اقتصاد کرمان: «ذینفعان آب زیرزمینی» یکنواخت نیستند. آنها از میزان اثرگذاری و اثرپذیری متفاوتی برخوردارند. این تفاوت ضرورت رویکردهای مشارکتی در توسعه پایدار را فراهم میکند چراکه باید براساس نیاز هر آبخوان، نوع ذینفعان و شرایط آنها تصمیم گرفت...
هم اکنون در حوزه تغییرات اقلیمی سرمایه گذاری در حوزه استارتاپ بسیار فعال است هرچند که باید فراتر از این باشد. اما پیش از جست و جوی راه حل تکنولوژیک برای حل مسئله آب، باید به دنبال توانمند کردن نهادهای مدنی ( مبتنی بر محدوده آبخوان) باشیم تا آنها بتوانند اطلاعات و درخواستهایشان را به درستی ارائه دهند. در این وضعیت سرمایه گذاری اجتماعی به مثابه اهرمی برای توانمندسازی این گروههای کوچک خواهد بود و در نهایت پلی برای ارتباط با تکنولوژی خواهد شد...
آنچه در ادامه خواهد آمد نتایج پژوهش رساله دکتری سیده بهار زندرضوی دانش آموخته ارتباطات است که حاصل دو سال تجربه کاری خود با پروژه مدیریت مشارکتی و سازمان یابی انجمن آب را در پنل تخصصی آب در همایش معرفی فرصتهای سرمایه گذاری استان کرمان(کرمان آیدکس) ارایه کرد. این پنل تخصصی با حضور مدیران آب منطقه ای کرمان و صاحبنظران و کارشناسان این حوزه در دانشگاه تحصیلات تکمیلی و پیشرفته کرمان (هایتک) و به میزبانی اتاق بازرگانی کرمان برگزار شد. اعضای این پنل، دکتر ارشدی، دکتر روزبهانی، دکتر جلال کمالی، دکتر گلکار و دکترسیده بهار زندرضوی بودند.
دکتر بهار زندرضوی در این پنل،همچنین پیشنهاد خود را در مورد فرصتهای سرمایهگذاری با توجه به شرایط تاریخی ایران مطرح کرد.
وی صحبت خود را با معرفی مفهوم ذینفعان آب و نحوه نگرش به آنها آغاز کرد. او گفت:« دلیل این که می خواهم از مفهوم ذینفع یا گرودار شروع کنم این است که به نظر میرسد در کشور ما تمایل زیادی به یکنواخت دیدن ذینفعان وجود دارد. مسئولان آب منطقهای از ذینفعان به عنوان مصرفکننده صحبت میکنند و سیاستمداران از«مردم» نام می برند اما این مردم مصرف کننده، توده بی شکلی هستند که جزئیاتی ندارند. درحالی که ذینفعان می توانند افراد، گروه یا سازمانی باشند که دارای علایق و یا سهمی در موضوعات مربوط به آب هستند و توانایی تاثیرگذاری مثبت یا منفی بر نتایج دارند. ذینفعان به لحاظ سن، مالکیت، تحصیلات و... از تنوع برخوردارند. متاسفانه در کشور ما مجموعه تفاوتهای ذینفعان به رسمیت شناخته نمیشود. در نتیجه مدیریت پایدار، عادلانه و یکپارچه آب نیز ناممکن میشود».
وی تصریح کرد:«در طول تاریخ توسعه نیز تمایل به نگرش از بالا به پایین، یکسان پنداری و ایزوله دیدن مخاطبان توسعه وجود داشته است اما با پیشرفت ارتباطات نظریات جدیدی شکل گرفت که منتقد رویکردهای از بالا به پایین بودند. نظریاتی که به توسعه مشارکتی معروف هستند و پروژه های دستوری توسعه را در همه جهان به چالش کشیده اند چون به نظر می رسید این پیام های خوب توسعه ( چه از سوی غرب،چه از سوی دولت مرکزی) در پی حفظ قدرت صاحبان رسانه هستند. پروژههای توسعه با نگرش بالا به پایین تمایل دارند به جای حل مسئله به شکل ساختاری ضعف فردی را سرزنش کنند. برای مثال یک جمله بسیار آشنا در این حوزه «مردم نسبت به صرفه جویی در مصرف آب سهل انگار هستند.» به جای توجه به این نکته توجه شود که در کشور ما آب شرب از آب مصرفی جدا نیست و یا امکان استفاده مجدد از آب خاکستری فراهم نمی شود، یا «کشاورزان نسبت به استفاده از تکنولوژی برای بهینه کردن مصرف آب ناآگاه هستند.» به جای این که به این نکته توجه شود که استفاده از تکنولوژی برای بسیاری خرده مالکان مقرون به صرفه نیست و بهره مندی از تکنولوژی نیازمند کار جمعی است. در درون این نظریه ایده مبنی براین وجود داشت که صاحب قدرت بهتر می داند که مسیر توسعه از کدام سو می گذرد و بقیه مردم نادان هستند».
دکتر سیده بهار زندرضوی در ادامه به معرفی نتایج رساله خود پرداخت. زندرضوی، ذینفعان را براساس نگرششان به حفظ منابع آب زیرزمینی دستهبندی کرد و گفت:« به نظر می رسد روایت ذینفعان در منطقه مورد مطالعه یعنی دشت رفسنجان از یکپارچگی برخورددار نیست و هرکس از زاویه به تعریف زمینه، علتها، راهبردها و پیامدهای از دست رفتن منابع آب زیرزمینی میپردازد». زندرضوی چهار روایت را که شامل روایت طرفداران بازار، طرفداران دولت، طرفداران تکنولوژی و طرفداران مشارکت معرفی کرد و ضمن نقد هر کدام از این روایتها با دقت بیشتر روایت طرفداران تکنولوژی را مورد توجه قرار داد. بر این اساس، طرفداران تکنولوژی یا عنوانی که در تز دکتر زندرضوی آن را «جبرگرایی تکنولوژیک» نامیده میشود، طیف گستردهای از کسانی هستند که راه حل هر چیزی را در تکنولوژی می بینند. در روایت این گروه مهم نیست مالک، بهره بردار آب کیست یا حکمرانی آب در تسلط کدام بازیگر (دولت یا بازار) است. مهم این است که تکنولوژی به یقین راهی برای مسائلشان خواهد یافت. آنها در مسیر تحولات تاریخی آب این گونه بیان میکنند که یک بار تکنولوژی ما را با ظهور موتور پمپ و چاه عمیق نجات داده است اما کشاورزان با بی مسئولیتی و ناآگاهی، روش سنتی را ادامه دادند و این وضعیت را به وجود آوردند؛ در نتیجه دوباره نیازمند تکنولوژی هستیم که مردم را نجات دهد.
زندرضوی با تاکید بر این که هر کدام از روایتها در جلسات بحث گروهی مورد نقد قرار گرفتهاند به موانع ساختاری که روایت طرفداران تکنولوژی با آنها مواجه است، پرداخت و اظهار داشت:« به نظر میرسد بهره برداری از تکنولوژی نیازمند تمکن مالی است که همه از آن برخوردار نمیشوند. مثلا تکنولوژی انتقال شامل حال صنعت میشود اما کشاورزی نه. یا تکنولوژی آبیاری قطرهای شامل حال بزرگ مالک میشود اما خرده مالکان نه. بسیای مواقع تکنولوژی وارد شده مناسب شرایط منطقه نیست، برای مثال تکنولوژی آبیاری قطرهای در سیستم آب شور با EC هشت هزار پاسخگو نیست و در همین کرمان بسیاری از مناطق مثل شهرستان انار و رفسنجان با این چالش رو به رو هستند. بسیاری مواقع تکنولوژی مناسب است ولی برای بهکارگیری آن باید به طور جمعی به کار گرفته شود تا نتیجه مورد نظر را داشته باشد و هزینههای استفاده از آن کاهش یابد.
وی با مقدمهای از روایت ها در همایش فرصت های سرمایه گذاری در کرمان موضوع آب را مسئله قابل سرمایهگذاری میداند و با ارجاع به مطالعات و تجربه جهانی نشان میدهد می توان در حوزه «تغییرات اقلیمی» سرمایهگذاری کرد.
زندرضوی بیان کرد: «پروژههای بسیاری در جهان با تکیه بر استارتآپ، سعی در اصلاح وضعیتی دارند که با صنعتی شدن جوامع و گرمایش زمین به وجود آمده است. اما آنچه که قابل توجه است مسئله نوع سرمایهگذاری است. درحال حاضر در جهان شکاف عظیمی بین میزان سرمایهگذاری بر روی تکنولوژی به ویژه انرژیهای پاک و سرمایهگذاری روی مشارکت جوامع محلی وجود دارد. به طور مثال در سال گذشته به طور جهانی 500 میلیارددلار روی فناوری کاهش کربن دی اکسید در اتمسفر سرمایهگذاری شدهاست. اما دقیقا درهمین بازه زمانی، سازمانهای غیردولتی که روی مسئله تغییراقلیمی کار میکردند کمتر از نه میلیارد دلار بودجه دریافت کردند.(: منبع: Dec 2021.TED. Dawn Lippert) درحالی که برای حل مسئله تغییرات اقلیمی باید سرمایهگذاری تکنولوژیک بر روی انرژیهای پاک افزایش یابد، فاصله این سرمایه گذاری از آنچه با سرمایهگذاری اجتماعی وجود دارد نابخشودنی است»
وی تاکید کرد:این خوشبینی در بسیاری از نخبگان وجود دارد که تکنولوژی دوباره به نجات بشر از تغییرات اقلیمی و حفظ منابع آب خواهد آمد. زندرضوی، سرمایهگذاری و توجه ویژه به تکنولوژی را در کنار نبود سرمایه گذاری اجتماعی را خطری برای آینده ایران معرفی کرد. وی معقتد است:«این مشابه اتفاقی است که یکبار برسر قنات ها آمده است. تکنولوژی واردشد و راه حل سریع و آسانی برای کاهش موجودی منابع آب در خشکسالی های دهه سی و چهل ارائه داد. جوامع محلی ایران توجه دقیقی به قوانین قنات ها نداشتند، شرایط منابع آب زیرزمینی در ایران را نمیشناختند و از تکنولوژی جدید چاه عمیق و قوانین موتور پمپ و تاثیر آن منابع آب زیرزمینی نیز آگاه نبودند. به طور دقیقتر همان طور که در کتاب «حقوق آب در فلات ایران در بستر تحولات اقتصادی و اجتماعی» نوشته مرحوم مهدی آگاه ذکر شده است، شاه از شکلگیری هر نوع تشکل مدنی که قادر باشد در عرصه کشاورزی فعالیت کند جلوگیری کرده بود. در نتیجه هیچ تشکل غیردولتی وجود نداشت که با رویکرد بیطرفانه دغدغه اثرات تکنولوژی در مناطق فلات مرکزی ایران را داشته باشد».
زندرضوی، اهمیت توجه به سرمایهگذاری اجتماعی را این گونه تشریح کرد: به نظر میرسید تکنولوژی برای نجات ما آمده است اما الان در کنار چاهها، دریاچه، رودخانههای خشک و آلودهمان نشستهایم و فکر میکنیم کجای کار را اشتباه کردهایم. وی تاکید کرد: «تلاشهایی در جهان آغاز شده تا این تعادل بین سرمایهگذاری اجتماعی و تکنولوژی را برقرار کند تا سرمایهگذاری اجتماعی را به سطح سرمایهگذاری تکنولوژی نزدیک کند. در نتیجه همان طور که امروز استارتاپها و گروههای کوچک، خلاق و منعطف، موتور حرکت تکنولوژیهای نوین هستند،«سرمایهگذاری اجتماعی» نیز میتواند فرصتی برای اجتماعات کوچک ایجاد کند که در آبخوان خود پژوهش کرده و اطلاعات لازم را برای کاربست تکنولوژی فراهم کنند.
بهار زندرضوی افزود:«چیزی که امروز باید روی آن سرمایهگذاری شود، بخش اجتماعی، تشکلهای غیردولتی و اجتماعات محلی است. سرمایهگذاری اجتماعی با آنچه از سرمایهگذاری بر روی استارتاپها میشناسیم، متفاوت است. یعنی ابتدا باید روی پژوهش اجتماعات (مبتنی بر آبریز) کوچک، توانایی تحلیل، برنامه ریزی و آموزش کار شود تا اجتماعات کوچک (سازمانهای غیردولتی مبتنی بر اجتماعات محلی) بتواند اطلاعات لازم از منطقه خود را در کنار راهحلهای تکنولوژیک موردنیاز خود بیابند».
وی یادآور شد:«شرکتهایی که بر روی توانمندی محلی سرمایهگذاری میکنند میتوانند همانند پلی برای جذب استارتاپ به نیازهای تکنولوژیک جوامع محلی باشند. با این امتیاز که اجتماعات محلی با انجام پژوهش مشارکتی قادر به ارائه اطلاعات دقیق منطقهای خود خواهند بود. این درست آن چیزی است که در دهه چهل از آن محروم بودیم و به اینجا رسیدیم. با انجام چنین اقدامی اطلاعات دقیق برای برنامهریزی، پیشبینی و سرمایه گذاری تکنولوژیک برای استارتاپها فراهم میشود و با چنین پیش شرطی میتوانیم امیدوار باشیم خلاقیت بشر ما را نجات خواهد داد و سرمایهگذاری پر سودی در انتظار سرمایهگذار کرمانی خواهد بود».