مرحوم غلامرضا آگاه اصالتی یزدی داشت که در مشهد به دنیا آمد و در کرمان سکنی گزید. او نسبت فامیلی با مرحوم حاج محمدتقی برخوردار داشت. غلامرضا آگاه را از این جهت پدر پسته ایران میدانند که این محصول را صنعتی کرد. او با سرمایهگذاری اهالی متمول یزد، باغهای زیادی در رفسنجان به بار نشاند.
*محسن جلالپور
روز ملی صادرات بهانهای شد برای اینکه همراه با دوست عزیزم محمد حسین کریمیپور به دیدن استادمان برویم.
مهدی آگاه را میگویم که یکی از گنجهای زندگی و زمانه من است. آقای آگاه حق بزرگی گردن همه ما دارد و شخصا از ایشان بسیار آموختهام. همین طور مرحوم علی هنری که دوست و شریک آقای آگاه بودند و توفیق شاگردی ایشان را هم داشتم.
طبق معمول از اقتصاد سخن گفتیم و حرف صادرات هم به میان آمد.صحبت فرصت سوزیهای تاریخی شد که استاد، یادداشتی خواندنی از پدر مرحومشان-غلامرضاآگاه -نشانمان داد.
این یادداشت در بهمن ۱۳۴۵ در مجله «تهران اکونومیست» منتشر شده و آگاه بزرگ، ٥٣ سال پیش به گونهای از مزیت صادرات سخن گفته که همین امروز هم با تغییر نامها، قابلیت انتشار در رسانههای اقتصادی را دارد و درمانی است بر یکی از گرفتاریهای مزمن اقتصاد ایران.
اجازه بدهید ابتدا کمی درباره مرحوم غلامرضا آگاه بگویم و بعد نظرم را درباره یادداشت ایشان طرح کنم.
مرحوم غلامرضا آگاه اصالتی یزدی داشت که در مشهد به دنیا آمد و در کرمان سکنی گزید. او نسبت فامیلی با مرحوم حاج محمدتقی برخوردار داشت. غلامرضا آگاه را از این جهت پدر پسته ایران میدانند که این محصول را صنعتی کرد. او با سرمایهگذاری اهالی متمول یزد، باغهای زیادی در رفسنجان به بار نشاند.
جنگ جهانی دوم، فرصت مناسبی برای غلامرضا آگاه بود تا پسته ایران را به جهان عرضه کند.
او مغز پسته را به نام «جیره کماندو» همزمان به ارتش متفقین و آلمان معرفی کرد و به این ترتیب زمینه فروش محصول باغات پسته رفسنجان به کشورهای اروپایی و آمریکا فراهم شد.
او تنها به معرفی محصولات خود بسنده نکرد. هنگامی که «نیل آرمسترانگ» نخستین فضانورد جهان که پا به ماه گذاشت، به ایران آمد، هدیه ویژهای به او داد و آن چیزی نبود جز پسته ایرانی که از باغات رفسنجان به عمل آمده بود. فضانورد آمریکایی نیز در مدح پسته ایرانی، یادداشت تاریخی نوشت و آن را به غلامرضا آگاه تقدیم کرد. بعدها به همت او بود که پسته ایران به بازار نیویورک و به دنبال آن اکثر نقاط کشور ایالات متحده آمریکا صادر شد.
مرحوم آگاه سیزده فرزند داشت که جملگی انسانهایی شریف و آگاه بوده و هستند. همه آنها دوراز هیاهوی زمانه خدمات زیادی به جامعه داشتهاند اما دو فرزندشان را بیشتر میشناسیم.
معروفترین آنها، مرحوم «منوچهر آگاه» از اقتصاددانان سرشناس ایران است که در سال ۱۳۳۸ به ایران بازگشت و ریاست اداره بررسیهای اقتصادی بانک ملی و بانک مرکزی را بر عهده گرفت. او بعدها معاون وزیر اقتصاد شد و در اواخر دوره پهلوی به ریاست سازمان برنامه و بودجه رسید.
استاد من آقای مهدی آگاه، یکی دیگر از فرزندان آن مرحوم است که در کرمان به نیکی و خیرخواهی شهره است و در مسائل مهم استان ازجمله اقلیم و آب، مطالعات و تحقیقات گستردهای داشته است.
یادداشت تهران اکونومیست
کشورها عموما از اویل دهه 1980 به این سو سیاست جایگزینی واردات را کنار گذاشتند و در مقابل، سیاست توسعه صادرات را در پیش گرفتند. اقتصاددانان معتقد بودند برای رونق بیشتر تولید باید مقیاس بازارها را از مرزها فراتر برد و صادرات را پیشران رشد اقتصادی کرد. این نوع نگاه به اقتصاد حتی در دهه ۱۹۷۰ هم رادیکال محسوب میشد اما مرحوم غلامرضا آگاه در اواسط دهه ۱۹۶۰ به ساختار سیاسی سه توصیه بسیار مهم میکند:
اول اینکه: صادرات پیش برنده تولید است و میتواند تولید را به تحرک وادارد.پس برای این که تولید افزایش یابد و مشکل اشتغال حل شود،باید صادرات را تقویت کرد.
دوم اینکه: برای توسعه صادرات باید از کشورهای همسایه شروع کرد.
سوم اینکه: سفیران ایران در دیگر کشورها باید آگاه و مسلط به اقتصاد باشند و و صرفا با مأموریت بازارگشایی به کشورهای بزرگ اعزام شوند.
وقتی از دیدار استاد بر میگشتیم به محمد حسین کریمی پور گفتم؛ چه مرد بزرگی بوده غلامرضاآگاه و چه بینش عمیقی داشته که ۵۳ سال پیش نظری داده که به مدت چهاردهه کلید توسعه خیلی از کشورها بوده است.
دست کم زمانی که غلامرضا آگاه این دیدگاه را در مجله تهران اکونومیست منتشر کرده، نه کره جنوبی، نه چین و نه ترکیه و نه خیلی از کشورهای شرق آسیا آوازه چنین نظریاتی را هم نشنیده بودند.»