از عصر ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ اینترنت در ایران رو به غروب رفته و عصر تاریک دسترسی به یک شبکه بینالمللی آغاز شده است...
چهارشنبه سیام شهریورماه ۱۴۰۱بود که زارعپور، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات اعلام کرد «ممکن است محدودیتهایی توسط دستگاههای امنیتی تصمیمگیری و اعمال شود.» البته مدتی پس از انتشار این نقل قول در خبرگزاریهای مختلفی، روابط عمومی وزارتخانه این خبر را اشتباه رسانهها در انعکاس خبر دانسته و اعمال محدودیت در اینترنت را تکذیب کرد. چند ساعت بعد اینستاگرام و بامداد ۳۱شهریور واتساپ فیلتر شدند. از آن روز تا الان عصر جدیدی در اینترنت کشور آغاز شده و ما را با شبکهای مواجه کرده که به زحمت میتوان آن را شبکه «جهانی» اینترنت خواند. «اکنون چیزی به نام اینترنت نداریم. چیزی که وجود دارد یک شبکه دست و پا شکسته و ناپایدار است.» این جمله از کیوان جامهبزرگ، عضو هیئت مدیره سازمان نصر تهران، خلاصهای است از آنچه در ۵۰روز گذشته در شبکه موسوم به جهانی اینترنت در کشور گذشته است. شاید بد نباشد اگر هر از گاهی نگاهی به روزهای گذشته بیاندازیم، آنچه را که در عصر تاریک فیلترینگ و اختلال رخ داده مرور کنیم تا ببینیم بعد از تمام بلاهای نازلشده بر پلتفرمها و سرویسهای مختلف، حالا وقتی از اینترنت حرف میزنیم دقیقاً از چه چیزی حرف میزنیم. جدول زیر در قالب یک تایملاین تاریخ فیلتر و رفع فیلتر شدن پلتفرمها، سرویسها و وبسایتها در روزهای اخیر را نشان میدهد:
دسترسی به اینترنت روزبهروز سختتر شد فیلتر شدن پلتفرمها و سرویسهای بینالمللی، قطعیهای چندساعته اینترنت در طول شبانهروز، از کار افتادن VPNها و فیلترشکنها، افت شدید سرعت و کیفیت، کاهش پهنای باند کشور و اختلال در وضعیت اینترنت کشور مجموع وقایعی است که در راستای اعمال محدودیت برای اینترنت کشور در ۵۰روز اخیر رخ داده و هرچند اینترنت را مشابه آنچه در آبانماه ۱۳۹۸اتفاق افتاد، بهطور کلی از دسترس خارج نکرد، اما دسترسی به آن را با دردسرها و چالشهای فراوان مواجه کرد. از نیازهای روزمره کاربران به اینترنت گرفته تا امکان فعالیت کسبوکارهای کوچک و متوسط تحت تأثیر این تحولات قرار گرفت. پیامدهای منفی این محدودیتها اقتصاد دیجیتال ایران را هم بیبهره نگذاشت و به تبع آن، به کل اقتصاد کشور هم آسیب جدی وارد کرد. آمارهای مختلف منتشرشده از این خسارتهای مالی توسط نهادها، شرکتها و کسبوکارهای مختلف گواه زیانهای جدی واردشده به اقتصاد دیجیتالی است که مقرر شده تا سه سال دیگر به سهم هفت درصدی از کل اقتصاد کشور برسد. پس از فیلتر شدن اینستاگرام و واتساپ، در اولین روز مهرماه نوبت به از دسترس خارج کردن دیگر پلتفرمها از جمله لینکدین، گوگلپلی و اپاستور رسید. شروع زمزمههای حضور ارائه اینترنت استارلینک در ایران هم باعث شد سایت استارلینک از دسترس کاربران با IP ایران خارج شود. در دومین روز مهرماه هم اسکایپ و سایت مایکروسافت فیلتر شدند. در همین روزهای ابتدایی مهرماه موج فیلترینگ به بازیهای ویدیویی در نسخه موبایل و ویندوز آنها رسید و تعدادی از این بازیها را از دسترس گیمرهای ایرانی خارج کرد. از جمله این بازیها میتوان به بازیهای کلش آو کلنز، کالاف دیوتی، فورتنایت نسخهی موبایل، کانتر استرایک، ایپکس لجندز، دوتا۲و... اشاره کرد که البته تعدادی از آنها، از جمله کلش آو کلنز، چند روز بعد رفع فیلتر شده و بار دیگر دردسترس قرار گرفتند. روز نوزدهم ماه مهر سرویس گوگل ادز هم زیر تیغ فیلترینگ رفت و کسبوکارهای اینترنتی را در حوزه تبلیغات با دردسرهایی مواجه کرد. این پلتفرمها چند هفته پس از اعمال محدودیت، سرانجام در تاریخ ۲۶مهر رفع فیلتر شدند. بدینترتیب، دسترسی به پلتفرمهای مختلف به استفاده از ابزارهای دور زدن فیلترینگ وابسته میشد و بدینترتیب، کاربران دیگر به ندرت به غیر فعال کردن VPNهای خود نیاز داشتند. با افزایش تعداد پلتفرمهای فیلترشده از یک سو، بازار فروش VPN بیش از پیش رونق گرفت و از سوی دیگر، گوشیها و سایر دستگاههای اتصال به اینترنت کاربران اینترنتی به جولانگاه بدافزارها و بستر آلودگی امنیت دستگاهها و کاربران تبدیل شد. ادامهدار شدن وضعیت فیلترینگ میزان استفاده کاربران از شبکههای اجتماعی و پیامرسانهای فیلترشده را کاهش نداد؛ همانطور که پیش از این فیلتر شدن توییتر و تلگرام این پلتفرمها را از دسترس مردم خارج نکرده بود. در این وضعیت راهکار جدیدی اتخاذ شد تا اگر استفاده از پلتفرمهای فیلترشده متوقف نشد، دست کم استفاده از ابزارهای دور زدن فیلترینگ برای دسترسی به آنها دشوار شود؛ بنابراین در هفته پایانی ماه مهر VPNها مختل شدند و همچنان هم با اختلال و کندی مواجه هستند. این روش البته پیش از این و در دوران اختلالات اینترنتی در تیرماه سال جاری نیز مورد استفاده قرار گرفته بود اما این بار با شدت بیشتری اعمال شده است؛ بهطوریکه دسترسی به بسیاری از VPNهای رایگان غیرممکن شده و حتی VPNهایی که کاربران برای استفاده از آنها هزینه میکردند نیز با اختلال جدی و کاهش شدید سرعت مواجه است. متناسب با شرایط حاکم بر جامعه نیز سرعت و کیفیت اینترنت و همچنین اختلالات اعمالشده بر VPNها کم و زیاد میشود. اصرار بر جایگزینی پلتفرمهای داخلی در طول این دوران به موازات اعمال روشهای مختلف برای ایجاد محدودیت هرچه بیشتر در اینترنت جهانی دائما بر طبل شبکه ملی اطلاعات و پلتفرمهای داخلی کوبیده شد. مسئولان مدام بر ترک شبکههای اجتماعی و مهاجرت به نمونههای داخلی تأکید کرده و همچنان هم بر همین دستور اصرار دارند. اصراری که البته با انکار کاربران و کسبوکارها مواجه شده است. چراکه نه کاربران جایگزین مناسبی برای این پلتفرمهای خارجی دارند و نه کسبوکارها جز اینستاگرام پلتفرمی را میشناسند که تجمع کاربران در آن وجود داشته باشد تا چراغ کسبوکارشان را روشن نگاه دارد. با این وجود، مقامات کشور با تأکید بر ظرفیتهای داخلی موجود و توسعه آنها در آینده نزدیک، نامهایی را برای جایگزینی مطرح کردند و بر ویژگیهای مثبت و نقاط قوت این بسترها تأکید کردند. اما بسیاری از مردم که پیشینه برخی از این نامها را به یاد دارند، با اظهار بیاعتمادی نسبت به این پلتفرمها به حضور در آنها نه میگویند. آنها همچنان برای رفع نیازهای روزمره خود، از برقراری ارتباط تا خرید و فروش و دریافت اخبار و اطلاعات، طی کردن مسیرهای صعبالعبور برای دسترسی به پلتفرمهای بینالمللی را به حضور در این پلتفرمهای تبلیغشده توسط مسئولان ترجیح میدهند. وزیر ارتباطات اما راهکار مقابله با این مقاومت را جرمانگاری استفاده از فیلترشکنها دانسته و گفته است که فروش و کسب درآمد از VPN غیرمجاز بوده و جرمانگاری در این زمینه هم در دست انجام است. در تمام این روزها صداهایی از جانب فعالان و کارشناسان عرصه فاوا به گوش میرسد که با وضعیت کنونی حاکم بر اینترنت کشور مخالفت میکنند. یکی از آنها با اشاره به زحمت چندینساله فعالان عرصه فناوری اطلاعات میگوید: «تمام رشتههایی که بافتیم پنبه شد» رسانههای مختلف هم با تلاش برای به تصویر کشیدن آسیبهای واردشده به افراد و کسبوکارهای شاغل در این عرصه به طرق مختلف خطر نابودی این مشاغل را گوشزد کردهاند. فیلترینگ همچنان ادامه دارد... هیچ گوشی اما شنوای این صداها نیست؛ با گذشت حدود ۲ماه از آغاز موج مسدودسازی در کشور همچنان دستها روی دکمه فیلترینگ است. هرچند تعدادی از پلتفرمهایی که پیش از این فیلتر شده بودند، از جمله لینکدین، اپاستور، اسکایپ و...، در آخرین روزهای مهرماه رفع فیلتر شدند اما هفتم آبان موتور فیلترینگ دوباره روشن شد و این بار برخی از سرویسهای گوگل را طعمه خود کرد. بهدنبال اخطار سپر امنیتی گوگل درباره اپلیکیشن ایرانی روبیکا، سرویسهایی از جمله گوگلمپس، سیستم ارسال پیام فایربیس و گوگل ترنسلیت فیلتر یا مختل شدند. هرچند محدودیت سرویسهای گوگلمپس و گوگل ترنسلیت برداشته شده اما سایر سرویسها همچنان از دسترس خارج هستنند و کاربران و کسبوکارها را با مشکل مواجه میکنند. روند فیلترینگ تا هفته گذشته نیز همچنان ادامه داشت؛ دهم آبان گوگل دیسکاور بهعنوان آخرین قربانی به دام فیلترینگ افتاد. در چنین وضعیتی بدیهی است که برقراری ارتباطات تجاری به درِ بسته فیلترینگ میخورد. آمارهای منتشرشده از کاهش تولید و فروش و همچنین، کاهش مبادلات تجاری با سایر کشورها نیز نشان میدهد ادامه یافتن فیلترینگ و اختلال در این روزها ضربه بزرگ به اقتصاد کشور وارد میکند. باید در نامگذاری اینترنت تجدید نظر کنیم مرور تایملاین اتفاقات رخداده برای اینترنت کشور حاکی از آن است که هرچند در حدود دو ماه اخیر قطعی سراسری اینترنت برای روزهای متوالی در کشور رخ نداده است اما اعمال محدودیتهای گسترده در بخشهای مختلف و با روشهای گوناگون این دوران را به تاریکترین دوران برای اینترنت کشور تبدیل کرده است. هرچند قطعی کامل و ناگهانی در اینترنت به وجود نیامده است، اما بسیاری از بندهای طرح صیانت برای آنچه «ساماندهی فضای مجازی» خوانده میشود بهصورت تدریجی اجرا شده و اکثر برنامههایی که برای کاهش پهنای باند و بستن پلتفرمهای خارجی که مخل امنیت کشور خوانده میشدند نرمنرمک محقق شده است. تلاشی که سالها برای اجرای طرح اینترنت ملی انجام گرفته است، حالا بیش از هر زمان دیگری به ثمر نشسته است. درحالیکه اینترنت جهانی به دورترین نقطه از دسترس کاربران ایرانی رسیده، اینترانت یا همان شبکه داخلی تحقق پیدا کرده است. هرچند بنا به اظهارات سخنگوی دولت «اینترنت فیلتر نشده، تنها دو پلتفرم فیلتر هستند» اما تجربه کاربران از وضع دیگری حکایت دارد: در حال حاضر، مهمترین و پرکاربرترین پلتفرمهای بینالمللی مثل تلگرام، اینستاگرام، فیسبوک، توییتر، واتساپ، یوتیوب، گوگل پلی استور و سایر سرویسهای گوگل و... زیر تیغ تیز فیلترینگ قرار دارند و کاهش پهنای باند رمقی برای اتصال به پلتفرمهای باقیمانده باقی نگذاشته و حتی دسترسی به سرویسها و سکوهای داخلی هم با سرعت کم و کیفیت نامطلوب میسر است. در چنین شرایطی چطور میتوان از پدیدهای به نام اینترنت، که معنا و مفهومی جز اتصال به یک شبکه جهانی ندارد، حرف زد؟