اتحادیه اروپا با چالشهای پیچیدهای در مسیر تحقق اهداف کربنزدایی و حفظ رقابتپذیری اقتصادی روبهرو است. هزینههای بالای انرژی، وابستگی به واردات انرژی، رقابت فناوری با قدرتهای جهانی مانند چین و نیاز به سرمایهگذاری عظیم در زیرساختهای انرژی پاک، از جمله موانع اصلی پیش روی این اتحادیه است...
اتحادیه اروپا با چالشهای پیچیدهای در مسیر تحقق اهداف کربنزدایی و حفظ رقابتپذیری اقتصادی روبهرو است. هزینههای بالای انرژی، وابستگی به واردات انرژی، رقابت فناوری با قدرتهای جهانی مانند چین و نیاز به سرمایهگذاری عظیم در زیرساختهای انرژی پاک، از جمله موانع اصلی پیش روی این اتحادیه است. در همین راستا ماریو دراگی، رئیس پیشین بانک مرکزی اروپا و یکی از برجستهترین اندیشمندان اقتصادی اروپا، به سفارش کمیسیون اروپا گزارشی با عنوان «آینده رقابتپذیری اروپا» درباره چشمانداز شخصی خود از آینده اروپا تهیه کرده است. دراگی در بخشی از این گزارش چالشهایی که صنایع و شرکتها در بازار انرژی با آن روبهرو هستند، پرداخته است. به گفته وی اروپا دیگر نمیتواند به بسیاری از عوامل رشد که در گذشته از آنها بهره برده است، متکی باشد. این گزارش با ارائه یک تحلیل دقیق، توصیههای مشخصی برای قرار دادن اروپا در مسیر جدیدی ارائه داده است.
اتحادیه اروپا در تقاطع چالشهای بیسابقه انرژی، رقابت صنعتی و کربنزدایی قرار دارد. هزینههای سرسامآور انرژی نه تنها رشد اقتصادی این قاره را مختل کرده، بلکه توسعه فناوریهای دیجیتال و برقیسازی را نیز تهدید میکند. بر اساس دادههای کمیسیون اروپا، قیمت انرژی در این منطقه ۳۰درصد بیشتر از شرکتهای آمریکایی بر سرمایهگذاریها سایه افکنده است؛ بهطوریکه نیمی از صنایع اروپایی، انرژی را مانع اصلی توسعه کسبوکار خود معرفی کردهاند.
صنایع انرژیبر (EIIs) مانند فولاد، مواد شیمیایی و سیمان، با کاهش ۱۰ تا ۱۵درصدی تولید از سال۲۰۲۱ و افزایش واردات از کشورهای کمهزینه مواجه هستند. همزمان، وابستگی به گاز طبیعی مایع (LNG) پس از قطع واردات از روسیه، از ۲۰درصد در ۲۰۲۱ به ۴۲درصد در ۲۰۲۳ رسیده است. این وابستگی، اروپا را در معرض نوسانات شدید قیمتی و رقابت با قدرتهای انرژیبری مانند چین و هند قرار داده است.
رقابت نابرابر با چین در فناوریهای پاک، بحران انرژی اروپا را تشدید کرده است. چین با یارانههای چهاربرابری نسبت به اروپا، سلطه خود بر بازارهای جهانی پنلهای خورشیدی (۶۷۰ گیگاواتساعت تولید باتری در ۲۰۲۳) و خودروهای برقی (۱۵درصد سهم بازار اروپا) را تثبیت کرده است. هزینه تولید پنلهای خورشیدی در چین ۳۵ تا ۶۵درصد و باتریها ۲۰ تا ۳۵درصد ارزانتر از اروپا است. دراگی پیشبینی کرده است درصورت تداوم روند فعلی، تولید خودروهای برقی اروپایی تا ۷۰درصد کاهش یابد و سهم بازار جهانی آنها ۳۰درصد سقوط کند.
اهداف بلندپروازانه کربنزدایی اتحادیه اروپا نیز به جای تقویت رقابتپذیری، بار مالی سنگینی بر دوش صنایع گذاشته است. نیاز به ۵۰۰میلیارد یورو سرمایهگذاری در ۱۵سال آینده برای کربنزدایی صنایع انرژیبر و ۱۰۰میلیارد یورو هزینه سالانه از ۲۰۳۱ تا ۲۰۵۰ برای کاهش آلایندگی در حملونقل دریایی و هوایی نمونههایی از این هزینهها است. این درحالی است که اروپا قوانین سختگیرانهتری نسبت به رقبا (مثل آمریکا و چین) دارد، مکانیزم تعدیل مرزی کربن (CBAM) هنوز نتوانسته شکاف رقابتی را پر کند.
شکاف ساختاری در بازار انرژی نیز بحران را عمیقتر کرده است. قیمتگذاری لحظهای گاز و عدم استفاده از قدرت چانهزنی جمعی، اروپا را به بازیچه نوسانات بازار تبدیل کرده است. زیرساختهای فرسوده و فرآیندهای طولانی صدور مجوز (تا ۹سال برای نیروگاههای بادی)، توسعه انرژیهای تجدیدپذیر را کند کرده است. مالیاتهای بالای انرژی (۴۵درصد از قیمت خردهفروشی برق) فشار مضاعفی بر مصرفکنندگان تحمیل میکند.
دراگی در این گزارش راه نجات اروپا را اجرای یک استراتژی ترکیبی دانسته است، این اقدامات به شرح زیر است:
1. کاهش هزینه انرژی از طریق خرید مشترک گاز، تفکیک قیمتهای انرژی پاک از فسیلی و اصلاح مالیاتها.
2. تسریع کربنزدایی با سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر، دیجیتالیسازی فرآیندهای صدور مجوز و حمایت از فناوریهای نوظهور مانند هیدروژن سبز.
3. تقویت رقابتپذیری صنعتی با اعمال تعرفههای هدفمند بر محصولات چینی، ایجاد سهمیههای تولید محلی، و توسعه زنجیره تامین باتریها.
4. تحول در حملونقل با برقیسازی ناوگان، استانداردسازی زیرساختهای شارژ و یکپارچهسازی برنامهریزی منطقهای.
اروپا در نقطه عطف
در این گزارش، دراگی با تاکید بر رهبری اروپا در فناوریهای پاک، معتقد است که اگر سیاستگذاران اروپایی نتوانند به سرعت و با قاطعیت به چالشهای انرژی، رقابت صنعتی و کربنزدایی پاسخ دهند، پیامدهای غیرقابل بازگشتی در انتظار این قاره خواهد بود. این پیامدها میتواند ظرفیت اروپا را برای حفظ پایداری اقتصادی و امنیت استراتژیک بهشدت تهدید کند. در ادامه، این پیامدها در پنج دستهبندی ذکر شده است.
۱. از دست دادن پیشتازی در فناوریهای پاک
افت جایگاه اروپا در نوآوریهای انرژی تجدیدپذیر: اروپا که زمانی پیشگام این حوزه بود، اکنون تحت سلطه چین قرار گرفته است.
سهم اروپا از بازار جهانی توربینهای بادی از ۵۸درصد در ۲۰۱۷ به ۳۰درصد در ۲۰۲۲ کاهش یافته است.
تولید پنلهای خورشیدی در اروپا تقریبا متوقف شده است و چین ۸۰درصد از عرضه جهانی را کنترل میکند. ثبت اختراعات در فناوریهای کمکربن اروپا از ۲۰۲۰ روند نزولی داشته، درحالیکه چین با رشد سالانه ۲۵درصد پیشتاز بوده است.
ریسک از دست دادن مزیت در فناوریهای آینده:
اگر اروپا در حوزههایی مانند هیدروژن سبز، جذب کربن و ذخیرهسازی انرژی سرمایهگذاری نکند، به واردکننده این فناوریها تبدیل خواهد شد.
پیشبینی میشود تا ۲۰۳۰، چین ۴۰درصد از بازار جهانی هیدروژن سبز را در اختیار بگیرد.
۲. صنعتیزدایی گسترده
افت تولید در صنایع استراتژیک:
صنایع انرژیبر مانند فولاد و آلومینیوم به کشورهایی با هزینه انرژی کمتر (مانند هند و ترکیه) منتقل میشوند.
براساس برآورد بانک مرکزی اروپا، تا ۲۰۳۰ تولید خودروهای برقی اروپا ۷۰درصد کاهش یافته و ۳۰درصد از سهم بازار جهانی را از دست خواهد داد.
تشدید بیکاری و ناآرامیهای اجتماعی:
خودروسازی اروپا ۱۴میلیون شغل مستقیم و غیرمستقیم ایجاد کرده است.
سقوط این صنعت میتواند موجی از بیکاری و اعتراضات را به همراه داشته باشد.
مناطق صنعتی مانند «کمربند فولاد» در آلمان و لهستان با خطر تعطیلی کارخانهها و مهاجرت نیروی کار مواجه هستند.
۳. وابستگی به چین
سلطه چین بر زنجیره تامین کالاهای حیاتی:
اروپا برای ۹۵درصد از عناصر کمیاب موردنیاز باتریها و پنلهای خورشیدی به چین وابسته است.
در فناوریهایی که اروپا پیشتاز است (مانند الکترولیزورها)، به زودی چین با ساخت کارخانههای عظیم در اروپا، کنترل این بازار را نیز در دست خواهد گرفت.
تهدید امنیت انرژی و غذایی:
کاهش تولید کودهای شیمیایی بهدلیل هزینه بالای انرژی، وابستگی به واردات چینی را افزایش داده و امنیت غذایی را تهدید میکند.
نفوذ چین در زیرساختهای انرژی اروپا (مانند بنادر یونان و اسپانیا) میتواند اهرم فشار سیاسی باشد.
۴. تشدید شکاف اجتماعی و سیاسی
افزایش نابرابری منطقهای:
کشورهای جنوب و شرق اروپا که منابع مالی کمتری دارند، در جذب سرمایهگذاری برای انرژیهای تجدیدپذیر عقب میمانند.
شکاف بین شمال صنعتی و جنوب کشاورزی اروپا میتواند اتحاد سیاسی این قاره را تضعیف کند.
شکست توافق سبز اروپا:
اگر گذار انرژی منجر به بیکاری و تورم شود، احزابی که مخالف سیاستهای اقلیمی هستند، قدرت خواهند گرفت.
نظرسنجیها نشان میدهد ۴۵درصد از شهروندان اروپایی حاضر هستند، اهداف اقلیمی را به قیمت کاهش هزینههای زندگی کنار بگذارند.
۵. آسیبپذیری در برابر شوکهای خارجی
وابستگی به LNG و نوسانات ژئوپلیتیک:
تنشها در خاورمیانه یا تایوان میتواند عرضه انرژی به اروپا را مختل کند.
افزایش قیمت گاز به بالای ۱۰۰یورو به ازای هر مگاواتساعت (مانند سال۲۰۲۲) اقتصاد اروپا را به رکود میکشاند.
تضعیف جایگاه اروپا در جهان
اگر اروپا نتواند مدلی موفق از کربنزدایی همراه با رفاه اقتصادی ارائه دهد، نفوذش در سازمانهایی مانند G20 و COP کاهش خواهد یافت. در نهایت دراگی معتقد است اتحادیه اروپا تنها ۵ تا ۱۰سال فرصت دارد تا با اجرای سه راهکار کلیدی از فاجعه جلوگیری کند:
۱. هماهنگی بیسابقه: ایجاد یک «اتحادیه انرژی واقعی» با تصمیمگیری متمرکز و حذف وتوهای ملی در سیاست انرژی.
۲. سرمایهگذاری جسورانه: اختصاص حداقل ۲درصد از تولید ناخالص داخلی اروپا سالانه به تحقیق، توسعه و استقرار فناوریهای پاک.
۳. تعادل استراتژیک: ترکیب حمایت از صنایع حیاتی با همکاری با متحدان (مانند آمریکا و ژاپن) برای مقابله با رقابت ناعادلانه چین.
عواقب بی توجهی به این اقدامات، تبدیل شدن اروپا به موزه صنعتی جهان، افزایش شکنندگی ژئوپلیتیک در برابر قدرتهای نوظهور مثل «چین»، ناکامی در تحقق اهداف اقلیمی۲۰۳۰ و تشدید بحران آبوهوایی است. رئیس اسبق بانک اروپا در پایان تاکید کرده است که این هشدار تنها یک پیشبینی نیست، بلکه تصویری از آیندهای محتوم است، مگر اینکه اروپا امروز جرات تغییر را داشته باشد.