printlogo


چرا در بازارهای مالی گول می‌خوریم؟
رویای درخت پول
رویای درخت پول
کد خبر: 7490
حتی اگر درخت پول هم وجود داشت، افرادی بودند که بذر را در جای اشتباه بکارند، نهال اشتباه بخرند، زمین را دیربه‌دیر آبیاری کنند و در نهایت از آنهایی که بخل و غرض‌ورزی دارند، ساده‌انگارانه مشاوره بگیرند. این افراد، فریب‌خوردگان بازار سرمایه هستند...
حتی اگر درخت پول هم وجود داشت، افرادی بودند که بذر را در جای اشتباه بکارند، نهال اشتباه بخرند، زمین را دیربه‌دیر آبیاری کنند و در نهایت از آنهایی که بخل و غرض‌ورزی دارند، ساده‌انگارانه مشاوره بگیرند. این افراد، فریب‌خوردگان بازار سرمایه هستند.
بازارهای مالی، سیستم‌های پیچیده‌ای از خرید و فروش ابزارهای مالی مانند سهام، اوراق قرضه، ارز و کالا هستند اما بن‌مایه همه فعالیت‌هایی که در این عرصه انجام می‌گیرد، سودآوری است. هدف سرمایه‌گذاران و معامله‌گران در این بازارها، کسب سود از طریق خرید در قیمت پایین، فروش در قیمت بالا و همچنین حداکثر استفاده از نوسانات قیمت در بازار است. بنابراین، دستیابی به سود، هدف نهایی سرمایه‌گذاران و معامله‌گران در بازارهای مالی است. اما «فریب خوردن» در بازارهای مالی، حکایت دیگری دارد. «گول خوردن» در بازارهای مالی به این معنی است که سرمایه‌گذاران و معامله‌گران گمراه شده یا فریب خورده‌اند تا تصمیمی بگیرید که به نفع‌شان نیست. رالف والدو امرسون که در سال‌های 1803 تا 1882 می‌زیست و لقب «بااستعدادترین آمریکایی‌ها» را از فردریش نیچه دریافت کرده بود، یک تعبیر فوق‌العاده از فریب خوردن در بازارهای مالی دارد. او می‌گوید: «من زحمات بسیاری کشیده‌ام تا پول زیادی به دست آورم؛ نمی‌خواهم این پول را در خانه نگه دارم؛ بنابراین، سهام می‌خرم تا پول خود را از دسترس سارقان دور کنم؛ اما اکنون به این نتیجه رسیده‌ام که با خرید سهام، پول خود را به دست سارقان دیگری می‌سپارم که عاقل‌تر شده‌اند و منتظر اشتباه من هستند تا سود بیشتری برای خود رقم بزنند.» این تعبیر امرسون، نشان از واکنش‌های مردم پس از گول خوردن در بازارهای مالی دارد. هنگامی که مردم در بازارهای مالی فریب می‌خورند و سرمایه خود را از دست می‌دهند، ممکن است طیفی از واکنش‌ها مانند عصبانیت، ناامیدی، ناباوری و غم از خود نشان دهند. اما عصبانیت، طیف غالب واکنش‌های معامله‌گران فریب‌خورده است. احساس «عصبانیت پس از فریب‌ خوردن» از آنجا ناشی می‌شود که معامله‌گران تصور می‌کنند در حق‌شان ظلم شده است. آنها همچنین ممکن است احساس ناامیدی کنند زیرا تصور می‌کنند کنترل بر امور مالی خود را از دست داده‌اند. علاوه بر این، معامله‌گران پس از فریب خوردن، احساس ناباوری می‌کنند زیرا هیچ‌گاه انتظار نداشته‌اند پول خود را از دست بدهند؛ و در نهایت، فریب‌خوردگان احساس غم و اندوه می‌کنند زیرا مقدار قابل توجهی از پول را که برای به دست آوردن آن زحمت کشیده‌اند از دست داده‌اند.
چرا گول می‌خوریم؟
بخش زیادی از گول خوردن در بازارهای مالی، به عملکرد معامله‌گران بازمی‌گردد. گول خوردن از اشتباه ناشی می‌شود و این اشتباهات، از جانب افراد انجام می‌شود. اشتباه در سرمایه‌گذاری، فریب خوردن از خبرهای داغ بازار، خریدهای احساسی و افتادن در دام کلاهبرداران، فقط بخشی از رخدادهایی هستند که نتایج هولناک آنها می‌تواند عرق سرد را روی پیشانی فعالان بازار سرمایه سرازیر کند. سازمان تنظیم مقررات صنعت مالی (FINRA) برخی از رایج‌ترین دلایل فریب خوردن افراد در بازارهای سرمایه را فهرست کرده است که از مهم‌ترین آنها می‌توان به توصیه‌های نامناسب مشاوران و آشنایان، گزارش‌های غیرواقعی شرکت‌ها، تجارت غیرمجاز، تقلب و عدم نظارت اشاره کرد. همچنین طبق مقاله‌ای که در SSRN منتشر شده، خودفریبی، زیربنای جنبه‌های مختلف سرمایه‌گذاران و قیمت‌ها در بازارهای سرمایه است. این مقاله به بررسی پیامدهای خودفریبی برای اعتماد بیش از حد سرمایه‌گذاران می‌پردازد و به این موضوع اشاره می‌کند که شرکت‌ها و موسسات مالی چگونه از اعتماد بیش از حد سرمایه‌گذاران به شیوه‌ای غارتگرانه استفاده می‌کنند. از سوی دیگر، موسسه Researchgate نیز در پژوهشی به این نتیجه رسیده است که حذف عمدی اطلاعات از تجزیه و تحلیل و دست‌کم گرفتن شواهد مختلف، اغلب به تصمیمات اشتباه مالی منجر می‌شود. از این‌رو، سوگیری و خودفریبی هم در فهرست عوامل گول خوردن در بازارهای سرمایه، مهر تایید خورده است. گزارش دیگری هم که دفتر ملی تحقیقات اقتصادی آمریکا انجام داد، نشان داد افرادی که بیش از حد به توانایی‌های خود اعتماد دارند، بیشتر در بازارهای مالی فریب می‌خورند. گزارش دیگری از همین دفتر نشان داد افرادی که بیش از حد به توانایی‌های خود اعتماد دارند، بیشتر در بازارهای مالی فریب می‌خورند. چند موسسه تحقیقاتی آمریکایی هم در یک فعالیت مشترک، 26 روش را فهرست‌بندی کرده‌اند که طی 200 سال گذشته، مردم را در بازارهای مالی فریب داده‌اند. در مجموع، اکنون دیگر پذیرفته شده است که معامله‌گران بازار سرمایه به پنج دلیل اصلی فریب می‌خورند: معامله احساسی، فقدان دانش و آگاهی، اطلاعات نادرست، دستکاری آمار و پیچیدگی‌های بازار.
احساسی خرید کنید؛ منطقی گول بخورید!
دخالت دادن احساسات در معامله‌گری، تاثیر تعیین‌کننده‌ای بر تصمیمات سرمایه‌گذاری فردی و در نتیجه تحولات بازار دارد. رفتار جمعی که در بسیاری از بازارها غالب است، حباب‌های سفته‌بازی را ایجاد می‌کند زیرا سرمایه‌گذاران در تلاش برای کاهش عدم اطمینان و فائق آمدن بر پیچیدگی حاکم بر بازارها، اعتماد را چاشنی فعالیت‌های خود می‌کنند. بر اساس گزارشی که Cowry Consulting منتشر کرده، احساساتی مانند ترس، سابقه از دست دادن سرمایه و طمع، نقش زیادی در انتخاب گزینه‌های سرمایه‌گذاری دارد. بررسی رفتارهای مالی در این زمینه، نشانگر همه مولفه‌هایی است که سبب می‌شود مردم با تکیه بر احساسات خود، در بازارهای مالی فریب بخورند: در حالی که معامله‌گران ممکن است هدف «خرید در قیمت پایین و فروش در قیمت بالا» را در ذهن داشته باشند، احساسات ممکن است آنها را به سمت مخالف هدایت کند. بازار سهام هم می‌تواند نوسان داشته باشد و زمانی که رکود، بازار را فرامی‌گیرد، احساس ضرر می‌تواند بر تصمیمات منطقی معاملات تاثیر منفی بگذارد. برای معامله‌گران دشوار است حتی زمانی که بر تاثیر منفی آن بر پورتفوی خود یقین دارند، احساسات خود را مدیریت کنند. سرمایه‌گذاران، تابع تداعی‌های عاطفی خود هستند که تصمیمات آنها را شکل می‌دهد. معامله‌گران به همان اندازه که با تکیه بر احساسات، در بازارهای سرمایه فریب می‌خورند، با تکیه بر دانش و آگاهی، معامله‌های بهتر و سرمایه‌گذاری‌های مطلوب‌تری انجام می‌دهند. فقدان دانش و آگاهی می‌تواند تاثیر بسزایی در فریب مردم در بازار سرمایه داشته باشد. فریب و دستکاری در بازار سرمایه زیان مالی قابل توجهی را برای افراد به همراه خواهد داشت. یک مطالعه انجام‌شده از سوی دفتر ملی تحقیقات اقتصادی (NBER) نشان داد که سواد مالی ارتباط مثبتی با تصمیمات سرمایه‌گذاری و تنوع پورتفوی سرمایه‌گذاران دارد. بر این اساس، افراد با سطح سواد مالی بالاتر کمتر در بازارهای مالی فریب می‌خورند. این مطالعه به این نتیجه رسید که افزایش سواد مالی می‌تواند به افراد کمک کند تا تصمیمات سرمایه‌گذاری بهتری بگیرند و کمتر گول بخورند. مطالعه دیگری که صندوق حمایت از سرمایه‌گذاران انجام داد نشان داد آمریکایی‌های مسن‌تر به ویژه در برابر کلاهبرداری‌های مالی آسیب‌پذیر هستند. این افراد، بیشتر قربانی کلاهبرداری‌های مالی می‌شوند زیرا دانش و آگاهی کافی در مورد محصولات و خدمات مالی ندارند. در چنین شرایطی، این توصیه مطرح می‌شود که افراد مسن‌تر باید آموزش و منابع بیشتری در مورد سواد مالی دریافت کنند تا به آنها در جلوگیری از فریب کمک کند. کمیسیون بورس و اوراق بهادار (SEC) نیز تحقیقاتی در مورد تاثیر کمبود دانش و آگاهی بر فریب خوردن مردم در بازارهای مالی انجام داده است. SEC دریافت که بسیاری از سرمایه‌گذاران، خطرات مرتبط با محصولات و خدمات مالی مختلف را درک نمی‌کنند و توصیه کرد سرمایه‌گذاران آموزش و منابع بیشتری در مورد سواد مالی دریافت کنند تا به آنها در تصمیم‌گیری آگاهانه کمک کند. سازمان‌های غیرانتفاعی، مانند سازمان تنظیم مقررات صنعت مالی (FINRA) نیز تحقیقاتی را در مورد تاثیر کمبود دانش و آگاهی بر فریب خوردن مردم در بازارهای مالی انجام داده‌اند. FINRA دریافت که بسیاری از سرمایه‌گذاران هزینه‌های مرتبط با محصولات و خدمات مالی مختلف را درک نمی‌کنند. این سازمان توصیه کرد سرمایه‌گذاران آموزش و منابع بیشتری در مورد سواد مالی دریافت کنند تا به آنها کمک کند هزینه‌های مرتبط با محصولات و خدمات مالی را درک کنند.
دستکاری در بازار؛ دزدی در روز روشن
دستکاری در بازار و انتشار اخبار نادرست از وضعیت شرکت‌ها و بازارها نیز از دیگر دلایلی است که سبب گول خوردن مردم در بازارهای مالی می‌شود. دستکاری بازار شامل اقدامات عمدی افراد، گروه‌ها، شرکت‌ها و سازمان‌ها برای تحریف عرضه و تقاضای طبیعی بازار است. این اقدامات می‌تواند شامل انتشار اخبار نادرست یا شایعات برای دستکاری قیمت سهام، تورم یا کاهش مصنوعی قیمت و عملکرد شرکت در معاملات داخلی باشد. هدف از دستکاری بازار، کسب سود به نفع گروه خاص و به زیان سایر سرمایه‌گذاران بازار است. کمیسیون بورس و اوراق بهادار (SEC) در پژوهشی به این نتیجه رسید که دستکاری بازار یک مشکل مهم در بازارهای مالی است که می‌تواند به سرمایه‌گذاران آسیب برساند، عرضه و تقاضای طبیعی بازار را مخدوش کند و اعتماد عمومی به بازارهای مالی را به کمترین سطح خود برساند. سازمان تنظیم مقررات صنعت مالی (FINRA) نیز به این نتیجه رسید که استفاده از رسانه‌های اجتماعی برای انتشار اخبار نادرست و دستکاری در بازارهای مالی افزایش یافته است. در واقع، پلت‌فرم‌هایی مانند توئیتر، فیس‌بوک و اینستاگرام از سوی افراد و گروه‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرند تا شایعات و اخبار نادرست را در مورد شرکت‌ها منتشر کنند و در نهایت تغییرات سهام را رقم بزنند. محققان این سازمان توصیه کرده‌اند که سرمایه‌گذاران، ناظران بازار و همچنین صاحبان سرمایه، مراقب اخبار نادرست منتشرشده در رسانه‌های اجتماعی باشند و قبل از تصمیم‌گیری برای سرمایه‌گذاری، اقداماتی را برای تایید اطلاعات انجام دهند. این موضوع به اندازه‌ای حساس است که پای اف‌بی‌آی هم به بازارهای مالی باز شده است. اداره تحقیقات فدرال در تحقیقات خود که با هدف «بررسی دستکاری بازار و انتشار اخبار نادرست» انجام داده، نتیجه گرفت که دستکاری بازار یک مشکل رو به رشد در بازارهای مالی است و افراد و گروه‌ها از تاکتیک‌های پیچیده برای دستکاری قیمت سهام استفاده می‌کنند. اف‌بی‌آی توصیه کرد سرمایه‌گذاران باید در مورد فرصت‌های سرمایه‌گذاری که بیش از حد خوب به نظر می‌رسند محتاط باشند و هرگونه فعالیت مشکوک را به سازمان‌های مجری قانون گزارش دهند.
استراتژی‌های جلوگیری از فریب
55بازارهای مالی پیچیده و پویا هستند و طیف وسیعی از ابزارهای مالی و فرصت‌های سرمایه‌گذاری را در دسترس قرار می‌دهند. در عین حال، پرنوسان و غیرقابل پیش‌بینی بودن این بازارها، تصمیم‌گیری آگاهانه و حرکت در مسیر سرمایه‌گذاری و معامله‌گری را برای سرمایه‌گذاران دشوار می‌کند. بر همین مبنا، برای جلوگیری از فریب خوردن در بازارهای مالی، استراتژی‌های کلیدی بسیاری تعریف شده که سرمایه‌گذاران باید از آنها استفاده کنند. در نخستین استراتژی، سرمایه‌گذاران باید قبل از تصمیم‌گیری در مورد سرمایه‌گذاری، تحقیق و تجزیه و تحلیل کامل انجام دهند. این تجزیه و تحلیل شامل جمع‌آوری اطلاعات در مورد ابزارها یا دارایی‌های مالی مورد نظر و همچنین شرایط اقتصادی و بازار گسترده‌تر است که بر عملکرد آنها تاثیر می‌گذارد. ابزارها و منابع مختلفی برای انجام این تحقیق در اختیار سرمایه‌گذاران قرار دارد که از آن جمله می‌توان به رسانه‌های تخصصی اقتصادی، تحلیلگران داده‌های بازار و شرکت‌های تحقیقاتی سرمایه‌گذاری اشاره کرد. از جمله جنبه‌های کلیدی این استراتژی، درک ریسک‌های مرتبط با انواع مختلف سرمایه‌گذاری است. برای مثال، سهام ممکن است پتانسیل بازدهی بالایی را ارائه دهد، اما نسبت به سرمایه‌گذاری‌های محافظه‌کارانه مانند اوراق قرضه یا پول نقد، ریسک بالاتری نیز دارد. همچنین، سرمایه‌گذاری‌های جایگزین مانند املاک و مستغلات یا کالاها ممکن است مزایای متنوعی را ارائه دهند، اما خطرات و چالش‌های منحصربه‌فرد خود را نیز به همراه دارند. یکی دیگر از عوامل مهمی که هنگام تحقیق در مورد سرمایه‌گذاری باید در نظر گرفته شود، سابقه شرکت‌ها یا صندوق‌هایی است که به نوعی در سرمایه‌گذاری و معامله‌گری دخیل هستند. تجزیه و تحلیل صورت‌های مالی، ارزیابی تیم‌های مدیریتی و استراتژی‌های سرمایه‌گذاری و ارزیابی عملکرد گذشته مولفه‌های مهمی هستند که باید در این تحلیل‌ها مدنظر قرار گیرند. البته، بدیهی است که عملکرد گذشته، نتایج آتی را تضمین نمی‌کند، اما می‌تواند بینش ارزشمندی در مورد ریسک‌ها و پاداش‌های بالقوه سرمایه‌گذاری ارائه دهد. استراتژی دیگری که برای جلوگیری از فریب در بازارهای مالی به کار گرفته می‌شود، بررسی راه‌هایی است که کلاهبرداران استفاده می‌کنند. معامله‌گران علاوه بر انجام تحقیقات کامل، باید مراقب کلاهبرداری‌های احتمالی یا فعالیت‌های متقلبانه در بازارهای مالی نیز باشند. این اقدامات مراقبتی می‌تواند شامل به‌روز ماندن در مورد پیشرفت‌های نظارتی و اقدامات اجرایی، و همچنین آگاهی از وعده‌های رایج مانند وعده‌های بازگشت تضمین‌شده یا تاکتیک‌های فروش در قیمت بالا باشد. از سوی دیگر، یکی از راه‌های کلیدی برای محافظت در برابر تقلب و فریب در بازارهای مالی، همکاری با مشاوران یا کارگزاران مالی معتبر است. این متخصصان می‌توانند راهنمایی‌های ارزشمندی به افراد برای سرمایه‌گذاری در دنیای پیچیده سرمایه‌گذاری ارائه دهند و به آنان کمک کنند از دام‌ها و کلاهبرداری‌های رایج جلوگیری کنند. با این حال، مهم است که قبل از همکاری با مشاوران یا کارگزاران، کاملاً بررسی و اطمینان حاصل شود که آنها صلاحیت‌ها و تجربه لازم برای ارائه مشاوره سرمایه‌گذاری صحیح را دارند یا خیر؟ تنوع‌بخشی، استراتژی مهم دیگر برای جلوگیری از فریب در بازارهای مالی است. با توزیع سرمایه‌گذاری‌ها در انواع مختلف طبقات و بخش‌های دارایی، سرمایه‌گذاران می‌توانند در بخش‌های مختلف بازار حضور داشته باشند. این رویکرد می‌تواند به کاهش ریسک و محافظت در برابر ضرر در صورت رکود بازار یا رویداد غیرمنتظره کمک کند. در نهایت، برای معامله‌گران مهم است که هنگام سرمایه‌گذاری در بازارهای مالی چشم‌انداز بلندمدت خود را حفظ کنند. در حالی که نوسانات کوتاه‌مدت می‌تواند ناامیدکننده یا خوشحال‌کننده باشد، اما مهم است که سرمایه‌گذاران به یاد داشته باشند سرمایه‌گذاری همانند «مسابقه دو ماراتن» است، نه «مسابقه دو سرعت». بنابراین، با تمرکز بر اهداف بلندمدت و حفظ استراتژی سرمایه‌گذاری منظم، سرمایه‌گذاران می‌توانند تحت تاثیر حرکات کوتاه‌مدت بازار یا تبلیغات قرار نگیرند.
منبع:تجارت فردا/ سعید ابوالقاسمی
لینک مطلب: http://eghtesadkerman.ir/News/item/7490