printlogo


هشدار یک اقتصاددان نسبت به تبعات غیرقابل جبران قیمت‌گذاری دستوری؛
آژیر خطر بی‌تصمیمی در دولت رئیسی
آژیر خطر بی‌تصمیمی در دولت رئیسی
کد خبر: 4264
این واقعیت ساده که قیمت‌گذاری دستوری که ماحصل آن قیمت‌های ناپایدار است در نهایت جایی کشور را در بن‌بست قرار می‌دهد و کشور را دچار بحران می‌کند، باید بالاخره برای مردم، سیاستمداران و ... جا بیافتد.
 دولت به تازگی اقدام به حذف یارانه ارز ۴۲۰۰ تومانی کرده است. برخی از کارشناسان بر این باورند هرچند که این اقدام درست و به جا بوده اما در حال حاضر به دلیل مسائلی چون تورم جهانی، به نتیجه نرسیدن مذاکرات سیاسی با غرب و عدم رفع تحریم‌ها، بهتر بود دولت کمی تعلل و حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی را به زمان دیگری موکول می‌کرد و در شرایط کنونی این اقدام به وارد شدن شوک به اقتصاد کشور منجر شده است.
اما پویا ناظران، اقتصاددان و کارشناس موسسه مودیز بر این باور است که این اقدام دولت نه از روی انتخاب بلکه از روی اجبار بوده است. در واقع سیاست تخصیص ارز ۴۲۰۰ تومانی که شاید بدترین میراث دولت روحانی بود، آنقدر ادامه یافت و در دولت رئیسی هم آنقدر برای حذف آن تعلل شد که کشور لاجرم به نقطه‌ای رسید که گریزی از آن نبود. به طوریکه دولت حتی نتوانست دو ماه بیشتر صبر کند که سامانه کالا برگ راه‌اندازی شود و عدم تصمیم به موقع برای اصلاح قیمت‌ها در نهایت دولت را مجبور کرد که سیاست اصلاحی را به سرعت با اعمال شوک به اقتصاد انجام دهد. ناظران بر این باور است افت درآمدهای نفتی که ماحصل از دست رفتن بازار نفت ایران در رقابت با روسیه است، موجب شده دولت نتواند بیش از این سیاست تخصیص ارز ۴۲۰۰ تومانی را ادامه دهد.
این اقتصاددان همچنین هشدار می‌دهد که اگر سیاست قیمت‌گذاری دستوری و ثبات قیمت برای بنزین، گازوئیل، دلار و نان در سال‌های آینده ادامه یابد، امنیت و پایداری کشور را تهدید خواهد شد.
مواضع پویا ناظران در یک فایل صوتی در کانال تلگرامیش منتشر شده است. بخش اول این فایل در ادامه آمده است.
قیمت‌های غیرتعادلی چطور کشور را به شوک اقتصادی رساند؟
در ۵۰ سال اخیر همه روسای دولت‌ها با بحران قیمت‌گذاری دستوری توسط رییس جمهور قبلی مواجه شده‌اند. رئیسی به خاطر ارز ۴۲۰۰ تومانی به بحران خورد، روحانی به دلیل سیاست بنزینی احمدی‌نژاد، احمدی‌نژاد خود به همین ترتیب با بحران مواجه بود و تا ۵۰ سال عقب برویم همین مسئله برای هر رئیس جمهوری پیش آمده است.
در خصوص چرایی این مسئله باید گفت، قیمت دولتی ناگزیر یک قیمت غیرتعادلی است و قیمت تعادلی تنها از دل یک بازار آزاد بر می‌آید. در این میان دولت هزینه یک قیمت غیرتعادلی را با بودجه‌اش می‌پردازد. بنابراین سیاست قیمت‌گذاری دستوری به بی‌انضباطی مالی دولت منجر می‌شود. بی‌انضباطی دولت هم باعث ناترازی ترازنامه بانک مرکزی می‌شود و در نهایت چاپ پول و تورم را به دنبال دارد.
بعد با تورم قیمت‌های تعادلی بالا می‌رود و این یعنی اختلاف قیمت تعادلی و غیرتعادلی افزایش می‌یابد که این خود به معنای بی‌انضباطی مالی بیشتر دولت، چاپ پول و تورم بیشتر است. در طول زمان این بی‌انضباطی مالی دولت آنقدر شدید می‌شود که حتی یک روز بیشتر هم نتوان ادامه داد و آنجاست که رئیس دولت مجبور می‌شود به اقتصاد شوک وارد کند و این راز این است که چرا دولت دو ماه بیشتر برای حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی صبر نکرد تا سیستم کالا برگ آماده شود؟
در واقع دولتی که عدم کارایی خود را با مداخله قیمتی جبران می‌کند، متاثر از همان ناکارایی تصمیم‌گیری را هم آنقدرعقب می‌اندازد که حتی یک روز هم نتواند ادامه دهد و آنجاست که به جای اجرای برنامه‌های دقیق اصلاح اقتصادی به اقتصاد شوک وارد می‌کند. شوک اقتصادی هم مخرب است.
حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی نه سیاستی لیبرال است و نئولیبرال!
آنچه که تجربه اقتصاد ایران از دولت هویدا تا دولت رئیسی نشان می‌دهد این است که قیمت‌های دولتی برای کالاها فارغ از هر تئوری اقتصادی و دانشگاهی ناپایدار است. قیمت شناور تعادلی که در بازار بر اساس عرضه و تقاضا به دست می‌آید یک سیاست لیبرالی یا نئولیبرالی یا غربی یا امثال آن نیست. قیمت تعادلی تنها قیمت پایدار است و هر قیمتی جز آن ناپایدار بوده و در نهایت به بن‌بست می‌خورد.
هر کسی که این مسئله را باور ندارد کافی است که به ۵۰ سال تجربه اقتصادی کشور نگاه کند.
اگر سیاست قیمت‌های غیرتعادلی ادامه یابد، وضع از آنچه که هست به مراتب بدتر خواهد شد. همین حالا از آبادان گرفته تا تهران در حال تاوان دادن بابت قیمت‌های غیرتعادلی در نیم قرن اخیر است. از این رو است که من به نیت کارشناسانی که اعلام می‌کنند اصلاح قیمت‌ها را سیاستی نئولیبرالی می‌دانند و بر تثبیت قیمت‌ها اصرار دارند، شک می‌کنم.
من عموما ترجیح می‌دهم که نقد گفته‌ها بپردازم، نه نیت افراد. اما کسی که می‌گوید که تیغ را روی شاهرگ کشور بکش، باید به نیت آن شک کرد.
چرا کمپین «نخریم» جواب نمی‌دهد؟
در این میان برخی می‌گویند ۱۰ روز کالا نخرید تا ارزان شود. مرغی که به خاطر کاهش ارزش پول ملی و خالی بودن خزانه گران شده است، ارزان نمی‌شود. کاهش ارزش پول ملی قیمت تعادلی مرغ به ریال را افزایش داده است از طرفی به دلیل خالی بودن خزانه دولت توانایی واردات و جبران کاهش عرضه را ندارد. از این رو حتی اگر ۱۰۰ روز مرغ خریداری نکنید قیمت‌ها کاهش نمی‌یابد، چراکه قیمت‌های قبلی پایدار نبوده است. ناپایداری ناشی از قیمت‌گذاری دستوری در مرحله‌ای چنان جدی می‌شود که حتی نمی‌توان دو ماه صبر کرد تا سیستم کالا برگ الکترونیکی راه اندازی شود.
آیا موعد درستی برای حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی بود؟
برخی می‌گویند که سیاست حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی درست بود اما الان وقتش نبود و دولت باید صبر می‌کرد تا فلان اتفاق بیافتد. این حرف مانند این است که بگوییم بر اساس قوانین فیزیک و علم مهندسی ریزش ساختمان متروپل آبادان درست بود اما الان نباید این اتفاق می‌افتاد. وقتی یک سیستم ناپایدار به انتها تحمل خودش می‌رسد اعتنایی به برنامه زمان‌بندی ما نمی‌کند و فرو میریزد. همانطور که یک برج از ما نمی‌پرسد که مصلحت می‌دانید الان فرو بریزم اقتصاد هم نمی‌پرسد.
چرا حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی معطل توافق هسته‌ای نشد؟
برخی می‌گویند اول باید برجام احیا می‌شد بعد اصلاحات اقتصادی انجام می‌شد، ظاهر حرف قشنگ است اما این مسئله در نظر گرفته نمی‌شود قیمت‌های دستوری ناپایدار است. قطعا شوک دادن به اقتصاد خوب نیست، اما زمانی که سیاست‌گذار تصمیم‌گیری را مدام به تعویق می‌اندازد در یک نقطه‌ای مجبور به اقدام می‌شود. در واقع اقتصاد فارغ از ایدئولوژی، تصورات و توهمات دولت واقعیت‌ها را به دولتمردان تحمیل می‌کند و دولت هرچند با اکراه مجبور می‌شود به واقعیت‌های اقتصاد تن دهد که یکی از آنها بازگشتن قیمت‌ها به سطح تعادلیشان است. این تحمیل می‌تواند به حدی جدی باشد که حتی نتوان صبر کرد تا سامانه کالا برگ راه‌اندازی یا برجام احیا شود یا بسیاری از مقدمات لازم برای آن بر سرانجام برسد.
ارتباط حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی و تحریم‌های روسیه
چراکه مثلا روسیه با تخفیف شدید در حال گرفتن بازارهای نفت ایران است و درآمدهای نفتی به شدت در حال نزول است. از این رو دولت دیگر ارزی ندارد که سیاست‌های غلط گذشته را تا احیای برجام یا راه‌اندازی سامانه کالا برگ ادامه دهد. البته که این شرایط به دلیل بی‌برنامگی اقتصادی رخ داده وگرنه پیش از اینکه کار بیخ پیدا کند دولت مردان باید دست به کار می‌شدند.
پس به عبارتی این حرف درست است که حالا وقت حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی نبود، اما وقت درست آن در گذشته بود نه آینده. ولی روحانی زیر بار نرفت و رئیسی هم آنقدر تعلل کرد تا کار به اینجا رسید که مجبور شد شوک بدهد. وقتی سیستم به آخر تحمل خود می‌رسد هرچقدر بگوییم کمی دیگر صبر کن بیفایده است و فرو میریزدِ مثل متروپل آبادان.
هشدار تند به تبعات ادامه قیمت‌گذاری دستوری
این واقعیت ساده که قیمت‌گذاری دستوری که ماحصل آن قیمت‌های ناپایدار است در نهایت جایی کشور را در بن‌بست قرار می‌دهد و کشور را دچار بحران می‌کند، باید بالاخره برای مردم، سیاستمداران و ... جا بیافتد.
تثبیت قیمت بنزین، گازوئیل، نان و دلار در سطح قیمت‌های کنونی در سال‌های آینده به یقین عواقب سنگینی برای پایداری کشور خواهد داشت. اگر قیمت همین چهار قلم در سال‌های آینده ثابت باقی بماند، چنان کشور را از منابع خالی می‌کند که هم به سقوط نظام و هم نابودی آنچه که به عنوان وطن می‌شناسیم منجر خواهد شد.
اگر حالا به دلیل نارضایتی از عملکرد مسئولان به قیمت‌گذاری دستوری علاقمند شده‌اید، توجه داشته باشید که خالی کردن کشور از منابع چنان تر و خشک با هم خواهند سوخت که از خاکسترش هیچ ققنوسی بلند نخواهد شد./بخش اول
لینک مطلب: http://eghtesadkerman.ir/News/item/4264