printlogo


تداوم قطع و تاراج؛
بدترین وقایع زیست‌ محیطی نیمسال اول
بدترین وقایع زیست‌ محیطی نیمسال اول
کد خبر: 12336
شش ماه گذشته مدیریت سرزمین در ایران تحت تاثیر بحران آب، فرونشست و ناترازی‌ها در حوزه‌های مختلف به‌خصوص در زمینه انرژی بود...
دمای هوا در تابستان 1403 چنان بالا بود که بر اساس سنجه‌های سازمان هواشناسی یکی از گرم‌ترین روزهای تاریخ ایران را پشت سر گذاشتیم. منابع زیادی صرف شد تا خانه ایرانیان خنک بماند. اما توانایی زیرساختی کشور با این حجم از سرمایه، یکی دیگر از مشکلات مردم بود. مشکلاتی که پای ناترازی محیط‌ زیست را به مجموعه ناترازی‌های کشور اضافه کرد. ایرانیان سالانه صد میلیارد مترمکعب آب مصرف می‌کنند. این عدد رقم بسیار بالایی است. ایران یکی از خشک‌ترین کشورهای دنیاست و در رادیکال‌ترین عرض‌های جغرافیایی گرم و خشک واقع است اما ساخت اقتصادی کشور بر مصرف منابع حیاتی از جمله آب استوار شده است. از سویی برخی معتقدند مصرف انرژی در ایران بالاست. اگرچه برخی آمارها در مقیاس جهانی می‌گوید ایرانیان چندان هم پرمصرف نیستند اما آن چیزی که در شش ماه گذشته بیشتر جلب توجه کرد، عدم توانایی ایران در تولید انرژی به خاطر فقدان تکنولوژی و سرمایه‌گذاری و دانش ناشی از تحریم بود که در نهایت به ناترازی و قطعی برق و... منجر شد.
مصرف سوخت از جمله بنزین در ایران یکی از مسائل مهم اقتصادی و البته محیط‌ زیستی است چرا که آلودگی هوا ناشی از مصرف سوخت فسیلی در ایران همیشه سوال‌برانگیز بوده است. تابستان گذشته نیز هوای شهرهای بزرگ از جمله تهران به آلودگی مزین شد. مدیرعامل شرکت ملی پخش فرآورده‌های نفتی همین اواخر گفته است: میانگین مصرف روزانه بنزین از ابتدای سال 1403 نسبت به مدت مشابه پارسال هفت درصد افزایش یافته و به ۱۲۳ میلیون لیتر در روز رسیده است. در نهایت آمارها نشان می‌دهد؛ روزانه در کشور ۱۳۹ میلیون لیتر بنزین و سی‌ان‌جی مصرف می‌شود که ۱۱۸ میلیون لیتر بنزین و ۲۱ میلیون مترمکعب مصرف سی‌ان‌جی است. البته از سوی دیگر بررسی‌ها نشان می‌دهد که سرانه مصرف برق ایرانی‌ها کمتر از میانگین جهانی است. میزان مصرف برق هر ایرانی حدود 9/2 مگاوات در ساعت است. این در حالی است که قطری‌ها با ۱۷، کانادایی‌ها با ۱۵ و کویتی‌ها با ۱۴ مگاوات مصرف برق در ساعت در صدر کشورهای مصرف‌کننده برق قرار دارند.
روندها در محیط‌ زیست مهم هستند
براساس گزارش تجارت فردا، عادل جلیلی، استاد پژوهشگر منابع طبیعی، رئیس سابق موسسه تحقیقات جنگل‌ها و مراتع کشور و سفیر سابق ایران در سازمان جهانی فائو به تجارت فردا می‌گوید؛ بحران‌های محیط‌ زیستی محصول روندی طولانی‌مدت هستند. بنابراین نمی‌توان با یک چشم‌انداز کوتاه یا با مطالعه و مشاهده شش ماه گذشته وضعیت را بررسی کرد. او بر این باور است که روندها در ایجاد تنش‌ها و بحران‌ها و بعضاً در بهبود عملکردها تاثیرگذار هستند. محیط‌ زیست پدیده‌ای پیچیده است و در طول شش ماه نمی‌توان تحول خاصی را در شیوه مدیریت سرزمین جست‌وجو کرد. مسئله محیط‌ زیست همیشه مسئله‌ای درازمدت است.
آن چیزی که ما به عنوان تخریب یا بهبود وضعیت یک بخش از محیط‌ زیست در جهان مشاهده می‌کنیم محصول گذر زمان است. دولت جدید مسعود پزشکیان با تغییراتی که در ساختارها و مدیریت برخی نهادها مثل محیط‌ زیست صورت داده، این امید را زنده کرده که مدیریت سرزمین و حفاظت از محیط‌ زیست در اولویت قرار می‌گیرد. رئیس سازمان محیط‌ زیست، خانم دکتر شینا انصاری، از درون این سازمان انتخاب شده و متخصص این حوزه است. همچنین انتخاب سرکار خانم صادق به عنوان وزیر راه و شهرسازی که وزارتخانه‌ای زیربنایی و توسعه‌ای است و البته سطح بالایی از تعارض را با محیط‌ زیست دارد، از دیگر انتخاب‌های خوب است که می‌تواند سطح اصطلاک با محیط‌ زیست را در سطوح دولتی کاهش دهد. خانم صادق در طول دبیری شورای عالی شهرسازی خیلی به مسائل محیط‌ زیست حساس بودند. انتخاب خانم دکتر ترابی به عنوان معاون محیط‌ زیست انسانی سازمان حفاظت از محیط‌ زیست نیز یکی از انتخاب‌های خوب است. اینها و دیگران در سطوح معاونت‌ها، کارشناسان برجسته و افراد دغدغه‌مندی هستند که در دولت جدید بر سر کار آمده‌اند و مایه امیدواری هستند.
بحران آب، بحران همیشگی ایران
اما مسئله بسیار مهم در مدیریت سرزمین و روند توسعه در ایران چه طی شش ماه گذشته، چه سال‌های گذشته و احتمالاً چشم‌انداز آینده ایران، مسئله آب است. آب در ایران عملاً یک بحران است. باید دولت و نظام حکمرانی و مردم هر دو این بحران واقعی را به رسمیت بشناسند. باید در نظر داشت که مدیریت محیط‌ زیست و منابع طبیعی باید خیلی جدی و حیثیتی دنبال شود. مسئله ناترازی محیط‌ زیست و ناترازی آب و انرژی که مستقیم به محیط‌ زیست مربوط است نشان می‌دهد تا چه اندازه مدیریت محیط‌ زیست و منابع طبیعی در ایران باید مهم باشد. ما باید برای نجات ایران آب و منابع حیاتی را که در حیطه محیط‌ زیست و منابع طبیعی تعریف می‌شوند، جدی بگیریم. ما نیازمند تغییر در مسیر توسعه ایران هستیم تا روندهای غلط گذشته را اصلاح کنیم.
ما علاوه بر مدیریت غلط برخی از منابع، تحت تاثیر پدیده تغییر اقلیم و گرمایش جهانی نیز قرار داریم که یک مسئله جهانی است. ما در ایجاد وضعیت بد تغییر اقلیم به عنوان یکی از تولیدکنندگان و مصرف‌کنندگان بزرگ سوخت‌های فسیلی در شکل‌گیری چنین وضعیتی نقش داریم. ما هشتمین تولیدکننده گازهای گلخانه‌ای هستیم بدون اینکه جزو کشورهای صنعتی به حساب بیاییم. ما در واقع به زبان عامیانه کتک‌خور تغییر اقلیم هستیم به این خاطر که در کمربند خشک کره زمین واقع شده‌ایم. افزایش درجه حرارت و دمای هوا و کاهش بارش و تغییرات الگوی بارش بیشتر از هر جای کره زمین در این محدوده جغرافیایی اثر خود را می‌گذارد. ایران در کانون اثر تغییر اقلیم در جهان است. بنابراین خشکسالی در ایران موضوعی جدی است که از افزایش درجه حرارت زمین و کاهش بارش ناشی می‌شود. بنابراین موضوعاتی مثل محیط‌ زیست موضوعاتی جدی، درازمدت و نیازمند نگرشی حاکمیتی برای مدیریت است. چرا که تمام سرزمین در ابعاد مختلف را شامل می‌شود.
سیستم حکمرانی و مردم باید بحران آب را مدیریت کنند
بحران آب یکی از دغدغه‌های ‌جدی کنشگران است. باید تمام سیستم حکمرانی به اضافه مردم بحران آب را به شکلی که واقعاً وجود دارد، به رسمیت بشناسند. هنوز در ایران شاهد این واقعیت نیستیم که نظام حکمرانی با نحوه چیدمان توسعه و مردم با نحوه مصرف و حفاظت از آب، بحران را جدی گرفته باشند. هنوز احساس خطر وجود ندارد. بحران آب در کشوری مثل ایران که به شکل طبیعی محیطی خشک و بیابانی محسوب می‌شود، باید خیلی جدی‌تر از جاهای دیگر کنترل شود. مدیریت ناپایدار آب در ایران به عمیق‌تر شدن بحران آب منجر شده است. از بین رفتن منابع آب زیرزمینی و فرونشست زمین در اغلب مناطق کشور حاکی از وضع بحرانی آب در ایران است. ایران اگر نیاز آبی خود را به نصف مصرف اکنون نرساند، هیچ چشم‌انداز روشنی ندارد. چرا که میزان آب‌های تجدیدپذیر در ایران در برابر مصرفی که دارد صورت می‌گیرد ناچیز است. سالانه 100 میلیارد مترمکعب آب در ایران مصرف می‌شود که البته 90 درصد این مصرف در بخش کشاورزی است و بقیه در بخش شرب و صنعت مصرف می‌شود. این روند به‌طور طبیعی طی سالیان گذشته وجود داشته و به خوبی مدیریت نشده است. این روند طی شش ماه گذشته نیز وجود داشته است.
این در حالی است که ایران با حدود ۱۰۰ میلیارد مترمکعب آب تجدیدپذیر در سال از جمله کشورهای پرآب خاورمیانه محسوب می‌شود. اما پرسشی که ذهن بسیاری از منتقدان مدیریت سرزمین در ایران را به خود مشغول کرده این است که چرا کشوری که از نظر تنوع زیستی و تنوع اقلیمی شرایط متفاوتی با اغلب یا تمامی کشورهای خاورمیانه دارد، مشکلاتی مشابه این کشورها در مدیریت آب دارد؟ پاسخ در این تحلیل ساده پنهان است که روش‌های مدیریت منابع آب و مصرف در ایران روشی نیست که بر پایه توانایی سرزمینی و ظرفیت‌های اکولوژیک باشد. از سویی توسعه در ایران بر پایه استقرار توسعه آب‌محور در مناطقی است که اساساً منابع پایدار آب در اختیار ندارند. دنیای اقتصاد در یک گزارش تحلیلی توضیح داده که «حکمرانی نادرست منابع آب، بی‌توجهی به الگوی آمایش سرزمین و مرحله پیدایش طرح‌ها، کشاورزی سنتی، به‌کار نگرفتن دیپلماسی سازنده با کشورهای همسایه در مورد رودها و منابع مرزی مشترک، راندمان پایین شبکه‌های توزیع آب، تفکیک نکردن مصارف شرب با سایر مصارف و... است که کشور را در شرایط ورشکستگی آب قرار داده است».
آب و کشاورزی؛ برای امنیت غذایی
باید وزارت کشاورزی بحث کمبود و بعضاً نبود آب در سراسر سرزمین را به عنوان یک واقعیت انکارناپذیر در نظر بگیرد. اگرچه امنیت غذایی مسئله مهمی است و یک اولویت برای نظام حکمرانی محسوب می‌شود اما توانایی اکولوژیک سرزمین باید مهم‌ترین اولویت کشور باشد. بقیه بخش‌های کشور نیز باید بحران آب را جدی بگیرند. به‌طور قطع باید توسعه در ایران به سمت کاهش حدود 50درصدی مصرف سالانه آب پیش برود. اما به صورت موضعی و منطقه‌ای نیز باید مسئله مصرف آب را مدنظر قرار دهیم.
در یک شهر چندمیلیونی مانند تهران، داده‌ها از جمله مطالعات طرح جامع این شهر حتی پیش از انقلاب که وضعیت بارش بهتر از اکنون بود، نشان می‌دهد که این سرزمین ظرفیت جمعیتی کمتر از پنج میلیون و 500 هزار نفر را دارد. یعنی منابع آبی کافی برای اداره تهران وجود ندارد. اما جمعیت این شهر بین 8 تا 20 میلیون نفر در طول روز در نوسان است. در نظر بگیرید شهرک‌ها و شهرهای اقماری بسیاری به تهران متصل شده‌اند که جمعیت بسیاری را در خود جا داده و از یک حوضه باید آب برای این جمعیت تامین شود. این حجم از جمعیت و این حجم از افزایش سازه‌های شهری می‌تواند در آینده به فروپاشی اکوسیستمی در تهران و پیرامون منجر شود. این تجربه برای شهرهای دیگر ایران نیز اتفاق می‌افتد. اکنون فقط مسئولیت با سازمان محیط‌ زیست و منابع طبیعی نیست. تمام نهادهای حکومتی و غیرحکومتی و تمامی مردم باید از چنین وضعیت بحرانی آگاه باشند تا بتوان روند مدیریت سرزمین در ایران به‌خصوص مصرف منابع حیاتی از جمله آب را اصلاح کرد. چندتا از پارک‌های شهر تهران مثل چیتگر و سرخه‌حصار شاهد خشک شدن هزاران درخت هستند. آبی وجود ندارد که بتوان به مدیریت فضای سبز و حفظ بستر حیاتی شهرها دل خوش کرد.
انتقال پایتخت راه‌حل نیست؛ راه‌حل توسعه سواحل است
انتقال پایتخت از تهران به مناطق جنوبی ایران ایده‌ای است که هر چند وقت یک‌بار بر سر زبان می‌افتد و اخیراً از سوی رئیس‌جمهوری نیز مطرح شده است. باید پذیرفت این راه‌حل‌ها به آسانی قابل اجرا نیست و از سویی بسیار از نظر اقتصادی پرهزینه است و تبعات اجتماعی، سیاسی و امنیتی دارد. ولی با رویکرد توسعه پایدار می‌توان روند انتقال جمعیت و انتقال مراکز اقتصادی در سواحل را سامان داد. از سویی سواحل جنوبی ایران به‌شدت توانایی تمرکز و استقرار سامانه‌های اقتصادی و اجتماعی را دارند. با توسعه بنادر و سواحل در ایران می‌توان جمعیت را تشویق کرد به سواحل جنوبی بروند.
با ایجاد اشتغال پایدار بدون هزینه منابع آبی و هدر دادن سرمایه کشور می‌توان شهرها را در این مناطق در سراسر ساحل خلیج ‌فارس و دریای عمان گسترده کرد. می‌توان مشکل کم‌آبی در ایران را به جای انتقال آب دریا به مناطق مرکزی ایران، با توسعه مناطق ساحلی مدیریت کرد. در این صورت هزینه انتقال آب و تبعات بعد از آن از بین می‌رود و نهایتاً تنها باید هزینه شیرین‌سازی آب برای مصرف شرب را تقبل کرد. این هزینه در مقابل هزینه انتقال آب، شیرین‌سازی آب، لوله‌گذاری و بعد از آن تبعات پیش‌بینی‌نشده، هزینه ناچیزی است. از سویی از تراکم و تمرکز جمعیت در شهرهایی مثل تهران، اصفهان، یزد، کرمان و... در مرکز کم‌آب و کویری ایران کاسته می‌شود و روند پرهزینه انتقال پایتخت نیز از بین می‌رود. علی عبدالعلی‌زاده اکنون از سوی رئیس‌جمهور حکم گرفته‌اند تا ریاست ستاد توسعه سواحل دریای عمان را بر عهده بگیرند. این نگاه مفیدی است که توسعه مکران و سواحل جنوبی ایران به‌طور کلی می‌تواند علاوه بر اینکه اقتصاد ایران را بهبود ببخشد، از فشار بر منابع حیاتی ایران از جمله منابع آب بکاهد. چرا که توسعه بنادر در سواحل جنوبی و ایجاد اشتغال و در نتیجه استقرار جمعیت می‌تواند انقلابی در وضع مدیریت سرزمین در ایران در ابعاد مختلف به وجود بیاورد.
ایران از توسعه سواحل غفلت کرده؛ انتقال آب اشتباه است
باید پذیرفت ایران از ظرفیت ساحل دریای خلیج‌ فارس و دریای عمان غفلت کرده است. کشورهای کوچک حاشیه خلیج‌ فارس اکنون هاب اقتصادی منطقه و جهان هستند، در حالی که هر کدام اندازه یک استان ایران نه وسعت و نه حتی جمعیت دارند. شرایط اکولوژیک ایران اگر به صورت پایدار مدیریت شود، ظرفیت بسیار بالایی دارد. ایران از تمامی کشورهای منطقه و حتی از بسیاری از کشورهای دنیا ظرفیت اکولوژیک قوی‌تری دارد. اما نحوه مدیریت منابع، چیدمان توسعه و جانمایی صنایع و کشاورزی و در نهایت مصرف منابع حیاتی در ایران طوری است که نمی‌توان امیدی به بهبود اوضاع کشور و بهبود کیفیت زندگی مردم داشت. البته متخصصان بر این باور هستند که ایران باید سرمایه‌گذاری خود را بر روی سواحل دریای عمان از بندرعباس تا چابهار بگذارد چرا که این ساحل عظیم به پهنای اقیانوس وصل می‌شود و از طرفی فشاری که کشورهای عربی حاشیه خلیج ‌فارس به پهنه آبی خلیج ‌فارس آورده‌اند، سبب از بین رفتن توان اکولوژیک این دریا شده است.
میزان تخریب خلیج ‌فارس از سوی کشورهای عربی حاشیه دریا اینقدر زیاد است که باعث بالا رفتن درصد شوری و آلودگی نفتی و... در خلیج‌فارس از سوی کشورهای امارات و قطر، بحرین و کویت و عربستان و... به شکلی شده است که ممکن است حیات و تنوع زیستی در این دریا از بین برود. ایران باید به صورت تدریجی بخش مهمی از صنایع آب‌بر را به سمت سواحل به‌خصوص سواحل عمان منتقل کند. باید به تناسب ظرفیت‌های گردشگری در این مناطق را افزایش داد. از سویی با استقرار صنایع، ایجاد اشتغال، بهبود زیرساخت گردشگری و زیرساخت استقرار جمعیت نیز در این مناطق افزایش پیدا می‌کند. باید یک واقعیت را قبول کرد که انتقال آب به درون فلات ایران از نظر اقتصادی اساساً به‌صرفه نیست. اگر آب دریا را به درون فلات منتقل کنید، باید میزان زیادی انرژی مصرف کنید تا آب به مناطق بالاتر پمپاژ شود. بنابراین هم انرژی برق زیادی مصرف می‌شود، هم کشیدن خط لوله برای انتقال آب و تامین امنیت این خطوط هزینه بسیار بالایی دارد. از سویی شیرین کردن آب در حجمی که بتواند به شهرهایی مثل مشهد و یزد و کرمان و اصفهان برسد باید در حجم زیادی نمک‌زدایی شود. اگر ما حاشیه دریای عمان در سواحل کشور را مورد توجه قرار دهیم و سرمایه‌گذاری در این زمینه را جدی بگیریم فقط هزینه شیرین‌سازی آب برای جمعیت مستقر را تقبل می‌کنیم و دیگر نیازی به هزینه‌های بیشتر نیست. ایجاد اشتغال در مناطق ساحلی ایران به خودی خود فشار را از روی سرزمین ایران برمی‌دارد و هزینه مصرف آب و فرونشست را پایین می‌آورد و کشور را به سمت توسعه می‌برد.
رشد اقتصاد را از گرده منابع حیاتی برمی‌دارد و اشتغال را پایدار می‌کند و از تمامی ظرفیت‌های سرزمین بهره می‌بریم. با این روش می‌توانیم شهرهایی را که صنایع پرمصرف را در آنها استقرار داده‌ایم نجات دهیم. می‌توانیم مانع فروپاشی و فرونشست اصفهان و سازه‌های تاریخی آن شویم. می‌توانیم مانع فرونشست تخت جمشید در فارس شویم و موارد دیگر... در بخش کشاورزی باید به سمت بهره‌وری آب و کاهش مصرف برویم. اگر رویکرد توسعه در ایران تغییر نکند، بحران آب قابل کنترل نخواهد بود. اما اگر رویکرد توسعه در ایران تغییر کند، حتماً می‌توان بحران آب را کنترل کرد اگرچه مشکل کمبود آب همیشه در ایران بوده و تا ابد نیز ادامه خواهد یافت. اکثر شهرهای بزرگ اروپایی حتی مسئله آب را به عنوان یک چالش به رسمیت شناخته‌اند. اروپا از نظر بارش قابل مقایسه با ایران نیست. جوکی بین شهروندان لندن است که می‌گوید آبی که شما دارید مصرف می‌کنید تا الان از روده پنج نفر دیگر رد شده است. اگر آبی که در تهران مصرف می‌شود، به شکلی بازآفرینی شود و از طریق تصفیه به سیستم آب شهری دوباره بازچرخانی شود، بخشی از مشکل تامین آب در تهران و شهرهای بزرگ حل می‌شود.
آتش‌سوزی جنگل‌ها و منابع طبیعی
شاید یکی از بحران‌های محیط‌ زیستی شش ماه گذشته کشور آتش‌سوزی جنگل‌های زاگرس بود که طی سال‌های اخیر به شکل متوالی رخ داده و هزینه‌های بسیاری را متوجه مدیریت منابع طبیعی و محیط‌ زیست کرده است. زاگرس جغرافیای حساس و شکننده‌ای است که جمعیت زیادی از ایرانیان را در خود جا داده است. از سویی یک اکوسیستم مهم برای تنوع ژنتیکی ایران است و بیش از 40 درصد آب شیرین ایران را تامین می‌کند و به باور برخی متخصصان اگر زاگرس دچار زوال شود، حیات در فلات مرکزی ایران عملاً غیرممکن خواهد شد. با این حال وضع زاگرس سال‌به‌سال بدتر از قبل شده است.
برآوردها نشان می‌دهد اغلب آتش‌سوزی‌ها و تخریب جنگل در پهنه زاگرس، انسانی و از روی عمد و از سوی مردم از جمله کشاورزان، دامداران، گردشگران و برخی معارضان دیگر است. تسنیم در گزارشی در این مورد نوشته است: از جمله مشکلاتی که در حال حاضر جنگل‌های ما با آن روبه‌رو هستند، می‌توان به فقدان مجازات بازدارنده در مورد متخلفان و قانون نخ‌نما و کهنه حفاظت و بهره‌برداری از جنگل‌ها و مراتع مصوب 1346، عدم شکل‌گیری مفهوم واحد از آمایش سرزمین در میان برخی افراد (مثلاً برخی سازمان‌ها و نهادها با وجود فضاهای مناسب جهت توسعه گردشگری، صنایع و... و در واقع با وجود امکان جانمایی فنی و اصولی و بر مبنای آمایش سرزمین، اصرار بر جانمایی غلط و تخریب برخی مناطق مهم یا جنگلی دارند)، کمبود پژوهش‌های کاربردی در ارتباط با نحوه و میزان بهره‌برداری پایدار از مناطق جنگی و حفاظت از جنگل‌ها با تعداد نیروی نامناسب اشاره کرد. حدود 18 هزار هکتار جنگل زاگرس با 790 فقره حریق از ابتدای فصل خشک تا یکم مردادماه 1403 دچار آتش‌سوزی شده است که این آمار نسبت به سال گذشته 422 درصد افزایش یافته است. عمده‌ترین دلیل آتش‌سوزی جنگل‌های زاگرس شرایط اقلیمی است و وجود مواد سوختنی، گرما و اکسیژن نیز وقوع حریق در عرصه‌های طبیعی را افزایش می‌دهد.
عوامل انسانی در صدر عامل‌های آتش‌سوزی در جنگل‌های زاگرس است و 95 درصد این حریق‌ها عامل انسانی دارد. بخش بزرگی از آتش‌سوزی جنگل‌های زاگرس نیز عامدانه است و نیاز به ورود جدی‌تر دستگاه‌های امنیتی و قضایی برای مقابله با این موضوع احساس می‌شود.
خشکی ۹ تالاب ایران در تابستان
یکی از عجیب‌ترین خبرهای محیط‌ زیست در شش ماه گذشته «خشکی صددرصدی ۹ تالاب ایران در تابستان جاری» بود که به نقل از مدیرکل دفتر حفاظت و احیای تالاب‌های سازمان حفاظت محیط زیست منتشر شد. فضای مجازی و رسانه‌های رسمی تحت تاثیر خبری بود که با استناد به تصاویر ماهواره‌ای منتشر شد و توضیح می‌داد که ۹ تالاب مهم ایران از جمله انزلی، هامون، جازموریان، بختگان، حوض سلطان، دریاچه نمک، بامدژ و شیمبا در همین تابستان به دلیل کمبود بارندگی، افزایش دما و برداشت بی‌رویه از منابع آبی به‌طور کامل خشک شده‌اند! اما آرزو اشرفی‌زاده، مدیرکل دفتر حفاظت و احیای تالاب‌های سازمان حفاظت محیط زیست، واکنش نشان داد که «به جز تالاب انزلی که با دریا در ارتباط است، دیگر تالاب‌هایی که در این مطلب به آنها اشاره شده است، جزو تالاب‌های داخلی بوده که بیشتر تحت تاثیر اقلیم قرار می‌گیرند.
در مردادماه اوج گرما و بیشترین شدت تبخیر از سطح تالاب‌های داخلی‌مان را داشتیم اما برخی از تالاب‌هایی که در اینجا به آنها اشاره شده است مانند حوض سلطان و دریاچه نمک، تالاب‌های فصلی هستند که خشک شدن آنها در مردادماه و فصل تابستان دور از انتظار نیست. در مورد تالاب جازموریان هم متاسفانه در سال‌های اخیر سیلاب بزرگ و بارندگی زیادی وارد تالاب نشده و آبگیری نشده است. در این حوضه کشاورزی ناپایدار گسترده و همچنین چاه‌های غیرمجاز زیادی وجود دارد که موجب خشکی این تالاب و تبدیل آن به یکی از کانون‌های برداشت گردوغبار مهم کشور با شدت بالا شده است. در حوضه تالاب بختگان هم کشاورزی و تعدد چاه‌های مجاز و غیرمجاز در کنار کاهش بارندگی خشکی این تالاب را رقم زده. متاسفانه تالاب مهارلو هم به علت گرمای شدید، خشک شده است. تالاب هامون چندین سال است که خشک است اما امسال می‌توانست خشک نباشد چرا که بارندگی در افغانستان بسیار خوب بود و سیلاب‌های متعددی داشتیم اما به دلیل انحرافی که افغانستان در مسیر طبیعی رودخانه هیرمند برخلاف تمام اصول و قواعد عرفی و حقوقی ایجاد کرده، باعث شد که این سیلاب‌ها به شوره‌زار گودزره برود و هامون تشنه بماند. از طریق رودخانه فراه هم آب کمی وارد تالاب شد. همین آب اندکی هم که وارد هامون شد، به واسطه گرمای سوزان تابستان تبخیر شد. همکاران ما تلاش زیادی برای حفظ همین آب اندک در زمان بیشتر برای پرندگان مهاجر و زیست‌بوم منطقه داشتند. سال گذشته با پیگیری‌هایی که انجام شد، حق‌آبه اندکی در حد ۱۱ میلیون مترمکعب برای تالاب تامین شد. این حق‌آبه بسیار اندک و حدود هفت درصد حق‌آبه تالاب بود که به آبگیری بخشی کمی از تالاب منجر شد و با بازگشت پرندگان به تالاب و رشد پوشش گیاهی امید به احیای گاوخونی به مردم و علاقه‌مندان محیط زیست بازگشت، اما این میزان آب در برابر میزان تبخیر دوام نداشت».
عفو فعالان محیط زیست زندانی
در شش ماه گذشته آزادی فعالان محیط‌ زیست از زندان اوین یکی از مهم‌ترین خبرهای این حوزه بود. سپیده کاشانی،‌ هومن جوکار،‌ طاهر قادریان و نیلوفر بیانی چهار فعال محیط زیست هستند که از سال ۱۳۹۶ در ایران زندانی بودند. روز یکشنبه ۱۹ فروردین 1403 رسانه‌ها به نقل از حجت کرمانی، وکیل دادگستری از عفو فعالان محیط زیست به مناسبت فرا رسیدن عید فطر خبر دادند. خبری که در سطح گسترده با خشنودی استقبال شد و سازمان ملل نیز درباره آن بیانیه‌ای صادر کرد. این سازمان با انتشار بیانیه‌ای نوشت: «از آنجا که ایران، منطقه خاورمیانه و جهان همچنان با چالش‌های زیست‌محیطی جدی از جمله تغییرات اقلیمی، بیابان‌زایی و آلودگی مواجه هستند، واضح است که هیچ کشوری از اثرات مخرب تخریب محیط زیست مصون نیست. مادامی که به دنبال حمایت از محیط زیست، تنها سیاره‌ای که همه ما به آن وابسته‌ایم، هستیم، همه صداها باید شنیده شوند و از آنها حفاظت شود.» این فعالان محیط زیستی که در موسسه غیردولتی میراث پارسیان در زمینه جلوگیری از انقراض پلنگ ایرانی فعالیت می‌کردند، در بهمن ۱۳۹۶ بازداشت شدند.
واگذاری و توقف واگذاری منطقه حفاظت‌شده دنای شمالی به اصفهان
منطقه حفاظت‌شده دنا که بعدها به پارک ملی دنا نیز ارتقا یافت، در شش ماه گذشته محل بحث بود چرا که شورای عالی محیط‌ زیست در اقدامی عجیب و با هماهنگی مدیریت وقت سازمان محیط‌ زیست بخشی از این پارک را به استان اصفهان واگذار کرد که با واکنش و حتی اعتراض‌های مردمی روبه‌رو شد. نماینده مردم شهرستان‌های بویراحمد، دنا و مارگون در مجلس شورای اسلامی از لغو مصوبه شورای عالی محیط‌ زیست کشور در زمینه جداسازی منطقه دنای شمالی خبر داد و گفت: البته به همان میزان که دیگران را مقصر می‌دانیم باید نسبت به کم‌کاری‌هایی که در استان و فرآیند تصویب این مصوبه وجود داشت هم پاسخگو باشیم.
محمد بهرامی افزود: این موضوع بیش از یک سال است که مطرح شده و بنا به دلایلی نگهداری سازمان حفاظت محیط‌ زیست کشور به این نتیجه رسیده که مدیریت این منطقه تغییر کند و استان اصفهان نیز پیشنهاد داده که این منطقه به این استان داده شود. آن‌گونه که سازمان حفاظت محیط زیست گزارش داد بهتر بود که مسئولان و متولیان امر در استان محکم‌تر از این میراث ارزشمند و غنی دفاع می‌کردند و مرتب در جلسات این شورا حضور می‌یافتند و اجازه تضییع حق استان را نمی‌دادند. هم‌اینک این حکم لغو و متوقف شده و قرار است جلسه‌ای در این زمینه با حضور اعضای شورای عالی محیط‌ زیست کشور داشته باشیم. یکی از مصوبه‌های موجود در نشست شورای عالی محیط زیست کشور در اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۳ این بوده که منطقه پادنا به مساحت حدود ۳۰ هزار هکتار در شهرستان سمیرم در استان اصفهان، که می‌تواند پشتوانه خوبی برای مجموعه حفاظتی دنا که از مهم‌ترین مناطق حفاظت‌شده ما در زاگرس است باشد؛ مجموعه دنا شامل پارک ملی و منطقه حفاظت‌شده دنا در استان کهگیلویه و بویراحمد به ارتفاعات پادنا در شهرستان سمیرم متصل است که حیات وحش میان این دو منطقه رفت و آمد دارد، از این‌رو می‌تواند پشتوانه بسیار خوبی برای این منطقه باشد، ضمن اینکه پوشش گیاهی خوبی دارد، منطقه‌ای ییلاقی و پرآب است و به راحتی حیات وحش می‌تواند احیا شود، مشکلی هم با تنش‌های خشکسالی نخواهد داشت. این منطقه تا پیش از این جزو مناطق آزاد بود.
انتصاب شینا انصاری به سمت رئیس سازمان حفاظت محیط زیست
انتخاب شینا انصاری به عنوان رئیس سازمان حفاظت محیط‌ زیست یکی از انتخاب‌های اخیر دولت جدید بود که با اقبال زیاد بدنه کارشناسی و نیروهای مختلف مواجه شد. شینا انصاری از جمله مدیران حوزه محیط زیست است که در زمینه تحصیلات آکادمیک، از حوزه کشاورزی وارد محیط زیست شده است. وی مقطع کارشناسی را در رشته مهندسی کشاورزی گیاه‌پزشکی در سال ۱۳۷۵ در دانشگاه بوعلی سینا همدان به پایان رسانده و در سال ۱۳۷۸ مدرک کارشناسی ارشد را در رشته مهندسی کشاورزی گرایش بیماری‌شناسی گیاهی از واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی دریافت کرده است.
وی در رشته مدیریت محیط زیست موفق به اخذ مدرک دکترا از واحد علوم و تحقیقات تهران شده است. رئیس‌جمهور با صدور حکمی خانم دکتر شینا انصاری را با توجه به مراتب شایستگی، تجارب ارزنده مدیریتی و سوابق اجرایی به سمت معاون رئیس‌جمهور و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست منصوب کرد. مسعود پزشکیان در حکم انتصاب خانم دکتر شینا انصاری به سمت معاون رئیس‌جمهور و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست تصریح کرده که امید است با اتکا به خداوند متعال و در چهارچوب قانون اساسی، اهداف سند چشم‌انداز و سیاست‌های کلی مصوب مقام معظم رهبری «مدظله العالی»، با رعایت منشور اخلاقی کارگزاران دولت چهاردهم و تعامل با هیات محترم وزیران در تحقق اهداف دولت و حل مشکلات کشور مجدانه بکوشید.
لینک مطلب: http://eghtesadkerman.ir/News/item/12336