بر اساس سرمقاله اکونومیست، ترامپ در دور دوم ریاستجمهوریاش، برخلاف رویکرد سنتی دیپلماسی آمریکا، گفتوگو با رهبران جهان را نه در چارچوب نظریهها و شبکههای پیچیده دیپلماتیک، بلکه بر پایه روابط شخصی، غریزه و مهارتهای معاملهگری خود پیش میبرد...
هفتمین دیدار ترامپ و پوتین در حالی برگزار میشود که سرنوشت بزرگترین جنگ اروپا از ۱۹۴۵و آزمونی تعیینکننده برای دیپلماسی شخصی رئیسجمهور آمریکا در میان است؛ آزمونی که میتواند به معاملهای تاریخی یا عقبنشینی پرهزینه ختم شود. نشریه اکونومیست در سرمقاله این هفته خود تحلیل میکند که دیدار دونالد ترامپ با ولادیمیر پوتین در روز جمعه، هفتمین ملاقات حضوری آنها خواهد بود، اما اینبار فرق میکند. از زمان آخرین دیدار آنها، رئیس جمهوری روسیه جنگی را آغاز کرده است که احتمالا یک میلیون سرباز را در آن از دست داده و در پی تحقق رویای امپراطوری، مصیبت بیپایانی را به اوکراینیها وارد کرده است. دونالد ترامپ امیدوار است ولادیمیر پوتین را درک کند و به توافقی دست یابد. این بزرگترین آزمون برای دیپلماسی منحصربه فرد و شخصی رئیس جمهوری آمریکاست و یادآوری میکند که سیاست خارجی این کشور تا چه اندازه غیرقابل پیشبینی شده است. آیا دونالد ترامپ در این دیدار قاطع خواهد بود و روشن خواهد کرد که آمریکا و متحدانش هر کاری که لازم باشد برای حفظ حاکمیت اوکراین انجام خواهند داد؟ یا آنچنان برای بازگشایی تجارت با روسیه عجله دارد که به حمله آن پاداش میدهد و اوکراین را در برابر حملات آینده آسیب پذیر میکند؟ دونالد ترامپ به جای تکیه بر روابط عمیق و تخصص، به غریزه خود تکیه میکند. او به عنوان مذاکره کنندهای چیره دست با قدرت تشخیص خواستهها و ترسهای دیگران، از مرز ابهام عبور میکند و بیرحمانه فشار میآورد. همه خواهان دسترسی به بازارهای بزرگ آمریکا هستند و او با تهدید به بستن راههای ورود به آنها، خارجیهای سرکش را مجبور به پایان دادن به جنگها و تنظیم مجدد شرایط تجارت با آمریکا میکند. رویکرد معامله گرایانه او ممکن است کمی فساد ایجاد کند، اما اگر به صلح در غزه یا اوکراین منجر شود چی کسی اهمیت میدهد؟ اما این رویکرد معایبی هم دارد. استفاده از تعرفهها به عنوان سلاح، به آمریکا نیز آسیب میزند و اساسا کنار گذاشتن اصول جهانی به جای قدرت، دوستان را میراند، بدون اینکه لزوما دشمنان را بترساند. از سوی دیگر، جایگزین شدن هوسهای شخصی به جای روابط منسجم روابط بینالملل، قابلیت پیشبینی ژئوپلتیک را کاهش میدهد. بدیهی است که دونالد ترامپ یک جهانگرا نیست؛ او همچنین انزواطلب یا معتقد به حوزههای نفوذ منطقهای هم نیست؛ او صرفا هر کاری میخواهد انجام میدهد، که مرتبا هم در حال تغییر است. یکی از راههای درک ترامپیسم این است که او تلاشهای خود برای معاملهگری را به سه دسته تقسیم میکند: ریسک بالا، ریسک متوسط و ریسک پایین. در دسته اول، روابط آمریکا با قدرتهای بزرگ غیردوست، عمدتا چین و روسیه قرار دارد. اسرائیل نیز به دلیل اهمیتاش در سیاست داخلی آمریکا در اینجا حضور دارد. ایران نیز در این دسته قرار دارد. همه این روابط برای ترامپ پیچیده، دشوار و بسیار مهم هستند. اگر در اینجا به پیروزی برسد و بتواند جنگ اوکراین را پایان دهد، یا صلح بین اسرائیل و فلسطینیان را برقرار کند، یا فرمولی برای همکاری با چین بدون به خطر انداختن امنیت ملی پیدا کند، آنگاه نتیجه آن میتواند بسیار شگفت انگیز باشد. اما زمانی که پای حساسترین مسائل در میان است، رئیس جمهور سردرگم است. او تلاش کرده است چین را با تعرفه تهدید کند، اما چین در حال مقابله است؛ او این هفته از تعرفهها عقب نشست و مهلت دیگری تمدید کرد. ترامپ همچنین با لغو ممنوعیت صادرات تراشههای انویدیا به چین، در حالی که اصرار داشت دولت آمریکا 15 درصد سهم بگیرد، سیاست امنیت ملی خود را تضعیف کرد. او در مورد اوکراین به شدت متناقض عمل کرده است؛ یک روز آن را برای مورد حمله قرار گرفتن سرزنش و به قطع کمکهای نظامی تهدید کرد، سپس به روسیه اتهام سوء نیت زد و آن را تهدید به تحریمهای شدیدتر کرد. درباره اسرائیل نیز او دائما هرآنچه بنیامین نتانیاهو خواسته است به او داده است، در حالی که چیزی دریافت نکرده است. او نتوانسته از اهرم فشار خود برای مهار جنگ بیپایان اسرائیل در غزه استفاده کند. سایر کشورها یاد میگیرند که چطور با دونالد ترامپ بازی کنند. یک معامله کریپتو و نامزدی برای جایزه نوبل صلح برای پاکستان مفید بود. اعطای هواپیما هم به قطر کمک کرد. اما معاملات بزرگ هنوز محقق نشدهاند؛ کسانی که میگویند ترامپ به دنبال منابع خودش است، نه آمریکا، بهانههای زیادی دارند. به گزارش اکوایران، اما اینها همه قضاوتهای زودهنگام هستند؛ اگر رئیس جمهوری آمریکا این هفته جلوی ولادیمیر پوتین بایستد، شاید بتواند بزرگترین معامله خود را انجام دهد و به بزرگترین جنگ اروپا از سال 1945 پایان دهد. ولی احتمالات علیه آن است.