گر چشمانداز پیچیده ژئوپلیتیک خاورمیانه را با زندان فیلم «رستگاری در شاوشنک» مقایسه کنیم، بدون شک قطر مانند کاراکتر «رِد» خواهد بود که مورگان فریمن نقش آن را بازی میکرد؛ محکومی زندانی که ارتباطاتی قوی داشت، میتوانست هر چیزی را که بخواهد به داخل زندان قاچاق کرده و استقلال خود در مقابل دیگران را تضمین کند...
اگر چشمانداز پیچیده ژئوپلیتیک خاورمیانه را با زندان فیلم «رستگاری در شاوشنک» مقایسه کنیم، بدون شک قطر مانند کاراکتر «رِد» خواهد بود که مورگان فریمن نقش آن را بازی میکرد؛ محکومی زندانی که ارتباطاتی قوی داشت، میتوانست هر چیزی را که بخواهد به داخل زندان قاچاق کرده و استقلال خود در مقابل دیگران را تضمین کند. مانند «رد» که موفق شده بود در محیط سخت زندان نفوذ به دست آورد، قطر توانسته با مهارت، خود را به عنوان یک بازیگر اصلی در دنیایی تحت سلطه واقعگرایی قرار دهد. قطر از طریق دیپلماسی هوشمندانه و اتحادهای استراتژیک، نه تنها منافع خود را تأمین کرده، بلکه جایگاه خود در منطقه را نیز تثبیت کرده است.
گواهی بر نفوذ روزافزون
به نوشته عفیفه اقبال برای وبگاه مدرن دیپلماسی، اخیراً خبرهایی درباره تلاشها برای مذاکره در مورد آتشبس جزئی بین روسیه و اوکراین با میانجیگری قطر منتشر شد. اگرچه این تلاشها با تهاجم اوکراین به کورسک روسیه مختل شد، اما صرف همین که کشوری کوچک و غنی از گاز خاورمیانهای در یک درگیری ژئوپلیتیک اروپایی دخیل باشد، گواهی بر نفوذ روزافزون قطر است. با این حال، این اولین نقشآفرینی دوحه به مذاکره یا میانجیگری بحران، چه در داخل و چه خارج از خاورمیانه نیست. قطر به عنوان متحد مهم واشنگتن، به طور مداوم در خط مقدم ابتکارات میانجیگری حساس بوده است.
به عنوان مثال، در ماه جولای و در میان حمله تهاجمی اسرائیل به غزه، قطر به ایالات متحده و اسرائیل در مذاکره برای آتشبس موقت کمک کرد و با حماس برای بازگشت ایمن ۱۱۶ اسیر اسرائیلی که در ۷ اکتبر گرفته شده بودند، معامله کرد. در سال ۲۰۲۰، قطر همچنین به عنوان نقطه ترانزیتی کلیدی برای تخلیهشدگان پس از خروج ایالات متحده از افغانستان ظاهر شد. در سال ۲۰۲۳، قطر تسهیلکننده یک تبادل حساس زندانیان با ایران بود و در آزادی کودکان اوکراینی که توسط روسیه بازداشت شده بودند نیز نقش داشت. در سال ۲۰۲۲ و در طول مذاکرات صلح دوحه، قطر ریاست بر امضای توافق صلح بین ۴۲ گروه شورشی و دولت نظامی چاد با هدف مهار افراطگری خشونتبار در منطقه ساحل را بر عهده داشت.
یک میانجی ماهر
درگیری کنونی اسرائیل و حماس نقش قطر را به عنوان یک میانجی ماهر در خاورمیانه بیشتر تثبیت کرده است. از میانجیگری برای آتشبس موقت بین حماس و اسرائیل گرفته تا تسهیل آزادی اسرای اسرائیلی و امکان ارسال کمکهای بشردوستانه به غزه در معاملهای که با کمک فرانسه انجام گرفت، تلاشهای دیپلماتیک قطر اهمیت جدیدی پیدا کرده است.
پس از ترور اسماعیل هنیه، رهبر شاخه سیاسی حماس توسط اسرائیل در خاک ایران و تهدید قریبالوقوع تهران به تلافی، تلاشهای بینالمللی برای تأمین آتشبس شدت گرفت. قطر با سابقه میانجیگری مؤثر در درگیریهایی از لبنان در سال ۲۰۰۸ گرفته تا غزه در سال ۲۰۱۲، بار دیگر نقش مهمی در تشویق طرفهای درگیر برای بررسی راههای صلح ایفا میکند.
چندین عامل این کشور کوچک و غنی از گاز خلیج فارس را به بازیگری قدرتمند در مذاکرات دیپلماتیک تبدیل کرده است.
بازی قدرت منطقهای
سیاست خارجی قاطع و مستقل قطر اغلب آن را با قدرتهای بزرگ منطقهای مانند ریاض و ابوظبی و همچنین متحد آنها منامه در تضاد قرار داده است. در سال ۲۰۱۷، امارات متحده عربی، عربستان سعودی، بحرین و مصر که در کنار هم با نام «چهارگانه» شناخته میشوند، روابط دیپلماتیک خود با قطر را قطع کرده و آن را به تأمین مالی گروههای تروریستی و تقویت روابط نزدیک با ایران، رقیب سرسخت عربستان سعودی متهم کردند. این شکاف دیپلماتیک به زودی با تحریمهای زمینی و دریایی علیه قطر دنبال شد.
در پاسخ به محاصره ۲۰۱۷، قطر فعالانه به مانورهای دیپلماتیک استراتژیک برای حفظ منافع خود در منطقهای پر از رقابت روی آورد. برخلاف هنجارهای سنتی عرب، سیاست خارجی قطر با عملگرایی، فایدهگرایی و استفاده از فرصتها همراه بوده که اغلب آن را به عنوان کشوری بحثبرانگیز به تصویر کشیده و شهرت «سوئیس خلیج فارس» را به آن داده است.
سیاست خارجی مستقل
به طور تاریخی، قطر در منطقه سیاست خارجی مستقلی را دنبال کرده است. در دهه ۱۹۸۰، دوحه با تهران قراردادی برای ساخت خط لوله آب شیرین از کوههای کارون ایران به قطر منعقد کرد که خشم شاهزادگان خلیج فارس و ایالات متحده را برانگیخت. در سال ۱۹۸۸، شیخ خلیفه بن حمد آل ثانی، رهبر قطر با ایجاد روابط دیپلماتیک با اتحاد جماهیر شوروی، رهبران خلیج فارس را به چالش کشید. در دهه ۱۹۹۰، قطر با درگیرشدن با بازیگران غیردولتی مانند حزبالله و حماس، نفوذ خود را گسترش داد. در سال ۱۹۹۶، قطر و عمان گام جسورانهای در برقراری روابط تجاری غیررسمی با اسرائیل برداشتند؛ رابطهای که تا قطع کامل روابط قطر با اسرائیل در سال ۲۰۰۹ ادامه داشت.
در طول بهار عربی، قطر میزبان کنفرانسهای سیاسی متعددی بود و همراه با ترکیه، از گروههای نظامی و بعضاً تکفیری مانند ارتش آزاد سوریه و جبهه النصره حمایت کرد. حمایت قطر از نیروهای انقلابی و سازمانهای اسلامگرا در منطقه، به ویژه اخوانالمسلمین مصر با انتقادات قابلتوجهی از سوی همسایگانش روبرو شد. با این حال، همچنین نشان داد که قطر حاضر است برای تقویت نفوذ منطقهای خود با طیف گستردهای از بازیگران وارد تعامل شود.
روابط استراتژیک
استراتژی دیپلماتیک قطر مبتنی بر چندین رابطه کلیدی است.
ایالات متحده؛ قطر روابط دیپلماتیک قوی با ایالات متحده را حفظ کرده که بر انرژی، امنیت و آموزش متمرکز است. پایگاه هوایی العدید که در سال ۱۹۹۶ ساخته شد، میزبان بیش از ۱۰ هزار سرباز آمریکایی بوده و نقش مهمی در هماهنگی عملیات نظامی ایالات متحده در سراسر منطقه ایفا میکند. قطر همچنین با ایالات متحده در عملیات ضدتروریسم که تا شاخ آفریقا گسترش دارد، همکاری میکند. پس از تسلط طالبان بر کابل، دوحه نقشی مهم در میزبانی مذاکرات بین طالبان و مقامات آمریکایی ایفا کرد. همانطور که دیوید بی. رابرتز اشاره میکند، قطر با ارزیابی استراتژیک و گسترش نفوذ سیاست خارجی منطقهای خود، به دنبال تعمیق همکاری خود با ایالات متحده است. دوحه با استفاده از قدرت نرم اسلامگرایش برای تسهیل مذاکرات با بازیگران غیردولتی، قصد دارد خود را برای واشنگتن ضروری یا حداقل بسیار ارزشمند نشان دهد.
بازیگران غیردولتی؛ برای مقابله با رقبای منطقهای مانند امارات متحده عربی و عربستان سعودی، قطر روابطی قوی با واسطههای مختلف منطقهای، به ویژه کسانی که در طیف اسلامگرا هستند، ایجاد کرده است. در خاورمیانه، دوحه به حمایت از گروههایی مانند ارتش آزاد سوریه، جبهه النصره، حوثیها، حماس، اخوانالمسلمین و طالبان معروف است. این روابط منجر شده تا کشورهای عرب همسایه قطر را متهم کنند که از دستورکار اسلامگرا در هسته سیاست خارجی خود حمایت میکند.
همپیمانان کلیدی؛ قطر روابط دیپلماتیک قوی با ایران و ترکیه ایجاد کرده که نارضایتی سایر قدرتهای عرب را برانگیخته است. در طول محاصره ۲۰۱۷، ترکیه سریعاً به کمک قطر شتافت و به رفع انزوای تحمیلشده کمک کرد. در چشمانداز سیاسی همیشه در حال تغییر خاورمیانه، این اتحادها اهمیت عناصر ایدئولوژیک و عوامل منطقهای در شکلدهی رویکردهای سیاست خارجی را برجسته میسازد.
نتیجهگیری
در منطقهای که تحت سلطه قدرتهای بزرگ مانند امارات متحده عربی و عربستان سعودی قرار دارد که اغلب طرفدار غرب هستند، قطر خود را به عنوان دولتی کوچک متمایز کرده و نفوذ خود را نه با قدرت فیزیکی، بلکه با تسلط بر ظرایف دیپلماسی اعمال میکند. در حالی که تلاشهایش در حمایت از فلسطینیان مثبت ارزیابی میشود، روابط قطر با ایالات متحده و اسرائیل به طور فزایندهای تحت فشار است. سیاستگذاران غربی، به ویژه در ایالات متحده، انتظار دارند که قطر مقامات حماس را که در حال حاضر در دوحه پناه گرفتهاند، اخراج کند. به گزارش اکوایران، ادامه حمایت از حماس، به ویژه در صورت وقوع خصومتهای بیشتر، میتواند به روابط دیپلماتیک قطر با ایالات متحده و سایر متحدان غربی شدیداً آسیب برساند. در میان تشدید تنشها در خاورمیانه و دخیلبودن چندین بازیگر دولتی و غیردولتی، دوحه باید با دقتی محاسبهشده این چالشها را مدیریت کند. نقش آن به عنوان یک قدرت سیاسی میانجیگر میتواند جایگاه بینالمللی و منطقهای آن را تقویت یا تضعیف کند.