تنوع محصولات کشاورزی و نیازهای تغذیهای از یکسو و محدودیت منابع تولید، اولویتبندی محصولات را تبدیل به اساسیترین مباحث در سیاستگذاری تولید کرده است. تاکنون معیارهای مختلفی مانند شرایط اقلیمی، ویژگیهای خاک، منابع آب، نگرش کشاورزان، شرایط اجتماعی و بازار برای اولویتبندی مطرح شده است...
بررسیها حاکی از این است که امروزه بیش از هر زمان، نسبت به تاثیر محصول بر سلامت و نیز توجه به مبانی بومی در انتخاب محصولات تاکید میشود. در این راستا سبد و رهنمودهای غذایی از مهمترین ابزارهای سیاستی هستند که میتوانند، با انتخاب و اولویتدهی به محصولات سلامتمحور، این ارتباط را برقرار کنند. بررسیها نشان میدهد سبد و رهنمودهای غذایی کشور به عنوان مهمترین ابزارهای سیاستدهی برای جهتدهی صحیح تغذیه بدون توجه کافی به مبانی کشور و شرایط اقلیمی تدوین شده است و ضروری است به منظور ارائه رهنمودهای مناسب برای اولویتبندی تولیدات کشاورزی این اسناد بازنگری شوند.
الگوی تغذیهای ایرانیان در دهههای گذشته، نشاندهنده تغییر سـلایق است که میتواند در زمینهسازی بروز بیماریهای مزمن غیرواگیر نقش مهمی ایفا کند. ارزیابی سرانه تولید، عرضه و مصرف مواد غذایی افراد نشان میدهد که برخی از اقلام غذایی ازجمله روغنهای مرسوم گیاهی، گوشت مرغ و گوساله با تداوم وضعیت موجود، با ظرفیتهای اقلیمی کشور سازگار نیست. درواقع، اولویتبندی تولید محصولات کشاورزی، یکی از اساسیترین مباحث در سیاستگذاری تولید محسوب میشود.
تدوین سبد غذایی بهعنوان ابزار سیاستگذاری غذا و تغذیه و با هدف ایجاد هماهنگی میان الگوی تولید، عرضه و مصرف مواد غذایی برعهده وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی است. با وجود نقاط قوت موجود در سبدهای غذایی ١٣٩٢و ١٤٠٢ و رهنمودهای غذایی مربوطه، کاستیهای قابلتوجهی نیز در آنها قابل احصاست. گزارش مرکز پژوهشهای مجلس از بررسی عملکرد وزارت جهاد کشاورزی در حوزه تولید و عرضه محصولات در دهههای اخیر حاکی از آن است که سیاستهای تولیدی، الزاما بهسمت افزایش تولید و کاهش قیمت این نوع مواد غذایی سلامتمحور متمایل نشده و اثرگذاری حداکثری بر سلامت جامعه، معیار اساسی در تدوین الگوی کشت و تعیین چشمانداز تولید کشور نبوده است.
تاکید بر کاهش سهم اقلام آببر در حوزه پروتئین سبد غذایی و متناسبسازی سهم دامهای مختلف و منابع حیوانی و گیاهی از پروتئین، توسط وزارت بهداشت، با همکاری وزارت جهاد کشاورزی؛ توجه اساسی به تولید اقلام سلامتمحور توسط وزارت جهاد کشاورزی در برنامههای تولیدی، با هدف افزایش تولید و عرضه، کاهش قیمت، افزایش قدرت خرید آحاد مردم و اصلاح ترجیحات غذایی نادرست و فرهنگسازی مصرف اقلام سلامتمحور توســط نهادهای مسوول ازجمله وزارت بهداشت، درمان و آموزش، سازمان صدا و سیما و شهرداریها از جمله پیشنهادهای مرکز پژوهشهای مجلس در راستای اصلاح سبد غذایی کشور است.
وابستگی کامل به واردات دانههای روغنی
بررسی تولیدات و عرضه بخش کشاورزی حاکی از آن است که در دهههای اخیر، مصرف و عرضه برخی مواد غذایی مانند انواع روغنها و گوشت مرغ صنعتی افزایش قابلتوجهی یافته است. ازجمله مهمترین جلوههای تغییرات عرضه و مصرف، وابستگی زیاد و تقریبا کامل به واردات روغن و دانههای روغنی، گسترش مصرف روغنهای نباتی، گوشت گوساله و مرغ است. بررسی سرانه عرضه گوشت قرمز و مرغ و انواع روغن طی سالهای 1400-١٣٦٨ و همچنین میزان و ارزش واردات روغن، دانههای روغنی و خوراک دام و طیور طی دوره زمانی 1392-1400 بیانگر شــیب صعودی افزایش واردات برای تمامی محصولات است؛ بهطوری که بیشترین میزان افزایش واردات برای محصول ذرت و کمترین برای کنجاله سویا بوده است.
تغییر الگوی غذایی برای مردم ایران بهگونهای پیش رفته است که مصرف انواع روغن و در کنار آن مصرف گوشتهای تولیدشده بهروش صنعتی ازجمله گوشت مرغ افزایش قابلتوجهی داشته است؛ بهصورتیکه سرانه عرضه روغن و گوشت مرغ در سال ١٤٠٠ در مقایسه با سال ١٣٦٧ بهترتیب به میزان 1.2 و 3.5 برابر افزایش یافته است. شایان ذکر است که سرانه عرضه گوشت قرمز تقریبا ثابت مانده و تغییرات زیادی در مجموع سرانه عرضه گوشت قرمز حاصل از انواع دام مشاهده نشده است.
همچنین میزان واردات نهادهها شامل کنجاله سویا، جو، ذرت و دانه سویا افزایش قابلتوجهی نشان میدهد. این روند صعودی بهصورتی بوده است که مقایسه آمار واردات در ابتدا و انتهای این دوره هشتساله (سال ١٤٠٠ در مقایسه با سال ١٣٩٢)، حاکی از افزایش ٦٦٨، ٤٠٥، ١٤١ و ١٠٥ درصدی واردات این اقلام بهترتیب برای دانه سویا، جو، ذرت و روغن خوراکی است. مشابه این روند در میزان ارزش دلاری این کالاهای وارد شده نیز مشاهده میشود.
تغییرات تولید گوشت قرمز به تفکیک دام
بررسی تغییرات تولید گوشــت قرمز به تفکیک نوع دام، نشان میدهد تا اواخر دهه ١٣٩٠ گوســفند و بز بیشترین سهم را در تامین گوشت قرمز داشتهاند، ولی پس از آن از یکسو بهدلیل کاهش میزان بارندگی و ازسوی دیگر بهدلیل سیاستگذاریهای انجامشده، گوشت قرمز تولیدشده از گاو بیشترین سهم را در تولید داشته است. در بازه مورد بررسی شتر با وجود آببری کمتر و امکان پرورش در نواحی کمآب، کمترین سهم را در میزان تولید گوشت تولیدی در کشور داشته و در سال ١٤٠١ مجموع سهم گوشت شتر در تامین گوشت قرمز کشور 0.5درصد بوده است. نکته قابلتوجه این است که در حالی که بخش گوسفند و بز از کمترین خدمات حمایتی دولت در کشور استفاده میکنند، ولی در تامین حدود ٤٥درصد از گوشت قرمز تولیدی در کشور نقش دارند.
علاوه بر این، گوشت مرغ حاصل از پرورش در سیستم صنعتی، مهمترین منبع تولید گوشت سفید حاصل از ماکیان در کشور است. اگرچه در گذشته، برخی پرندگان نظیر اردک، غاز، بوقلمون و مرغ بومی به صورت ســنتی پرورش داده میشدند و از گوشت آنها در سبد مصرفی خانوار استفاده میشد؛ ولی درحال حاضر منابع مذکور باوجود فواید بسیار برای سلامتی و سازگاری با شرایط اقلیمی منطقه، سهم ملموس و قابلتوجهی در سبد پروتئین مصرفی خانوار ندارند. هرچند در سالهای اخیر، مجوزهایی برای واحدهای پرورش بلدرچین، مرغ بومی، غاز و اردک در کشور صادر شده است، ولی آماری از میزان تولیدات آنها در دسترس نیست.
برای نمونه مجموع ظرفیت اسمی مجوزهای صادر شده از سال ١٣٩٣ تا سال ١٤٠١ در زمینه پرورش اردک 252.72هزار قطعه و رقم متناظر آن در زمینه بلدرچین 26.18 میلیون قطعه بوده است. درواقع تعداد واحدهای پرورش بلدرچین از ٣١ واحد در سال ١٣٩٣ به ٦١ واحد در سال ١٤٠١ افزایش یافته و این رقم برای واحدهای دارای مجوز پرورش اردک در این سالها، از ٤ به ٦ واحد افزایش داشته است.
مصرف محدود ماکیان در سبد غذایی
باوجود افزایش تعداد واحدهای مجاز، جایگاه این ماکیان بومی در سبد غذایی خانوار آنقدر محدود است که هنوز آمار رسمی قابل استنادی برای آن منتشر نشده است. از دلایل عدمتمایل جامعه به مصرف این ماکیان میتوان به قیمت بالا، محدودیت عرضه، طعم و مزه خاص برخی از انواع این گوشتها (مانند گوشت اردک) و عدمفرهنگسازی مناسب در جهت آگاهیبخشی جامعه در مورد فواید تغذیهای این محصولات سلامتمحور و نحوه طبخ مشتریپسند اشاره کرد.
بنابراین درصورتیکه تولید اینگونه محصولات سلامتمحور با طرحهای توسعهای و تشویقی و حمایت جهاد کشاورزی از تولیدکنندگان افزایش یابد، میتواند به کاهش قیمت آنها منجر شود و علاوه بر آن درصورتیکه در مورد فواید مصرف اینگونه مواد غذایی در جامعه فرهنگسازی صورت گیرد و نحوه طبخ مناسب این محصولات آموزش داده شود، پیشبینی میشود که تمایل به مصرف اینگونه مواد غذایی افزایش یابد و با توجه به فواید بسیاری که اینگونه محصولات سلامتمحور بههمراه دارند، میتوانند در ارتقای سلامت جامعه نقش بسزایی ایفا کنند.
برخلاف روند تولید انواع گوشت قرمز اعلامشده توسط وزارت جهاد کشاورزی که در آن تولید گوشت بز و گوسفند در سالهای ابتدایی مورد بررسی، بیشتر بوده و با گذشت زمان، میزان تولید گوشت گاو و گاومیش از تولید گوشت گوسفند و بز پیشی گرفته است میزان تولید گوشت گاو و گوساله براساس آمار مرکز آمار ایران از همان ابتدا بیشتر از گوشت گوسفند و بز بود و تا سال ١٤٠١ با وجود تغییراتی که در روند تولید آن اتفاق افتاد، میزان تولید آن بیشتر از گوشت گوسفند و بز بود. در مجموع، با وجود تفاوتهای آماری میان دادههای مرکز آمار ایران و همچنین وزارت جهاد کشاورزی، تولید گوشت گوسفند و بز، با وجود تاکید در مبانی اسلامی و طب سنتی، در دهه اخیر کمتر مورد توجه قرار گرفته و درنتیجه به میزان کمتری نسبت به گوشت گاو و گاومیش تولید شده و در سالهای اخیر سهم کمتری در تامین سبد گوشت قرمز کشور داشته است.
چنانچه میزان صادرات از مجموع تولید و واردات کسر و حاصل بر جمعیت انسانی کشور تقسیم شود، سرانه مصرف حاصل خواهد شد. بدیهی است چنانچه مبنای محاسبات، آمارهای مرکز آمار ایران باشد، میزان مصرف سرانه بهصورت مشهودی متفاوت خواهد بود. تفاوت بین میزان تولید محاسبهشده گوشت قرمز در کشور برمبنای دادههای مرکز آمار ایران و همچنین مقادیر تولید براساس آمار وزارت جهاد کشاورزی بیانگر این است که به عنوان نمونه تولید گوشت قرمز در سال ١٤٠١ براساس آمار جهاد کشاورزی و مرکز آمار ایران بهترتیب برابر با ٩٠٠ و ٧١٨هزار تن است. البته در سالهای دیگر غالبا این تفاوت افزایش مییابد.
به گزارش دنیای اقتصاد، برای مثال در سال ١٣٨٥ میزان تولید گوشت قرمز مطابق با آمار جهاد کشاورزی بیش از دو برابر تولیدات اعلامشده ازسوی مرکز آمار ایران است و این مسائل سیاستگذاریها را در بخش کشاورزی و تغذیه کشور با مشکل مواجه میکند. نکتهای که در میزان تولید براساس آمار وزارت جهاد کشاورزی حائز اهمیت بوده، آن است که تولید در سطوحی بالاتر نسبت به دادههای مرکز آمار ایران پیوسته افزایشی بوده و تحتتاثیر خشکسالی، تلاطمات بازار و... قرار نگرفته است.