همواره این تصور وجود داشته که اندازه بنگاهها بر رشد و عملکرد آنها اثرگذار است، تصوری که اخرین بررسی پژوهشکده پولی و بانکی نشان میدهد این روند در یک سال اخیر تغییر کرده و تولید شرکتهایی که در طبقه متوسط قرار دارند بیشتر از سایر شرکتها بوده است...
براساس ارزیابیهای صورت گرفته در سالهای 1398 تا اواسط ۱۴۰۰ همواره رشد شرکتهای بزرگ بیشتر از شرکتهای کوچک و متوسط بوده است. اما در یک سال اخیر رشد تولید شرکتهای بزرگ و کوچک مشابه هم بوده است و این دو گروه روند در هم تنیده داشته اند. البته در سه ماهه منتهی تیر ماه رشد شرکتهای بزرگ (نسبت به سال قبل) اندکی بیشتر از شرکتهای کوچک شد، این تغییر در حالی ثبت شده که بررسی نمودار رشد این شرکتها از سال 1398 تا سال 1402 نشان میدهد در یک سال اخیر رشد تولید شرکتهایی که در طبقه متوسط قرار دارند بیشتر از سایر شرکتها بوده است.
براساس نمودار منتشر شده از روند تولید بنگاههای (کوچک، متوسط و بزرگ) میتوان گفت که از تیرماه سال گذشته شرکتهای متوسط مسیر خود را از شرکتهای کوچک و بزرگ جدا کردهاند و توانستند از دو گروه دیگر عبور کنند.
رشد تولید شرکتهای متوسط در حالی در یکسال گذشته ثبت شده که همواره تصور میشد یکی از ویژگیهای که بر عملکرد بنگاهها اثرگذار است اندازه آنها است. این به معنی آن است که بنگاههای بزرگتر به واسطه دسترسی راحتتر به منابع مالی و تسهیلات بانکی، فعالیت در بازارهای کمتر رقابتی، دسترسی بیشتر به بازارهای صادراتی و وارداتی، دارای قدرت چانهزنی و رانتهای دیگرازموقعیت متفاوتی نسبت به بنگاههای دیگر برخوردار هستند. از طرفی این شائبعه وجود داشت که سهم عمده ارزش تولید صنعتی در کشور برای شرکتهای بزرگ است و تغییرات تولید آنها مهمترین شکل دهنده تغییرات شاخص کل تولید است. اما روند بنگاههای متوسط در یکسال گذشته نشان داد که معیارها و ملاک در نظر گرفته شده برای تولید تنها به اندازه بنگاهها وابسته نیست.
اما طبقهبندی بنگاههای تولیدی بر چه متر و معیاری صورت می گیرد؟ براساس این گزارش برای طبقهبندی بنگاهها بر اساس اندازه از ارزش فروش شرکتها در دو سال اخیر استفاده شده است. به گونهای که بنگاههایی که از نظر ارزش فروش آنها در دو سال اخیر در ۴۰ درصد پایین قرار داشتهاند، بنگاههای کوچک، بنگاههایی که در ۲۰ درصد بالا قرار داشتهاند، بنگاههای بزرگ و مابقی در بنگاههای متوسط طبقه بندیشدهاند.