالا از مشاور اقتصادی خوب و مطالعات مناسب بهره نمی برند و در ادامه به مشکل برمی خورند.
و موافقید که ما از این ناحیه در صنایع استان، ضربه فراوانی خوردهایم و واحدهای متعددی به چالش کشیده شده اند.
بله، مصداق های فراوانی هم از آن داریم که قابل ارایه هستند.
موضوع دیگر توجهی است که در سطح محدود در یکی دو سال اخیر به نوسازی صنایع استان و کشور از طریق اختصاص تسهیلات خاص نوسازی شده.چه ارزیابی از عملکرد دولت در این زمینه دارید؟
به یکی از ضروری ترین و حیاتی ترین نیازها در صنعت استان حداقل میزان منابع و تسهیلات اختصاص یافته است.سال گذشته ظاهرا برای کل استان کرمان 800 میلیارد تومان اعتبار در نظر گرفته شده که کمتر از 400 میلیارد تومان ان جذب شده است .برای 500 واحد صنعتی هرکدام کمتر از 800 میلیون تومان می شود که با ان کاری نمی توان از پیش برد.
در مورد مدل دولتی رفع موانع تولید چه نظری دارید؟
اراده حل مشکلات صنعت و معدن و رفع موانع در استان و در میان مدیران دولتی مرتبط و استانداری وجود دارد اما ساز و کارگروه رفع موانع، چندان کارگشا نبوده است. می توان بررسی کرد و خروجی جلسات را تحلیل کرد. از بخش خصوصی هم نظرخواهی می شود اما اصل بر این است که مشکل جدید با روش های قدیمی حل شود که بازده لازم را نخواهد داشت. بخشی از مشکلات و موانع، زاییده و نتیجه عملکرد مدیران و مجموعه هایی است که اتفاقا در این کارگروه هم عضویت دارند. بر این اساس باید در روش هایمان تجدید نظر کنیم و روش های نو و افکار تحول یافته برای حل مسایل استان بیابیم وگرنه در صورت تعویض ترکیب کارگروه هم شاهد گشایش در کار تولید و صنعت استان نخواهیم بود.
به عنوان سؤال آخر چه نقاط قوتی در حوزه صنعت استان مشاهده می کنید؟
فرصتهای بسیار زیادی در استان کرمان وجود دارد. فرصتهایی که انرژی میتواند ایجاد کند. فرصتهایی که بهینه سازی و بهره وری در زمینه آب می تواند پیش روی کرمان قرار دهد و... معدن می تواند پیشران باشد.نیروی انسانی استان می تواند تحول افرین باشد اما باید برنامه داشته باشیم و برنامهمان هوشمندانه و مبتنی بر روشهای جدید باشد. در چنین شرایطی قطعاً استان کرمان خیلی سریع رشد میکند. کرمان نباید با این همه امکاناتش حداکثر 14 میلیارد دلار GDP داشته باشد. کرمان می تواند حداقل یکصد میلیارد دلار GDP داشته باشد اما الان 14 میلیارد دلار است که بسیار کم است.
لینک مطلب: | http://eghtesadkerman.ir/News/item/153 |