اقتصاد کرمان:از 1287هجری شمسی که اتاق کرمان با نام اولیه «مجلس تجارت» پا گرفت تا اسفند 1397 که انتخابات دوره نهم اتاق برگزار می شود راه دور و دراز و پر فراز و نشیبی طی شده است.
فصل جدید اتاق کرمان به نام محسن جلالپور گره خورده که پس از چند دوره ریاست در اتاق کرمان، افتخار بزرگ تکیه زدن بر کرسی ملک التجاری ایران را هم برای کرمان به ارمغان آورد و دوره ای موثر و متفاوت در مدیریت اتاق ایران را به تدبیر و توانایی خودرقم زد.دوره اخیر فعالیت اتاق کرمان هم تحولات بسیاری را به خود دید.از تغییرات متعدد در ترکیب هیات نمایندگان تا خروج محسن جلالپور و جایگزینی سیدمهدی طبیب زاده.رخدادهای تلخی هم نظیر بسته شدن پرونده زندگی با عزت علی اکبر نظریان رییس دوره چهارم اتاق و جان باختن ناگهانی و دور از باور حمید حسام عضو آرام و فعال چند دوره هیات نمایندگان اتاق در سال پایانی دوره هشتم رقم خورد.حالا اما که انتخاباتی دیگر برای بخش خصوصی استان در راه است،در گفت و گویی تفصیلی با رییس اتاق کرمان به دستاوردها ونقایص و ناکامی ها در دوره هشتم و مقطعی که ریاست اتاق به مهندس طبیب زاده واگذار شده است پرداخته ایم که مشروح آن پیش روی شماست:
آقای مهندس سؤالات ما عملاً حول دوره چهارساله اتاق هست با تمرکز بر مقطعی که شما مسوولیت اتاق را تحویل گرفتید.اولویتهایی را در آن مقطع مشخص کردید، به خاطر دارم که فولاد ، فرش و انرژی مواردی از آنها بود. بفرمایید مهمترین جهت گیریهایی که شما در این دوره داشتید چه بود و چه دستاوردهایی در هر کدام از موارد داشته اید؟
من تقریبا از وسط دوره هشتم آمدم و تا الان هم فکر میکنم دو سال و سه ماه بنده، افتخار مسوولیت اتاق کرمان را داشته ام. پس یک دوره کامل این توفیق را نداشتم.
با قطعی شدن رفتن اقای جلالپور که مایل بودیم همچنان در اتاق کرمان باشند و با پیشنهاد و اصرار جمعی از اعضای اتاق، این توفیق را داشتم که در این مقطع در خدمت فعالان اقتصادی استان به عنوان رییس اتاق باشم. خب بالاخره هر کسی یک مجموعهای را تحویل میگیرد همیشه سعی میکند که اگر بهتر نمیتواند اداره کند بدترش هم نکند. این دیگر حداقل حق و انتظاری است که در این مورد مطرح است. از طرفی اتاق کرمان انصافاً جایگاه خوبی داشت. از انصاف دور است که آدم نخواهد گذشته را تجلیل کند. یکی از سازمانهایی که من راحت توانستم اداره کنم اتاق کرمان است. در سازمانهایی که قبلاً بودم همیشه با چالشهای اجرایی مواجه بودیم. به لحاظ فضا، به لحاظ امکانات، اعتبارات، بودجه خوشبختانه ما از جهات هیچ مشکلی نداشتیم. بنابراین اولویت اولمان، حفظ جایگاه و تلاش برای ارتقای آن بود. پس بلافاصله دست به کار شدیم و برنامه ای را برای اتاق بر مبنای نظرات و دیدگاه های همه اعضای هیات نمایندگان، تدوین کردیم. یک مأموریت و چشم انداز تعریف کردیم به نام «راهبر فکری اقتصاد استان با هدف اصلی ارتقای سطح رفاه مردم و پیش رو حمایت از کسبوکارها و تسهیلکننده رشد و پایداری». این چشم اندازی بود که برای اتاق معرفی کردیم. مأموریت برای خودمان چه تعریف کردیم؟ ماموریتمان این بود که ایفای نقش مؤثر در رشد، پیشرفت و توسعه بخش غیردولتی از طریق نهادسازی ، بنابراین اول این چشم انداز را تعریف کردیم که میخواهیم راهبر فکری اقتصاد استان کرمان باشیم. با چه هدفی؟ با هدف کمک به توسعه پایدار استان و توسعه سطح رفاه و معیشت مردم.
تلاش کردیم از طریق ایجاد ارتباط اعتمادآمیز و حرفهای با قوای حاکمه و البته با حفظ استقلال اتاق جایگاه اتاق را در استانم ارتقا دهیم. یعنی در عین حالی که با دولت با مجلس با قوه قضاییه تعامل میکنیم برای پیشبرد امور بخش خصوصی در عین حال استقلال خودمان را نیز حفظ کنیم و زیر بلیت هیچ کس هم نمیرویم. نکته بعد، توان افزایی اتاق است با اصلاح ساختار و چابکسازی و تقویت توان کارشناسی. در مورد نیروهای جدید چند تاکید داشتم که مهم ترین آنها جذب نیروهای مرتبط، تحصیلکرده و بدون پارتی بود.می توانیم مشخصات و ویژگی های همه نیروهای جذب شده در این مقطع هم اعلام کنیم.تصور می کنم اتاقی که جایگاهش رفیع بود، کمک کردیم تا رفیعتر شد.در واقع گزینش نیروها متناسب با ماموریت هایی بوده که برای خودمان برگزیده بودیم
مشخصاً بفرمایید بیشتر جذب نیرویی که در اتاق اتفاق افتاده در چه حوزههایی بوده؟ یعنی نیروها بیشتر با چه توانمندی و تخصصی انتخاب شده اند؟
ما با همکاران هیات نمایندگان اتاق لیستی شامل 36 دغدغه در مورد اتاق و توسعه استان داشتیم که آنها را جمع بندی و اولویت بندی کردیم و متناسب با آنها ظرفیت کارشناسی خود را تقویت کردیم و توسعه دادیم.با محدودیت های مالی هم البته برای جذب نیرو مواجه بودیم که با تدبیر آن را پیش بردیم.
و الان ارزیابیتان این است که اتاق به نقطه مطلوبی اتاق در زمینه ظرفیت کارشناسی رسیده است؟
...به طور نسبی، ببینید همین که الان شما هم شاهد هستید،اتاق ابایی از طرح مسائل مهم کارشناسی استان در هر مرجعی از دانشگاه و دولت ندارد و همین اعتمادبه نفسی که در مجموعه کارشناسیمان ایجاد شده تا در هر مرجع علمی، اجرایی و تخصصی، اتاق حرف خود را با قدرت بیان کنند، نشان دهنده توفیق در این زمینه است. پرداختن به موضوعات اساسی و چالش برانگیزی که هزاران نظر کارشناسی پشت آنهاست و میتوانند ما را نقد کنند این خودش نشان دهنده توانمندی است. موضوع رقابت پذیری، آینده پژوهی، انرژی، آب، اشتغال، مهارت آموزی و بهره وری اینها همه خیلی چالش برانگیز است و هرکدام بحث های گستردهای دارند که اتاق به آنها وارد شده و می تواند استان را همراه خودش کند.
حوزههای تخصصی متعدد و چندگانهای را اشاره کردید که پرداختن به هر یک از آنها در دوره ای محدود، توان نیروی انسانی و تخصصی بسیار بالایی را لازم دارد که به نظر می آید فراتر از توان محدود اتاق باشد. به نظرتان اینکه اتاق در این مدت به همه این بخش ها به شکل همزمان ورود پیدا کرد از پردازش کیفی این موارد کم نمیکند و آیا این ورود همزمان لازم بود؟
ببینید ما ریز وارد این موضوعات نمیشویم. ما می دانیم که ریز نمیتوانیم در این مسائل ورود کنیم اما می دانیم که اینها مسائل اصلی استان هستند.در هر کدام از این موارد ما محوریت طرح و تبیین مساله و فراهم آوردن زمینه اجماع بر سر راه حل ها را فراهم کرده ایم
یکی از مأموریتهای اصلی اتاق پرداختن به مسایل و دغدغه های اعضای اتاق است. توضیح دهید که در دوره مسوولیت شما و در دوره هشتم فعالیت اتاق، چه تحولی در ارتباط با اعضا صورت گرفته و اینکه اتاق تا چه حد توانسته جاذبه ایجاد کند برای پذیرش اعضای جدید؟
در ارتباط با دغدغه های اعضای اتاق باید بگویم که بر اساس پایشی که انجام شد حدود 75 درصد دغدغه آنها به سه بخش بیمه،بانک و مالیات مربوط میشد که بر همین اساس یکی از کمیسیون های فعال و محوری کمیسیون بانک و بیمه اتاق بود برای پیگیری این دغدغه ها.بخش قابل توجهی از مصوبات و پیگیری های این کمیسیون مبنای تصمیمات شورای گفت و گوی کشوری بوده که علاوه بر فعالان اقتصادی استان،فعالان اقتصادی کشور هم از نتایج مثبت آن بهره مند شده اند.
در مورد بخش دوم سوال و ارتباط اتاق با اعضا همچنان دارای نقایصی هستیم. هنوز ارتباط تنگاتنگ و مطلوبی نتوانسته ایم با اعضا برقرارکنیم و این با وجود تلاش های ارتباطی است که در این زمینه صورت گرفته است.
همه ابزارهای ارتباطی را در اتاق به کار گرفته ایم اما هنوز ادعا نداریم که توانسته ایم برای ورود اعضای جدید جذابیت لازم را ایجاد کنیم که درصدد آسیب شناسی این مساله هستیم.
تصور خودتان در مورد آن بخش از فعالان اقتصادی استان که هنوز به سمت اتاق نیامده اند چیست و این فاصله چه دلیلی می تواند داشته باشد؟
فکر میکنم شاید آننقدر مشکلات زیاد است که امیدی به حل مشکلات ندارند. از طرفی سیاستهای اطلاع رسانی ما هم شاید اشکال داشته باشد.با وجود به خدمت گرفتن همه ابزار ارتباطی اما همچنان گاهی دغدغهمان این است که برای مراسمی که تک تک اعضای اتاق دعوت شده اند و به آنها اطلاع رسانی شده، نیایند و سالن پر نشود.بخشی که مربوط به اتاق است حتما نیاز به بررسی و تحلیل دارد اما بگذارید فراتر از اتاق برای شما مثالی بزنم و سوالی مطرح کنم که بایستی رسانه ها روی آن کار کنند.کدام مجمع عمومی فوق العاده شرکتهای سهامی عام یا تعاونیها در کرمان در نوبت اول به حد نصاب میرسند؟ آنجا دیگر پای سهم هم درمیان است، آنجا دیگر سرنوشت است، باید بیایند در مجمع و صورتهای مالی را تصویب کنند، گزارش بازرس را گوش دهند و سود تقسیم کنند اما باز هم با عدم مشارکت روبروییم.بنابراین بخشی از عدم مشارکت هم مساله همه استان است.مشخصا در مورد اتاق باید بگویم اتاق متعلق به همه اعضاست وباید بیایند و بپرسند و انتقاد کنند و ما هم از هر انتقادی استقبال می کنیم هرچند در عمده موارد، انتقادی و بازخوردی را هم شاهد نیستیم.
پس در پذیرش اعضای جدید در اتاق تحول و رشد خاصی هم اتفاق نیفتاده
ما اول بایستی ظرفیت ایجاد کنیم که بتوانیم به نیازها پاسخ دهیم بعد سراغ عضوگیری برویم.کار را بر اساس وظیفه قانونی مان و در قالب دیگری ولی پیش بردیم در این دوره که زمینه شکل گیری تشکلهای حرفه ای را فراهم کردیم تعداد تشکلهایمان در این مدت حدودا دوبرابر شده و از این طریق به اعضای اتاق هم اضافه شده، ضمن اینکه داریم به این سمت پیش میرویم که در آینده تشکلها برای عضویت در هیات نمایندگان بیایند کاندیدا شوند چون تشکل اگر بیاید در واقع برآیند فعالیت در یک بخش اقتصادی استان است.
سوال دیگری که مطرح است در مورد انجمن ها و کمیسیون های اتاق است که تعدد پیدا کرده اند اما از نظر عملکرد شرایط یکسان و مطلوبی ندارند.در مواردی شاید بتوان گفت برخی از آنها در همان مرحله راه اندازی باقی مانده و رشدی نیافته اند.انجمن ها و کمیسیون های قوی و ضعیف را شاهدیم.اگر موافقید در مورد چرایی و چاره این موضوع پاسخ دهید.
ما با دانستن اینکه فرهنگ مشارکت پذیری و کار تیمی در کرمان و ایران ضعیف است آمادگی پذیرش شکست و ناکامی برخی از تشکلهایی که راه اندازی می شود را هم داریم.حرکت ما در مسیر توسعه تشکل ها با یک نگاه آگاهانهای توأم با مطالعه است و بر همین اساس، سراغ تشکیل هر تشکلی با هر مدیریت و وسعتی نرفته ایم و نگاهمان متوجه تشکل هایی بوده که بتوانند در اقتصاد استان نقش موثری ایفا کنند.ممکن است مواردی هم به نتیجه مناسب دست نیافته باشند که نیازمند بررسی است.
در مورد کمیسیونها اما باید بگویم کمیسیون غیرفعال یا در آستانه تعطیلی نداریم. همین طور به تناسب معضلات و مشکلات فعالان اقتصادی استان هم کمیسیون در اتاق کرمان شکل گرفته و در حال فعالیت است.قبلا عرض کردم بر اساس پایش ما 75 درصد فعالان اقتصادی با سه موضوع بیشتر درگیر بودند. بنابر این کمیسیون بیمه و بانک باید فعالتر باشد در حالی که فعالیت این کمیسیون در ارتباط با کمیسیون های دیگر مثل کمیسیون بازرگانی، صنعت ، گردشگری ، کشاورزی و ... هم هست و خود این کمیسیون ها هم از کمیسیون های فعال هستند.کمیسیون های فرش،زیربنایی و مسیولیت اجتماعی هم فعالند اما ممکن است فعالیت ها در جایی همپوشانی داشته باشد و نام یک کمیسیون بیشتر به چشم بیاید.
در نظر داشتید که اتاق در جایگاه راهبر اقتصادی استان قرار گیرد و نظرات اتاق در برنامه ریزی ها مورد توجه باشد.واقعا این اتفاق در عمل محقق شده و اینکه چانه زنی ها و مباحثات تخصصی اتاق با دولت محلی چقدر مثمر ثمر بوده؟کیفیت رابطه اتاق و دولت در استان در پایان این دوره فعالیت اتاق،چگونه است؟راضی کننده هست به نظر شما؟
ببینید به شکل طبیعی در تعاملمان با نمایندگان دولت، مجلس و قوه قضاییه، همیشه اختلاف نظرهایی بوده که ما به آن احترام می گذاریم اما مبنا و اساس ارتباطمان،تعامل ، همکاری و چاره جویی در هم اندیشی های تخصصی بوده است.معتقدیم که همین اختلاف نظرهاست که عامل رشد میشود. اما تقابلی را شاهد نیستیم.تقریبا 99 درصد جلسات شورای گفت و گو ی بخش خصوصی و دولت در استان در همین دوره با حضور شخص استاندار و با حضور حداکثری مدیران استان برگزار شده و نتایج و خروجی مثبت و قابل ارایه داشته است.همزمان نشست ها و همایش های داخلی اتاق هم با استقبال مناسبی روبرو بوده چنانکه با وجود برگزاری به طور متوسط 4 نشست روزانه در اتاق در سال گذشته،همه این نشست ها شاهد حضور کارشناسان و صاحب نظران بوده که استنباط ما از این شرایط،موفقیت اتاق در ارتقای جایگاه خود در نظر نمایندگان دولت و دانشگاهیان و فعالان اقتصادی است.
مصوبات بر زمین مانده ای هم البته شورای گفت و گو دارد که بخشی از آن محصول محدودیت های موجود در کشور و استان و یا نقص در تعامل بخش های مختلف است که تلاش بیشتری را می طلبد.
بنابراین با حفظ استقلال اتاق به دنبال تعامل بوده ایم و باور داریم که اگر مسایل پیش روی استان حل نشود بخش خصوصی هم آسیب جدی خواهد دید.نمیتوانیم صرفاً بیاییم و بنشینیم و نق بزنیم .می توانیم انتقادهایمان را مطرح کنیم اما در رفع موانع و مشکلات همکاری لازم را هم داشته باشیم.
آقای مهندس! یک نگرانی همیشه متوجه اتاق های بازرگانی است و آن هم ورود دولتی ها و نیروهای بازنشسته دولت به نهادی است که داعیه دار نمایندگی بخش خصوصی است.کرمان هم از این مساله مستثنی نبوده .از خود شما که بازنشسته دولت هستید تا دبیرکل و برخی اعضای هیات نمایندگان اتاق.اساسا این انتقاد از نظر شما قابل طرح است؟چه ارزیابی از آثار مثبت و منفی این روند دارید؟آیا فعالان بخش خصوصی و پرورش یافتگان این بخش، قادر به اداره پارلمان استانی خود نیستند؟ خودتان بگویید آیا ورود شما به نفع اتاق بوده ؟
نکته اول قابل ذکر در این زمینه این است که ما زمانی که کاندیدا شدیم در دولت نبودیم و با کارت بازرگانی و به عنوان فعال اقتصادی در انتخابات شرکت کردیم.از طرفی حالا هم استخدام اتاق نیستیم.نکته دیگر اینکه ببینید چه کسانی به ما رای داده و ما را برگزیده اند. پس ما مورد اعتماد بخش خصوصی استان، واقع شده ایم و حتما اعضای اتاق به کارنامه و عملکردمان نگاه کرده اند . ما حتی در زمان انتخابات نسبت به سایر کاندیداها، تبلیغات کمتری هم داشته ایم.می توان گفت این لطف و اعتماد فعالان بخش خصوصی به ما بوده آن هم در حالی که قرار نبوده ما از اتاق بهره و نفعی ببریم و حقوقی دریافت کنیم.برای کسانی که از بخش دولتی آمده اند اتاق جاذبه ای حداقل از نظر مالی و مادی ندارد و هدف اصلی کمک کردن به استان از جایگاه اتاق بوده است.
نمیخواهم تعریف کنم ولی چون این حرف را زدید،بگذارید بگویم که اتفاقاً تجربه ما در بخش دولتی و شناخت ما از این بخش و روابطمان قطعا به نفع بخش خصوصی استان بوده. چرا؟ چون ما وقتی میرویم از بخش خصوصی دفاع کنیم به دلیل شناخت کاملی که از ساز و کارهای دولتی داریم دفاع موثرتری می کنیم که تا به حال اینگونه بوده است.معتقدم تفکر دولتی نباید به اتاق وارد شود و این جدا از ورود افرادی است که زمانی در دولت مسیولیت داشته اند.آنچه گفتم را البته به حساب دفاع از خودم نگذارید.
آقای مهندس بگذارید فراتر از مصادیق این مساله برویم .مدل بهینه برای مدیریت در اتاق بازرگانی به عنوان نهاد بخش خصوصی چیست؟ حتما هستند کسانی که معتقدند بهتر است افرادی از بخش خصوصی اداره این بخش و امور مربوط به آن را در ایران و کرمان به عهده بگیرند.نظر شما چیست؟در کلان این مساله،با چه رویکرد و راهبردی موافقید؟
معتقدم فراتر از اینکه افراد چه سوابقی و پیشینه ای در هر بخشی از دولت و بخش خصوصی ذاشته و دارند ، آگاهی آنها نسبت به مسایل اصلی پیش روی بخش خصوصی و انگیزه شان برای حل این مسایل اهمیت دارد.حالا اگر کسی با این شرایط از بخش خصوصی باشد که کاملاً بداند از الف تا ی فعالیت در اتاق را چه بهتر. بخشی هم به آشنایی افراد با قوانین و مقررات برمی گردد که می تواند در گره گشایی از مسایل فعالان اقتصادی موثر واقع شود.
بنابراین شاید بتوان ترکیبی از افراد با شرایط و ظرفیت های متفاوت را پیشنهاد داد.در نهایت هم همه چیز بستگی به انتخاب و نظر فعالان اقتصادی و اعضای بخش خصوصی دارد که چه کسی را مورد اعتماد قرار دهند.
مشکل دیگری هم وجود دارد.وقتی نماینده عالی دولت در استان همه طرح و پروژه ها را به پیمانکار دولتی و شبه دولتی می دهد می توان این استنبااط را داشت که قرار نیست فرصتی به بخش خصوصی داده شود.سوال این هست که کی و کجا قرار است از بخش خصوصی حمایت شود تا این بخش پا بگیرد؟ به عنوان نماینده بخش خصوصی بگویید که آیا این فرآیندها و رفتارها به شکل گیری یک بخش خصوصی توانا و موثر منجر خواهد شد؟
مشخصا در مورد انتخاب پیمانکار برای طرح های عمران شهری در شورای گفت و گو مفصلا بحث کردیم اما از انجا که پیمانکاران و بخش خصوصی در سایه یک اقتصاد غیررقابتی در این سال ها تضعیف شده و تحلیل رفته واقعا امکان سپردن مجموعه این تعهدات به آن وجود ندارد و هیچ گاه هم به ظرفیت سازی و توانمند سازی بخش خصوصی پرداخته نشده است. حرف استاندار وقت در این مورد مشخص این بود که در غیاب بخش خصوصی توانمند در زمینه تأمین مالی، از نهادهایی استفاده میکنیم که امکان تأمین مالی طرح های چندگانه همزمان را داشته باشد. در سطح کلان اما مساله این است که آیا اگر امشب دستوری برسد که همه فعالیتهای کشور و استان به بخش خصوصی سپرده شود. آیا فکر میکنید که وضع بهتر میشود یا بدتر؟ طبیعتا این امکان وجود ندارد و دلیل آن هم غیررقابتی بودن اقتصاد ایران است. بخش خصوصی باید در پی بازسازی و توانمندسازی خودش بربیاید و با هم افزایی و تجمیع ظرفیت هایی موجود،خلق منابع را در دستور کار قرار دهد و دولت هم باید پای خودش را از این رقابت نابرابر کنار بکشد. انتظار بخش خصوصی از دولت این است که اجازه رقابتی عادلانه و سالم را بدهد که اگر چنین شرایطی فراهم شود بخش خصوصی هم متحول خواهد شد.
اتاق کرمان در دوره هشتم چه سطحی از ارتباط را با نخبگان و نوآوران استان داشت؟
مرکز مطالعات بررسیهای اقتصادی اتاق، حلقه اتصال ما به دانشگاه است.تلاش شد در این دوره،سطح ارتباط اتاق و دانشگاه و نخبگان استان ،توسعه یابد . برای تدوین و پیشبرد تمام برنامه های اتاق و نشست های شورای گفت و گو از ظرفیت نهادهای علمی و آموزشی استان استفاده شده است. پیش جلسه تمام نشست های شورای گفت وگو ی استان با حضور متخصصان دانشگاهی برگزار شده و شمار قابل توجهی از صاحبنظران دانشگاهی در کمیسیون ها و انجمن های اتاق عضویت یافته اند.
باور ما این است که نیروی انسانی اصلیترین عامل توسعه است. دیگر الان معدن، کشاورزی و امثال اینها مزیت اثرگذار نیستند و توان خلق مزیت که می تواندراهگشا و نجات بخش باشد به نیروی انسانی وابسته هست.متاسفانه در کرمان با پدیده خروج نخبگان از استان مواجهیم که بر اساس آمار غیررسمی به 80 درصد می رسد که باید برای ان در سطح اول مدیریتی استان چاره اندیشی شود.به نظرم بررسی این مساله که چرا کرمان ظرفیت جذب نخبگان خود را ندارد باید مورد توجه قرار گیرد.در چنین شرایطی اتاق کرمان در دوره هشتم فعالیت خود،با توجه خاص بهراه اندازی و حمایت و تقویت مدارس فصلی خلاقیت،اکوسیستم استارتاپی کرمان و شرکت های دانش بنیان استان پرداخته و تلاش می کند با تهیه نقشه راه فناوری و نوآوری ،زمینه حضور و ادامه فعالیت نخبگان استان در شهر و زادگاه خودشان را فراهم کند.
شاخص ترین دستاوردهایی که در این دوره داشته اید،چه مواردی است؟
آنچه که الان فکر میکنیم میتوانیم به خاطر آن خوشحال باشیم موثر بودن تلاشهایی است که در جهت بهبود فضای کسبوکار انجام داده ایم.همزمان به نهادسازی و مطالبه گری کمک کرده ایم.در همین دوره توسعه تشکل ها را هم دنبال کردیم.برای حل مشکلات و مسایل استان توانسته ایم بین بخش های مختلف همگرایی ایجاد کنیم. الان اتاق،مجلس، قوه قضائیه و دولت در استان کرمان همراستا شدهاند برای حل معضلات اقتصادی و این اتفاق بزرگی است.
برگردیم به نگاه هایی که از بیرون به اتاق وجود دارد.در دوره هشتم که با استانداری اقای رزم حسینی همزمان شده بود رابطه پرنوسانی را بین اتاق و استانداری شاهد بودیم و در مواردی هم انتقادهایی بی پرده و علنی از اتاق کرمان مطرح کردند.اساس این گلایه ها و انتقادات چه بود و چه نظری در این زمینه دارید؟
ببینید من فکر میکنم همیشه عدم شناختها باعث قضاوت نادرست شود. ما فکر میکردیم که آقای رزم حسینی با قوانین، محدودیتها، مأموریتها و قابلیتهای اتاق آشنا هستند. وقتی که انتظارات خارج از حد توان یک مجموعه شکل بگیرد قطعاً نارضایتی پیش می اید. اقای رزم حسینی به دلیل عدم شناخت از اتاق و درنظر داشتن انتظاراتی که ورای مسیولیت و توان اتاق بود، اظهارنظر و اعلام نارضایتی می کردند.
وقتی برایشان توضیح دادم اینقدر منصف بودند که بپذیرند و همان شب روابط عمومیشان را صدا کردند و توضیح دادند و خبری منعکس شد برای جبران آنچه بازتاب یافته بود.انجام وظیفه ما ولی هیچ وقت تحت تاثیر تایید یا رد و موافقت و مخالفت ها نبوده و به عنوان یک مدیر عملگرا همیشه به حاشیه ها بی توجه بوده ام و با کار کارشناسی و مشورت با صاحب نظران در بخش های مختلف ماموریت خودمان در قبال توسعه استان را دنبال کرده ایم.
مساله دیگری که اتاق پیگیر بود توسعه روابط با سایر کشورها و در داخل هم با استان های دیگر.مبنای این برنامه چه بود و چه دستاوردهایی داشت؟
نگاه ما اول به پتانسیل های خودمان بوده و بعد به دنبال توسعه روابط با کشورهایی بودیم که می توانستند از ظرفیت کرمان بهره ببرند . در واقع آگاهانه انتخاب کردیم.مثلا استان ما یک استان معدنی است و آفریقای جنوبی هم یک کشور معدنی و پیشرفته است. صاحب تکنولوژی است و تجارب بسیار خوبی دارد. ما یک استان نسبتاً کشاورزی هستیم و آفریقای جنوبی کشاورزی مدرن دارد. ما یک استان گردشگری هستیم و آفریقای جنوبی هم همین طور. کار کردن با آنها هم راحت است.
شرایط بسیار مناسبی برای توسعه روابط دارند و ما اگر بتوانیم دروازه ورود به آفریقای جنوبی که یک کشور پیشرفته با زیرساختهای خوب است را پیدا کنیم قدم بزرگی برای اقتصاد استان برداشته ایم.
پاکستان و ساحل عاج هم از کشورهایی هست که هدف قرار دادهایم، در اروپا هم با هدف نتقال تکنولوژی، آلمان و اتریش مورد هدف بودند که مذاکرات خوبی هم با آنها دنبال شد. با استان باواریا پای میز مذاکره نشستیم که معادل 600 میلیارد یورو جی دی پی دارند که موفقیت بزرگی برای استانی است که کاملا توسط بخش خصوصی اداره می شود و دولت فقط تسهیلگر آن بوده است.در همه این روابط هم درصدد استفاده از تجارب آنها بوده ایم و هم به دنبال انتقال تکنولوژی و دانش فنی.اما نکته مهمی که بر اساس تجربه این دوره باید بگویم این است که متاسفانه دیپلماسی اقتصادی ما بسیار ضعیف است. هرجا گیر کرده ایم در تنظیم روابط با کشورها بوده که در حدود اختیارات و توانایی سفارتخانه هاست.متناسفانه قتی اولویت اقتصاد نباشد سفرا هم تفکر اقتصادی ندارند. شما مقایسه کنید سفیر کره اولین باری که به تهران میآید کجا میرود. میرود از شرکتهای کرهای که در ایران فعالیت میکنند بازدید میکند. یعنی او مأموریت اقتصادی دارد و آمده که سفیر اقتصادی باشد.
کدام یک از سفیران ما اقتصادی فکر میکنند؟
در داخل کشور هم هرجا فرصتی بوده از همایش و نمایشگاه در تهران و کیش و اصفهان حضور داشته ایم و در مشهد هم به عنوان مسیر ورود به کشورهای آسیای میانه حضور یافتیم.در نمایشگاه های فرش کشور حضور منسجمی داشتیم.در رقابتی جهانی نیز در همایش اتاق های دنیا در برزیل حضور خواهیم یافت
سوال دیگری که در همین ارتباط مطرح است اینکه نتیجه ای در زمینه سرمایه گذاری خارجی داشته ایم یا خیر؟
جذب سرمایه گذار از مسیرهای مختلف دولتی و اتاق دنبال شده و مواردی هم به ثمر نشسته اما مهم ترین عاملی که به سرمایه گذار انگیزه می دهد اطلاعاتی است که از وضعیت محیط کسب و کار یک کشور کسب می کند.ما برای بهبود فضای کسب و کار تلاش کرده ایم اما متاثر از عوامل متعددی که می دانید شرایط نامناسبی حاکم است و کار را برای جذب سرمایه سخت می کند.متاسفانه فضای نااطمینانی حال حاضر بیشترین ضربه را به سرمایه پذیری کشور و استان می زند.
از طرفی ما هنوز نتوانسته ایم قابلیت های استان کرمان را با یک زبان بین المللی به سرمایه گذاران معرفی کنیم.. این ضعف اساسیمان است. واقعاً ما نه سایت درستی داریم. نه فیلمی تهیه کردهایم.هواپیمایی ماهان ظرفیت خوبی است اما در پروازهای خارجی یا از آنها نخواستیم یا اثری برای ارایه یک معرفی مناسب از کرمان به آنها نداده ایم. وقتی هم کرمان را خوب معرفی نشود خب چطوری بیایند؟
آقای مهندس می شود اینگونه هم به مساله پرداخت که وقتی هنوز نتوانسته ایم پنجره واحدی که مدت ها حرف آن را زده ایم مستقر کنیم و گره از کار سرمایه گذار داخلی باز کنیم به شکل طبیعی قادر به پاسخگویی به سرمایه گذار خارجی هم نخواهیم بود.شما قبلا و در همین دوره در گفت و گویی از تشدید روند خروج سرمایه و کارآفرینان از استان صحبت کردید.چه نظری دارید؟
در کرمان دو عامل باعث شده که ما در این زمینه به توفیقی دست نیابیم. یکی اینکه این باور وجود ندارد که بایستی سرمایهگذار به سهلترین روش ممکن کارش انجام شود. میتوانید بروید و مشاهده کنید کنید که سازمانها، همراهی نمیکنند و محیطمان بازدارنده است. در محیطی که فضای محافظه کاری شدیدی حاکم هست،نه تنها احترام سرمایهگذار رعایت نمی شود که مورد اعتنا هم واقع نمیشود.می خواهم بگویم موانع ذهنی و فکری موانع اصلی سرمایه پذیری و عامل موثر در سرمایه گریزی هستند. پنجره واحد هم به لحاظ سخت افزاری اگر تجهیز شود همین موانع ذهنی نمی گذارند نتیجه ای حاصل شود هرچه تلاش میکنیم به این در بسته برخورد میکنیم و باید راهی برای این مساله پیدا کرد.معنقدم سازمان هایی که در مسیر صدور مجوز سرمایه گذاری در استان و کشور قرار دارند خودشان به خاطر ساختار ذهنی حاکم،موانع اصلی عدم تحقق پنجره واحد و ایجاد تحول در زمینه سرمایه گذاری هستند.با این وجود امیدوارم تا پایان سال97 راه اندازی پنجره واحد در فرم مطلوب آن در استان تحقق پیدا کند.
معتقدم مدیران عالی استان،مدیران خوبی هستند، علاقه دارند، اعتقاد دارند، اما این تفکر به بدنه سازمان ها رسوخ نکرده و شما با یک مقاومتی در درون سازمانها مواجهید که گاهی دستور روسای خود را هم حذف می کنند.در واقع بدنه سازمانهای دولتی در کرمان هنوز همراه مدیران خود و همگام نهضت توسعه گرایی استان نشدهاند.
آقای مهندس اگر اتاق بنا به نظر شما در جایگاه راهبری اقتصاد استان و اثرگذاری بر تصمیم سازی ها در این بخش قرار دارد آیا بهتر نبود در دوره هشتم فعالیت خود، اصلاح این وضعیت بغرنج که همه چیز در هزارتوی بروکراسی دولتی زمینگیر می شود را به عنوان مطالبه اصلی در اولویت قرار دهد و ابعاد و آثار مخرب آن برای استان را برای نمایندگان عالی دولت تشریح کند؟
این مساله در فرآیندی طولانی مدت اصلاح می شود. نه تنها مدیران را توجیه کرده ایم که به کارشناسان بخش های مختلف هم در همین دوره آموزش داده ایم.از آنجا که مالیات، بیمه و بانک تقریباً سه موضوعی هستند که بیشترین مقاومت و موانع در این مسیرها هست بر روی این موارد به شکل خاص تمرکز کردیم ازً تعامل در سطح مدیران برای شفافسازی قوانین گرفته تا ورود به مساله آموزش همه کسانی که در مسیر اجرای یک قانون و دستورالعمل قرار دارند.در حقیقت چندلایه هم کار کردیم اما اینها یکشبه پیش نیامده که در کوتاه مدت هم اصلاح شود.در مورد دستاوردهای ما در این سه بخش،فعالان اقتصادی استان باید نظر دهند که فکر می کنم دستاوردهای خوبی داشته ایم.
اگر در دوره بعد فعالیت اتاق کرمان حضور داشته باشید، چه اولویت هایی برای دنبال کردن در نظر دارید؟
هنوز به حضور یا عدم حضور در دوره بعد فکر نکرده ام و به تصمیمی نرسیده ام اما معتقدم باید از همین فرصتی که در اختیار داریم خوب استفاده کنیم و بنیان های درست و غیرقابل بازگشتی در مسیر رشد و توسعه اقتصادی و اجتماعی استان بگذاریم.
بخش قابل توجهی از برنامه های ما در دوره هشتم همینگونه هست و از آنجا که مبتنی بر اولویت های استان است حتما توسط هر تیمی که در اتاق مستقر شود ادامه خواهد یافت.مهارت آموزی،بهره وری،رقابت پذیری،بهبود فضای کسب و کار،توسعه اقتصاد دانش بنیان و اکوسیستم استارتاپی از جمله مواردی هستند که نمی توانیم انها را از دستور کار خارج کنیم؛ مگراینکه افرادی باشند که به دنبال حفظ وضع موجود باشند یا بخواهند محتاطانه و محافظه کارانه کار کنند.ممکن است افرادی هم یک نقش سنتی برای اتاق قائل باشند که نیاز نباشد خودش را در سرنوشت استان دخیل بداند.
مورد بر زمین مانده چه؟ موردی که تمایل داشتید بیشتر به آن بپردازید اما در پایان این دوره و به هر دلیل فرصت آن فراهم نشده؟
یک مساله که مایل بودم بیشتر به آن بپردازیم اما به دلایل متعدد نتوانستیم وسعت بخشیدن به اتاق از نظر تعداد اعضا و خدمات گیرندگان و برقراری ارتباط گسترده تربا فعالان اقتصادی استان است. برای تلاش بیشتردر این مورد،به دلیل تعدد برنامه ها و حجم بالای کار، فرصت پیدا نکردیم.در واقع در این دوره آنقدر به مسائل بنیانی پرداختیم که از این موضوع غفلت کردیم. اتاق بایستی درصد بسیار زیادی از فعالان اقتصادی سراسر استان (بالای 80 درصد ) را تحت پوشش قرار دهد و این بایستی از اهداف مدیران آینده اتاق باشد که پوشش حداکثری در مورد جامعه فعالان و مدیران اقتصادی استان داشته باشند.ما هم از طریق توسعه تشکل ها در این راستا تلاش کردیم اما تا رسیدن به شرایط مطلوب فاصله داریم .اتاق این ظرفیت را دارد تا در جایگاه یک سازمان قوی و موثر قرار گیرد اما به هرشکل این خواسته و تمایل ما در این دوره خیلی جان نگرفت و همین حالا هم که این دوره دارد تمام میشود در این فکر هستم که چطور و کجای برنامه مان میتوانستیم بگنجانیم که جامعه هدف اتاق را وسعت ببخشیم .البته معتقد به پذیرش عضو کیفی و بالا بردن کیفیت اعضای فعلی هستم و رش عضو کیفی بود و یا افزایش کیفیت اعضای فعلیمان باشد. این یکی از دغدغهها در دوره آینده برای هر کسی که بیاید، میتواند باشد.مساله تقویت نیروی انسانی اتاق و افزایش توان کارشناسی این نهاد تا بالاترین سطح ممکن هم نباید به یک دوره خاص محدود شود. هنوز کیفیت نیروهای انسانیمان در اتاق هم مطلوب نیست اما خوشبختانه میل به یادگیری و پیشرفت در همه همکاران اتاق وجود دارد که باید آموزش ها در دوره آینده نیز استمرار یابد.
الان نسبت پوشش، چقدر است ؟ نسبت شمار اعضای فعلی اتاق به نسبت جمعیت فعالان اقتصادی استان؟
آمار دقیق کل فعالان اقتصادی را به خاطر ندارم اما شمار اعضای اتاق 1500 نفر است که فکر میکنم تعداد کمی است.
از میزان رضایتمندی اعضای فعلی اتاق در طول دوره چگونه مطلع می شدید؟
این هم یکی از مواردی است که هرچند تلاش زیادی برای گرفتن بازخورد در مورد برنامه های مختلف کردیم اما برای خود ما چندان راضی کننده نیست.یعنی در مواردی نه شاهد انتقاد هستیم و نه شاهد ابراز رضایت و خوشحالی.بخشی از این مساله به روحیات ما کرمانی ها برمی گردد که قبلا هم اشاره کردم.هیات نمایندگان اتاق اما آمادگی پذیرش هر انتقادی و انجام هر اصلاحی در برنامه ها و رویکردهای خود در طول دوره هشتم را داشت.از همه ابزارهای ارتباطی هم بهره گرفتیم و موید این مساله رتبه های برتر کسب شده از سوی اتاق کرمان در رقابت بین اتاق های کشور است که اتاق ایران اعلام و منتشر کرده است. ما در اتاق 1500 نفر عضو داریم و واقعیت این است که اتاق با پول فعالان اقتصادی استان اداره می شود پس اعضا باید به صراحت و بی واسطه در طول دوره به ما نظر و انتقاد خود را انتقال دهند و بگویند که آیا امانتدار خوبی بوده ایم یا خیر و برنامه ها و تلاش هایمان از نظر آنها راضی کننده و موثر بوده یا نظری غیر از این دارند
بخشی از صاحبنظران و فعالان اقتصادی با تایید مواردی که ذکر کردید، معتقدند اتاق کرمان و مجموعه اتاق های بازرگانی نیاز به یک پوست اندازی و تحول در همه ابعاد دارند؟ اگر در این مورد موافقید نظر شما را می شنویم.
بله بدون تردید، اتاق باید شیفت کند از نقش سنتی که داشته به نقش های جدید و هم راستا با توسعه کسبوکار های نوین. اتاق باید واقعیتهای جدید اقتصادی را دریابد و خود را با آنها همگام کند.الگوهای جهانی وجود دارد مثل اتاق فرانسه یا اتریش که پیشرو هستند. کار دیگری که هرکس در اتاق بیاید باید انجام دهد و زمینه آن را فراهم کند جایگزینی نیروهای جوان است. الان ما در مدیریت بنگاه ها و در فهرست اعضای اتاق هم کمتر جوان داریم که بایستی کم کم جوانان بیایند و اتاق جوانان شکل بگیرد. اینها بیایند و آموزش ببینند و از تجربه پیشکسوتان هم استفاده کنند و خیلی زود با فکر و دانش جدید و به روز خود،اتاق را هم مدیریت و متحول کنند.زمان آن فرا رسیده که از همین دوره جوانان سرنوشت اتاق را برعهده بگیرند و اتاق از نقش سنتیاش خارج شود. در یک کلام اتاق باید نهاد پیشرو در در هر استانی باشد.
و سوال آخر اینکه چقدر زمینه برای ورود افکار نو و افراد جدید به اتاق و هیات نمایندگان ، فراهم است؟
ببینید خیلی شرط سخت و خاصی برای کاندیدا شدن وجود ندارد. به اندازه کافی هم اطلاع رسانی می شود و هرکس که مایل باشد و این قابلیت را در خود ببینمد می تواند کاندیدا شود.در اینجا هم مشارکت و استقبال کم است جوری که یک زمانی در اتاق کرمان تعداد ثبت نام شدگان به حد نصاب هم نمی رسید و فرصت تمدید میشد.ما بستر سالمی در اتاق برای انتخابات ایجاد کرده ایم تا از رأی مردم صیانت شود. به هر حال الان فضا باز است و همه در اتاق از افکار و افراد جدید استقبال می کنند که به نفع استان و آینده آن هست.