اکونومیست جلد جهانی این هفته خود را به رویکرد ترامپ که گویی رئیس‌جمهوری است که رخت پادشاهی به تن کرده، اختصاص داده است. وی در اولین ماه توفانی ریاست‌جمهوری خود، همان‌قدر که طرفداران خود را به وجد آورده، مخالفان خود را به لرزه انداخته است...

دونالد ترامپ، تهدیدی برای جمهوری آمریکا؟
نشریه اکونومیست معتقد است که دونالد ترامپ در اولین ماه طوفانی خود در مقام ریاست جمهوری، حامیان خود را به وجد آورد و مخالفانش را به لرزه انداخت. او در تلاش است تا ریاست جمهوری را به بخش مسلط دولت تبدیل کند. اما سوال این است که او تا کجا پیش خواهد رفت و این روند چه سرنوشتی برای جمهوری آمریکا رقم خواهد زد.
از منظر اکونومیست، این نبرد بر سر ماهیت اساسی آمریکاست. رئیس‌جمهور می‌گوید که درحال پاکسازی تقلب و سوء استفاده از بوروکراسی است ولی مخالفانش هشدار می‌دهند که او دولت فدرال را نابود می‌کند. او مدعی است که می‌خواهد صلح را به جهان و رفاه را به خانه بازگرداند؛ اما آن‌ها هشدار می‌دهند که او درحال از هم پاشیدن اتحادهایی است که غرب را قوی نگه می‌دارد. او می‌گوید که آمریکا را دوباره بزرگ خواهد کرد؛ درحالی که مخالفان هشدار می‌دهند که او کشور را به سمت یک بحران قانونی یا حتی یک «خودکامگی ترامپی» سوق می‌دهد.
تمرکز قدرت در دستان ترامپ
 هر اقدامی که ترامپ انجام می‌دهد نشان دهنده اعتقاد او به این است که قدرت به شخص او واگذار شده است و تایید می‌کند که او به انباشتن بیشتر آن تمایل دارد. او با بی‌توجهی به قانونگذاری با فرمان حکومت می‌کند و تاکید می‌کند که رئیس جمهور می‌تواند پولی که از سوی کنگره تخصیص داده است را متوقف کند. به هر طرف که نگاه کنید شرایط به همین صورت است. بخش‌های دولتی نیز دچار سردرگمی شده‌اند، که تا حدی به دلیل نشان دادن اقتدار شخصی ترامپ به آنهاست. ترامپ همچنین تدابیر حفاظتی پس از «واترگیت» را که برای دور نگه داشتن وزارت دادگستری از سیاست طراحی شده بودند، از میان برداشته است. یکی از اولین اقدامات این وزارتخانه درخواست از دادستان‌ها برای کنار گذاشتن اتهامات فساد علیه اریک آدامز، شهردار نیویورک، بوده است.
بازنگری در تعهدات جهانی
در مسائل خارجی نیز او به دنبال خارج شدن از تعهداتی است که به ارث برده است. آمریکا درحال خارج شدن از سازوکارهای چندملیتی، چون سازمان بهداشت جهانی است؛ تا حدی به این دلیل که ممکن است بارهایی را به آمریکا تحمیل کنند. او از تهدید تعرفه‌ها برای نفوذ بر دولت‌های خارجی استفاده می‌کند، درحالی که با در آغوش گرفتن روسیه درحال شکستن یک تابوست و به نظر می‌رسد با اتحاد خود با اروپا به عنوان ابزاری برای چانه زنی استفاده می‌کند.
جاه طلبی در کاخ سفید؛ میراثی که ادامه دارد
ممکن است فکر کنید چنین جاه طلبی‌هایی در ریاست جمهوری بی‌سابقه است؛ در حالی‌که دونالد ترامپ اولین کسی نیست که می‌خواهد بر این جمهوری مسلط شود. فرانکلین روزولت بیش از سه هزار و 700 فرمان اجرایی امضا کرد؛ او برای پیش بردن برنامه «نیو دیل» شش ماه برای افزودن قضات همسو به دیوان عالی تلاش کرد. قدرت در طول سه دهه گذشته از کنگره به کاخ سفید منتقل شده است. یک سنت طولانی جمهوری خواهی وجود دارد که خواهان بازگرداندن دموکراسی واقعی با پس گرفتن قدرت از بوروکرات هاست. آمریکا همواره نگران محدود شدن توسط نهادهایی چون سازمان ملل بوده است.
اهداف درست، ابزارهای نادرست
از منظر اکونومیست، دونالد ترامپ حق دارد که اهداف جدیدی را برای بوروکراسی تعیین کند. او وظیفه دارد که آن را صادقانه و کارآمد کند. بیل کلینتون در تلاش برای کوچک کردن دولت بیش از 420 هزار شغل دولتی را کاهش داد. وزارتخانه‌ها نیاز به تغییر دارند و او حق دارد که به دنبال صلح در اروپا و خاورمیانه باشد؛ هم برای نجات زندگی مردم و هم برای آزادسازی آمریکا، تا بتواند بر رقیب خود چین تمرکز کند. اما دولت تنها به اهداف محدود نمی‌شود، بلکه ابزارها هم مهم هستند و در اینجا منتقدان ترامپ حق دارند که نگران باشند. شوک درمانی بوروکراتیک پیش از آنکه مفید باشد زیان بسیاری وارد می‌کند. تحت فرمان درآودن عدالت به خواست رئیس جمهور، حاکمیت قانون را فاسد می‌کند. از سوی دیگر، برنامه او برای برقراری صلح در غزه، فلسطینی‌ها را مجبور به تبعید دائمی می‌کند که به معنای انکار حقوق اساسی آنهاست. در هر مورد، ترامپ از خود بی‌رحمی نشان داده است که راهی برای کسب قدرت است. 
مرزهای قدرت در برابر نظام قانونی
اما در حالی‌که رئیس جمهور پیش می‌رود، در یک سیستم فدرال که ایالت‌ها دارای حقوق هستند و بیشتر شهروندان و سرمایه گذاران هنوز به حاکمیت قانون ایمان دارند، دادگاه‌ها قدرتمند هستند. ممکن است دیوان عالی برخی از چیزهایی که ترامپ می‌خواهد به او بدهد، اما مطمئنا همه خواسته‌های او را عملی نمی‌کند. سرپیچی از دیوان عالی یک بحران قانون اساسی ایجاد می‌کند.
حتی اگر این بحران ایجاد نشود، واقعیت به زودی خود را نشان می‌دهد. تعرفه‌ها و کسری بودجه، تورم ایجاد می‌کنند. و بازارها این را خوب می‌دانند؛ همانطور که می‌دانند اگر سیستم قضایی به وسیله‌ای برای پارتی بازی و مجازات تبدیل شود کسب‌وکارها چه آسیبی خواهند دید. بوروکراسی آمریکا خدمات مهمی ارائه ‌می‌دهد، و اگر شکسته شود شهروندان از خدمات آن محروم می‌شوند.
به گزارش اکوایران، در سیاست خارجی، ترامپ آزاد است تا برای تغییر جهان تلاش کند. اما در داخل، مبارزه‌ای در جریان است و او هنوز تا براندازی نظم قانون اساسی آمریکا فاصله زیادی دارد.