هفته نامه اکونومیست در سرمقاله این هفته خود نسبت به تبعات ادامه جنگ داخلی در اوکراین هشدار میدهد. از منظر این نشریه، درصورتی که جهان همچنان این جنگ را نادیده بگیرد، خطر سرایت هرجومرج به سایر نقاط آفریقا و خاورمیانه وجود دارد...
به اعتقاد نشریه اکونومیست، درصورتی که جهان اکنون برای مهار جنگ داخلی در سودان دست بکار نشود تبعات آن میتواند به کشورهای دیگر، از جمله کشورهای خاورمیانه سرایت کند.
به نوشته اکونومیست، جنگجویان اصلی در سودان شامل ارتش، نیروهای نظامی سودان (SAF) و یک نیروی نظامی به نام نیروهای پشتیبانی سریع (RSF) هستند، که هیچکدامشان هدف ایدئولوژیک یا هویت قوی یکپارچهای ندارند. و هر دو توسط جنگ سالاران بی پروایی اداره میشوند که برای کنترل دولت و غنایم آن با هم رقابت می کنند.
سودان از زمان استقلال در سال 1956 گرفتار جنگ داخلی بوده است. یک درگیری خونین منجر به جدایی سودان جنوبی در سال 2011 شد. بیست سال قبل، یک نسل کشی در دارفور توجهات جهانی را به خود جلب کرد. با اینحال، حتی با توجه به آن اتفاقات وحشتناک گذشته، درگیری فعلی شوکه کننده است. خارطوم که زمانی شهری سرزنده بود درحال ویرانی است. هردو طرف، شهروندان را بمباران میکنند، کودکان را بکار گرفته و قحطی ایجاد میکنند. نیروهای پشتیبانی سریع متهم به تجاوز گروهی و نسل کشی هستند.
نقش کشورهای خارجی در جنگ
نیروهای خارجی نیز به جنگ دامن میزنند. امارات متحده عربی برای «نیروهای پشتیبانی سریع» گلوله و هواپیماهای بدون سرنشین تامین میکند. مصر نیز به تجهیز «نیروهای نظامی سودان» کمک میکند، و روسیه در هر سمت بازی میکند و مزدوران واگنر را مستقر کرده است. عربستان سعودی، ترکیه و قطر نیز برای نفوذ بیشتر در رقابت هستند. از تامین مواد غذایی گرفته تا بدست آوردن طلا، هرکدام از این کشورها اهدافی را دنبال میکنند؛ در حالی که به اتفاق یک کشور بزرگ را به میدان کشتار تبدیل کردهاند.
به اعتقاد اکونومیست این کشتار بدتر خواهد شد. دادههای ماهوارهای و تصاویر حرارتی کشوری نشان میدهد که سودان در آتش است. مزارع و محصولات سوزانده شدهاند، و مردم مجبور به خوردن علف و برگ هستند. و اگر کمبود مواد غذایی ادامه پیدا کند تا سال 2027، شش تا 10 میلیون نفر از مردم از بین خواهند رفت.
احتمال سرایت جنگ به فراتر از مرزها
آفریقا در طول 25 سال گذشته یک جنگ وحشتناک مشابه، در کنگو داشته است. اما چیزی که سودان را متفاوت میکند میزان سرایت هرجومرج فراتر از مرزهای آن است. این کشور با هفت کشور آسیب پذیر شامل چاد، مصر، اتیوپی و لیبی مرز دارد که 21 درصد از جمعیت آفریقا را در خود جای دادهاند. این کشورها با جریان بیثبات کنندهای از پناهجویان، اسلحه و مزدوران مواجه هستند.
فراتر از آفریقا، یک شوک جدید پناهجویان در اروپا در راه است؛ آنهم در زمانی که مهاجرت در فرانسه، آلمان و جاهای دیگر موضوعی آشوب برانگیز است. در حال حاضر 60 درصد از پناهندگان در اردوگاههای کاله، در سمت جنوبی کانال مانش، سودانی هستند.
سودان میتواند به بهشت تروریستها بدل شود، یا پایگاهی برای سایر رژیمها که مشتاق ایجاد بی نظمی هستند فراهم کند: روسیه در ازای مسلح کردن «نیروهای نظامی سودان» خواستار ایجاد پایگاه نظامی در دریای سرخ است. اگر سودان دچار هرجومرج دائمی شده یا به کشوری متخاصم با غرب بدل شود میتواند عملیات در کانال سوئز را تهدید کند، که یکهفتم تجارت جهانی از طریق آن صورت میگیرد. تجارت از طریق این کانال اکنون هم با حملات حوثیهای یمن مختل میشود، که کشتیها را مجبور میکنند آفریقا را دور زده و مسیرهای دورتر و گرانتری را طی کنند.
غفلت جهان
ولی باوجود این خطرات عظیم، جهان با غفلت و جبرگرایی به جنگ سودان نگاه میکند، که نشان میدهد چگونه بینظمی درحال عادی شدن است. گرچه غرب در دهه 2000 به دنبال پایان دادن به بحران دارفور بود، امروز مقامات آمریکایی نسبت به آن بیتفاوت هستند. افکار عمومی در غرب نیز خاموش است. شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز دچار اختلاف است و بوروکراسی آن سنگین حرکت میکند. چین نیز علاقه زیادی به حل جنگ در کشورهای دور ندارد و سایر کشورهای آفریقایی انگیزه خود را برای علنی کردن جنایات را ازدست دادهاند.
اما از منظر اکونومیست، نادیده گرفتن سودان توسط جهان خارج، هم به دلایل اخلاقی و هم منافع شخصی، یک اشتباه بزرگ است. اینکه تصور شود کاری نمیتوان کرد هم اشتباه است. خشم عمومی میتواند بر دولتهای دموکراتیک فشار بیاورد تا کارهای بیشتری انجام دهند. بسیاری از کشورها برای کاهش تنش و مهار جنگ انگیزههایی دارند؛ اروپا مشتاق محدود کردن جریان مهاجران است و آسیا به دریای سرخ باثبات نیاز دارد.
دو اولویت رویکرد سازنده برای سودان
رویکرد سازندهتر دو اولویت دارد. یکی این است که به سرعت کمکهای بیشتری دریافت شود تا از آمار مرگومیر ناشی از گرسنگی و بیماری بکاهد. کامیونهای مملو از مواد غذایی باید از مرزها عبور کنند، و بودجه دولتی و خصوصی باید به سازمانهای غیردولتی سودانی که کلینیکها و آشپزخانههای غیررسمی را اداره میکنند، جریان یابد. پول نقد را میتوان مستقیما از طریق «پول همراه» برای گرسنگان ارسال کرد تا بتوانند از جایی که بازارهای فعال وجود دارد غذا بخرند.
اولویت دیگر، فشار وارد کردن بر بازیگران خارجی است که به درگیری دامن میزنند. اگر جنگ سالاران سودان اسلحه کمتر و پول کمتری برای خرید آن داشته باشند، کشتار و گرسنگی ناشی از جنگ کاهش خواهد یافت. آمریکا، اروپا و سایر قدرتها باید بر هر تجارت یا دولتی که از جنگ در سودان بهره برداری میکند تحریم وارد کنند؛ حتی کشوری چون امارات متحده عربی که متحد آنهاست.
به اعتقاد اکونومیست، هیچکس نمیتواند به راحتی دوباره سودان را بسازد. پس از بیش از 500 روز نبرد بیرحمانه، بازسازی دههها زمان خواهد برد. ولی اگر جهان حالا دست بکار شود، نجات میلیونها زندگی و کاهش احتمال شوکهای ژئوپلتیک امکان پذیر است. جنگ سودان مدتها از سوی همه نادیده گرفته شده است، اما حالا زمان رسیدگی به آن است.