printlogo


باید‌ها و نبایدهای صنایع کوچک و متوسط در ایران بررسی شد
تحول‏‏‌آفرینی بنگاه‏‏‌های خرد
تحول‏‏‌آفرینی بنگاه‏‏‌های خرد
کد خبر: 11873
استراتژی «کوچک زیباست» ابتدا توسط شوماخر، اقتصاددان آلمانی در ادبیات اقتصادی مطرح شد. شوماخر مزایا و خصوصیات بنگاه‌‌‌های کوچک و متوسط را این‌طور عنوان می‌کند: بنگاه‌‌‌های کوچک و متوسط دارای ساختار رقابتی هستند، کارآتر عمل می‌کنند، در بحران‌های اقتصادی دوام بیشتری دارند...
 بنگاه‌‌‌های کوچک و متوسط از نظر پراکندگی، تعداد، اشتغال‌زایی، هدایت سرمایه‌‌‌ها، توسعه‌‌ فراگیر و... در توسعه اقتصادی و اجتماعی نقش اساسی دارند. این روزها که بحث اصلی کشور انتخاب کابینه‌‌ دولت است، پرداختن به اولویت‌‌‌های کشور در بخش‌‌‌های مختلف باعث روشن شدن ابعاد توسعه می‌شود. همچنین در حالی بر اولویت حل مشکلات اقتصادی و معیشتی تاکید می‌شود که کارشناسان معتقدند، یکی از راه‌‌‌های حل این مساله، توجه ویژه به بنگاه‌‌‌های کوچک و متوسط با توجه به ویژگی‌‌‌ها و مزیت‌‌‌های آنهاست.
ارزش‌‌‌افزوده‌‌‌ای که بنگاه‌‌‌های کوچک و متوسط تولید می‌کنند، در کشورهای مختلف، چیزی بین یک‌سوم تا نیمی از ارزش‌‌‌افزوده کل کشور را تشکیل می‌دهد. همچنین از 75‌هزار واحد صنعتی کشور، حدود 70‌هزار واحد را صنایع کوچک و متوسط معادل بیش از 90‌درصد صنایع تشکیل می‌دهند. از این تعداد تقریبا 53‌هزار واحد صنعتی با اشتغال حدود یک‌میلیون نفر در شهرک‌ها و نواحی صنعتی کشور مستقر هستند. مرتضی دارایی، کارشناس صنعت و کسب‌وکار در گزارشی به مناسبت 21مرداد، روز صنایع کوچک، با استفاده از نظرات کارشناسان و منابع معتبر به بررسی مشکلات و موانع پیش‌روی حدود 90‌درصد صنایع کشور یعنی صنایع کوچک و متوسط پرداخته است.
نقش صنایع کوچک و متوسط در اقتصاد دنیا و ایران
صنایع به‌‌‌طورکلی به صنایع بزرگ، صنایع متوسط و صنایع کوچک تقسیم می‌‌‌شوند. هر کشوری متناسب با شرایط خاص خود تعریفی در این خصوص ارائه کرده است. در حقیقت شرایط اقتصادی و صنعتی حاکم بر هر کشور، معرف صنایع کوچک و متوسط آن است. این تعریف‌‌‌ها به‌‌‌طور عمده براساس معیارهای کمّی از قبیل تعداد کارکنان و میزان گردش مالی مطرح‌‌‌ شده است. براساس تعاریف گوناگون، صنایع کوچک به صنایعی گفته می‌شود که به تخصص پیچیده و سرمایه‌گذاری کلان وابسته نیستند؛ صنایعی که در تولید و عرضه، پیچیدگی خاصی ندارند، به نیروی انسانی گسترده نیازمند نیستند، مستقل در مدیریت هستند و موجب رشد کارآفرینی، نوآوری، پویایی، ایجاد فرصت‌‌‌های شغلی، افزایش صادرات و درنهایت رشد اقتصادی می‌شوند. در تعاریف سازمان‌های مختلف، شاخص تعداد کارگران به‌‌‌صورت مشترک در نظر گرفته ‌‌‌شده است.
استراتژی «کوچک زیباست»
استراتژی «کوچک زیباست» ابتدا توسط شوماخر، اقتصاددان آلمانی در ادبیات اقتصادی مطرح شد. شوماخر مزایا و خصوصیات بنگاه‌‌‌های کوچک و متوسط را این‌طور عنوان می‌کند: بنگاه‌‌‌های کوچک و متوسط دارای ساختار رقابتی هستند، کارآتر عمل می‌کنند، در بحران‌های اقتصادی دوام بیشتری دارند و نقش موثری در افزایش اشتغال و درآمد دارند. در کشورهای توسعه‌‌‌یافته به این مهم توجه شده است که صنایع کوچک موجب ایجاد اشتغال، توسعه کسب‌وکار، کارآفرینی، تولید ثروت و کمک به درآمد ملی می‌‌‌شوند. در این کشورها دولت نقش کارآفرینان را به رسمیت شناخته و درک کرده که رسیدن به اهداف توسعه توسط صنایع در مقیاس کوچک آسان‌‌‌تر است. درنتیجه با کمک سازمان‌های تخصصی مجموعه خدماتی را ارائه می‌دهد تا انگیزه کارآفرینان برای ایجاد سرمایه‌گذاری، استفاده از امکانات متنوع و درنتیجه رشد مناطق مختلف فراهم شود. این خدمات و مشوق‌‌‌های دولتی شامل کمک‌‌‌های مالی و اعتباری، حمایت‌‌‌های مالیاتی، وام‌‌‌های کم‌‌‌بهره، کمک در بازاریابی، بهبود زیرساخت‌‌‌ها، صدور مجوز و راهنمایی فنی و آموزشی است. به این ترتیب دولت به‌‌‌صورت کوتاه‌‌‌مدت برای کارآفرینانی که به دنبال راه‌‌‌اندازی صنایع کوچک هستند، ایجاد انگیزه می‌کند و در بلندمدت نیز پایه‌‌‌های کارآفرینی در اقتصاد کشور را تقویت می‌کند و کشور را به سمت توسعه پیش می‌‌‌برد.
اهمیت صنایع کوچک و متوسط در ایران
اهمیت واحدهای کوچک و متوسط در ایران را از دو بعد کمی و کیفی می‌‌‌توان بررسی کرد. از بعد کمی،‌ درصد بسیار بالایی از شرکت‌های موجود در کشور ما و بسیاری از کشورهای جهان را واحدهای کوچک و متوسط تشکیل می‌دهند و تعداد شاغلان این واحدها قابل‌‌‌توجه است. همچنین ارزش‌‌‌افزوده‌‌‌ای که این واحدها تولید می‌کنند در کشورهای مختلف، چیزی بین یک‌سوم تا نیمی از ارزش‌‌‌افزوده کل کشور را تشکیل می‌دهد. به روایت دیگر، از 75‌هزار واحد صنعتی کشور، حدود 70‌هزار واحد را صنایع کوچک و متوسط معادل بیش از 90‌درصد صنایع را تشکیل می‌دهند. از این تعداد تقریبا 53‌هزار واحد صنعتی با اشتغال حدود یک‌میلیون نفر در شهرک‌ها و نواحی صنعتی کشور مستقر هستند.
از بعد کیفی، این واحدها می‌‌‌توانند بخش خصوصی را در سرمایه‌گذاری‌‌‌ها تشویق کنند، چون بخش خصوصی معمولا برای ایجاد واحدهای بزرگ امکانات کافی ندارد. این واحدها همچنین می‌‌‌توانند به‌‌‌عنوان ابزار مناسبی برای خصوصی‌‌‌سازی در نظر گرفته شوند. این واحدها امکان شناخت بازار را دارند و می‌‌‌توانند خود را با نیازهای بازار منطبق کنند و به خاطر کوچک بودن، فرآیند تصمیم‌گیری در آنها بسیار سریع است. این واحدها می‌‌‌توانند قدرت ابتکار و خلاقیت بیشتری داشته باشند؛ در توزیع فناوری در سطح کشور می‌‌‌توانند موفق‌‌‌تر باشند و سریعا خود را با فناوری‌‌‌های لازم تطبیق دهند و در یک کلام می‌‌‌توانند تخصصی عمل کنند که این امر، در واحدهای بزرگ کمتر اتفاق می‌‌‌افتد.
معضلات بنگاه‌‌‌های کوچک و متوسط
در کشور ما بنگاه‌‌‌های کوچک و متوسط با معضلات و عقب‌‌‌ماندگی‌‌‌هایی روبه‌‌‌رو هستند: فقدان مقیاس‌‌‌های لازم از جنبه‌‌‌های مختلف سرمایه، تولید و بازار، فقدان محیط‌‌‌های مناسب رشد کسب‌وکار از جنبه‌‌‌های مختلف حقوقی، قانونی و...، فقدان زیرساخت‌‌‌های نرم‌‌‌افزاری و تشکیلاتی، تولید با فناوری‌‌‌های کهنه و عدم‌دسترسی به فناوری‌‌‌های نوین، تولید/ایمنی برندسازی و اصلاح ماژول‌های طبقه چابک‌سازی، فقدان ارتباط منسجم با شبکه‌‌‌های بانکی و مالی کشور، نبود شبکه‌‌‌های همکاری میان بنگاهی، عدم‌ارائه راه‌حل‌هایی برای توقف بالا بودن نرخ شکست بنگاه‌های کوچک و متوسط در سطح کشور-به‌طوری که این شکاف روی ذهن تازه‌واردها و موسسات مالی و حمایتی از جمله صندوق‌ها نیز تاثیر منفی گذاشته است- و فقدان نقشه راه جهت نیل به اهداف برنامه‌ریزی استراتژیک به منظور به‌کارگیری مجموعه امکانات و منابع موجود از جمله این معضلات است.
موانع سرمایه‌گذاری در بخش صنایع کوچک و متوسط
موانع اساسی موجود در ایران برای سرمایه‌گذاری در بخش صنایع کوچک و متوسط مشتمل بر موارد زیر است:
نبود ثبات و امنیت اقتصادی: تصدی‌‌‌گری دولت و بخش عمومی در فعالیت‌‌‌های اقتصادی، تغییر قوانین، مقررات و سیاست‌‌‌های مربوطه، تغییر مکرر قیمت مواد اولیه و واسطه و تغییر تعرفه‌‌‌ها، عدم‌رعایت حقوق مالکیت، مخدوش بودن روابط بین عوامل تولید به دلیل نقص در قوانین و اجرای قوانین و مقررات به‌‌‌صورت سلیقه‌‌‌ای و فقدان ضابطه - عدم‌شفافیت اقتصادی.
وجود تبعیض بین سرمایه‌گذاری مولد و غیر‌مولد: بازگشت سریع سرمایه در بخش بازرگانی در مقایسه با بخش تولید، بالا بودن هزینه‌‌‌های تولید در مقایسه با دیگر بخش‌های اقتصادی، وجود قوانین و مقررات دست‌وپاگیر در بخش مولد و عدم‌صرفه در استفاده از منابع مالی با توجه به بالا بودن هزینه‌‌‌های مبادلاتی و زمان بازپرداخت.
نبود فرهنگ کار و تولید در جامعه: فقدان نظام آموزش‌‌‌وپرورش خلاق‌پرور و مولد، ارزش قائل نشدن برای سرمایه‌گذار مولد، بالا بودن تعداد روزهای مرخصی در سال و مرخصی قانونی سالانه و پایین بودن بهره‌‌‌وری نیروی کار.
فقدان بازار داخلی برای تولیدات داخلی: نبود فرهنگ مناسب مصرفی برای استفاده از محصولات داخلی، بالا بودن قیمت محصولات تولیدی و عدم‌ارتباط منسجم و هماهنگ بین صنایع کوچک و متوسط و صنایع بزرگ.
وجود قوانین و مقررات انعطاف‌‌‌ناپذیر و نامناسب ( قوانین مربوط به جواز تاسیس، قانون کار، قانون بیمه و تامین اجتماعی و قانون تجمیع عوارض)، نبود قوانین لازم (قانون رعایت حقوق مالکیت مادی و معنوی و قانون صندوق ضمانت اعتبارات)، وجود متولیان متعدد و موازی در زمینه هدایت سرمایه‌گذاری‌‌‌ها به سمت تولید، وجود رانت اقتصادی و حمایت مالی از بخش دولتی در مقایسه با بخش خصوصی، عدم‌دستیابی آسان به منابع مالی و تسهیلات زیربنایی و عدم‌ارتباط منسجم بین مراکز علمی و مراکز صنعتی از دیگر موانع سرمایه‌گذاری در بخش صنایع کوچک و متوسط است.
عمده موانع توسعه بنگاه‌‌‌های کوچک و متوسط
به‌‌‌طورخلاصه عمده موانع توسعه بنگاه‌‌‌های کوچک و متوسط در ایران را می‌‌‌توان به چهار دسته زیر تقسیم‌‌‌ کرد: 1.موانع بازار مثل وجود خریدهای انحصاری، نوسانات در عرضه و تقاضا، خرید مواد اولیه در مقیاس‌‌‌های کم که به افزایش قیمت‌ها منجر می‌شود و...؛ 2. موانع مالی مانند، مشکلات مربوط به تامین مالی، ارائه ضمانت‌‌‌نامه‌‌‌های بانکی آسان، تاخیر در دریافت درآمد حاصل از فروش، افزایش فشار نقدینگی بر بنگاه‌‌‌های کوچک و متوسط و..؛3. عدم‌دسترسی به انواع گوناگون اطلاعات ازجمله، اطلاعات بازاریابی در خصوص بازارهای داخلی و خارجی، اطلاعات در مورد وضعیت مالی و فناوری صنایع کوچک و متوسط برای کمک به سرمایه‌گذاران در انتخاب کسب‌وکارهای مناسب برای سرمایه‌گذاری، اطلاعات فنی و عملیاتی، اطلاعات در مورد منابع تامین مواد اولیه تولید و خریداران، و...؛4. سیاست‌‌‌های دولت، مانند ناتوانی در ایجاد محیط توانمند‌ساز برای بنگاه‌‌‌های کوچک و متوسط، موانع اداری برای اخذ عوارض و فقدان نهادهای حل دعاوی احتمالی و...
محدودیت‌ها و پیشنهاد‌‌‌های سازمان توسعه و همکاری اقتصادی
صاحبان شرکت‌های کوچک و متوسط در شناخت و تعیین کمک‌‌‌های موردنیاز خود نیز مشکل ‌‌‌دارند و به نظر می‌رسد این مشکل به دلیل پیچیدگی چالش‌‌‌های سازمانی پیش‌روی آنهاست. به‌‌‌علاوه ضعف‌‌‌ها و ناتوانی‌‌‌هایی همچون کمبود منابع مالی و مشکلات موجود در به دست آوردن تسهیلات بانکی، کم بودن نیروی متخصص در صنایع و ناکافی بودن دانش و مهارت نیروی موجود، ماشین‌‌‌آلات کهنه و قدیمی، بالا بودن نرخ بهره تسهیلات، مبهم بودن برخی از قوانین و مقررات بازرگانی و تجاری، افزایش واسطه‌‌‌های تولیدی، قاچاق گسترده کالا به کشور، تعداد زیاد رقبای فعلی خارجی در بازار، استقبال مصرف‌کنندگان از محصولات خارجی، سنتی بودن فعالیت‌‌‌ها در حوزه صنعت و کمبود دانش اقتصادی، مالی و مدیریتی به‌‌‌ویژه در زمان تاسیس، به‌‌‌عنوان موانعی برای فعالیت بهینه بنگاه‌‌‌های کوچک و متوسط صنعتی به شمار می‌‌‌آیند و برطرف شدن این موانع -که هم به خود شرکت‌ها و هم به دولت برمی‌‌‌گردد- تا حد زیادی می‌‌‌تواند فرصت‌‌‌های کارآفرینی فراوانی را در صنایع کوچک و متوسط فراهم کند و توسعه متوازن و پایدار بخش تولید و صنعت کشور را به همراه داشته باشد.
راهکارهای حمایت از صنایع کوچک
سیاست‌‌‌های تشویقی: تشویق توسعه نهادها و سازمان‌های بخش خصوصی با تمرکز بر تشویق صنایع کوچک و متوسطی که منطبق با استانداردهای بین‌المللی است. در این روند با توجه به این سیاست‌‌‌ها از کسانی که سرمایه محدود دارند، حمایت می‌شود. اصلاح مقررات و قوانین: بررسی قوانین و روش‌های حاکم بر مالکیت معنوی و تسهیل دسترسی به حقوق مالکیت معنوی.
آموزش‌‌‌وپرورش: تمرکز بر توسعه و ارتقای آموزش‌‌‌وپرورش برای نوآوری و سرمایه‌گذاری است. این روند ضمن آنکه دانشگاه را تشویق به اجرای دوره‌‌‌های کارآفرینی برای دانشجویان و کارآفرینان بالقوه می‌کند، به دانشگاهیان اجازه می‌دهد تا به ارائه خدمات برای شرکت‌های کوچک و متوسط بپردازند. بهبود دسترسی به اطلاعات: در این روند جریان اطلاعات بین سازمان‌های مختلف و شرکت‌های متوسط در گردش است. همچنین بر استفاده از رایانه‌‌‌های شخصی و اینترنت برای دسترسی به اطلاعات، حسابداری و تجارت الکترونیک تاکید می‌شود.
توصیه‌های سیاستی در جهت حمایت از بنگا‌ه‌های کوچک و متوسط: طراحی، تدوین و اجرای ساختار نهادی نظام‌مند، چابک و کارآمد در رده‌های مختلف حکومت، تاسیس نهادهای مشاوره مالی و بازرگانی، ایجاد و توسعه بانکداری بنگاه‌های کوچک و متوسط و ساماندهی بنگاه‌های کوچک و متوسط در قالب خوشه‌های کسب‌وکار از جمله توصیه‌های سیاستی در جهت حمایت از بنگا‌های کوچک و متوسط است.
مهم‌ترین بسته‌های سیاستی دولت‌ها برای ارائه خدمات به بنگاه‌های کوچک و متوسط: سرمایه‌گذاری، پشتیبانی کسب‌وکار و تامین مالی مشترک، تضمین‌های ویژه و وام‌دهی مستقیم و معافیت یا تعویق در پرداخت مالیات از مهم‌ترین بسته‌های سیاستی دولت‌ها برای ارائه خدمات به بنگاه‌های کوچک و متوسط است.
مهم‌ترین اقدامات لازم برای ارائه خدمات بانکی به بنگاه‌های کوچک و متوسط: استراتژی و دانش کافی از بازار بنگاه‌های کوچک و متوسط، تعامل با دولت، دسته‌بندی بازار، کالا‌ها و خدمات، هزینه‌های عملیاتی پایین، مدیریت نوآورانه ریسک و توانمند‌سازی بنگاه‌های کوچک و متوسط از مهم‌ترین اقدامات لازم برای ارائه خدمات بانکی به بنگاه‌های کوچک و متوسط است.
لینک مطلب: http://eghtesadkerman.ir/News/item/11873