درگیریهای اخیر در سوریه دوباره خطر بازشدن دامنه جنگ به کشورهای منطقه غرب آسیا و منا را افزایش دادهاست. اگر درگیریها گسترش پیدا کند، آینده سرمایهگذاری و تجارت بین هزار تا ۱۲۰۰میلیارد دلاری ۱۵ کشور منطقه را در هالهای از ابهام فرو میبرد...
درگیریهای اخیر در سوریه دوباره خطر بازشدن دامنه جنگ به کشورهای منطقه غرب آسیا و منا را افزایش دادهاست. اگر درگیریها گسترش پیدا کند، آینده سرمایهگذاری و تجارت بین هزار تا ۱۲۰۰میلیارد دلاری ۱۵کشور منطقه را در هالهای از ابهام فرو میبرد. بهنظر میرسد این مناقشات در وهله اول بر حملونقل منطقه اثرگذار شود و آثار سوء خود را نشان دهد. بهتازگی عراق از کریدور تجاری خود که از بندر فاو شروع و در مرزهای ترکیه به اروپا اتصال میشود، رونمایی کرد. در صورت ورود درگیریها به عراق این راه تجاری قبل از تولد وارد رکود میشود، ضمن اینکه کریدورهای تجاری دیگر نیز به همین سرنوشت گرفتار خواهند شد. گرچه حجم تجارت ایران و سوریه عدد قابلتوجهی نیست ولی در صورت واردشدن همسایه شرقی این کشور به جنگ، شریک اول تجارت غیرنفتی ایران با تهدید غیرقابلپیشبینی مواجه میشود و در این شرایط ریسک تجاری و امنیتی ایران نیز افزایش پیدا میکند. درگیریهای سوریه میتواند بر امنیت تجارت انرژی اثرگذار شود زیرا سرمایهگذاریهای منطقهای برای عبور خطوط لوله نفتی به اروپا بهخطر میافتد. آینده این کشور برای تمام همسایگان مهم است، این مساله از آنجا روشن میشود که در جلسه سه کشور ایران، روسیه و ترکیه که حول تحولات سوریه در قطر برگزار شد، دیگر کشورها نیز بدون هماهنگی قبلی شرکت کردند تا نگرانی خود را از این حادثه ابراز و راهحلی برای آن پیدا کنند. بهنظر میرسد برای جلوگیری از کاهش نفوذ اقتصادی ایران در منطقه غرب آسیا، بهتر باشد این مناقشات با گفتوگو حل و فصل شود و دامنه آن به خارج از مرزهای سوریه گسترش پیدا نکند، در غیراینصورت تجارت بین هزار تا ۱۲۰۰میلیارد دلاری غرب آسیا بهخطر میافتد. در این زمینه یحیی آلاسحاق، رئیس اتاق بازرگانی ایران و عراق به تشریح تهدیدها و فرصتهای این حادثه پرداخت و در ابتدا از جایگاه روابط اقتصادی، سیاسی و امنیتی منطقه گفت و در نهایت به آسیبهای درگیریهای سوریه بر تجارت منطقه اشاره کرد. آثار مثبت و منفی تحولات سوریه بر تجارت منطقهای ایران چیست؟ ابتدا باید جایگاه تجارت منطقهای ایران با کشورهای همسایه و منطقه و آثار آن بر حوزه حکمرانی ما مورد بررسی قرار گیرد. باید این آثار در حوزههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و روابط بینالملل بررسی شود. واقعیت این است که در حوزه روابط خارجی، استراتژی تجاری-منطقهای جمهوریاسلامی ایران با توسعه و امنیت کشور رابطه خطی و مستقیم دارد؛ به این معنی که قطعا موضوع تعامل تجاری ما در منطقه در توسعه داخلی کشور نقش کلیدی و اساسی دارد، ضمن اینکه این موضوع بهطور قطع در امنیت، روابط سیاسی و مسائل بینالمللی ایران نقش اساسی دارد. نکته دوم این است که در جهان، بهویژه در منطقه آسیای جنوبغربی که اصطلاحا آن را خاورمیانه میشناسیم، موضوع جنگ و تعارضات و اختلافات و این قبیل نقاط منفی و تهدیدها نقطه مقابل فرصتها و قوتها عمدتا در حوزه اقتصادی هستند. اگر ما در رابطه با مسائل امنیتی فکر میکنیم و دغدغه داریم، امروزه باید اولویت را به مسائل اقتصادی بدهیم، یعنی اگر قرار است روابط خود را در حوزههای سیاسی با کشورهای همسایه مستحکم کنیم باید نخست روابط تجاری خود را با آنها درست کنیم. نظر شما درباره درگیریهای اخیر در منطقه چیست؟ کسانی که امروز با ما درگیر هستند اول از ابزار نظامی مانند موشک، تانک و بمباران استفاده کردند و امروز هدف آنها استفاده از ابزار تحریم برای جلوگیری سرمایهگذاری و توسعه اقتصادی در ایران است. زمانی نگران حضور داعش و نزدیکشدن آن به مرزهای ایران بودیم، تمام فکر ما این بود که داعش و قوای نظامی به مرزهای ما نزدیک نشود، الان به این نتیجه رسیدهاند که باید جلوی نفوذ اقتصادی ایران را در منطقه بگیرند. میتوان گفت هرقدر ناامنی در منطقهایجاد شود، نفوذ ایران کاهش پیدا میکند، زیرا تجارت و فعالیتهای اقتصادی رابطه تنگاتنگی با امنیت دارد. منحنی حساسیت تجارت در همهجا، چه در داخل و چه در خارج نسبت به امنیت بسیار تحریک پذیر است و اگر امنیت کاهش پیدا کند، روابط تجاری بهسرعت قفل میشود. اگر کلیت این بحث را قبول داشته باشیم، میتوان گفت با کاهش امنیت در خارج از مرزها، تجارت کشور لطمه میبیند و با آسیب به تجارت، امنیت داخلی نیز تهدید میشود و در نقطه مقابل زمینههای روابط تجاری، اقتصادی و سیاسی ایران در منطقه به هم میخورد. قطعا آشفتگی منطقه نهتنها برای ما که برای کل این منطقه مضر است زیرا این مساله هم روی روابط تجاری و هم روی سرمایهگذاری کشورها اثر منفی دارد، در نتیجه این تنشها حملونقل مختل خواهدشد، مراودات مالی و نقل و انتقال پول به مشکل میخورد، گردشگری متوقف میشود و کلا روابط اقتصادی به چالش بزرگی میخورد که در نتیجه این اتفاقات کل شاخصهای اقتصادی به هم میریزد. تبعات این حوادث چیست؟ قطعا این حادثه میتواند تبعات زیانبار دیگری داشتهباشد؛ بهویژه اینکه شعاع این حادثه هنوز کاملا مشخص نشده، یعنی الان که سوریه آشفتهشده، ممکن است با یک فاصله زمانی عراق، یمن، مصر، اردن و عربستان هم درگیر شوند. علت اینکه کشورهای روسیه، ایران و ترکیه در قطر تشکیل جلسه دادند، همین نگرانی بود و شاهد بودیم که کشورهای دیگر منطقه نیز به دلیل نگرانی از تبعات این حا دثه در این جلسه شرکت کردند. این نگرانی بحق است زیرا مشخص نیست در بلندمدت آرامش به سوریه بازمیگردد یا خیر، ضمن اینکه اگر درگیری اسرائیل با سوریه، فلسطین و لبنان دوباره افزایش پیدا کند، آثار زیانباری برای تجارت و اقتصاد منطقه دارد. میتوان گفت این حادثه آثار مثبتی نیز دارد یعنی این اتفاق باعث میشود که همه کشورهای منطقه همدردی کرده و این تهدید مشترک را به فرصت تبدیل کنند و با هم به این جمعبندی برسند که این موضوع با همکاری منطقهای حل شود. در مورد حجم تجارت منطقه یعنی مجموع صادرات و واردات ۱۵کشور همسایه میتوان گفت، چیزی حدود هزار تا ۱۲۰۰میلیارد دلار سالانه واردات و صادرات و تعاملات اقتصادی انجام میشود، این آشفتگی جدید به لحاظ ارزشی بر این میزان از تجارت اثرگذار خواهد بود. همه روابط از قبیل مسائل نفتی، تنگه هرمز، کشتیرانی، تعاملات امنیتی، مناقشات یمن و عربستان و بحثهای بلندیهای جولان در این حادثه مورد تهدید واقع میشوند. در حالحاضر اسرائیل از این فرصت سوءاستفادهکرده و مرز خود در منطقه جولان را جلوتر آورده و تمام زیرساختهای سوریه شامل ۱۵۰نقطه استراتژیک را هدف قراردادهاست. نحوه شکلگیری و استقرار نظام جدید در سوریه هم مسالهای است؛ یک وقت اینطور است که شورایامنیت سوریه بیانیه میدهد و نوع حکومت را اعلام میکند و از تمامیت ارضی کشور حمایت میکند ولی موضوع اساسی این است که این گروههای مسلح از یک مشرب فکری نیستند، تنها یک فکر مشترک داشتند و آن اینکه بشار اسد از حکومت کنار برود ولی داخل خودشان اختلاف دارند؛ کردها یک طوری فکر میکنند و تحریرالشام طور دیگر فکر میکند، بنابراین بهتر است تدبیری شود که این آشفتگی هرچه سریعتر پایان پذیرد تا روابط تجاری آسیبی نبیند. منبع: دنیای اقتصاد