اکونومیست در گزارشی به تازهترین یافتههای بانک جهانی در این زمینه میپردازد. بر این اساس، بازنگری در محاسبه تولید ناخالص داخلی ۱۷۶کشور، از افزایش ۷تریلیون دلاری تولید جهان حکایت دارد...
محاسبه تولید ناخالص داخلی کشورها همواره یکی از موضوعات چالشبرانگیز بوده است. این چالشها زمانی جدیتر میشود که بخواهیم تولید دو کشور را مقایسه یا با یکدیگر جمع بزنیم. اکونومیست در گزارشی به تازهترین یافتههای بانک جهانی در این زمینه میپردازد. بر این اساس، بازنگری در محاسبه تولید ناخالص داخلی ۱۷۶کشور، از افزایش ۷تریلیون دلاری تولید جهان حکایت دارد. بانک جهانی متوجه شد که قیمتها در سراسر جهان بهطور متوسط حدود ۴درصد ارزانتر از آن چیزی است که قبلا تصور میشد و این به آن معناست که هزینههای ثبتشده توسط حسابداران ملی باید بیش از آنچه قبلا برآورد میشد، باشد.
بسیاری از مردم لذت یافتن مقداری پول اضافی و فراموششده در جیب لباس یا پشت مبلمان خود را تجربه کردهاند. در ۳۰ مه، بانک جهانی در مقیاسی بزرگتر تجربهای مشابه داشت. بنابر گزارش منتشرشده، به نظر میرسد بازنگری در تولید ناخالص داخلی ۱۷۶کشور جهان ۷هزار میلیارد دلار بر تولید اقتصاد جهانی افزوده است؛ عددی که معادل تولید فرانسه و مکزیک است. برای درک بهتر اتفاقی که افتاده است، میتوان از یک تشبیه استفاده کرد؛ چیز بیشتری تولید نشده، بلکه به دلایلی ارزش هر کالا و خدماتی که طی یک سال خریداریشده به میزان ۴درصد کمتر ثبت شده است. این یعنی مخارج جهان میتواند بیشتر از آنچه قبلا تصور میشد، افزایش یابد.
دقیقا چه شده؟
برای درک این اتفاق، انجام یک آزمایش فکری کمک میکند. تصور کنید که بسیاری از کشورهای جهان همه فقط یک چیز تولید میکنند: ساندویچ بیگمک (یکی از محصولات شناختهشده مکدونالد). در محاسبه تولید ناخالص داخلی این اقتصادها، حسابداران ملی از قیمتهای بازار استفاده میکنند. برای مثال، در آمریکا ممکن است بیگمکها ۵.۶۹دلار برای هرکدام ارزشگذاری شود (متوسط قیمت در شهرهای بزرگ آمریکا). اگر در یک دوره زمانی صد عدد ساندویچ تولید کنند، تولید ناخالص داخلی ۵۶۹دلار افزایش مییابد. با تجمیع اندازه اقتصاد جهانی، استفاده از قیمتهای یکسان در همه کشورها منطقی به نظر میرسد. اگر اقتصاد رقیب ۱۲۵برگر تولید کند، تولید ناخالص داخلی اندازهگیریشده آن باید ۲۵درصد بیشتر باشد.
اما در واقعیت محاسبات اینگونه پیش نمیرود. حسابداران ملی آمریکا، بیگمکهای این کشور را با قیمتهای آمریکایی ارزشگذاری میکنند. ارزش آن در چین با قیمت یوآن حاکم بر اقتصاد چین محاسبه میشود که حدود ۲۵یوآن است. هنگام مقایسه بینالمللی، تولید ناخالص داخلی چین با استفاده از نرخ ارز بازار معادل تقریبا ۷.۲یوآن به ازای هر دلار، به دلار تبدیل میشود. در نتیجه، بیگمکهای چینی در محاسبات تولید ناخالص داخلی جهانی تنها ۳.۴۷دلار ارزش دارند و نه ۵.۶۹دلار. حتی اگر چین و آمریکا طی یکسال به تعداد یکسان بیگمک تولید کنند، تولید چین با اقدامات متعارف تقریبا ۴۰درصد کمتر از آمریکا به نظر میرسد.
علاج شاخص برابر قدرت خرید
یک راهحل واضح برای مشکل یادشده وجود دارد؛ بازارهای ارز را نادیده بگیرید و به جای آن به قیمت کالاهای یکسان نگاه کنید. اگر قیمت یک بیگمک به یوآن تقریبا چهار برابر قیمت دلار است، چرا از آن به عنوان نرخ مبادله ارز استفاده نکنید؟ اگر تولید ناخالص داخلی چین به نرخ دلار ۴.۳۹یوآن در برابر یک دلار محاسبه میشد، بیگمکهای این کشور ارزشی برابر با آمریکا خواهند داشت. این نرخهای ارز جایگزین که قیمت کالاها و خدمات را برابر میکنند، بهعنوان شاخص برابری قدرت خرید یا ppp شناخته میشوند.
بانک جهانی و تلاش برای ارزیابی تولید
با توجه به سابقه طولانی و گستردگی جغرافیایی فروش بیگمک، میتوانیم نرخ برابری همبرگرهای مک دونالد را محاسبه کنیم. اما آنها تنها یک محصول در سرمایهداری جهانی هستند. برای انجام یک تعدیل مشابه در سراسر اقتصادهای ملی، جمعآوری قیمت صدها کالا و خدمات در نقاط مختلف در سراسر جهان ضرورت دارد.هر چند سال یکبار، بانک جهانی برنامهای ابتکاری در این جهت را در دستور کار خود قرار میدهد. برنامه مقایسه بینالمللی، که هدفش از نامش پیداست، به تازگی آخرین تلاش خود را به پایان رسانده است. این تلاش دهمین مورد در ۵۶سال گذشته به شمار میآید. در این تلاش، قیمت صدها کالا در ۱۷۶کشور جمعآوری شده و تاکید شده است تنها محصولات مشابه در هر مکان مورد بررسی قرار گیرد.
تنها در چین، تیمهای بانک جهانی با حدود ۱۶هزار فروشگاه مشورت کردند. این تمرین چه از نظر کاربردی و چه از نظر مفهومی خالی از مشکل نیست. هر کالایی به اندازه بیگمک استاندارد نیست و مقایسههای مشابه را به یک محل نقد تبدیل میکند.با وجود این، زمانی که این برنامه کار خود را به پایان رساند، به این نتیجه رسید که قیمتها در سراسر جهان بهطور متوسط حدود ۴درصد ارزانتر از آن چیزی است که قبلا تصور میشد و این به آن معناست که هزینههای ثبتشده توسط حسابداران ملی جهان باید بیش از آنچه قبلا حدس زده میشد کالا و خدمات خریده باشند. بانک جهانی اکنون محاسبه میکند که هزینههای جهانی، در همه کشورها و به ارزهای مختلف، در سال۲۰۲۲ قدرت خرید ۱۷۴تریلیون دلاری داشته است. این تقریبا ۷تریلیون دلار بیشتر از برآورد قبلی آن برای همان سال است.
نابرابری در قدرت خرید
این قدرت خرید اضافی بهطور مساوی توزیع نشده است. تقریبا ۱.۱تریلیون دلار از آن به هند تعلق دارد که به راحتی سومین اقتصاد بزرگ جهان از نظر میزان ppp است. این اصلاحات جدید همچنین معادل ۶۶۰میلیارد دلار به اقتصاد روسیه اضافه کرد و آن را بزرگتر از ژاپن نشان داد. این یک خبر ناخوشایند برای اوکراین درگیر جنگ با روسیه به شمار میرود. چین با حدود ۱.۴تریلیون دلار بیشترین سهم را از ۷تریلیون دلار تازه محاسبهشده دارد. اگر اقلام مشابه با قیمتهای مشابه ارزش گذاری شوند، این رشد به این معنی است که اقتصاد چین در سال۲۰۲۲، ۲۵درصد بزرگتر از اقتصاد آمریکا بود.