همزمان با گسترش جنگ تجاری، بسیاری از افراد در خصوص احتمال وقوع تورم در ایالاتمتحده و سایر نقاط جهان ابراز نگرانی کردهاند. با استناد به گزارش بلومبرگ، این نگرانیها بهطور عمده به خاطر دادههای تورمی، نوسانات شدید در بازارهای مالی و ابهامات در خصوص سیاستهای اقتصادی ایالاتمتحده ایجاد شد..
همزمان با گسترش جنگ تجاری، بسیاری از افراد در خصوص احتمال وقوع تورم در ایالاتمتحده و سایر نقاط جهان ابراز نگرانی کردهاند. با استناد به گزارش بلومبرگ، این نگرانیها بهطور عمده به خاطر دادههای تورمی، نوسانات شدید در بازارهای مالی و ابهامات در خصوص سیاستهای اقتصادی ایالاتمتحده ایجاد شد. برای آگاهی یافتن از زنگ خطرهای رکودی، میتوان آمار و ارقام مختلفی از جمله رشد اقتصادی، نرخ بیکاری، نرخ تورم، شاخص اعتماد مصرفکنندگان و... را بررسی کرد. اگرچه بسیاری از آمارها گویای رونق اقتصادی ایالاتمتحده هستند، اما این آمارها همه حقایق را بازتاب نمیکنند. بنابر نظر اقتصاددانان افزایش زمزمههای رکود در بین مصرفکنندگان، خود میتواند به آتش سرد رکود دامن بزند و اقتصاد را با مشکلات دوچندان روبهرو کند؛ چرا که عاملان تصمیمات خود را بر اساس آیندهای رکودی اخذ میکنند.
طی روزهای اخیر، جیمی دایمون، مدیرعامل جیپیمورگان و همچنین موسسه گلدمنساکس وقوع رکود را محتمل دانسته بودند، هرچند با تغییراتی در سیاستهای تعرفهای دولت، این پیشبینیها نیز به سرعت اصلاح شدند.
دایمون با اشاره به نگرانی مردم از رکود گفت: «مردم تا زمانی که جنگ تجاری فروکش نکند، نگران خواهند بود. باید اوضاع آرام شود تا مردم بتوانند بار دیگر بر رونق اقتصاد آمریکا اتکا کنند.» او در مورد اعتماد بیش از حد به اقتصاد آمریکا هشدار داد: «ما باید محتاط باشیم. هیچکس نباید موفقیت آمریکا را یک موهبت الهی گفت: «با وجود کاهش انتظارات در خصوص رشد، اقتصاد در موقعیت مستحکمی قرار دارد.».
نکته جالب در این میان، تفاوت چشمگیر بین واقعیتهای آماری و احساسات عمومی است. در حالی که دادههای سخت مثل نرخ اشتغال هنوز نشانهای از رکود نمیدهند، شاخصهایی مانند شاخص اعتماد مصرفکننده و گزارشهای روزمره از پلتفرمهایی مثل تیکتاک حکایت از آن دارند که مردم بهشدت احساس رکود میکنند. طبق نظر برخی کارشناسان، تعریف رکود پیچیدهتر از آن چیزی است که به نظر میرسد. تعریف ساده رکود، دو فصل متوالی کاهش تولید ناخالص داخلی است.
اما در عمل، تنها زمانی میتوان با قطعیت گفت رکود رخ داده، که دفتر ملی پژوهش اقتصادی آمریکا (NBER) آن را اعلام کند. این نهاد ترکیبی از شاخصها، بهویژه نرخ بیکاری و تولید ناخالص داخلی را بررسی میکند. با این حال، اعلام رسمی NBER اغلب با تاخیر صورت میگیرد.
برای مثال در بحران مالی ۲۰۰۸، این دفتر ماهها بعد از سقوط بازارها اعلام رکود کرد. بنابراین از منظر تصمیمگیری اقتصادی در زمان حال، اتکای صرف به اعلام رسمی رکود کافی نخواهد بود. با تفکیک دادههای سخت (مثل آمار اشتغال و تورم) و دادههای نرم(مثل نظرسنجیها یا شاخص اعتماد مصرفکننده)، میتوان توضیح داد که دادههای نرم اغلب نشانههایی از رکود ارائه میدهند. برای مثال، شاخص اعتماد کسبوکارهای کوچک و مصرفکنندگان به شکل بیسابقهای کاهش یافته است. این روند تنها در شرایطی مشابه رکودهای گذشته مشاهده شده است. اما دادههای سخت هنوز حاکی از وضعیت پایدار هستند.
از دیگر شاخصهایی که میتوان به آنها اشاره کرد، نسبت قیمت طلا به مس است. به اعتقاد برخی کارشناسان، وقتی این نسبت افزایش مییابد، بهمعنای ترجیح سرمایهگذاران به داراییهای امن(مثل طلا) و عدم اطمینان نسبت به آینده تولید است. همچنین، کاهش چشمگیر ارزش سهام شرکت FedEx به عنوان نماد تجارت جهانی نیز میتواند نشاندهنده کاهش فعالیتهای اقتصادی باشد.
برای بررسی احتمال وقوع رکود، میتوان به بازارهای پیشبینی مثل Polymarket رجوع کرد. این پلتفرمها، که در آن افراد با پول واقعی بر سر وقایع اقتصادی شرطبندی میکنند، اغلب دیدگاههای جالبی ارائه میدهند. این بازارها که در ابتدای سال احتمال رکود را زیر ۲۰ درصد ارزیابی میکردند، با تشدید جنگ تجاری، این احتمال را به بالای ۶۰ درصد بازبینی کردند. در حال حاضر این عدد بالای ۵۰ درصد باقی مانده است. از دید کارشناسان، همین پیشبینیها میتوانند به یک پیشگویی خودمحققشونده تبدیل شوند؛ چرا که مردم با توجه به این انتظارات رفتار خود را تغییر میدهند و همین موضوع میتواند موجب رکود شود.
به عنوان مثال، زمانی که چشمانداز از آینده اقتصاد، رکودی باشد، مصرفکنندگان سطح هزینههای مصرفی خود را کاهش میدهند و همین امر به رکود دامن میزند.برخی کارشناسان تاکید دارند که یک عامل تعیینکننده در آینده نزدیک، وضعیت سیاست تجاری آمریکاست. اگر تعرفهها بر واردات از چین در سطح فعلی باقی بمانند، رکود اجتنابناپذیر خواهد بود. طبق برآورد سازمان تجارت جهانی، چنین تعرفههایی میتواند موجب کاهش ۷۰ درصدی واردات چین به آمریکا شود که تاثیرات شدیدی بر زنجیره تامین، تولید و اشتغال خواهد داشت.
اهمیت برچسب رکودی بر اقتصاد
همزمان با افزایش گمانهزنیها در خصوص احتمال وقوع رکود، برخی میپرسند که آیا اصلا مهم است که یک دوره اقتصادی را دوره رکودی بنامیم؟ طبق نظر برخی اقتصاددانان، این نامگذاری میتواند اهمیت روانی و اقتصادی داشته باشد.
آنان با اشاره به نظریه بازتابپذیری (Reflexivity) از جورج سوروس تصریح میکنند که انتظارات مردم میتواند بهخودیخود موجب وقوع یک پدیده شوند. بنابراین اگر مردم باور کنند رکود در راه است، ممکن است رفتارهای آنها (مانند کاهش مصرف و افزایش پسانداز) باعث تحقق همین رکود شود. به بیان دیگر، حتی اگر بهطور فنی رکودی در کار نباشد، اما مردم احساس رکود داشته باشند، آن احساس بر رفتارشان اثر میگذارد و میتواند نتیجه واقعی را شکل دهد.
به گزارش دنیای اقتصاد،تجربه سالهای اخیر نیز نشان داده که احساسات مردم از وضعیت اقتصادی، میتواند نقشی به مراتب مهمتر از دادههای آماری رسمی ایفا کند. با توجه به این آرا، میتوان نتیجه گرفت که حتی اگر بازار کار به قوت خود ادامه دهد و آمار تولید ناخالص داخلی ایالاتمتحده نشاندهنده اعداد رضایت بخشی باشد، نگرانی مردم از رکود میتواند اقتصاد را به سوی شرایط رکودی سوق دهد.