printlogo


متوسط اندازه هر مزرعه در ایران برابر با 4.9 هکتار؛
مزارع ایران 97 درصد کوچکتر از مزارع آمریکا
مزارع ایران 97 درصد کوچکتر از مزارع آمریکا
کد خبر: 6169
مرکز پژوهش‌‎های مجلس، متوسط اندازه هر مزرعه در ایران را در سال 2020 برابر با 4.9 اعلام کرده است. این درحالی که این رقم در آمریکا 180 هکتار است. به تعبیر دیگر مزارع ایران به طور متوسط 97.2 درصد کوچکتر از مزارع آمریکا است...
درایران حدود 4 دهه است که یکپارچه‌سازی اراضی در دستور سیاستگذاران است تا مانع از پراکندگی مزارع کشاورزی و یا به حداقل رساندن تعداد قطعات آن باشد. اما این سیاست به دلیل مشکلات اجتماعی، اقتصادی و فنی و عدم‌جامع‌نگری، برنامه‌های یکپارچه‌سازی به نتیجه نرسید.
برهمین اساس امروز مشکل خردی و پراکندگی اراضی کشاورزی، به یک چالش بزرگ درکشور تبدیل شده است که باید چاره‌ای برای آن اندیشید. درغیر این صورت به باور کارشناسان مرکز پژوهش‌های مجلس اثرات منفی اجتماعی، اقتصادی و محیط زیستی آن از جمله مهاجرت، بیکاری، خالی از سکنه شدن روستاها، ناامنی غذایی، تغییر کاربری اراضی کشاورزی تشدید خواهد شد.
در مجموع خرد شدن اراضی و کاهش اندازه مزارع ، یک مشکل اساسی و ساختاری است که به کاهش بهره وری و رقابت‌پذیری در اقتصاد جهانی منجر می‌شود. تولید کشاورزی در مقیاس کوچک درمزارع معیشتی و نیمه معیشتی منجر می‌شود، مزارع دسترسی ضعیفی به بازارها داشته باشند. به باور بسیاری از کارشناسان  خرد شدن  اراضی یکی از اصلی‌ترین دلایل مهاجرت افراد از مناطق روستایی بوده و در چندین کشور دلیل اصلی رها شدن زمین‌های قابل کشت به شمار می رود.
طبق داده‌های موجود اولین قانون یکپارچه سازی اراضی جهان در اواسط قرن هجدهم تدوین شد. به طور خاص سوئد قانون یکپارچه‌سازی اراضی را در سال 1749 منتشر کرد و اولین پروژ یکپارچه سازی در سال 1757 با پوشش بیشتر زمین های کشاورزی آغاز شد. پس آن تا سال 1969 طبق داده‌های موجود 8 کشور به قانون یکگارچه سازی اراضی پیوستند. البته پس از جنگ جهانی دوم موضوع اصلاحات اراضی در بسیاری از کشورهای جهان مورد توجه قرار گرفت. البته محققان مرکز پژوهشهای مجلس معتقدند این رویکرد کلان به شیوه های مختلف اجرا شد و به همین دلیل نتایج ضد و نقیضی به دست آمده است.
درنتیجه مالکیت زمین‌های کشاورزی تقریبا در همه کشورهایی که اصلاحات اراضی را انجام داده‌اند به میزان متوسط یا زیاد تقسیم شده است. بنابراین خردی و پراکندگی اراضی کشاروزی نه پدیده جدید است و نه خاص کشور ایران، بلکه در نظام زمین داری بیشتر کشورهای آسیایی ، اروپایی، آفریقایی و آمریکایی به نسبت‌های گوناگون وجود دارد.
گفته می‌شود، نتیجه اصلاحات ارضی و خصوصی‌سازی زمین در بسیاری از کشورها در اروپا و آسیای مرکزی تقسیم بیش  از حد زمین و اندازه کوچک مزارع بوده است ودولت‌های سراسر منطقه ضرورت رسیدگی به این مشکل ساختاری را تشخصیص داده‌اند. این امر منجر به معرفی ابزارهای مدیریت زمین مانند یکپارچه سازی اراضی و بانکداری زمین شده است. تجارب بسیاری از کشورها نشان می‌دهد که تهیه یک برنامه ملی عملیاتی برای یکپارچه سازی اراضی معمولا یک فرایند طولانی مدت است و حتی با وجود حمایت‌های سیاسی قوی نیز تجربیات نشان می‌دهد که آماده سازی برای یک برنامه عملیاتی ملی یکپارچه‌سازی زمین نیاز دارد و همچنین علاوه بر لزوم به کارگیری طرح‌های پایلوت یکپارچه‌سازی اراضی اغلب کمک‌های فنی گسترده بین المللی مانند کمک‌های FAO  مورد نیاز است.
گفته می‌شود، از دهه 1980 یکپارچه‌سازی زمین به تدریج در بیشتر کشورها اهدافی مانند بازسازی طبیعت، محیط زیست، حفاظت ازمنابع آبی و زیرساخت‌ها را نیز در برداشته است. درواقع‌های یکپارچه سازی اراضی، در راستای حمایت از پروژه‌های توسعه روستایی جامع و یکپارچه، طراحی و اجرا شده‌اند.
داده‌های موجود نشان می‌دهد، درایران  متوسط اندازه هر مزرعه 4.9 هکتار است. این درحالی که  این رقم در آلمان 63.2 هکتار، هلند 41.4 هکتار ، فرانسه 69 هکتار و آمریکا 180 هکتار است.
متوسط اندازه مزرعه در ایران و کشورهای منتخب:



طبق تعریف بانک جهانی، زمین کشاورز "Land Agricultural" به سهمی از زمین‌های زراعی، زیر کشت‌های دائمی و مراتع دائمی اطلاق می‌شود.
لینک مطلب: http://eghtesadkerman.ir/News/item/6169