مرتضی فرهادی، در کتاب فروهشتگی ده و کژبالشی شهر ایرانی مینویسد: «فرانسویان در الجزایر با به کارگیری اصول فنی، قناتی با آب دهی یک متر مکعب در ثانیه حفر کردند که مثل قنات شاهرود خودمان است. آمریکایی ها با کمک مقنی کرمانی چند رشته قنات در دشتی بین لس آنجلس و سانفرانسیکو حفر کردند و شهرکی به نام کرمان ساختند. اما ما با غارت آبهای تحت الارضی کاری کردیم که مغولان از عهده آن بر نمی آمدند»...
وقتی خدمه آپولو 8 برای نخستین بار در تاریخ بشر، روی سطح کره ماه فرود آمدند، تنها جذابیت های سیاره ناشناخته نبود که چشم آن ها را گرفت. ویلیام آندرس یکی از خدمه آپولو 8، تصویری از طلوع زمین را در ماه ثبت کرد که سیاره انسان ها را به شکل یک تیله آبی رنگ نشان می داد. در 24 دسامبر سال 1968، تماشای سیاره زمین از سطح ماه، علاوه بر سفر انسان ها به ماه، یکی از به یادماندنی ترین دستاوردهای بشر بود.
در سال های بعد سفر آپولو 8 به کره ماه، بارها از سوی بسیاری از رسانه ها و فعالان سیاسی مورد تردید قرار گرفت. سال ها پس از ماموریت آپولو 8، فضانوردان دیگری از جو زمین خارج شدند که هرگز به ماه سفر نکردند. همین؛ تردیدها به انجام سفر به ماه را در بین افکار عمومی تقویت کرد. اما آنچه در نظر افکار عمومی و دیگر فضانوردان از تجربه انجام شده یا نشده خدمه آپولو8 انکار نشدنی بود، تیله آبی رنگی به اسم سیاره زمین است. دیگر فضانوردانی که از جو زمین خارج شدند گزارش کرده اند که رنگ آبی سیاره زمین خیره کننده است و زمین شکوهمند و زیباست.
شاید در لحظه هایی که آن ها به این کره آبی و دور خیره شده بودند، هرگز فکر نمی کردند که در سیاره ای این چنین لاجوردی شده از آب، مردمی آب برای آشامیدن نداشته باشند.
تصور زندگی در جایی که آبی برای خوردن نیست، نه فقط برای فضانوردان و تماشاچیان هیجان زده سیاره آبی بلکه برای بسیاری از ما هم سخت است. اما در کشور ما و بسیاری از کشورها، خشکی سرزمین و بی آبی، معضلی است که هنوز حل ناشده به حال خود رها شده است.
*فاجعه در کمین است
بحران آب یک بحران جهانی است. یافته ها نشان می دهد 75 درصد از سطح کره خاکی را آب گرفته اما 98 درصد از این آب ها، شور و غیرقابل استفاده برای مصرف بشر است. حجم غالب آب های شیرین روی زمین یخ زده و انسان تنها توانایی استفاده از کمتر از یک درصد از این آب ها را دارد. درحالیکه میزان آب تولید شده در طبیعت همواره ثابت بوده، متقاضی آب در جهان رو به افزایش است و دگردیسی نیازهای بشر، مطالبه برای مایه حیات را بالا برده است. در بعضی مناطق جهان از جمله خاورمیانه که آب وهوای گرم و خشکی دارد، عدم دسترسی به آب شیرین معضل جدی تری است.
در سال 2016، سازمان ملل متحد در گزارشی اعلام کرد نخستین عامل بروز فجایع در منطقه خاورمیانه تهدید داعش است اما در رتبه دوم، بحران بی آبی قرار گرفته بود. در این گزارش نوشته شده «بحرانی که صاحب نظران از آن به عنوان داعش خاموش خاورمیانه یاد می کنند کم آبی است». این سازمان هشدار داد کمبود آب و ضعف در ساختارهای مدیریتی مربوط به آن می تواند به یکی از علل اصلی کشمکش و درگیری میان کشورها و اختلافات منطقه ای تبدیل شود». براساس این گزارش ایران و عراق بین ۶۰ تا ۷۵ درصد منابع تجدیدپذیر آب خود و سایر کشورهای خاورمیانه در حدود بیش از ۷۵ درصد این منابع را از دست دادهاند.
یک ماه پیش نشریه نیچر، نتیجه یافته هاو بررسی های سه پژوهشگر ایرانی درباره وضعیت آب و خشکسالی در ایران را منتشر کرد. آمارهای نگران کننده این پژوهش گویای از بین رفتن بخش عمده ای از منابع تجدید پذیر آب ایران و عبور کشور از همه خطوط قرمز بحران است.
براساس این گزارش ایران با جمعیت 84میلیون نفر از نظر برداشت آبهای زیرزمینی در خاورمیانه رتبه نخست را دارد و 34درصد کل برداشت آب در منطقه را به تنهایی انجام میدهد. این درحالی است که آبهای زیرزمینی منبع اصلی آب در ایران است و تقریباً 60درصد از آبهای شیرین ایران را تشکیل میدهد.
روند برداشت آبهای زیرزمینی که در سالهای 2002 تا 2015 رخ داده و همچنان با سرعت پیش میرود، نشان میدهد خشکسالی ناشی از برداشت گسترده آبهای زیرزمینی، پایداری آبهای زیرزمینی ایران را تهدید میکند. این تهدید بهویژه در مناطق پرجمعیت در شمال غربی، غرب و شمال شرقی کشور که تقاضای آب از منابع طبیعی تجدیدپذیر طبیعی بهشدت بالاست، جدی تر است. براساس این گزارش در سال 2002 تا 2015، ایران 74کیلومتر مکعب از آب های زیرزمینی برداشت کرده است که به طور تقریبی نزدیک به دوبرابر آب دریاچه ارویمه، بزرگترین دریاچه خاورمیانه و ششمین دریاچه بزرگ جهان است.
بیشترین میزان برداشت از منابع آب زیرزمینی در حوضه دریاچه نمک رخ داده که 26 درصد از جمعیت کشور در آن زندگی می کنند.
در حوضه طشک بختگان که 3.5 درصد از جمعیت کشور را در خود جای داده، بیشترین میزان تغییر در ذخایر آب زیرزمینی ثبت شده که 2600 درصد است. هم چنین کمترین میزان در تغییر در ذخایر آب زیرزمینی مربوط به حوضه هراز قره سوست که 20 درصد بوده و 4 درصد از جمعیت کشور در آن زندگی می کنند. در مقیاس کشوری ذخایر آب زیرزمینی ایران با کاهش ۵.۲۵ کیلومتر مکعب در سال از سال ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۵ (با رشد کلی ۱۷۵۲ درصد) در ۱۴ سال مواجه بودهاند.
یافته ها نشان می دهد اگرچه در سالهای 97 و 98 سرعت تنش آب زیرزمینی در برخی از مناطق ایران کاهش یافته اما تجزیه و تحلیلها به وضوح نشان میدهد منابع آب زیرزمینی ایران بسیار سریعتر از زمان جبران از بین خواهد رفت.
همه مساحت مورد نیاز به آبیاری در ایران، در سالهای 84 تا 90 حدود 8.85 میلیون کیلومترمربع بود که 62درصد آن با سفرههای آب زیرزمینی آبیاری شده است. در بخش آبیاری محصولات استراتژیک ایران، یعنی گندم و جو هم برداشت آبهای زیرزمینی بهدلیل رشد تعداد چاهها افزایش یافته و باعث ایجاد تنش بیشتر در منابع آب زیرزمینی شده است.
پژوهش منتشر شده در مجله نیچر نشان می دهد 77درصد مساحت کل کشور تحتتأثیر بحران برداشت بیرویه آب قرار دارد. روندی که اگر خیلی زود متوقف نشود، پیامدهای فاجعه باری برای ایران دارد. این پیامدها نه تنها امنیت غذایی را تهدید میکند بلکه عاملی جدی در بروز چالش های اجتماعی و اقتصادی است.
*غذا نیست و زمین فرو می رود
90درصد آبیاری زمینهای کشاورزی در ایران با برداشت از آب زیرزمینی انجام می شود این برداشت های اضافه بیشتر در مناطقی است که 71 درصد از جمعیت ایران در آن زندگی می کنند. داده ها در مقاله نشریه نیچر نشان می دهد تقاضای آب کشاورزی در ایران در همه مناطق، حتی مناطقی که سابقه اضافه برداشت ندارند، رشد کرده است که به معنای نزدیکی بحران آب در مناطقی است که هنوز دچار مشکل نشده اند. حفر چاه ها، برداشت های عادی و مساحت مورد آبیاری اگر افزایش پیدا کند، وضعیت این حوضه ها هم بحران می شود.
هم چنین شوری خاک و آب های زیرزمینی از دیگر پیامدهای افزایش برداشت آب های زیرزمینی است که اثر مخربی بر تولید موادغذایی در ایران دارد. پژوهشگران در این مقاله به این نتیجه رسیدند که کاهش 10.08 کیلومتر مکعب از حوضه آبریز کرخه در 15 سال، 85 رصد بر امنیت غذایی این منطقه اثرداشته است.
فرونشست زمین از دیگر پیامدهای ادامه برداشت از آب های زیرزمینی است. در منطقه زندگی یک چهارم از جمعیت ایران، در یک دهه اخیر زمین یک متر فرونشسته است. در دریاچه های نمک و استان های غربی کشور این فرونشست به وضوح قابل مشاهده است. در سال 1398، میزان فرونشست میزان فرونشست زمین به 18سانتی متر رسیده است.
گزارش نیچر نشان می دهد کاهش آب زیرزمینی در حوضههای پرجمعیت در غرب، جنوب غربی و شمال شرقی ایران (جایی که بزرگترین زمینهای آبیاری گندم و جو ) است، بسیار شدیدتر است. آبهای زیرزمینی منبع عمدهای برای نیازهای آب خانگی و آبیاری در حوضه کارون است که با سرعت ۰.۰۶ کیلومتر مکعب در سال از ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۵ تخلیه شده است. با توجه به سطح فعلی تخلیه آبهای زیرزمینی و کمبود فزاینده منابع آب سطحی در هر دو حوضه، در سالهای آینده نگرانیهای عمدهای برای حفظ آب به منظور آبیاری زمین کشاورزی و استفاده از آب خانگی در این منطقه وجود خواهد داشت.
*جنگ آب شروع شده است
وضعیت منابع آب زیرزمینی، منابع آب جاری و نظام سدها در مدیریت منابع آبی ایران به اندازه ای وخیم است که به نظر می رسد مهاجرت های آینده بیشتر به دلیل کم آبی از ایران رخ دهد تا فقدان نظام نخبه پرور. پرویزکردوانی، پدر علم کویرشناسی ایران سه سال پیش در مصاحبه ای گفت:« بیچاره آن هایی که 50 سال دیگر به دنیا بیایند، چاه آنها که خشک است و سدشان هم خشک میشود. این کارها مدیریت میخواهند که انجام نمیشود».
هشدار درباره بی آبی در آینده درحالی است که بیش از 150 شهر ایران تنش آبی را در زمان کنونی تجربه می کنند. به گفته معاون وزیر نیرو و رییس سازمان محیط زیست ایران، نزدیک به 153 شهر در تنش آبی قرار گرفته و این غیر از آمار روستاهاست. مشاهده گران از دل روستاهای دور و نزدیک ایران، تشدید منازعات داخلی بین مردم را بر سر آب گزارش می کنند.
به گفته عیسی کلانتری، رییس سازمان حفاظت از محیط زیست ایران، سالانه ۲۰ میلیارد متر مکعب از منابع طبیعی و آبهای زیرزمینی اضافه برداشت صورت میگیرد و منابع آب غارت میشود. با این روند ۲۰ سال دیگر و در سال ۱۴۲۰ اطراف زاگرس دیگر اثری از کشاورزی نخواهد بود چون منابع آب را غارت میکنیم. به گفته کلانتری پروژههایی که در دهه ۶۰ آغاز شد و مراتع شخم زده و گمان میشد که همه نیازهای مردم را در داخل کشور به هر قیمتی باید تهیه کنیم. در سال ۱۳۶۰، کلا ۲۰۰ میلیون متر مکعب در سال بیلان منفی داشتیم اما این رقم به ۲۰ میلیارد مترمکعب رسیده است یعنی ۱۰۰ برابر شده است. بر مبنای توافق ریو در سال ۱۹۹۲ که در سال ۱۹۹۷ سازمان ملل متحد آن را تایید کرد، کشورها حق دارند تنها از ۴۰ درصد منابع آب تجدیدپذیر استفاده کنند اما سالهاست که ما بیش از ۱۰۰ درصد ظرفیت آب های تجدیدپذیر استفاده می کنیم.
هفته ای نیست که مسئولان درباره اوضاع خراب آب و وضعیت اقلیمی کشور نگویند. اما عامل عمده چیست؟ در مورد کم آبی امروز، انگشت اتهام به سوی بخش کشاورزی نشانه رفته که براساس سیاست خودکفایی مامور به تولید همه اقلام مورد نیاز خوراکی در کشور شده است. با وجود چنین سیاستی در یک سال گذشته با کاهش تخصیص ارز 4200 تومانی به واردات بعضی اقلام، مشخص شد که تلاش برای خودکفایی کمتر در وابستگی امنیت غذایی ایرانیان به خارج اثر داشته و بیشتر مایه فرسودگی آب و خاک کشور شده است. به گفته مسئولان سیاست های کلان در حوزه افزایش جمعیت و هم چنین تامین غذا کار را به اینجا رسیده که برداشت سالیانه از آب های زیرزمینی کشور به 20 میلیارد متر مکعب رسیده است. خودکفایی شکست خورده است، زمین و آب هم شکست خورده اند. بازی سیاست های کلان با منابع آب و خاک کشور، بازی بازنده-بازنده است.
چرا از قنات، دستاورد پدران خود دست کشیدیم؟
بسیاری قنات را یکی از شگفت انگیزترین و پرسودترین اختراع های ایرانیان می دانند. اختراعی که پس از کشف نفت و توسعه فناوری حفاری عمومی زمین، کنار گذاشته شد. بسیاری کنار گذاشتن قنات در شبکه تامین آب به ویژه در بخش کشاورزی را سراغاز مشکلات آب ایران می دانند. بعضی می گویند قنات اختراعی مربوط به 3 تا 4 هزار سال پیش است اما براساس روایات شاهنامه ساخت قنات از 5 هزارسال پیش در ایران رایج بوده است. مرتضی فرهادی، در کتاب فروهشتگی ده و کژبالشی شهر ایرانی می نویسد: «فرانسویان در الجزایر با به کارگیری اصول فنی، قناتی با آب دهی یک متر مکعب در ثانیه حفر کردند که مثل قنات شاهرود خودمان است. آمریکایی ها با کمک مقنی کرمانی چند رشته قنات در دشتی بین لس آنجلس و سانفرانسیکو حفر کردند و شهرکی به نام کرمان ساختند. اما ما با غارت آب های تحت الارضی کاری کردیم که مغولان از عهده آن بر نمی آمدند».
به نوشته فرهادی، سخن از ورود فناوری ونوسازی منابع آبیاری نبود. مسئله این بود که آبی که درجریان اصلاحات ارضی به دهقانان فروخته بودند، 500 متر آن طرف تر مادر چاه قنات، از چاه عمیق یا نیمه عمیق فلان سرمایه دار ارضی بیرون آمد و در این میان سازندگان و فروشندگان موتورهای آب و وسایل یدکی از این نمد کلاهی بودند که بدوزند و هیچ مسئولی نیندیشید که با این دزدی از آب کاریز و چشمه چه بر سر کاریز و تمدن کاریزی خواهند آورد. مقنیان ایران بی استفاده از فناوری جدید می توانستند قنات هایی حتی به طور 70 کیلومتر یعنی نصف فاصله تهران تا قم را احداث کنند-بگذریم از قنات استثنایی یزد با 120 کیلومتر طول (فاصله تهران تا قزوین). با این حال این توانایی با ظهور فناوری و تلاش برای فروش هرچه بیشتر موتور آب و تجهیزات حفاری کنار گذاشته شد و حفر چاه های عمیق و عمیق تر، زمینه از بین رفتن منابع آب زیرزمینی و فرونشست زمین را فراهم کرد.