بررسی روند ۱۰ ساله خالص ارزش دریافتی توسط عوامل تولید از خارج نشان می دهد از سال 90 تا 97، ارزش تولیدات ایرانیان خارج از کشور بیشتر از خارجیهای داخل ایران بوده و اوج این مسئله در سال 92 مشاهده شده است...
برای اندازهگیری حجم اقتصاد میتوان از دو شاخص «تولید ناخالص داخلی» و «تولید ناخالص ملی» استفاده کرد. شاخص اول، ارزش اقتصادی تولید شده طی یک بازه زمانی توسط افراد داخل ایران را نشان میدهد و شاخص دوم ناظر بر ارزش اقتصادی خلق شده توسط کل ایرانیان در سراسر جهان است. بنابراین اختلاف این دو ارزش، «خالص ارزش دریافتی توسط عوامل تولید از خارج» را ایجاد میکند.
دادههای مرکز آمار نشان میدهد که از سال 90 تا 97، ارزش تولیدات ایرانیان خارج از کشور بیشتر از خارجیهای داخل ایران بوده است. سپس در سالهای 93 و 94 «خالص ارزش دریافتی توسط عوامل تولید از خارج» شدیدا کاهش مییابد. همچنین، در سالهای میانی دهه 90 این شاخص در همین محدوده نوسان میکند اما با شروع سال 98 و تشدید تحریمهای غرب علیه ایران، منفی میشود.
اندازهگیری کیک اقتصاد؛ تولید ناخالص «داخلی» یا «ملی»؟
اگر اقتصاد را به یک کیک تشبیه کنیم، اندازه این کیک در هر مقطع زمانی برابر با کل کالا و خدمات تولیدشده در اقتصاد است. برای اندازهگیری حجم کیک اقتصاد شاخصهای مختلفی وجود دارد که دو نمونه آن «تولید ناخالص داخلی» و «تولید ناخالص ملی» است.
«تولید ناخالص داخلی» شامل تمام کالا و خدماتی است که در یک دوره زمانی در داخل مرزهای جغرافیایی یک کشور تولید میشود. بنابراین تولید ناخالص داخلی ایران، در برگیرنده ارزش تولیدات ایرانیان داخل کشور و خارجیان فعال در ایران است. با استفاده از این شاخص میتوان «تولید ناخالص ملی»را محاسبه کرد.
اگر ارزش تولیدات ایرانیان فعال در خارج از کشور را به «تولید ناخالص داخلی» اضافه کنیم و در مقابل، ارزش تولیدات خارجیهای فعال در ایران را از این شاخص بکاهیم، «تولید ناخالص ملی» حاصل میشود. این نماگر نشاندهنده کل تولیداتی است که هر فرد با ملیت ایرانی ایجاد کرده و مرزهای جغرافیایی در آن معنا ندارد.
بر این اساس، اگر «تولید ناخالص داخلی» را از «تولید ناخالص ملی» کسر کنیم، به «خالص ارزش دریافتی توسط عوامل تولید از خارج» میرسیم؛ به عبارت دیگر، متوجه میشویم که چقدر از تولیدات کشور حاصل فعالیت ایرانیان فعال در خارج از کشور بوده است.
اوایل دهه 90، اوج ارزش تولیدات ایرانیان خارج از کشور
زمانی که «خالص ارزش دریافتی توسط عوامل تولید از خارج» مثبت باشد، یعنی تولید ایرانیان خارج از کشور بیشتر از خارجیان فعال در ایران بوده است. در مقابل، اگر حاصل این عبارت منفی باشد نشان میدهد که تولید خارجیان فعال در ایران بیشتر از ایرانیان خارج از کشور بوده است.
دادههای مرکز آمار نشان میدهد که از سال 90 تا 97، ارزش تولیدات ایرانیان خارج از کشور بیشتر از خارجیهای داخل ایران بوده است. اوج این مسئله در سال 92 مشاهده شده که «خالص ارزش دریافتی توسط عوامل تولید از خارج» 4 هزار و 409 میلیارد تومان برآورد شده است.
سپس در سالهای 93 و 94 «خالص ارزش دریافتی توسط عوامل تولید از خارج» شدیدا کاهش مییابد و به سطح 564 میلیارد تومان میرسد. در سالهای میانی دهه 90 این شاخص در همین محدوده نوسان میکند اما با شروع سال 98 و تشدید تحریمهای غرب علیه ایران، منفی شده است.
به بیان دقیقتر، در سال 98 «خالص ارزش دریافتی توسط عوامل تولید از خارج» به منفی 152 میلیارد تومان رسیده است؛ یعنی خارجیهای داخل ایران به میزان 152 میلیارد تومان بیشتر از ایرانیان فعال در خارج ارزش اقتصادی خلق کردهاند. این رویه ادامه مییابد تا این که در سال گذشته «خالص ارزش دریافتی توسط عوامل تولید از خارج» به منفی یک هزار و 268 میلیارد تومان میرسد.
به گزارش اکوایران، البته این مشاهده بر اساس دادههای مرکز آمار از «خالص ارزش دریافتی توسط عوامل تولید از خارج» برآمده است. اگر با استفاده از همین دادهها «نتیجه رابطه مبادله بازرگانی» را به محاسبات اضافه کنیم، نتیجه تغییر میکند به طوری که اختلاف تولید ناخالص داخلی و ملی از سال 91 تا 1401منفی می شود.