بر اساس گزارش پژوهشکده پولی و بانکی، تامین مالی زنجیرهای میتواند دوای دو درد بزرگ کشور باشد؛ هم به کاهش تورم و هم به افزایش رشد بخش صنعت کمک کند؛ اما نبود بستر مناسب برای استفاده از مکانیسم تامین مالی زنجیرهای موجب شده تا دست بنگاهها از این شیوه مفید دور بماند...
نظام تامینمالی کشور هنوز سنتی است و به سمت سیستم مبتنی بر اعتبار اشخاص و بنگاهها حرکت نکرده است. با اینکه در سالهای گذشته سعی شده است این بخش با تحولاتی نظیر سیستم تامین مالی زنجیرهای روزآمد شود، اما مدل همکاری بانک و بنگاه هنوز سنتی است. موضوعی که تحت تاثیر شرایط اقتصادی بیثبات و تنگناهای مالی، به ماجرایی جدی در سیستم اعتباردهی منجر شده است. رویکرد تامین مالی زنجیرهای در شرایطی میتواند همزمان به یاری سیاستهای پولی بانک مرکزی بیاید و امکان تامین مالی انبوه بنگاهها را نیز فراهم کند. کاری که نه تنها به کاهش نیاز به نقدینگی و افت چشمانداز تورمی کشور منجر میشود که دست بانک مرکزی را برای کمک به سیاستهای مقوم رشد اقتصادی باز میکند. با این حال بانک مرکزی و شبکه بانکی با سانسور اعتبار بنگاهها و نادیده گرفتن روند جهانی اعطای اعتبار بانکی، دسترسی به منابع مالی برای بنگاههای علاقهمند به سیستم تامین مالی زنجیرهای را کاهش داده است. روندی که نه تنها به افزایش هزینههای تامینمالی برای کسبوکارها و واحدهای تولیدی منجر شده، بلکه امکان مواجهه بهتر با رکود تورمی را کمرنگ کرده است. در همین راستا بانکمرکزی جمهوری اسلامی ایران در سالجاری برنامهای برای تامینمالی ٣٥٠هزار میلیارد تومانی از طریق ابزارهای تامینمالی زنجیره تامین معرفی کرده است. این برنامه عمدتا - متکی به انتشار و توسعه ابزارهای موجود نظیر اوراق گواهی اعتبار مولد (گام)، کارتهای رفاهی متصل به گام، برات الکترونیکی و فاکتورینگ است. این ابزارها به شرکتها کمک میکنند تا با کاهش دوره تبدیل نقد حسابهای دریافتنی و پرداختنی و افزایش دسترسی به سرمایه در گردش، به تعادل مالی دست یابند و ظرفیتهای تامینمالی داخلی خود را توسعه دهند. همچنین پس از بازنگری «دستورالعمل اعتبار اسنادی داخلی-ریالی» در فروردین ١٤٠٣ توسط بانک مرکزی و ایجاد امکان واگذاری «سند تعهد پرداخت» توسط ذینفع اعتبار اسنادی داخلی بین حلقههای زنجیره تامین بهمنظور خرید مواد اولیه، برآورد ٨٠٠هزار میلیارد تومانی در خصوص تامینمالی تولید با استفاده از این ابزار صورت پذیرفته است. بررسی پژوهشکده پولی و بانکی در این راستا نشان میدهد صورتبندی کلی در تامینمالی زنجیره تولید در تقابل با روشهای تامینمالی نقدی سنتی، مؤید آن است که بهجای آنکه اعتبار بانکی بهصورت نقد در اختیار تکتک اعضای زنجیره تولید قرار گیرد که آثار نامطلوب رشد نقدینگی و تورم را با خود بههمراه خواهد داشت، اعتبار در طول زنجیره تولید اعطا شود و هزینه مالی آن نیز به فراخور نیاز اعضای زنجیره بر آنها مترتب شود. ابزارهای تامینمالی زنجیره تامین ظرفیت مناسبی در اختیار بنگاههای تولیدی قرار میدهد تا تامین سرمایه در گردش خود را آسانتر و سریعتر انجام دهند و آنها را از صف دریافت تسهیلات بانکی یا بوروکراسی مربوط به انتشار اوراق بدهی در بازار سرمایه دور نگه دارد. استفاده از این ابزار بهنوعی هدایت اعتبار به بخش واقعی بنگاههای اقتصادی محسوب میشود. این ابزار صرفا میتواند نیاز واقعی بنگاه اقتصادی به سرمایه در گردش را تامین کند. بهعبارتی، این ابزار چون بهصورت غیرنقدی و در زنجیره تولید قابلاستفاده است، نمیتواند مشابه تسهیلات ارزانقیمت (با نرخ بهره حقیقی منفی) نیاز کاذب بنگاهها را که بهدلیل آربیتراژ نرخ سود ایجاد میشود، تامین کند. البته سیاستگذار تمهیداتی را در قانون تامینمالی تولید و زیرساختها در نظر گرفته که امکان تسویه برخی از دیون بنگاهها مانند بدهیهای مالیاتی با استفاده از این ابزارها امکانپذیر شده است. درهرصورت، حتی اگر این ابزارها زودتر از سررسید برای پرداخت بدهی و با تنزیل به دستگاههای اجرایی ارائه شود، عملا ماهیت غیرنقدی خود را از دست میدهد. لذا، تقاضای کاذب بنگاهها برای اخذ تسهیلات با نرخ بهره منفی به این ابزارها نیز ورود پیدا میکند. تجربه انتشار اوراق گام در سال ١٤٠١ در این زمینه قابلتوجه است. بدیهی است با توجه به مدل تامینمالی مرسوم در کشور و چسبندگی تولیدکنندگان کشور به تامین سرمایه در گردش موردنیاز خود از طریق اخذ تسهیلات بانکی، متداول شدن ابزارهای تامینمالی زنجیره تامین را با چالش روبهرو میکند. بنابراین بهنظر میرسد علاوه بر محدودیت دسترسی به تسهیلات بانکی، ایجاد مکانیزمهای انگیزشی در تامینمالی زنجیرهای برای بازیگران، به توسعه این ابزارها بینجامد. مزایای تامینمالی زنجیره تامین ابزارهای تامینمالی زنجیره تامین (SCF) در کنار سایر ابزارهای تعهدی نظیر ضمانتنامهها و اعتبار اسنادی، به کسبوکارها کمک میکنند تا با ارائه تضمینهایی به وامدهندگان و سرمایهگذاران، دسترسی به منابع مالی را بهبود بخشند و ریسکهای مالی را کاهش دهند. این ابزارها نهتنها به بهبود شاخصهای نقدینگی و ثبات مالی کسبوکارها کمک میکند، بلکه با اهرمسازی روابط تجاری در زنجیره تامین، امکان افزایش ثبات مدیریت زنجیره تامین برای اعضای زنجیره را فراهم میآورد. علاوه بر این، این ابزارها برای بهبود دسترسی اعتباری و زنجیرههای بههمپیوسته محصول در صنایع مختلف کاربرد دارند. چنین تحولاتی منعکسکننده گذار از اتکای صرف به ابزارهای تامینمالی سنتی به سمت توسعه و گسترش روشهای تامینمالی مدرن و یکپارچهشده در دل کسبوکارهاست. از طرف دیگر شرکتهای کوچک و متوسط در دسترسی به منابع مالی متداول سنتی به دلیل وجود ریسکهای بیشتر با چالش روبهرو هستند. ابزارهای تعهدی با فراهم کردن اعتبار لازم برای شرکتهای کوچک و متوسط، احتمال دستیابی آنها به تضمین وام و سایر اشکال تامین مالی را ارتقا میدهند. این حمایت برای رشد و توسعه آنها بهویژه در بازارهای رقابتی، حیاتی است. مخاطرات تامینمالی زنجیره تامین تامینمالی زنجیره تامین در کنار مزایای اشارهشده، مخاطرات و معایبی نیز بههمراه دارد؛ ازجمله میتوان به نوسانات بازار، تغییرات نرخ ارز و ریسک اعتباری شرکای تجاری اشاره کرد. علاو ه براین، عدمشفافیت در معاملات مالی و اعتماد بیشازحد به فناوریهای دیجیتال میتواند به افزایش آسیبپذیری در برابر حملات سایبری منجر شود. آینده تامینمالی زنجیره تامین روشن بهنظر میرسد. با پیشرفت فناوریهای نوظهور مانند بلاکچین، هوش مصنوعی و اینترنت اشیا، پیشبینی میشود که این حوزه بهسمت شفافیت بیشتر، کاهش هزینهها و افزایش کارآیی حرکت کند. همچنین، گرایش به مباحث پایداری و مسوولیتپذیری اجتماعی در زنجیره تامین، احتمالا رویکردهای جدیدی هستند که در ادامه با این مفهوم عجین خواهند شد. بازیگران مستقیم در تامینمالی زنجیره تامین بازیگران مستقیم در تامینمالی زنجیره تامین شامل خریداران و تامینکنندگان یا توزیعکنندگانی هستند که در طول زنجیره تامین با یکدیگر تجارت و همکاری میکنند. این بازیگران اصلی عموما با بازیگر واسط سومی نیز(یعنی تامینمالیکنندگان) کار میکنند تا از طریق بهرهمندی از روشها و ابزارهای مختلف تامینمالی زنجیره تامین، فرآیند تامینمالی خود را تسهیل کنند. هدف از ورود به چنین فرآیندی، کاهش هزینههای مالی برای همه اجزای زنجیره از طریق ایجاد روابط مالی یکپارچه بین آنها در طول زنجیره تامین است. انگیزه خریدار، تامینکننده و توزیعکننده برای مشارکت در پیادهسازی روشهای تامینمالی زنجیره تامین بسته به وضعیت (مالی) خود آنها، موقعیت نسبی آنها در کل زنجیره ارزش و ماهیت روابط میان آنها متفاوت است. وجود تفاوت در اندازه و میزان تاثیر بر فعالیت بازیگران در طول زنجیره ارزش پدیدهای معمول است. ابزارهای تامینمالی زنجیره تامین با فراهمآوردن شرایط حل تضادهای منافع و رفع موانع برای تامینمالی اعضای زنجیره، به چارچوبی برای ایجاد وضعیت برد-برد بین طرفهای درگیر کمک میکنند. اهرمسازی ظرفیت بزرگترین شرکتهای زنجیره و استفاده از آن بهعنوان لنگر، کلید شروع توسعه ارگانیک یک زیستبوم تامینمالی زنجیره تامین است. بر این اساس، بانکها و تامینمالیکنندگان باید ابتدا نیازهای بزرگترین لنگرها را بهعنوان اصلیترین عضو زنجیره در زمان آغاز برنامههای تامینمالی زنجیره تامین احصا کنند تا بتوانند به شکلگیری زیستبوم تامینمالی زنجیره تامین کمک کنند. تامینمالی تجاری تامینمالی تجاری یک مفهوم مرتبط با تامینمالی زنجیره تامین است و روشها و ابزارهایی را شامل میشود که در تسهیل تامینمالی مبادلات تجاری بینالمللی و داخلی بهکار میروند. با افزوده شدن کشورهای بیشتری از نقاط مختلف جهان به جریان جهانی تجارت و افزایش تجارت فرامرزی، تامینمالی تجارت نقش محوری در پیشبرد اقتصاد جهانی ایفا کرده است. این ابزارهای تامینمالی بسیاری از فعالیتهای با ماهیت تامینمالی مانند صدور اعتبار اسنادی، اعتبار صادراتی و بیمه را شامل میشود. طرفهای درگیر در تامینمالی تجاری شامل واردکنندگان و صادرکنندگان، بانکها و تامینمالیکنندگان، بیمهگران و نهادهای مالی اعتبار صادراتی و سایر ارائهدهندگان خدمات مالی هستند. بهطورکلی، تامینمالی تجاری ریسکهای ذاتی تجارت بینالملل مانند نوسانات ارز، بیثباتی سیاسی، مسائل مربوط به عدمپرداخت یا اعتبار یکی از طرفهای درگیر را کاهش میدهد. به گزارش دنیای اقتصاد، در مجموع، ابزارهای تامین مالی تعهدی نقش حیاتی در سیستمهای مالی مدرن ایفا میکنند. این ابزارها با کاهش ریسکها، افزایش دسترسی اعتباری، تسهیل تجارت، حمایت از شرکتهای کوچک و متوسط، ارائه انعطافپذیری و ارتقای ثبات اقتصادی بهبودهای قابلتوجهی در سلامت ملی و موفقیت عملیاتی کسبوکارها در صنایع مختلف ایفا میکنند. استفاده صحیح و راهبردی از این ابزارها میتواند ضمن برداشتن بخشی از بار تامین مالی صنایع از دوش نظام بانکی بهطور قابلتوجهی کارآیی و رقابتپذیری زنجیرههای تامین را افزایش دهد و به بهبود عملکرد اقتصادی کشور کمک کند.