با توجه به سیاستهای جدید دولت در راستای افزایش ظرفیت تولید برق و مشارکت دادن صنایع در این مسیر، موضوع تولید ۱۰ هزار مگاوات برق توسط صنایع به یکی از مباحث مهم در حوزه انرژی کشور تبدیل شده است...
قطع برق بخش صنعت به دلیل محدودیتهای حوزه انرژی از سال ۱۴۰۰ بر اساس سیاستهای دولت تولید ۱۰ هزار مگاوات برق را در دستور کار قرار داده است.
بر این اساس صنایع بزرگ طبق ماده ۴ قانون مانعزدایی از توسعه صنعت برق، موظف به احداث ۱۰ هزار مگاوات نیروگاه تا پایان ۱۴۰۴ بودهاند. با این حال آمارها نشان میدهد تاکنون، بهرهبرداری از ۲هزار مگاوات برق انجام گرفته؛ یعنی تنها ۲۰ درصد از اهداف برنامه اجرایی شده است. این در حالی است که عمدتا برق تحویلی به این صنایع در سال ۱۴۰۴ بر اساس متوسط نرخ قراردادهای تبدیل انرژی (ECA) معادل ۹۹۸۲ ریال به ازای هر کیلووات ساعت است.
اما این نرخ پایه است و در تابستان تا ۲۰ درصد افزایش هم بر روی آن اعمال میشود. کارشناسان برآورد میکنند که قیمت تولید هر کیلووات ساعت برق بیش از ۴ هزار تومان است. اما همین برق ارزان تحویلی هم هدر رفت بسیاری داشته و از سوی دیگر بر اساس اعلام مدیرعامل توانیر بسیاری از صنایع بزرگ و انرژیبر کشور از جمله فولاد، سیمان و صنایع معدنی، ۶۰ هزارمیلیارد تومان به صنعت برق بدهکارند.
با این حال دولت با هدف حمایت از تولید اقدام به قطع برق آنان نکرده است. بر اساس آمارهای رسمی توانیر، هدر رفت برق در صنایع ایران بیشتر از میانگین جهانی است. اگر چه کارشناسان با تاکید بر واقعیسازی قیمتها، برق یارانهای را عامل کاهش انگیزه سرمایهگذاری در احداث نیروگاههای خودتامین و بهینهسازی مصرف دانستهاند اما وجود مشوقهای سرمایهگذاری موجب ترغیب و توسعه نیروگاههای برق کوچک خواهد شد. در هفتههای اخیر وزیر صمت، اعلام کرد که کارخانههایی در بخش صنعت کشور فعال هستند که نه تنها برق مورد نیاز خود را خود تولید میکنند، بلکه بخشی از مازاد آن نیز به شبکه سراسری تزریق و به مصارف شهری میرسد.
نیروگاهسازی کار صنایع نیست
با توجه به سیاستهای جدید دولت در راستای افزایش ظرفیت تولید برق و مشارکت دادن صنایع در این مسیر، موضوع تولید ۱۰ هزار مگاوات برق توسط صنایع به یکی از مباحث مهم در حوزه انرژی کشور تبدیل شده است. در همین رابطه، آرش نجفی، رئیس کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی گفت: اینکه واحدهای تولیدی به جای وزارت نیرو اقدام به تولید برق کنند، در واقع نوعی انحراف در حوزه سرمایهگذاری صنعتی به حساب میآید. چرا که ما به جای آنکه صنایع را در مسیر تخصصی خود، یعنی تولید کالا و خدمات فنی تقویت کنیم، آنها را وادار به سرمایهگذاری در حوزه نیروگاهی میکنیم که نیازمند تخصص و ساختار جداگانهای است.
نجفی در ادامه با تاکید بر اینکه صنایع بهطور کلی علاقهمند به مشارکت در این طرح هستند، گفت: هرچند صنایع تمایل دارند وارد این حوزه شوند، اما در عمل با موانعی جدی روبهرو هستند؛ از جمله این موارد میتوان به «دشواری در تامین سرمایه»، «چالشهای فنی و تامینی» و «فرآیندهای پیچیده اداری» اشاره کرد. وی افزود: دولت اخیرا بخشی از نیاز کشور را از طریق واردات تامین کرده و در حدود ۵ هزار مگاوات تجهیزات را مستقیما وارد کرده است. این اقدام میتواند تا حدودی گرهگشا باشد.
پیشنهاد من این است که دولت خود اقدام به احداث نیروگاه کند و سپس سهام این نیروگاهها را در بازار سرمایه به صورت ریالی عرضه کند. با این روش، هم سرمایه به صندوق توسعه ملی بازمیگردد و هم این روش از نظر اقتصادی کارآمدتر است، چراکه ورود مستقیم صنایع به نیروگاهداری موجب تمرکززدایی از ماموریت اصلی آنها خواهد شد. به گفتهی وی، از سال ۱۴۰۰ تاکنون تنها حدود ۲ هزار مگاوات برق توسط صنایع تولید شده است که نشان میدهد تحقق هدف ۱۰ هزار مگاواتی نیازمند تغییر رویکرد و تسهیل فرآیندهاست.
نجفی در پاسخ به سوالی در خصوص مصرف برق تولیدی صنایع و احتمال تخصیص آن به بخش خانگی گفت: برق تولیدی صنایع باید در همان بخش صنعتی مورد استفاده قرار گیرد. تخصیص بخشی از این برق به بخش خانگی، ضمن ایجاد بیاعتمادی، میتواند نظام برنامهریزی تولید را دچار اختلال کند. در حال حاضر، مدل رایج این است که وقتی یک واحد صنعتی ۵ مگاوات برق تولید میکند، دولت در ازای آن تعهد میدهد که یک مگاوات برق پایدار به آن واحد اختصاص دهد.
نرخ بازگشت سرمایه
به گفته کارشناسان نرخ بازگشت سرمایه در نیروگاههای کوچک تولید برق به عوامل مختلفی مانند نوع نیروگاه (خورشیدی، بادی، گازی و غیره)، اندازه نیروگاه، هزینه اولیه ساخت و نگهداری، قیمت برق در منطقه، و سیاستهای حمایتی دولت بستگی دارد. به طور کلی نیروگاههای کوچک مقیاس میتوانند بازگشت سرمایه مناسبی داشته باشند، به ویژه اگر از منابع تجدیدپذیر مانند خورشید یا باد استفاده کنند.
در مورد نرخ بازگشت سرمایه در این حوزه، آرش نجفی توضیح داد: بهطور اسمی عنوان میشود که سرمایهگذاری انجامشده در حوزه برق طی چهار سال به صنایع بازمیگردد. اما واقعیت آن است که بازگشت سرمایه در این حوزه بیش از ۷ سال طول میکشد.
به گزارش دنیای اقتصاد،نجفی در پایان تاکید کرد: بهتر است صنایع بهصورت غیرمستقیم در تولید برق مشارکت داشته باشند؛ به عنوان مثال با خرید بخشی از سهام نیروگاههای حرارتی یا تجدیدپذیر. اما دخالت مستقیم در احداث و مدیریت نیروگاهها، به دلیل تخصصی بودن این حوزه، مناسب نیست. نیروگاهداری یک کار تخصصی و مستقل است و ورود صنایع به آن به شکل مستقیم، موجب اتلاف منابع و دور شدن از هدف اصلی خواهد شد.