اگر رمز و راز پولی یک هنر باشد، بانک خلق چین یک هنرمند افراطی است. به عنوان بانک مرکزی دومین اقتصاد بزرگ جهان و بانکی که آرزوی ارتقای مکانیزمهای بازار را دارد، فقدان شفافیت، پیامدهای منفی زیادی در عرصه داخلی و بینالملل به همراه دارد...
اگر رمز و راز پولی یک هنر باشد، بانک خلق چین یک هنرمند افراطی است. به عنوان بانک مرکزی دومین اقتصاد بزرگ جهان و بانکی که آرزوی ارتقای مکانیزمهای بازار را دارد، فقدان شفافیت، پیامدهای منفی زیادی در عرصه داخلی و بینالملل به همراه دارد. عدمشفافیت بانک مرکزی چین باعث میشود که فعالان بازار در مورد آینده سیاستهای پولی تنها به حدس و گمان اکتفا کنند و دیدگاه مشخصی نداشته باشند.
در میان بانکهای مرکزی کشورهای پیشرفته و نوظهور، بانک مرکزی چین تنها بانکی است که تصمیمات پولی قابل پیشبینی خود را در جلسات کمیته سیاستگذاری اتخاذ نمیکند. در عوض، تصمیمات اتخاذ شده از طریق بیانیه مطبوعاتی اطلاعرسانی میشوند. بانک مرکزی چین در رویکرد سیاستی خود، به جای پیشدستی نسبت به بازار و مدیریت انتظارات در مورد نرخ بهره، معمولا منتظر تغییرات بازار میماند تا به آنها واکنش نشان دهد. این امر تاثیر سیاستهای پولی بر فعالیتهای اقتصادی و تورم را کاهش میدهد. پیامد دیگر نبود شفافیت، افزایش غیرضروری فشارها بر نرخ ارز است. این فشارها زمانی ایجاد میشوند که پیشبینی معاملهگران ارز با اتفاقاتی که در بانک مرکزی چین میافتد، متفاوت باشد.
قطع ارتباط بانک مرکزی چین با فعالان اقتصادی، پیش از این نیز آثار بدی را به همراه داشته است. در اوت ۲۰۱۵، یک حرکت غافلگیرکننده، هرچند با نیت خوب، برای آزاد کردن نرخ ارز از طریق یک بیانیه رمزآلود به اطلاع عموم رسید. این اقدام باعث ایجاد وحشت در بازار شد. در پی این اقدام، قیمت یوآن در برابر دلار با کاهش حدودا ۲ درصدی همراه شد. بانک مرکزی چین در نهایت یک کنفرانس مطبوعاتی برای شفافسازی مقاصد خود برگزار کرد. با این حال، با فرار سرمایه از چین و کاهش شدید ارزش پول، آسیب زیادی به اقتصاد چین وارد شد.
بانک مرکزی چین در تلاش است تا به جای دستور مستقیم به بانکها، از نرخهای بهره برای کنترل ایجاد اعتبار استفاده کند تا سیاست پولی مدرنی داشته باشد. با این حال، این هدف ستودنی به دلیل فقدان یک چارچوب شفاف برای تعدیل نرخ بهره با مشکل مواجه شده است. این امر همچنین ترویج یوآن به عنوان یک ارز بینالمللی را دشوارتر میکند و باعث میشود که سرمایهگذاران خارجی در مورد وعدههای این بانک مشکوک شوند. البته بانک مرکزی چین دستش برای تغییر خطمشیها بسته است چراکه فاقد استقلال قانونی است. اگرچه بانک مرکزی بر اتخاذ سیاستهای پولی تاثیر میگذارد اما تصمیم نهایی توسط شورای دولتی، که یک نهاد سیاسی است، اتخاذ میشود. این امر بانک مرکزی را در موقعیتی قرار میدهد که نتواند بدون دخالت سیاستمداران تصمیمگیری کند. با این حال، سایر بانکهای مرکزی بازارهای نوظهور مانند بانک مرکزی هند اجازه ندادهاند که عدماستقلال قانونی آنها مانع شفافیت و ارتباط آنها با سایر بخشهای بازار شود.
بانک مرکزی چین میخواهد سیاست پولی چین را مدرن کند، بازارهای مالی را آزاد کند و ارزش یوآن را ارتقا بخشد. با این حال، بدون ارتباطات شفاف، دولت چین نمیتواند انتظار داشته باشد بانک مرکزی چین به طور موثر به وظایف خود عمل کند.