«پتشاپ» یکی از بازارهای مهمی است که در سالهای گذشته رونق زیادی در ایران پیدا کرده و گردش مالی قابل توجهی دارد. این در حالی است که نظام حکمرانی، داشتن حیوانات خانگی را به هیچ عنوان تشویق نمیکند و هیچ علاقهای نیز به ترویج این فرهنگ ندارد...
بازارهای زیادی به دور از علایق و منویات ساختار سیاسی در کشور شکل گرفته که برخی از آنها با وجود بیعلاقگی دولتها، فعالیت میکنند و رونق زیادی هم دارند اما برخی به خاطر ممنوعیتهای قانونی به زیرزمین هدایت شدهاند. «پتشاپ» یکی از بازارهای مهمی است که در سالهای گذشته رونق زیادی پیدا کرده و گردش مالی قابل توجهی دارد. این در حالی است که نظام حکمرانی، داشتن حیوانات خانگی را به هیچ عنوان تشویق نمیکند و هیچ علاقهای نیز به ترویج این فرهنگ ندارد.
اما داستان علاقه به نگهداری از حیوانات خانگی داستان امروز و دیروز نیست. اگر بخواهیم این داستان را از ابتدا تعریف کنیم به دوره شکار و گردآوری خوراک میرسیم اما برای اینکه زیاد از بحث دور نشویم تا زندگی روستایی پیش میآییم. شیوه زندگی در روستاها امکان ارتباط تنگاتنگ و دوطرفه با حیوانات را بدون اینکه تقبیح یا منع شود یا به چالش بدل شود ممکن کرده است. اگرچه بخش بسیار زیادی از این رابطه تنها به نفع انسان به عنوان اشرف مخلوقات است اما بخش دیگری از این رابطه نیز کمی مسالمتآمیزتر است. برای مثال سگ که اتفاقاً امروز یکی از چالشبرانگیزترین حیوانات خانگی در ایران است در زیست روستایی رابطه دوطرفه خوبی با انسانها دارد، از گله، باغ و... مراقبت میکند و در ازای آن غذا و جای خواب میگیرد. رابطه با مرغ و خروسها نیز در زندگی روستایی به همین نحو است. در این میان البته گربه از آنجا که به ارتباط دوطرفه عادت ندارد در طول تاریخ بدون اینکه خدمت خاصی ارائه دهد همواره مورد توجه و علاقه انسانها در ساختارهای گوناگون زندگی بشری بوده است.
کمی جلوتر میآییم و به زندگی شهری میرسیم. ماهی قرمز به عنوان یکی از نمادهای پرطرفدار سفره هفتسین جزو حیوانات مورد علاقه ایرانیان است که شهر و روستا هم نمیشناسد. در کنار آن نگهداری از انواع ماهیان زینتی و سایر آبزیان نیز بسیار پررونق است و اگر تشویق نشود اما تقبیحی نیز برای آن در کار نیست. علاوه بر این انواع پرندگان نیز از دیرباز در زندگی شهرنشینان ایرانی از جایگاه ویژهای برخوردار بودهاند. برای مثال کبوترها همواره حیوانات خانگی محبوبی محسوب میشدند و این محبوبیت آنچنان عمیق است که «کفتربازی» به صورت مجزا اقتصاد، ادبیات و فرهنگ خاص خود را دارد.
بنابراین موضوع علاقه به حیوانات خانگی و نگهداری از آنها در ایران موضوع جدیدی نیست و نمیتوان داستان را صرفاً به غربگرایی نسبت داد. انسان جزئی از طبیعت است و طبیعی است که برای حفظ ارتباط دیرینه خود با طبیعت تلاش کند. در حال حاضر فقط تغییر سبک زندگی از زیستن در چادرهای عشایری، خانههای بزرگ روستایی و دامان طبیعت به زندگی در آپارتمانهای متراکم شهری آن هم بدون حداقل فضای استاندارد برای گردش و تفریح و انبساط خاطر از طرفی نگهداری از حیوانات را به چالش مهمی تبدیل کرده و در مقابل انسانها را برای حفظ آخرین رشتههای ارتباطی خود با طبیعت حریصتر و گاه بیملاحظهتر کرده است. با پذیرش اجتنابناپذیری این رابطه باید پذیرفت که هر کجا موجود زندهای هست پیرامون آن اقتصاد نیز شکل میگیرد. تا انسانها به حیوانات به هر دلیلی علاقه دارند بنابراین افرادی آنها را پرورش میدهند، عدهای برای مراقبتهای پزشکی از آنها تحصیل میکنند، عدهای غذا، لباس، اسباببازی و... را مخصوص حیوانات تولید میکنند، مربیان زیادی برای آموزش حیوانات متخصص میشوند و... و نادیده گرفتن چنین بازاری از سوی حکومت تنها موضوع را پیچیده میکند. تجربه ثابت کرده که اگر حکومتی بازاری را به رسمیت نشناسد آن بازار از بین نمیرود و فقط به بسترهای ناامن و نامناسبی سوق پیدا میکند. در ایران نیز حکومت با به رسمیت نشناختن این رابطه و طبیعتاً اقتصادی که پیرامون آن شکل گرفته باعث شده تا مانند بسیاری دیگر از مسائل صورت مساله در ظاهر حذف شود و بخش زیادی از آن به زیر پوست جامعه که حقایق در آن صورت واضحتری دارد سر بخورد. این اتفاق نهتنها میزان علاقه به نگهداری از انواع حیوانات را کنترل نکرده یا کاهش نداده بلکه به آن شدت نیز بخشیده است و باعث شده تا پرورش حیوانات نیز به روشهای نامطلوبی انجام شود، تولیدات غذا و دارو و... از کیفیت لازم برخوردار نباشد و در انتها این اقتصادی است که ناگزیر رشد میکند و تنها حقوق حیوانات بیش از پیش پایمال میشود.
اگرچه به سبب غیرقانونی بودن نگهداری از حیوانات خانگی آماری نیز از تعداد آنها یا میزان گردش مالی این صنعت در ایران در دست نیست اما ما در این گزارش سعی میکنیم آمارهای غیررسمی از علاقه ایرانیان به حیوانات خانگی را بررسی کنیم. ریشههای اجتماعی تشدید علاقه افراد به داشتن حیوان خانگی را واکاوی کنیم. ببینیم که ایرانیان بیشتر به نگهداری از کدام حیوانات علاقه دارند و گردش مالی این صنعت را در ایران و جهان بررسی کنیم. همچنین تلاش داریم با نگاهی به تجارت سیاه قاچاق حیات وحش دریابیم که برخی از افراد به چه قیمتی تلاش دارند حیات وحش را به آغوش بکشند! این مقاله با مشورت و کمک سپهر سلیمی و علی کشمیری دو فعال حقوق حیوانات و همچنین بررسی گزارشهای جهانی به روایت بلومبرگ نگاشته شده است.
عشق ممنوعه
واژه «حیوانات خانگی» در قدم اول ممکن است ذهن را به سمت حیواناتی مانند سگ و گربه آن هم در فضای مدرن زندگی شهری محدود کند اما نباید فراموش کرد که هم حیوانات خانگی دایره وسیعی از حیوانات اهلی را شامل میشود و هم تاریخ همزیستی همه انسانها از جمله ایرانیها با حیوانات به زمانی بسیار دورتر از زندگی آپارتمانی و شهری برمیگردد، به همین دلیل از این حیوانات به عنوان حیوانات همدم نیز نام برده میشود. حیوانات خانگی شامل طیف بزرگی از حیواناتی که از طبیعت گرفته نشده باشند، قابلیت همزیستی با انسان را داشته باشند و حضورشان در کنار انسان باعث ایجاد مشکل برای حیوان و انسان نشود، میشود. بنابراین حیوان خانگی در واقع به طیف وسیعی اشاره دارد که از انواع ماهیها مانند قرمز، زینتی و... تا انواع جوندگان اعم از خرگوش، خوکچه هندی و...، پرندگان اعم از کبوتر و طوطی و مرغ و خروس و... و پستانداران پرطرفدارتری مانند سگ و گربه را شامل میشود. البته باید توجه داشت که نگهداری از حیوانات خانگی و همچنین این دستهبندی الزاماً مورد تایید حامیان حقوق حیوانات نیست چرا که بسیاری از حیوانات اهلی نمیتوانند در کنار انسان شرایط زیست مناسبی داشته باشند. در واقع متاسفانه این تعاریف با نگاه منفعتطلبانه انسانی انجام شده است و منافع حیوانات در درجه بعدی اهمیت قرار دارد. اما باید به این تعاریف به عنوان مفاهیم مصطلح تکیه کنیم.
در این میان زمانی که صحبت از مخالفت با نگهداری از حیوانات خانگی در سطح حاکمیت و برخی از افراد جامعه میشود موضوع بیشتر نگهداری از سگ و گربه و مخصوصاً سگ است. ریشه ارتباط ایرانیان با حیوانات خانگی در ابتدا به زندگیهای روستایی برمیگردد، فضای خانههای روستایی با حیاطهای بزرگ به افراد این امکان را میداد تا با حیوانات به راحتی در ارتباط باشند. همچنین ایرانیان از گذشتههای دور از سگ برای چوپانی و نگهبانی استفاده میکردند، گربه نیز همیشه در فرهنگ ایرانی، در نقاشیها و... حضور داشته و گربه پرشین نیز به عنوان یکی از معروفترین نژادهای گربه ریشهای ایرانی دارد. بنابراین ایرانیها و جامعه روستایی همواره با حیواناتی که در مجاورت آنها زندگی میکردند رابطه خوبی داشتند. بعد از آن حتی در خانههای حیاطدار شهری نیز رابطه با حیوانات حفظ شد. برای مثال ایرانیان از دیرباز به نگهداری از کبوتر علاقه زیادی داشتند و روزگاری پشتبامها محل بلامنازع زندگی کبوترانی بود که قیمت برخی از آنها نیز سر به فلک میکشید.
از آماری که نیست
متاسفانه مانند بسیاری از مسائل دیگر که آماری از آن منتشر نمیشود یا در دست نیست آمار دقیقی از تعداد حیوانات خانگی نگهداریشده از سوی ایرانیان نیز وجود ندارد. در این میان برخی از دامپزشکها تخمینهایی میزنند و اعداد میلیونی مطرح میکنند اما این آمارها هیچ یک سندیتی ندارد و نمیتوان به آن استناد کرد چرا که این موضوع در جایی ثبت نمیشود. اما میتوان گفت بین سگ و گربه تعداد ایرانیهایی که گربه دارند بیشتر است. این در حالی است که در نگاهی به آمارهای جهانی میبینیم که این موضوع برعکس است و تعداد کسانی که در سایر کشورهای دنیا سگ نگه میدارند بیشتر از کسانی است که از گربهها نگهداری میکنند. گفته میشود که در آمریکا در سال 2020 حدود 85 میلیون سگ و 60 میلیون گربه خانگی وجود داشته اما در مورد ایران آماری وجود ندارد.
در مورد گردش مالی صنعت حیوانات خانگی نیز متاسفانه باز آماری از ایران در دست نیست اما بر اساس گزارش اخیر مرکز اطلاعات بلومبرگ صنعت جهانی حیوانات خانگی در حال حاضر ارزشی بالغ بر 320 میلیارد دلار دارد و انتظار میرود تا سال 2030 ارزش این بازار به 500 میلیارد دلار برسد، که این رقم مسائلی از قبیل غذا، مراقبت، داروها، لوازم بهداشتی، اسباببازی، خدمات دامپزشکی، بیمه، حملونقل، آرایشگاه و تمامی خدمات مربوط به حیوانات را شامل میشود. در ایران آمار نیست چون علاوه بر اینکه این صنعت تقریباً یک صنعت زیرزمینی محسوب میشود مواردی نیز به دلیل قاچاق ثبت نمیشود. برای مثال بخش زیادی از غذای حیوانات مخصوصاً بعد از تحریم به صورت قاچاق وارد ایران میشود بنابراین جایی ثبت نمیشود. قبل از تحریمها تولیدکنندگان خارجی در ایران نمایندگی داشتند و واردات به صورت رسمی انجام میشد اما بعد از تحریمها محدودیتهایی به وجود آمد که باعث شد بخش بسیار زیادی از غذای حیوانات به صورت قاچاق وارد شود، مالیاتی گرفته نشود و طبیعتاً جایی هم ثبت نشود و آماری هم نیست. بخش دیگری از این صنعت موضوع گردش مالی خرید و فروش حیوانات است که باز هم آماری در ایران وجود ندارد. در مورد برخی از حیوانات مانند ماهیان تزیینی و ماهیان کوچک آمار هست اما در مورد سایر حیوانات مانند پرنده، سگ، گربه و... آماری وجود ندارد چرا که این بازار کاملاً زیرزمینی است.
رونق حیات حیوانی
اما چرا با وجود تمامی مخالفتها و مانعتراشیها با نگهداری بخشی از حیوانات خانگی، شمار ایرانیانی که حیوانات خانگی دارند بیشتر شده است. در پاسخ به این سوال به چند دلیل عمده میرسیم، اول از همه باید گفت روندی که امروز در کشور شاهد آن هستیم بخشی از یک روند جهانی است. در نگاهی به روند جهانی میبینیم که در دنیا نیز تعداد کسانی که از حیوانات خانگی نگهداری میکنند متاسفانه یا خوشبختانه در حال افزایش است. بنابراین با توجه به اینکه ما نیز در دهکده جهانی زندگی میکنیم بخشی از این افزایش اقبال نسبت به نگهداری از حیوانات خانگی میتواند متاثر از فرهنگ جهانی باشد. بخش دیگری از دلیل این موضوع احتمالاً به لجبازی با ساختار سیاسی برمیگردد. وقتی علیه نگهداری از سگ و گربه تبلیغات حکومتی و هجمههای رسانهای را شاهدیم عدهای علاقهمند و حتی تشویق میشوند که به دلیل لجبازی هم که شده از این حیوانات نگهداری کنند یا این منع باعث میشود که نگهداری از این حیوانات را نشانه تجدد بدانند. در ادامه دلایل افزایش اقبال به نگهداری از حیوانات خانگی، به موضوع چشم و همچشمی میرسیم. متاسفانه نگاه برخی از افراد به نگهداری از حیوانات به مثابه خرید یک وسیله برای خانه است. از طرفی به دلیل اینکه سختگیری خاصی برای به سرپرستی گرفتن یا خرید حیوانات وجود ندارد افراد صرفاً چون یکی از افراد فامیل یا آشنایان و دوستان آنها حیوانی دارند حیوانی میخرند. بدون اینکه برای نگهداری از آن آموزشی دیده یا اطلاعات کافی داشته باشند.
بخش دیگری از دلیل افزایش علاقه به نگهداری از حیوانات خانگی نیز موضوع خلأ عاطفی و زمانی است که برخی از افراد آن را با حیوانات خانگی پر میکنند. این موضوع به ایران محدود نمیشود و در همه جای دنیا به دلایل متعددی افراد برای جبران خلأهای عاطفی به نگهداری از حیوانات خانگی روی میآورند. اما یکی از دلایل خوشبینانه این موضوع نیز این است که خوشبختانه فرهنگ حیواندوستی بهطور نسبی بین مردم ایران افزایش پیدا کرده و توجه مردم به حیوانات جلب شده است. بخش دیگری از این اقبال نیز قطعاً تحت تاثیر فضای مجازی است. سوشالمدیا فضایی به وجود آورده که افراد بیشتری این حیوانات را میبینند و در معرض انواع محتواهای جذاب از حیوانات خانگی هستند. قرارگیری در معرض این محتواها و اطلاعات باعث میشود تا علاوه بر ایجاد و تشدید علاقه افراد گمان کنند اطلاعات و دانش کافی را برای نگهداری از این حیوانات دارند. اصولاً صنعت حیوانات خانگی صنعت در حال رشدی است و فعالان این صنعت قطعاً به منظور بازاریابی تبلیغات میکنند و همواره تلاش دارند افراد بیشتری را به سمت نگهداری از حیوانات خانگی سوق دهند. در این میان نباید فراموش کرد که رابطه بین انسان و حیوان در طول تاریخ وجود داشته و این یک کشش تاریخی است. با این تفاوت که در گذشته خانهها اکثراً بزرگ و حیاطدار بود و افراد دسترسی بیشتری به طبیعت و در نتیجه حیوانات داشتند اما در حال حاضر به واسطه آپارتماننشینی حیوان خانگی پل ارتباطی بین انسان و طبیعت را حفظ کرده و این نشانهای است از ارتباطی که در گذشته حتی پررنگتر و قویتر وجود داشته است.
حقوق پایمالشده و سود زیاد
اما موضوع نگهداری از حیوانات خانگی علاوه بر ابعاد اقتصادی و اجتماعی آن از بعد دیگری نیز قابل بررسی و حائزاهمیت است و آن مساله حقوق حیوانات است. واقعیت این است که حیوانات خانگی در ایران وضعیت به شدت بدی دارند که این موضوع نیز به دلایل متعددی برمیگردد. اول اینکه همانطور که مسائل اقتصادی باعث شده کیفیت زندگی شهروندان ایرانی تحت تاثیر قرار بگیرد و برای تغذیه و سلامت آنها مشکلات زیادی به وجود بیاید این مساله به شکل بسیار بزرگتر و عمیقتری روی کیفیت زندگی حیوانات خانگی نیز تاثیر گذاشته است. برای مثال در چند سال گذشته غذاهای حیوانات مخصوصاً سگ و گربه بعضاً تا 20 برابر گران شده و این روند افزایشی همچنان ادامه دارد چرا که این قیمتها تابع نرخ ارز است. در این میان محدودیتهای وارداتی نیز روی افزایش قیمت این غذاها تاثیر گذاشته است و این مساله بسیار مهمی است که کیفیت زندگی حیوانات را تحت تاثیر قرار میدهد، از طرفی غذاهای داخلی نیز کیفیت لازم را نداشته و متاسفانه در صورت استفاده گاهی میتوانند باعث بیماریهای مختلف و در نهایت مرگ حیوانات شوند. از طرفی خدمات دامپزشکی نیز در ایران بسیار گران شده و مردمی که ممکن است در مسائل زندگی روزمره خود مشکل داشته باشند در نهایت نمیتوانند به حیوانات خود غذای مناسبی دهند یا به وضعیت سلامت آنها رسیدگی کنند یا به دلیل درگیریهای کاری زیاد برای حیوانات خود وقت بگذارند. در این میان متاسفانه نگاه کالاگونهای که بیش از 90 درصد صاحبان حیوانات خانگی به آنها دارند باعث شده که وضعیت حیوانات خانگی بسیار بد و تاسفبار شود.
این مشکلات در حالی است که از طرف دیگر شاهد سهولت خرید و فروش حیوانات خانگی هستیم و این آسان بودن دسترسی باعث شده خیلی از افراد فکر کنند میتوانند از یک حیوان خانگی نگهداری کنند و بعد از مدتی به دلیل مشکلاتی که به آنها اشاره شد یا حیوان را رها میکنند یا نسبت به حفظ کیفیت زندگی او تلاشی نمیکنند. در این میان متاسفانه موضوع ممنوعیت نگهداری و تبلیغات منفی علیه نگهداری از این حیوانات باعث شده بازار زیرزمینی شکل بگیرد و به این وضعیت دامن زده است و بازندههای این وضعیت حیوانات خانگی و افراد ناآگاه هستند. عدم نظارت روی این بازار باعث شده تا علاوه بر اینکه پرورش و تجارت حیواناتی مانند سگ بسیار زیاد شود برای فروش این حیوانات نیز شرایط خاصی تعیین نشود.
در خیلی از کشورهای غربی که تعداد حیوانات خانگی و بهویژه سگها چند ده برابر ایران است ابداً به این صورت نیست که بتوان به راحتی حیوانات را خریداری کرد. در کشورهایی که روی این بازار و صنعت نظارت وجود دارد افراد برای خرید حیوان باید ویژگیهایی از جمله فضا و شرایط مورد نیاز را دارا باشند و اگر حیوانی نیازمند بازی است صاحب حیوان باید وقت کافی داشته باشد و... اما متاسفانه در ایران هر کس با هر شرایطی فقط در ازای پرداخت هزینه میتواند حیوان خانگی داشته باشد و مشخص نیست چه بلایی بر سر حیوان میآید. در این میان برخی از سگها که عظیمالجثه و ذاتاً خشن هستند و نگهداری از آنها نیازمند شرایط خاص است نیز به راحتی در فضای مجازی خرید و فروش و تکثیر میشوند. سالهاست حامیان حقوق حیوانات در این زمینه مطالبه نظارت بر این وضعیت را دارند. حتی با آزمون و خطا نیز باید تاکنون این نتیجه به دست میآمده؛ با جلوگیری از این موضوع و پاک کردن صورت مساله نهتنها دولت به خواسته خود میرسد بلکه حقوق حیوانات نیز پایمال میشود. این دست مخالفتها فقط بازار افراد سودجو را گرم میکند و به اقتصاد زیرزمینی دامن میزند.
حاشیه سود صنعت پرورش و فروش حیوانات خانگی در ایران بسیار زیاد است، البته که عددی رسمی وجود ندارد اما شاید بیش از هزار درصد از این صنعت سود است. متاسفانه در تمام دنیا هدف از پرورش و تکثیر بعضی از حیوانات تنها تولهکشی است و این حیوانات عموماً زندگی خوبی ندارند، حداقلهای پزشکی برای آنها رعایت میشود و خیلی از فرزندان آنها نیز با مشکلات ژنتیکی خرید و فروش میشوند و در این آشفتهبازار متاسفانه هیچ نظارتی روی بازار حیوانات خانگی نیست. در این میان سختگیریها و ممنوعیتهایی که دولت ایجاد کرده باعث شده تا این تجارت زیرپوستی انجام شود و در نتیجه نظارتی نیز روی آن وجود نداشته باشد. این عدم نظارت باعث میشود که در درجه اول حیوانات اذیت شوند و در درجه دوم افراد ناآگاه، بابت خرید حیوانات خانگی هزینه بپردازند.
صنعت حیوانات خانگی در جهان
بر اساس گزارش اخیر مرکز اطلاعات بلومبرگ صنعت جهانی حیوانات خانگی در حال حاضر ارزشی بالغ بر 320 میلیارد دلار دارد و انتظار میرود تا سال 2030 ارزش این بازار به 500 میلیارد دلار برسد. در این میان آمریکا همچنان جایگاه نخست را در اختیار دارد. نگاهی اجمالی به صنعت حیوانات خانگی ایالات متحده در سال 2022 نشان میدهد که با وجود چالشهای متعدد، این صنعت با سودآوری خوبی مواجه بوده است. بر اساس آمار اتحادیه محصولات حیوانات خانگی آمریکا (APPA) در سال 2022، میزان کل فروش این صنعت 136 میلیارد دلار بوده که نسبت به سال گذشته رشدی 11درصدی را نشان میدهد.
البته بخشی از این رشد ناشی از افزایش تورم بوده ولی روند فعلی نشان میدهد که احتمالاً در سال 2023 نیز این رشد ادامه داشته باشد چرا که بعد از پایان قرنطینههای ناشی از همهگیری کرونا مجدداً خرید و مالکیت حیوانات خانگی رونق گرفته است.
مانند سالهای گذشته، فروش غذا و خوراک حیوانات خانگی با مجموع 1 /58 میلیارد دلار (5 /42 درصد از کل فروش) بالاترین رده هزینه را در سال 2022 به خود اختصاص داده که 2 /16 درصد نسبت به سال 2021 افزایش یافته است. رتبه بعدی، هزینههای دامپزشکی و درمانی و خدمات مربوط به آن بوده که با رشدی 7 /4درصدی به 9 /35 میلیارد دلار (2 /26 درصد از کل فروش صنعت) رسید. در رتبه سوم هم خرید و فروش حیوانات زنده بوده که با سهمی 23درصدی از کل فروش این صنعت 5 /31 میلیارد دلار گردش مالی داشته است. کمترین هزینه هم مربوط به خدمات دیگر نظیر نظافت، سگگردانی و... بوده که تنها 3 /8 درصد از گردش مالی صنعت حیوانات خانگی را دربر داشته است.
در حالی که مالکیت حیوانات خانگی تا حدودی عادی شده است، آخرین نسخه نظرسنجی ملی صاحبان حیوانات خانگی روندهای بسیار جالبی را نشان میدهد که پیامدهای قابل توجهی برای صنعت در سالهای آتی خواهد داشت. این روندها شامل تفاوت در مالکیت حیوانات خانگی بر اساس نسل، تاثیر اقتصاد بر هزینهها، تغییر مکانهایی که مردم حیوانات خانگی خریداری میکنند، دستهبندی محصولات پرطرفدار و موارد دیگر میشود.
بر اساس گزارش APPA تعداد خانوارهای آمریکایی که حداقل یک حیوان خانگی دارند به 9 /86 میلیون نفر رسیده که حدود 66 درصد از خانوارهای این کشور را شامل میشود. این مالکیت به نسلهای جوانتر رسیده و در حال حاضر تعداد صاحبان حیوانات خانگی نسل زد و هزاره با تعداد صاحبان حیوانات خانگی نسل ایکس و بیبیبومرها برابر است.
صرف نظر از تغییرات نسلی، نیمی از صاحبان حیوانات خانگی مایلاند پول بیشتری برای محصولاتی که در چهار دسته اصلی (ساخت ایالات متحده، دارای منابع اخلاقی، عاری از BPA و سازگار با محیط زیست) قرار میگیرند خرج کنند. این نظرسنجی نشان داد که 75 درصد از صاحبان حیوانات خانگی به رژیم غذایی حیوانات خانگی خود متعهد هستند، در حالی که 56 درصد به برندها وفادارند. علاوه بر این، استفاده از فناوریهای حیوانات خانگی -از جمله سیستمهای مانیتورینگ و دستگاههای ردیابی- بهطور پیوسته در حال افزایش است.
با این حال، فشارهای اقتصادی همچنان نگرانکننده است. طبق گزارش APPA، 31 درصد از صاحبان حیوانات خانگی، لوازم حیوانات خانگی را به عنوان خریدهای اختیاری در نظر میگیرند و قصد دارند با کاهش هزینههای خود در این محصولات، در هزینه خود صرفهجویی کنند. تقریباً 66 درصد از صاحبان حیوانات خانگی در حال حاضر نیازهای حیوانات خانگی خود را در برنامهریزی مالی در نظر میگیرند و مفهوم حیوانات خانگی را به عنوان بخشی از خانواده تقویت میکنند.
چهارمین تجارت سیاه
این بخش از مقاله به طبقه منفی دو اختصاص دارد. اگرچه نگهداری از حیوانات خانگی مانند سگ، گربه، پرندگان و ماهیهای تزیینی و... در دنیا امری معمول است اما در ایران تجارتی تقریباً زیرزمینی محسوب میشود. اما طبقهای نیز زیر این زیرزمین وجود دارد و آن نگهداری از حیاتوحش است که نهتنها در ایران که در دنیا نیز جرم است و صورت بارزی از تضییع حقوق حیوانات محسوب میشود. چطور بدانیم کدام حیوانات در زمره حیات وحش محسوب میشوند؟ با استعلام از ادارات کل حفاظت محیط زیست. اگرچه نگهداری از حیاتوحش به عنوان حیوانات خانگی جرم است اما این موضوع بهخصوص در چند سال اخیر میان طیف خاصی از مردم با سرعت بیشتری رواج پیدا کرده است و در اشاره به دلایل آن میتوان دو دلیل عمده را دید. نخست آنکه نگهداری حیاتوحش ابزاری برای بهتر دیده شدن و فخرفروشی است. در روزگاری که بعضی افراد برای جلب توجه در شبکههای اجتماعی دست به هر کاری میزنند، نگهداری و نمایش حیاتوحش گزینهای وسوسهانگیز است. اما دلیل دوم ناآگاهی و علاقه کور به حیوانات است که تبدیل به نگهداری از حیاتوحش میشود. تلخ است اما افرادی که از حیاتوحش نگهداری میکنند خود را عاشق طبیعت میدانند. اما این توجیه مانند این است که کودکی را از خیابان ربوده و نگهداری کنیم و خود را عاشق کودکان بنامیم!
بازار اما اگرچه باز هم زیرزمینی اما سهل و داغ است. متاسفانه خرید و فروش این حیوانات به سهولت انجام میشود، کافی است قدری پول داشته باشید تا به راحتی حیوان مورد علاقه خود را تهیه کنید. شیر، ببر، پرندگان شکاری، مارهای پیتون و بوآ، میمون رزوس، راکون و... تنها بخشی از این ماجراست. در مرور بخشی از کشفیات حیاتوحش نیز به این موضوع میرسیم. برای مثال مشاهده پلنگ در خیابانهای قائمشهر (اردیبهشت ۱۴۰۱) حامل این پیام بود که این پلنگ به عنوان حیوان خانگی نگهداری میشده و از محل نگهداری فرار کرده که البته با کشتن پلنگ صورت مساله پاک شد. اما این اولین بار نبود، توله شیر سرگردان در اتوبان تهران-قزوین (بهمن ۹۸)، توله ببر سرگردان در خیابان امامت مشهد (آبان ۹۵)، کشف دو توله خرس سیاه آسیایی از اتوبوس مسافربری حوالی گناباد (خرداد ۱۴۰۲)، کشف یک قلاده شیر ماده در خمینیشهر اصفهان (آذر ۱۴۰۱)، کشف توله شیر در نقطه صفر مرزی سردشت آذربایجان غربی (دیماه ۱۴۰۰)؛ این موارد کشفشده تنها بخش کوچکی از تجارت سیاه حیات وحش بود که زیر لایههای شهر زنده است و نفس میکشد و این در حالی است که حیاتوحش حیوان خانگی نیست و خرید، فروش و نگهداری آن جرم است.
در مورد اینکه این حیوانات چگونه وارد ایران میشوند و مبنای قیمتگذاری آنان چیست نیز باید گفت حیاتوحش به سه روش وارد چرخه قاچاق و نگهداری میشوند، جداسازی از طبیعت کشورمان توسط متخلفان که یکی از مهمترین عوامل تهدید تنوع زیستی است. فروش مخفیانه یا آزادانه از سوی باغوحشهای کشور و مراکز نگهداری حیوانات. ورود غیرقانونی از مرزها که نسبت به دو مورد قبل گستردگی کمتری دارد. مانند هر کالای قاچاق دیگری که قیمت آن را فروشنده تعیین میکند در این مورد نیز همین است. بهخصوص وقتی خریداران حیاتوحش، قشر مرفه جامعه هستند مسلماً ارقام نجومی و تصاعدی است. اما مبالغی حدود 300 میلیون تومان و بیشتر برای توله شیر دور از ذهن نیست. قاچاق حیاتوحش بعد از قاچاق مواد مخدر، اسلحه و انسان چهارمین تجارت سیاه پرسود و کمخطر است. گاه قاچاقچیان مواد مخدر و اسلحه برای تامین هزینههای خود به قاچاق حیاتوحش یا اجزای آن نیز روی میآورند. در این میان بازدارنده نبودن جرایم و مجازات قاچاق حیاتوحش و ریسک کم آن به این تجارت دامن میزند. باور ندارید؟ میدانید جریمه کشف تولهیوز در تهران برای چهار متهم پرونده در سال ۱۳۹۶ چقدر بود؟ جمعاً پنج میلیون تومان! این در حالی است که مجازات جرائمی مانند قاچاق کوکائین حبس طولانیمدت و جرایم سنگین و گاه اعدام است.
اما در نگاه به این موضوع از زاویهای دیگر چه میبینیم؟ فردی متخلف با حدوداً 300 میلیون تومان توله شیر را میخرد. هزینه شیرخشک وارداتی گربهسانان، هزینه مربی، هزینه دامپزشک، هزینه معاینات تشخیصی در محل، هزینه واکسن، هزینه مکملهای خاص، هزینه داروهای تقویتی و... تا زمانی که حیوان زنده است پرداخت میشود و این درآمد هم صرفاً نصیب افرادی خاص در چرخه قاچاق حیاتوحش میشود. بعد مرگ هم حیوان تاکسیدرمی شده و بسته به کیفیت کار از 300 میلیون تومان به بالا فروخته میشود.
اگرچه طبق قانون شکار و صید، نگهداری و خرید و فروش حیاتوحش یا اجزای آنها جرم بوده و متخلفان به جریمه نقدی یا زندان محکوم خواهند شد. اما بازدارندگی قانون به تنهایی ملاک نیست. وقتی در سریال دراکولا عملاً نگهداری از حیاتوحش نشان داده میشود؛ وقتی در شبکه افق استفاده از ماهی شنزار یا اسکینک معمولی که نوعی مارمولک و از گونههای حفاظتشده است برای مقاصد درمانی تبلیغ میشود یا وقتی بازیگران معروف و سلبریتیها در باغوحش حیوانات را در آغوش کشیده و نگهداری از آنها را رواج میدهند باید چه انتظاری از قانون و بازدارندگی آن داشته باشیم؟
منبع:تجارت فردا