نشریه اکونومیست در سرمقاله این هفته خود تحلیل میکند که گرچه مشکلات بسیاری بر سر راه ثبات در سوریه وجود دارد، ولی ایجاد دولتی مدارا کننده و فراگیر میتواند به این کشور کمک کند و این کشور هنوز میتواند مسیر طولانی صلح را انتخاب کند...
هفته نامه اکونومیست معتقد است که خاندان اسد پس از ۵۳ سال حکومت، چیزی جز ویرانی، فساد و بدبختی بجا نگذاشت. در 18 آذر، با پیشروی شورشیان به دمشق، ارتش عملا ناپدید شد؛ چراکه دیگر انگیزهای برای حمایت از بشار اسد نبود. مدتی بعد، مردم سوریه که به دلیل حکومت او در فقر فرو رفته بودند، به تماشای کاخهای خالی او رفتند. مردمی که در زندانهایش شکسته و نابود شده بودند، بیرون آمدند؛ برخی حتی نام خود را به یاد نمیآوردند. اسد به مسکو گریخته است و اکنون پرسش این است که آزادی سوریه به کجا خواهد انجامید.
از دیدگاه تحلیلگران اکونومیست، سوریه، کشوری با تنوع قومی و مذهبی است که ممکن است با خشونتهای گسترده روبرو شود، بهویژه که تجربه بهار عربی نشان داده است کشورهای دیکتاتورزده اغلب به دامان خشونت یا دیکتاتورهای جدید میافتند. سوریه تلفیقی از اقوام و مذاهب است که هیچگاه در یک دموکراسی پایدار کنار هم زندگی نکردهاند. خاندان اسد از اقلیت علوی هستند که تنها 10 تا 15 درصد جمعیت را تشکیل میدهد و دهها سال با اعمال خشونت بر سوریه حکومت کردند.
احتمال انتقام جویی قومیتی
در عین حال، مردم سوریه دلایل متعددی برای انتقامجویی دارند. پس از ۱۳ سال جنگ داخلی در کشوری مملو از سلاح، برخی گروهها به دنبال تسویهحساب خواهند بود؛ و از سوی دیگر افراد خطرناک و بدنامی هستند که به تازگی از زندان آزاد شدهاند. در زمان حکومت عوامل اسد، اهل سنت تحت ظلمهایی از جمله حملات گاز کلر و عوامل عصبی قرار گرفتند. و این شرایط ضرورت تلاش برای ساختن آیندهای بهتر برای سوریه را بیش از پیش روشن میکند.
خطر روی کار آمدن تندروهای اسلامی
در این میان، بازیگران جدید قدرت در سوریه، اغلب، شخصیتهای صلحجو نیستند. یکی از مهمترین این گروهها، هیات تحریر الشام است که پیش از سال ۲۰۱۶ با نام جبهه النصره شناخته میشد و شاخهای از القاعده در سوریه بود. بنیانگذار این گروه، احمد الشرع، با نام مستعار ابومحمد الجولانی، پیشتر بهعنوان عضو داعش در عراق با آمریکاییها جنگیده بود. تحریر الشام و الجولانی ادعا میکنند که از آن روزها فاصله گرفتهاند، اما اگر در این آشفتگی گروههایی به دنبال تحمیل حکومت اسلامی سختگیرانه باشند، کشورهای خارجی، از جمله احتمالا امارات متحده عربی، به حمایت مالی از گروههای دیگر برای مقابله با آنها خواهند رفت.
حمله کشورهای خارجی پس از سقوط اسد
در واقع، برخی از این کشورهای خارجی در حال حاضر برای پیشبرد منافع خود در سوریه در حال جنگ هستند. در شمال، نیروهای نیابتی ترکیه با کردهایی که خواهان حکومتی خودمختار هستند درگیرند. در مرکز سوریه، آمریکا کمپهای داعش را بمباران میکند، چرا که از بازگشت این گروه بیم دارد. اسرائیل نیز تجهیزات نظامی و تسلیحات شیمیایی را نابود کرده و بهطور به بلندیهای جولان نفوذ کرده و بخش بیشتری از خاک سوریه را اشغال کرده است. با این حجم از درگیریها، جای تعجب نیست که بسیاری به این باور بدبینانه رسیدهاند که سوریه محکوم به بازگشت به جنگ داخلی است. و هشدار میدهند که اگر این اتفاق رخ دهد، سوریه پناهجویان، جهادگرایان و بیثباتی را فراتر از خاورمیانه و به اروپا صادر خواهد کرد.
لزوم ایجاد دولت فراگیر
اما ناامیدی نمیتواند بهعنوان یک سیاست مطرح باشد. حداقل، سقوط خاندان اسد به معنای نفی نفوذ روسیه است، که محرک هرجومرج جهانی است. این هفته شاهد جشن و شادی در سوریه بودیم: ملتی که از جنگ خسته است و هنوز میتواند مسیر طولانی صلح را انتخاب کند.
به اعتقاد اکونومیست، شرط اساسی برای ثبات در سوریه داشتن دولتی مدارا کننده و فراگیر است. درس تلخی که از سالهای جنگ گرفته شده این است که هیچ گروهی نمیتواند بدون توسل به سرکوب بر دیگران مسلط شود. حتی اکثریت سنیها نیز نمیخواهند تحت حکومت بنیادگرایان باشند. وظیفه سنگین تلاش برای ایجاد یک توافق سیاسی جدید از کشوری تکهتکه شده احتمالا بر عهده احمد الشرع خواهد بود. او بهعنوان حاکم ادلب حکومتی کارآمد را اداره کرد که به کثرت گرایی مذهبی احترام میگذاشت و اقتصاد موفقی داشت. با اینحال، با وجود فاصلهگیری از گروههای تندرو و تلاش برای جلب حمایت غرب، الشرع روزبهروز استبدادیتر شده است و به تصفیه رقبا و زندانی کردن مخالفان روی آورده است.
دولت موقت ملی او که این هفته اعلام شد، منحصرا از وفاداران هیات تحریر الشام تشکیل شده است. از آنجا که این دولت مدعی یک کشور ناکارآمد است، شایستگی و نظم میتواند تاثیر زیادی داشته باشد. با اینحال، اگر الشرع تلاش کند سوریه را بهطور دائم به یک ادلب بزرگ تبدیل کند شکست خواهد خورد. و سوریه همچنان میان جنگسالاران متخاصم باقی خواهد ماند.
خطر تبدیل شدن سوریه به میدان رقابت قدرتهای خارجی
سوریه همچنین در صورتی شکست خواهد خورد که به میدان رقابت قدرتهای خارجی تبدیل شود. این کشور در صورتی شکوفا میشود که به حال خود رها شود. و تنها در صورت شکوفایی است که میلیونها پناهنده تصمیم به بازگشت به خانه خواهند گرفت. این مساله به ویژه برای ترکیه اهمیت دارد، که از سه میلیون سوری مقیم خود خسته شده است. رئیسجمهور ترکیه، رجب طیب اردوغان باید درک کند که بهترین راه برای کاهش تلاشها برای خودمختاری کردها، ایجاد سوریهای است که کردها و دیگر اقلیتها در آن صاحب صدا باشند.
جهان ممکن است از تحریر الشام خوشش نیاید، اما جلوگیری از ایجاد یک دولت باثبات خطر سرایت بیثباتی به عراق، اردن و لبنان را به همراه خواهد داشت. آمریکا و عربستان سعودی باید اسرائیل، ترکیه و امارات متحده عربی را متقاعد کنند که شانس سوریه را خراب نکنند.
هدیه سوریه جدید
سوریه جدید یک هدیه بزرگ دارد: میتواند از کشورهایی که در آن نفوذ داشتند رهایی یابد. آنها دهها میلیارد دلار برای حفظ اسد در قدرت هزینه کردند، اما مستبدان نتوانستند استبداد را در کشوری که دیکتاتور خود را رد کرده بود، حفظ کنند؛ همانطور که غرب نتوانست دموکراسی را در عراق و افغانستان حفظ کند. روسیه نتوانسته است جاهطلبیهای امپریالیستی خود را محقق کند و این پیامی است که در قفقاز و آسیای مرکزی طنینانداز خواهد شد.
در کشوری مانند سوریه، که بهشدت آسیب دیده است، مشکلات زیادی رخ خواهد داد. تلاش برای بازسازی کشور قطعا با مبارزهای برای کسب نفوذ همراه خواهد بود. بنابراین، مردان قدرتمند آن به شجاعت، دوراندیشی و حکمت نیاز دارند، که هنوز نشان ندادهاند. اما پیش از آنکه آینده را بهطور کامل رد کنیم، لحظهای درنگ کنیم و در شادی سوریها از سرنگونی یک خاندان استبدادی سهیم شویم.