این چند هفته چه سال عجیبی بود. خروج پرزیدنت بایدن از مبارزات انتخاباتی 2024، یک دوره پرآشوب تاریخی در سیاست آمریکا را کامل میکند، در حالی که مجموعهای از رویدادهای غیرمنتظره - از مناظره ریاستجمهوری به یاد ماندنی گرفته تا یک ترور ناموفق- چشمانداز سیاسی را متزلزل کرده و آن را به قلمروی ناشناخته سوق داده است...
تا همین اواخر، انتخابات ریاستجمهوری 2024 بهعنوان یک رقابت مجدد خسته کننده بود، با همان نامزدهایی که در سال 2020 با یکدیگر مبارزه کردند، درخواستهای رایدهندگان برای تغییر را نادیده میگرفتند و با خوشحالی به سمت رقابت کینه توزانه در نوامبر میرفتند. یک مرحله کاملاً غیرقابل پیشبینی جدید آغاز شده است.
به گزارش والاستریتژورنال، انگار یک عمر گذشته است، اما در واقع کمی بیش از دو ماه از زمانی که بایدن رقیب خود، دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق، را به چالش یک مناظره غیرمعمول زودهنگام ریاستجمهوری دعوت کرد ، میگذرد که هدفش این بود که یک کمپین متوقفشده را از رخوت خارج کند. بایدن در ویدئوی 15 می گفت: «روزم را بساز، رفیق». این ترفند کار کرد، اگر نه آنطور که او امیدوار بود.
در آن زمان، دموکراتها از اینکه به نظر میرسید پیام بایدن نفوذی ندارد، ناامید بودند. ترامپ چهار روز در هفته را در دادگاهی در منهتن سپری میکرد و از خود در برابر اتهامات جنایی بر اساس پرداختهایش در سال 2016 به یک ستاره فیلم پورن دفاع میکرد. در 30 مه، او در 34 اتهام مجرم شناخته شد و اولین رئیس جمهور سابق شد که به لحاظ جنایی محکوم میشود. با این حال، بسیاری از درگیریهای قانونی ترامپ، که زمانی به نظر میرسید احتمالاً بر کمپین انتخاباتی تاثیر داشته باشند، در نظرسنجیها تاثیر چندانی نداشت و او همچنان به طور متوسط با فاصله کمی از بایدن پیشتاز بود.
با مناظره در 27 ژوئن، کمپین به طور ناگهانی با شکست مواجه شد. دموکراتها از متزلزل بودن، عدم انسجام و ناتوانی بایدن در ارائه استدلال روشن علیه رقیبش که در مقایسه، اگر نه صادقانه، اما قوی و با ثبات به نظر میرسید، شگفت زده شدند. به طور علنی و خصوصی، خودیهای حزب شروع به بحث در مورد آنچه قبلاً تابو بود، کردند. با انتشار گزارشهای منتقدانه از لغزش بایدن در پشت صحنه، آنها علناً شروع به این سوال کردند که آیا زمان آن رسیده است که رئیسجمهور فعلی با کنار رفتن خود از رقابت به نفع جمع عمل کند.
حداقل بایدن باید ادعای خود را ثابت میکرد که این مناظره یک لغزش بوده است. او میتوانست به سرعت مجموعهای از جلسات، حضورها و مصاحبهها را برای نشان دادن استعداد خود برنامهریزی کند. در عوض، او تا حد زیادی به تقویم قبلی خود پایبند بود، بیشتر از دید عموم دور ماند و روزها طول کشید تا شخصاً با قانونگذاران برجسته تماس بگیرد تا به آنها اطمینان دهد. چند مصاحبه تلویزیونی که او پذیرفت، مانند یک مصاحبه 20 دقیقه ای توسط جورج استفانوپولوس از ایبیسی، بیش از یک هفته پس از مناظره، کمکی به ایجاد اعتماد به نفس نکرد. وضعیت او در نظرسنجیها شروع به بدتر شدن کرد.
وحشت دموکراتها زمانی تشدید شد که در اول ژوئیه، دادگاه عالی یک حکم تاریخی صادر کرد که در آن رؤسای جمهور از بسیاری از اشکال تعقیب کیفری مصون هستند و محکومیت ترامپ و کیفرخواستهای طولانی مدت را زیر سوال برد. رئیسجمهور سابق برای ماهها اعلام کرده بود که در دوره دوم ریاست جمهوری، نسبت به رویارویی با هنجارهای حقوقی و سیاسی طولانیمدت تهاجمیتر خواهد بود. اکنون دموکراتها میترسیدند که او کاملاً آزاد و بدون پاسخگویی باشد. بسیاری انتخابات نوامبر را برای آینده کشور به عنوان یک جمهوری مبتنی بر حاکمیت قانون حیاتی میدانستند.
با وجود این همه خطر، ناتوانی مداوم بایدن در تحت فشار گذاشتن ترامپ، یک بحران فزاینده در حزب او ایجاد کرد. رئیسجمهور درخواستهای خصوصی اعضای حزب برای تجدیدنظر را بررسی کرده بود و آنها را به عنوان «نخبگان» معرفی میکرد که اراده رایدهندگان اولیه را زیر پا میگذارند. قانونگذاران با دیدن بیاعتناییها به انتقادت خصوصی، زنگ خطر را علنا به صدا درآوردند.
مایکل بنت، سناتور کلرادو در 9 ژوئیه گفت: «این یک سوال درباره سیاست نیست. این یک سوال اخلاقی در مورد آینده کشور ما است.»
ملت آنقدر روی مصیبت بایدن متمرکز شد که وقتی رئیس جمهور یک کنفرانس مطبوعاتی نادر در 11 ژوئیه در پایان اجلاس سران سازمان پیمان آتلانتیک شمالی که میزبانش واشنگتن بود، برنامهریزی کرد، بیش از 20 میلیون نفر آن را به طور زنده از تلویزیون تماشا کردند. و در حالی که بایدن قاطعتر از مناظره بود، لغزش کرد و از کامالا هریس، معاون رئیسجمهور، به عنوان «معاون رئیسجمهور ترامپ» یاد کرد و مدت کوتاهی پس از آن ولادیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین را «پرزیدنت پوتین» خواند. بسیاری از دموکراتها به سرعت به این نتیجه اجتنابناپذیر میرسیدند که نامزدی او به سادگی توجیه ناپذیر است؛ اگر فقط رئیسجمهور مغرور و سرسخت میتوانست متقاعد شود.
در همین حال، ترامپ در حالی که برای کنگره جمهوریخواهان آماده میشد، به گمانهزنیها در مورد اینکه چه کسی را برای معاون خود انتخاب میکند، دامن میزد. هنگامی که او یک گردهمایی شنبه شب را برای 13 ژوئیه در باتلر در مرز اوهایو-پنسیلوانیا برنامه ریزی کرد، بسیاری تعجب کردند که آیا این نشانهای است که او ممکن است به سمت سناتور جیدی ونس متمایل شود. سپس حدود ساعت 6:12 بعد از ظهر به وقت شرق، تراژدی رخ داد. یک مرد مسلح با یک اسلحه به سمت رئیس جمهورسابق شلیک کرد و گلوله تقریباً به سر او اصابت کرد، اما گلوله به طور معجزهآسایی گوش او را خراش داد. در این حادثه یک نفر کشته شد و دو نفر دیگر به شدت زخمی شدند.
قلب ملت ایستاد. این حادثه حس کشش و زیبایی جدیدی را به کنوانسیون میلواکی آورد که تسلط ترامپ بر جمهوریخواهان مدرن را تثبیت کرد. با شروع کنوانسیون در 15 ژوئیه - دوشنبه گذشته - ترامپ اعلام کرد که در واقع ونس را انتخاب خواهد کرد و یک رهبر نسل جدید جنبش MAGA را معرفی کرد و نشان داد که او هیچ بخشی را به حزب جمهوری خواه جورج دبلیو بوش، میت رامنی و مکایک پنس، نمیدهد. هیچکدام در این مراسم حضور نداشتند. در همان روز، یک قاضی فلوریدا کیفرخواست جنایی ترامپ را برای مدیریت پس از ریاست جمهوری با اسناد طبقه بندی شده رد کرد، اتفاقی که ممکن بود زمانی زلزله به نظر برسد اما اکنون به عنوان یک بحران موقت شده بود.
در حالی که یک حزب جمهوریخواه پر شور از نامزد جدید خود در میلواکی تجلیل کرد، بایدن با کووید-19 درگیر شد و برای بهبودی به خانه ساحلی خود در دلاور بازگشت. اما فشار بر او برای عقب نشینی کم نشد. در هر صورت، نمایش اتحاد و اشتیاق جمهوریخواهان این باور وحشتزده دموکراتها را تشدید کرد که بایدن باید مجبور شود نشانهها را ببیند. پس از به پایان رسیدن این کنوانسیون، موجی از نمایندگان مجلس که از رئیس جمهور خواستند تا عقبنشینی کند، به سیل تبدیل شد. تنها در روز جمعه 12 نفر چنین اظهاراتی را بیان کردند – نشانهای از این که حزب به طور جمعی مایل است در صورت امتناع بایدن، علناً او را تحقیر کند. مانند ارکستر روی عرشه کشتی تایتانیک، مقامات کمپین انتخاباتی و کاخ سفید مصرانه اصرار داشتند که تصمیم رئیس جمهور برای ادامه کار قطعی است، اما صبر حتی نزدیکترین متحدان او نیز به پایان رسیده بود. بعدازظهر یکشنبه، بایدن بالاخره علناً آنچه را که برای خیلیها روشن شده بود تأیید کرد: او نمیتوانست ادامه دهد.
همه این تازیانههای سیاسی در پس زمینه یک ملت و یک جهان در آشوب رخ میدهد. جنگ با تهدید منافع ایالات متحده در خاورمیانه در اروپا در جریان است، در حالی که مردم آمریکا عمیقاً از وضعیت اقتصاد، مرزها و آینده دموکراسی ناراضی هستند. حتی در حالی که همه اینها در جریان بود، موج گرما و طوفان، یک اختلال عظیم نرم افزاری و حتی کشف اولین غار روی ماه رخ داد.
همه اینها در یک دوره پر فراز و نشیب سیاسی رخ میدهد که از زمانی که ترامپ نامزدی حزب جمهوری خواه در سال 2016 را به دست آورد و بر خلاف پیشبینیها در نوامبر در برابر هیلاری کلینتون پیروز شد آغاز شد. دوره پر هرج و مرج او به عنوان رئیس جمهور، همه گیری کووید، تظاهرات گسترده 2020، 6 ژانویه 2021، شورش کنگره و لغو حق 50 ساله سقط جنین خود خواسته، همگی به این احساس کمک کردهاند که ملت از لنگرگاه خارج شده است و هیچ کسی را برای رساندن آن به ساحل امن ندارد.
در روزهای اخیر، موسسه دموکراسی لینکلن، یکی از شرکای پروژه لینکلن ضد ترامپ، از گروهی از رای دهندگان ناامید در ایالتهای مهم پرسیده است که اگر بایدن کنارهگیری کند، چه احساسی خواهند داشت. احساسات رایج در میان 311 شرکت کننده در سراسر ویسکانسین، آریزونا، میشیگان و پنسیلوانیا، «آسودگی» و به دنبال آن «شادی» و «ناامیدی» بود.
از آنجایی که به نظر میرسد دموکراتها به سرعت پشت سر حمایت بایدن از هریس ایستادند، بسیاری از اعضای حزب امیدوارند که بتوانند با این حس جدید که بنبست قدیمی شکسته شده و گزینه جدیدی روی میز است، پیش بروند. (جمهوری خواهان به نوبه خود اصرار دارند که هریس به همان اندازه در دولت منفور بایدن دخیل است و کمپین کوتاه مدت او در سال 2020 نشان دهنده ناتوانی او به عنوان یک مبارز است.)
دو بار در قرن گذشته، رؤسای جمهور مستقر تصمیم گرفتند که مجدداً در انتخابات شرکت نکنند. تیموتی نفتالی، مورخ ریاست جمهوری، گفت که هر دو - هری ترومن در سال 1952 و لیندون جانسون در سال 1968 – دموکراتهایی بودند که تحت تأثیر جنگهای نامحبوب قرار گرفتند و برخلاف بایدن، با چالشهایی از درون حزب خود مواجه شدند. هر دو، بر خلاف بایدن، توانستند در زمان خود و شرایط خود تسلیم شوند اما در هر دو مورد، حزب آنها در نوامبر شکست خورد.
به گزارش اکوایران، نفتالی معتقد است که میراث بایدن احتمالاً به نتایج نوامبر بستگی دارد، و ممکن است خیلی به این بستگی داشته باشد که آیا او بتواند نامزدی را به روشی منظم واگذار کند که اعصاب به هم ریخته رایدهندگان را آرام کند. او گفت: «اگر آنها بتوانند بدون هرج و مرج این کار را انجام دهند، به خوبی میتوانند چرخه را بشکنند. دستور بایدن در سال 2020 بازگرداندن ثبات به کشور، تقویت نهادها، بازگرداندن اعتماد به دولت در میان آمریکاییها و بازگرداندن اعتماد به ایالات متحده در میان متحدان بود. او این کار را کرد، اما اگر دونالد ترامپ در سال 2025 به کاخ سفید بازگردد، تنها کاری که بایدن انجام داد این بود که هرج و مرج را به تعویق انداخت.»