در میانه تنشهای روزافزون خاورمیانه، جایی که شعلههای جنگ از غزه تا تهران و تلآویو گسترده شده و سایه درگیری های مستقیم بر فراز خلیجفارس سنگینی میکند، بازار جهانی نفت بار دیگر دچار تشنج شده است...
تنها ساعاتی پس از آغاز رسمی درگیری میان ایران و اسرائیل در بامداد جمعه ۱۳ ژوئن، قیمت نفت خام با جهشی ناگهانی بیش از ۱۳درصد افزایش یافت و به آستانه ۷۸ دلار در هر بشکه رسید؛ افزایشی که نه ناشی از تغییرات واقعی در عرضه یا تقاضا، بلکه از وحشت نهادینهشده در بازار نسبت به آسیبپذیری زیرساختهای انرژی در یکی از راهبردیترین مناطق جهان سرچشمه میگیرد.
این رویداد بار دیگر یادآور یک واقعیت انکارناپذیر است: نفت، همچنان نهتنها قلب تپنده اقتصاد جهانی، بلکه ابزاری استراتژیک در میانه منازعات ژئوپلیتیک است. تجربههای تلخ و پرتلاطم پنج دهه اخیر اعراب از ۱۹۷۳، انقلاب ایران و جنگ هشتساله با عراق، اشغال کویت در دهه ۹۰، تا حمله آمریکا به عراق، بهار عربی و بالاخره بحران انرژی دوران پساپاندمی—همگی گواهی است بر اینکه نفت در زمان جنگ، تنها یک کالا نیست، بلکه به نمادی از قدرت، تهدید و شکنندگی نظم بینالملل تبدیل میشود. این گزارش به واکاوی تجربههای تاریخی، تحلیل رفتار کنونی بازار، و ترسیم چشماندازهای پیشرو میپردازد تا پاسخی دقیق به این پرسش ارائه دهد: نفت در زمان جنگ، به کجا میرود؟
در حالی که شعلههای جنگی دیگر در خاورمیانه زبانه میکشد و بازار جهانی انرژی با اضطرابی پنهان به هر تحولی واکنش نشان میدهد، قیمت نفت بار دیگر به سرخط اخبار بازگشته است. پس از آغاز درگیری مستقیم میان اسرائیل و ایران، بهای نفت خام با افزایشی ۱۳درصدی به ۷۸ دلار در هر بشکه رسید، اما این نخستین بار نیست که بازار نفت با وقوع جنگی در منطقه متشنج خاورمیانه دچار شوک میشود. مرور تاریخ ۵۰ سال اخیر نشان میدهد که هر بار که جنگی در خاورمیانه یا میان قدرتهای نفتی درگرفته، نفت نیز بیدرنگ درگیر و گاه تبدیل به سلاحی سیاسی و گاه هدفی استراتژیک شده است.
از تحریم عربها تا تنگه هرمز
نخستین شوک نفتی در جهان مدرن، در سال ۱۹۷۳ و به دنبال جنگ یومکیپور بین اعراب و اسرائیل رخ داد. کشورهای عربی صادرکننده نفت، به رهبری عربستان سعودی و با هماهنگی اعضای اوپک، تصمیم گرفتند برای مقابله با حمایت بیقید و شرط ایالات متحده و برخی دولتهای اروپایی از اسرائیل، صادرات نفت به این کشورها را بهطور کامل متوقف کنند. این تصمیم که در ابتدا بهعنوان اقدامی موقت تلقی میشد، به سرعت به بحرانی جهانی در حوزه انرژی تبدیل شد. نتیجه؟ افزایش خیرهکننده و بیسابقه قیمت نفت تا بیش از چهار برابر در عرض چند ماه. قیمت هر بشکه نفت که پیش از جنگ کمتر از ۳ دلار بود، تنها تا پایان همان سال به بیش از ۱۲ دلار رسید و جهان غرب را درگیر صفهای طولانی بنزین، خاموشیهای مکرر و تورم افسارگسیخته کرد.
این تحریم که بعدها به «سلاح نفتی» معروف شد، نهتنها معادلات سیاسی جهان را دگرگون ساخت، بلکه برای نخستین بار نقش استراتژیک نفت را در ژئوپلیتیک جهانی به رخ کشید و ثابت کرد که انرژی میتواند همچون یک اهرم فشار سیاسی عمل کند. تنها شش سال بعد، دومین شوک نفتی جهان از راه رسید. انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۹۷۹ با خروج دهها شرکت نفتی غربی از کشور، کاهش شدید تولید و صادرات نفت ایران را رقم زد. اما این پایان ماجرا نبود.
یک سال بعد، با حمله عراق به ایران در شهریور ۱۳۵۹، جهان وارد بحرانی عمیقتر شد. ایران و عراق که در مجموع بیش از ۱۰ درصد از کل عرضه جهانی نفت را تامین میکردند، به مدت ۸ سال درگیر جنگی فرسایشی شدند که حملات مکرر به پالایشگاهها، پایانههای صادراتی و نفتکشها را به همراه داشت. در نتیجه، قیمت نفت دوباره جهش یافت و در برخی بازارها به ۳۵ دلار رسید؛ قیمتی که با احتساب تورم امروزی، معادل بیش از ۱۵۰ دلار است. هرچند سایر تولیدکنندگان مانند عربستان سعودی و کشورهای حوزه خلیج فارس تولید خود را برای جبران کاهش عرضه، افزایش دادند، اما فضای بازار جهانی نفت برای سالها در حالت اضطراب و بیثباتی باقی ماند.
در دهه ۱۹۹۰، بحران دیگری رخ داد. با اشغال کویت توسط عراق در سال ۱۹۹۰ و آغاز عملیات موسوم به «طوفان صحرا» برای آزادسازی این کشور از سوی ائتلاف به رهبری آمریکا، بازار جهانی نفت یکبار دیگر شوکه شد. در فاصله دو ماه، قیمت نفت از ۱۷ دلار به بیش از ۳۶ دلار رسید. اما نکته جالب اینجا بود که با آغاز رسمی عملیات نظامی ایالات متحده، که سرعت و قاطعیت آن باعث شد بسیاری از تحلیلگران به پیروزی سریع آن اطمینان یابند، بازار بهطور ناگهانی آرام شد و قیمتها به سطح قبل بازگشتند.
تحلیلگران علت این واکنش را در «پایان نااطمینانی» و روشن شدن آینده میدان نبرد جستوجو کردند. دهه ۲۰۰۰ اما بهمراتب پرتلاطمتر بود. آغاز جنگ آمریکا در عراق در سال ۲۰۰۳، ناآرامیهای داخلی در نیجریه بهعنوان یکی از تولیدکنندگان کلیدی آفریقا، بنبست برنامه هستهای ایران، حملات مکرر به خطوط لوله در آمریکای لاتین، رشد شدید تقاضا از سوی اقتصاد نوظهور چین و سرانجام بحران مالی جهانی در سال ۲۰۰۸، همگی دستبهدست هم دادند تا بازار نفت به رکورد تاریخی خود برسد. در ژوئیه ۲۰۰۸، قیمت نفت خام برنت به اوج ۱۴۷ دلار رسید—رقمی که تا آن زمان بیسابقه بود و ناشی از همزمانی عوامل ساختاری و روانی در بازار انرژی جهان. اما این صعود خیرهکننده دوام چندانی نداشت.
با بروز بحران مالی در آمریکا و فروپاشی موسسات مالی بزرگ، تقاضای جهانی برای انرژی کاهش یافت و قیمتها در عرض چند ماه به زیر ۴۰ دلار سقوط کرد؛ یکی از شدیدترین سقوطهای تاریخی در بازار نفت. در سال ۲۰۱۱، موج بهار عربی با ناآرامی در لیبی، یمن، بحرین و سوریه، دوباره بازار نفت را متشنج کرد. قطع صادرات لیبی، حملات به تاسیسات نفتی در مناطق درگیر و ترس از گسترش ناآرامیها به عربستان سعودی، بزرگترین صادرکننده نفت جهان، باعث شد قیمت نفت دوباره تا محدوده ۱۲۰ دلار صعود کند. این بار نیز بازار بیش از آنکه تحت تاثیر اختلال واقعی باشد، تحت سلطه نگرانیهای ژئوپلیتیک و پیشبینی اختلالهای احتمالی قرار داشت.
اما شاید عجیبترین و بیسابقهترین رویداد تاریخ بازار نفت در سال ۲۰۲۰ رقم خورد. پاندمی جهانی کرونا، که در کنار فلج کردن اقتصاد جهانی، به سقوط شدید تقاضا برای نفت منجر شد، همزمان با جنگ قیمتی بین دو تولیدکننده بزرگ، روسیه و عربستان سعودی. این همزمانی فاجعهبار باعث شد تا در آوریل ۲۰۲۰، قیمت نفت خام وستتگزاس اینترمدیت آمریکا برای تحویل در همان ماه، به زیر صفر سقوط کند و در نهایت به منفی ۳۷ دلار برسد. پدیدهای که تا پیش از آن حتی تصورش نیز ممکن نبود: تولیدکنندگان، حاضر بودند به مشتریان پول بدهند تا نفت را از آنها تحویل بگیرند، چرا که مخازن انبار پر شده بود و ظرفیت ذخیرهسازی به صفر رسیده بود. این رخداد، نقطه عطفی در تاریخ بازار نفت بود و نشان داد که چگونه ترکیب بحرانهای غیرقابلپیشبینی، میتواند حتی قدرتمندترین بازارهای جهانی را به زانو درآورد.
امروز، با اوجگیری دوباره تنشها در منطقه خاورمیانه—از یمن و عراق تا غزه و لبنان—و سایه تهدیدهایی مانند بستن تنگه هرمز یا حملات پهپادی به تأسیسات انرژی، جهان بار دیگر در آستانه یک شوک جدید قرار دارد؛ شوکی که ممکن است نهتنها قیمتی، بلکه امنیتی و سیاسی باشد، و پیامدهای آن، اقتصاد جهانی را به شکل عمیقتری از گذشته تحت تأثیر قرار دهد.
آیا تاریخ در حال تکرار است؟
با ورود مستقیم ایران و اسرائیل به عرصه درگیری، نگرانیها پیرامون هدف قرار گرفتن زیرساختهای نفتی ایران، بستن تنگه هرمز، یا حمله به تأسیسات کشورهای خلیجفارس به شدت افزایش یافته است. اگرچه تاکنون هیچ گزارشی از آسیب به تأسیسات نفت و گاز ایران منتشر نشده و صادرات نیز ادامه دارد، اما نگرانی از حملات احتمالی به منابع اصلی درآمد ایران، بازار را در وضعیت هشدار دائمی نگه داشته است. در حال حاضر، بازار وارد فاز «ترس پایدار» شده است؛ فازی که حتی در غیاب اختلال واقعی در عرضه، منجر به خریدهای احتیاطی، کاهش سرمایهگذاری پالایشی، و احتکار منابع از سوی کشورهای واردکننده میشود. تحلیلگران معتقدند که اگر درگیریها محدود باقی بمانند و زیرساختها هدف قرار نگیرند، قیمت نفت برنت ممکن است در بازه ۸۵ تا ۹۵ دلار تثبیت شود. اما سناریوهای دیگری نیز روی میز هستند.
۱. سناریوی مهارشده و محدود:در صورتیکه تحولات اخیر به درگیریهای محدود نظامی مانند حملات هوایی یا پرتاب موشکهایی پراکنده منتهی شود، و تاسیسات اصلی نفتی آسیبی نبینند، بازار نفت هرچند در وضعیت روانی ناآرامی باقی خواهد ماند، اما از نظر عرضه با اختلالی جدی مواجه نخواهد شد. در چنین شرایطی، نوسان قیمت در محدودهای متعادل، یعنی میان ۸۰ تا ۹۵ دلار برای هر بشکه ادامه مییابد.
۲. سناریوی گسترش درگیری:در حالتی که تاسیسات کلیدی نفتی ایران یا مراکز صادرات انرژی در عربستان سعودی یا امارات هدف حمله قرار گیرند، کاهش قابل توجهی در حجم عرضه روزانه نفت—در حدود یک تا 2میلیون بشکه—رخ خواهد داد. چنین اختلالی میتواند باعث جهش سریع قیمتها شود و نفت را به بالای ۱۱۰ دلار و حتی محدوده ۱۳۰ دلار سوق دهد.
۳. سناریوی تنگه هرمز:اگر جریان عبور نفت از تنگه هرمز—گلوگاهی که حدود ۲۰ درصد از نفت جهانی از آن عبور میکند—مختل شود یا حملات مستقیم به نفتکشها انجام گیرد، شوک حاصل از آن میتواند بازار جهانی انرژی را با بحرانی عمیق مواجه کند. در این وضعیت، بهای هر بشکه نفت ممکن است به سطوح بالاتر از ۱۵۰ دلار صعود کرده و موج تورمی گستردهای در اقتصاد جهانی به راه اندازد.
۴. سناریوی مداخله نظامی:چنانچه پای قدرتهای جهانی مانند ایالات متحده یا ناتو به شکل مستقیم به میدان درگیری باز شود و این روند با اعمال تحریمهای شدیدتر علیه ایران و متحدانش همراه شود، بازار وارد فاز جدیدی از بیثباتی ساختاری خواهد شد.به گزارش دنیای اقتصاد، نتیجه چنین شرایطی میتواند رسیدن قیمت نفت به مرزهای بیسابقه، حتی فراتر از ۲۰۰ دلار در هر بشکه باشد—رقمی که پیامدهای ژرفی برای امنیت انرژی و رشد اقتصادی جهانی خواهد داشت.