توسعه گلخانه مهمتر است یا کشاورزی در فضای باز؟. در میان دشتهایی که سالها و دههها با آفتاب سوزان و خاک خسته زندگی کردهاند، اکنون سازههایی از جنس شفافیت و هندسه قد کشیدهاند؛ سازههایی که در نگاه نخست، شاید مصنوعی و حتی غریب به نظر برسند، اما در درون خود حامل آیندهای متفاوت، نوین و هوشمندانه برای کشاورزی هستند...
این سازههای شفاف، گلخانههاییاند که بهتدریج جای زمینهای سنتی و باز را میگیرند و در ذهن بسیاری از کشاورزان، به نماد تحول و بازدهی بالا تبدیل شدهاند. اما پرسشی اساسی مطرح میشود: آیا این تغییر تنها یک موج زودگذر و مد روز است یا ضرورتی ناگزیر و راهبردی برای آیندهای تابآورتر در کشاورزی؟ شش برابر شدن ظرفیت تولید با تغییر محیط کشت گاتونی موانیکی، نویسنده این گزارش که تجربهای مستقیم و عملیاتی از مزرعه کیبیکو در کنیا دارد، بهروشنی توضیح میدهد که در شرایط معمول فضای باز، هر نیم هکتار زمین کشاورزی توانایی تولید حدود ۱۰تن گوجهفرنگی را دارد؛ رقمی که در نگاه اول، شاید معقول به نظر برسد. اما اگر همین مساحت به واحدهای گلخانهای با ابعاد استاندارد ۱۹۲مترمربع تقسیم شود، امکان احداث یک گلخانه بسیار وسیع ۱۰بخشی فراهم میشود. نکته قابلتامل اینجاست که هر یک از این گلخانهها به تنهایی قادرند شش تن محصول تولید کنند. این یعنی میزان کلی تولید از نیم هکتار به ۶۳تن میرسد؛ افزایشی شش برابری که تفاوت عظیم بین دو روش کشت را نشان میدهد. این ارقام صرفا نموداری از بازدهی خام نیستند؛ بلکه تصویری روشن از دستاوردهای ناشی از کنترل شرایط محیطی، کاهش اتلاف منابع، مصرف بهینه آب و کود، و توانمندی در برنامهریزی دقیق برای مراحل رشد و برداشت محصول را به نمایش میگذارند. بهرهوری بالاتر نهتنها به معنای تولید بیشتر است، بلکه راه را برای درآمد پایدار، بازگشت سریعتر سرمایه و استقلال بیشتر از مخاطرات طبیعی هموار میسازد. زمان برداشت: کشاورزی فراتر از فصلها و اقلیمها در نظامهای سنتی کشاورزی، زمان و فصل همواره تعیینکنندهترین مولفه در چرخه کاشت تا برداشت بودهاند. باران، سرما، گرما و تغییرات فصلی میتوانند سرنوشت یک مزرعه را رقم بزنند. اما در سیستم گلخانهای، فصل و اقلیم دیگر مرزهای قدرتمند و محدودکنندهای نیستند. بر اساس گزارش موانیکی، در فضای باز، برداشت محصول معمولا تنها در دورهای حدود سه ماه ممکن است، چرا که شرایط اقلیمی دیگر امکان رشد بهینه محصول را نمیدهد. در مقابل، در گلخانهها، همین بازه برداشت میتواند تا حداقل شش ماه افزایش یابد. این دو برابر شدن در دوره بهرهبرداری، به کشاورز امکان میدهد تا عرضه را مدیریت کرده، نوسانات بازار را در نظر گرفته و در مناسبترین زمان ممکن محصول را به بازار ارائه کند. این استمرار در تولید و عرضه، نه فقط برای درآمدزایی کشاورز حیاتی است، بلکه برای ثبات قیمتها و امنیت غذایی در سطح کلان نیز نقشی تعیینکننده دارد. کنترل آفات و سموم: مزرعهای پاکتر برای زمینی سالمتر یکی از چالشهای همیشگی کشاورزی فضای باز، مقابله با آفات و بیماریهای گیاهی است؛ مشکلی که معمولا با مصرف گسترده و گاه بیرویه سموم دفع آفات پاسخ داده میشود. اما گلخانه، با بهرهگیری از موانع فیزیکی مانند دیوارههای پلاستیکی و توریهای محافظ، محیطی ایزولهتر و کمریسکتر را ایجاد میکند. به گفته موانیکی، میزان آفات در گلخانه تا ۹۰درصد کاهش یافته و در نتیجه، نیاز به سمپاشی نیز بهشدت افت کرده است. این مزیت تنها به سود کشاورز یا سلامت محصول ختم نمیشود، بلکه در ابعادی گستردهتر، به کاهش آلودگی خاک و آب، بهبود سلامت عمومی و تقویت اعتماد مصرفکنندگان به محصولات کشاورزی نیز کمک میکند. در عصری که دغدغههای زیستمحیطی و ایمنی غذایی بیش از هر زمان دیگر مورد توجه قرار گرفتهاند، گلخانه پاسخی علمی و عقلانی به این نگرانیها ارائه میدهد. یکنواختی تولید: مهندسی کیفیت در دل طبیعت در کشت سنتی، حتی در یک ردیف کشت با فاصله چند سانتیمتر، کیفیت و اندازه محصول ممکن است متفاوت باشد. این عدمیکنواختی، نتیجه طبیعی تنوع در شرایط محیطی مانند نور، رطوبت، تغذیه و دماست. اما در گلخانه، همه این متغیرها تحت کنترل دقیق قرار دارند و در نتیجه، محصولاتی یکنواختتر، سالمتر و بازارپسندتر تولید میشوند. این همگونی در کیفیت، نهتنها ضایعات را کاهش میدهد و قیمتگذاری را آسانتر میسازد، بلکه در سطح کلان نیز حرکت بهسوی کشاورزی دقیق، صنعتی و هوشمندانه را نشان میدهد؛ کشاورزیای که بیش از آنکه به شانس وابسته باشد، بر اساس داده، کنترل و مدیریت علمی رشد میکند. چالشها و هزینهها: نقطه ضعف یا فرصت سرمایهگذاری هوشمندانه؟ بیتردید، هزینه بالای اولیه برای راهاندازی گلخانه یکی از مهمترین موانع گسترش این شیوه کشت است. موانیکی برآورد کرده که ساخت یک گلخانه به ابعاد ۸در ۳۰متر، در حدود ۴۰۰هزار شیلینگ کنیا معادل تقریبی ۳هزار دلار هزینه در پی دارد. برای کشاورزان خرد که با سرمایهای محدود فعالیت میکنند، این رقم قابلتوجه و بازدارنده است. اما اگر این هزینه را در کنار بازدهی شش برابری، مصرف کمتر نهادهها، بهرهبرداری طولانیتر و کیفیت بالاتر محصولات در نظر بگیریم، میتوان آن را نه هزینه، بلکه سرمایهگذاریای با نرخ بازگشت بالا تلقی کرد. در این میان، نقش حمایتهای مالی دولت، ارائه تسهیلات بانکی و توسعه تعاونیها در تسهیل اینگذار بسیار کلیدی است. دانش، نه سرمایه؛ مهمترین مانع توسعه از دید نویسنده، مهمترین مانع بر سر راه گسترش کشاورزی گلخانهای، نه مسائل مالی و تجهیزاتی، بلکه کمبود آگاهی و آموزش در میان کشاورزان است. هنوز بسیاری از تولیدکنندگان محلی، دیدگاهی منفی نسبت به محصولات گلخانهای دارند و آنها را کممزه، ناسالم یا مصنوعی میدانند. همچنین، برخی از پیچیدگیهای فنی مانند تنظیم دما، تهویه یا سیستمهای آبیاری میترسند و تصور میکنند که این تکنولوژی فراتر از توان آنهاست. اما واقعیت این است که رمز موفقیت در کشاورزی گلخانهای، در درجه اول در دانشی نهفته است که کشاورز به کار میبرد. یادگیری، پایش مستمر، بهروزرسانی تکنیکها و توانمندی در بازاریابی، از جمله عوامل تعیینکنندهای هستند که موفقیت یا شکست یک پروژه گلخانهای را رقم میزنند. تجربه شخصی یک کشاورز: روایت تغییر از مزرعه کیبیکو موانیکی که بیش از پنج سال است در مزرعهاش فعالیت میکند، نهتنها از گلخانه بهعنوان راه نجات شخصیاش یاد میکند، بلکه آن را الگویی موفق برای تحول در کشاورزی قاره آفریقا میداند. تجربه او نشان داده که حتی در اقلیمهایی که با خشکسالی، نوسانات شدید دما و محدودیت منابع روبهرو هستند، میتوان با استفاده از تکنولوژیهای ساده اما موثر، به بهرهوری بالا دست یافت. او تاکید میکند که اصلیترین چالش، نه در زمین و نه در آسمان، بلکه در ذهن کشاورزان قرار دارد. ذهنیتی که هنوز با شیوههای سنتی خو گرفته و در برابر نوآوری و تغییر مقاومت میکند. راهی بهسوی آیندهای تابآور گلخانه، بیش از آنکه صرفا یک سازه از پلاستیک و فلز باشد، نمادی است از مسیر جدید کشاورزی؛ مسیری که بهسوی بهرهوری بالا، کاهش مصرف منابع، و تابآوری در برابر تغییرات اقلیمی هدایت میشود. در جهانی که منابع طبیعی هر روز کمیابتر و اقلیمها ناپایدارتر میشوند، کشاورزی نمیتواند در چارچوبهای دیروز باقی بماند. کاهش وابستگی به آب، افزایش تولید، ثبات بازار و بهبود سلامت محصول، همه و همه دلایلی هستند که نشان میدهند آینده کشاورزی در گرو نگاهی نو و تصمیمی جسورانه است. برای کشاورزان ایرانی نیز، شاید امروز همان بزنگاهی باشد که در آن باید میان وفاداری به خاک آشنا و آغوش گشودن به سازهای شفاف و هوشمند، تصمیمی سرنوشتساز گرفت؛ تصمیمی برای ماندگاری، رشد و آینده.
نوشته: گاتونی موانیکی- کارآفرین کشاورزی و بنیانگذار مزرعه گلخانهای در کنیا منبع: دنیای اقتصاد