کسری تجمعی منابع آب زیرزمینی به ۱۴۳ میلیارد مترمکعب رسید؛
سبقت مصارف از منابع آب
آخرین بیلان آب کشور نشان میدهد که کل خروجیها و مصارف آب از کل ورودیها و منابع بیشتر بوده و مابهالتفاوت آنها از ذخایر سطحی و زیرزمینی تامین میشود...
مقدار کسری منابع آب سالانه، ۴/ ۶میلیارد مترمکعب بوده که ۸/ ۵میلیارد مترمکعب آن مربوط به منابع آب زیرزمینی است. براساس آمار و ارقام اعلامشده، در حال حاضر مقدار کسری تجمعی منابع آب زیرزمینی حدود ۱۴۳میلیارد مترمکعب است که بسیار قابلتوجه است. از طرفی به دلیل تداوم کسری مذکور برای چند سال متوالی، در حال حاضر مقدار تجمعی این کسری برای منابع آب زیرزمینی یکی از چالشهای اصلی بخش آب کشور است. از طرف دیگر به دلیل وابستگی ۵۵درصدی مصارف مختلف کشور به منابع آب زیرزمینی و وخامت بیشتر اوضاع در سالهای اخیر، این امر باید یکی از اولویتهای مهم سیاستگذاران بخش آب کشور باشد. مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی هشدار داده است که در حال حاضر، در تمام حوضههای آبریز کشور خروجیها و مصارف آب از ورودیها و منابع، پیشی گرفته و بیشتر شده است. در این حالت، اضافه خروجیها و مصارف از ذخایر تامین شده و باعث ایجاد کسری در ذخایر (ذخایر منفی) میشود. با تداوم این وضعیت، کسری به صورت تجمعی افزایش یافته و تبعات منفی چشمگیری را در بر خواهد داشت. متاسفانه بیلان منابع و مصارف آب کشور برای بیش از ۱۰سال روزآمد نشده و این موضوع خلل جدی در سیاستگذاریهای موضوعه در سطوح مختلف ایجاد کرده است. از جمله این سیاستگذاریها میتوان به قوانین برنامه توسعه پنجساله، قوانین بودجه سنواتی و برخی طرحها و لوایح مرتبط با آب اشاره کرد. حاکمیتی نبودن موضوع بیلان آب، عدموفاق بین بخشهای مختلف مرتبط با بیلان آب در مورد آمار و ارقام، پویا نبودن بیلان آب و برخی عدمقطعیتها در اجزای مختلف بیلان آب از آسیبهای اساسی مقوله بیلان آب در کشور است. تلقی موضوع بیلان آب بهعنوان امری حاکمیتی، تکمیل و تجهیز شبکه پایش منابع و مصارف آب کشور، استفاده از فناوریهای جدید، استانداردسازی روش تولید بیلان و استفاده از رویکرد حسابداری آب میتواند از مهمترین راهکارهای بهبود تهیه بیلان آب کشور باشد. آخرین بیلان منابع و مصارف آب کشور برای دوره ۴۵ساله منتهی به سال ۱۳۹۰-۱۳۸۹است. طی بیلان مذکور، همه ورودیها و خروجیهایی که در معادله بیلان آب نقش دارند، در مقیاس مکانی حوضههای آبریز درجه۲ (حوضههای ۳۰گانه)، درجهیک (حوضههای ششگانه) و کل کشور (ملی) تعیین شدهاند. به دلیل اینکه دهه اخیر بهطور معناداری نسبت به سالهای قبل خشکتر بوده، از این منظر قطعا تغییراتی در بیلان منابع و مصارف آب صورت گرفته است. بر این اساس، کل آب تجدیدپذیر کشور برابر ۱۱۰میلیارد مترمکعب است. با لحاظ سالهای اخیر در بیلان آب کشور، به طور حتم این میزان کمتر شده و درنتیجه بخشهای مصرفکننده کشور، آب کمتری را برای توسعه در اختیار خواهند داشت. بر این اساس از کل حجم بارندگی کشور، حدود ۷۲درصد تبخیر شده است که با در نظر گرفتن ورودیها به میزان ۴/ ۱۱۴میلیارد مترمکعب حجم آب تجدیدپذیر کشور است. شایان ذکر است که در سالهای اخیر حجم آب تجدیدپذیر کشور به دلیل تغییرات اقلیم و خشکسالیها، نسبت به این مقدار، کاهش چشمگیری داشته است. وابستگی به آب زیرزمینی و سطحی در کشور به ترتیب ۵۵و ۴۵درصد است و از کل مصارف ۳۲درصد تحت عنوان آبهای بازگشتی به چرخه بازمیگردد. نکته مهم این است که در حال حاضر بین منابع و مصارف آب تعادل وجود ندارد و طی دوره مذکور، سالانه به میزان ۴/ ۶میلیارد مترمکعب، مصارف از منابع پیشی گرفته و این امر به کسری تجمعی بسیار قابلتوجه منابع آب زیرزمینی و درنهایت تبعات مترتب آن، منجر شده است. با توجه به خالص آب ورودی به کشور (۴/ ۴میلیارد مترمکعب)، کل آب تولیدشده ۴/ ۱۱۴میلیارد مترمکعب میشود. این مقدار آب، کل آبی است که باید پاسخگوی تمام نیازهای کشور از جمله نیازهای زیستمحیطی) باشد. نکته بسیار مهم این است که اولا این مقادیر براساس متوسط درازمدت ۴۵ساله بوده و نوسانهای سالانه در آن وجود خواهد داشت؛ ثانیا به دلیل تغییر اقلیم و خشکسالیهای پیدرپی در سالهای اخیر و عدملحاظ آن در دوره ذیربط، انتظار میرود مقادیر آب تجدیدپذیر در سالهای اخیر، کمتر باشد. حجم کل برداشت برای مصارف مختلف کشور (کشاورزی، شرب و صنعت) برابر با ۱/ ۹۸میلیارد مترمکعب (۴۵درصد منابع آب سطحی و ۵۵درصد منابع آب زیرزمینی) است که از این میزان ۸/ ۳۱میلیارد مترمکعب به صورت پساب، فاضلاب یا زهاب (آبهای برگشتی) به چرخه بازمیگردد. در این گزارش عنوان شده است، در حال حاضر بیلان آب کشور به طور قابل قبولی مشخص نبوده و مواردی از جمله نداشتن متولی مشخص و ارائه دادههای چندگانه؛ عدمبهروزرسانی مناسب بیلان آب؛ پویا نبودن و عدمکاربرد در اهداف کلان و سیاستگذاریهای موضوعه؛ نداشتن ساختار سازمانی مناسب در دستگاه متولی امر؛ مشخص نبودن مرز بین اندازهگیری، تخمین و مدلسازی و تغییر رویکرد از روشهای سنتی بیلان به روشهای نوین حسابداری آب را میتوان جزو آسیبهای اصلی بیلان آب کشور برشمرد. در این راستا و برای بهبود فرآیندهای تعیین بیلان آب کشور تکمیل، تجهیز و بهروزرسانی شبکه پایش منابع آب و استفاده از فناوریهای روزآمد پایش، استانداردسازی روششناسی تعیین بیلان آب همگام با استانداردهای جهانی، استفاده هرچه بیشتر از دادههای اندازهگیری در تعیین بیلان آب، استفاده از فناوریهای روزآمد اندازگیری (مانند فناوریهای ماهوارهای، شبکههای پایش برخط و پایگاههای اطلاعاتی جهانی) قرار گرفتن روششناسی بیلان، دادهها و نتایج در دسترس عموم پیشنهاد شده است. براساس این بیلان، سهحوضه آبریز درجه۲با بیشترین ورودی آب عبارتند از: کارون بزرگ، کویر مرکزی و دریاچه نمک به ترتیب مقادیر مطلق ۴۱۵۵۳میلیون، ۳۰۲۴۳میلیون و ۲۴۹۸۵میلیون مترمکعب. همچنین بیشترین کسری در ذخیره در حوضههای آبریز درجه۲دریاچه نمک، کویر مرکزی و دریاچه ارومیه با مقادیر منفی ۱۰۳۹میلیون، منفی ۱۰۰۶میلیون و منفی ۵۹۴میلیون مترمکعب اتفاق افتاده است. در مقیاس حوضههای آبریز درجهیک خلیجفارس و دریای عمان، دریایخزر، فلاتمرکزی، دریاچه ارومیه، قرهقوم و مرزی شرق، آب تجدیدپذیر به ترتیب با مقادیر ۵۶۹۲۹میلیون، ۲۲۴۶۵میلیون، ۲۲۲۹۰میلیون، ۵۰۷۱میلیون، ۱۶۷۵میلیون و ۱۴۴۷میلیون مترمکعب حاصل میشود که درنهایت کل آب تجدیدپذیر کشور را رقم میزند. همچنین در این مقیاس تمام حوضههای آبریز تغییرات منفی ذخیره دارند. مهمترین موارد آسیبشناسی بیلان آب کشور را میتوان نداشتن متولی مشخص واحد، بهروز نبودن و فواصل زمانی طولانی بهروزرسانی، ساختار تصدیگری نامناسب در بدنه اجرایی و همچنین مشخص نبودن مرز بین اندازهگیری و تخمین برشمرد. آسیبهای یادشده درنهایت به موثر نبودن بیلان منابع و مصارف آب در تدوین سیاستگذاریهای کشور منجر میشود. در این راستا تکمیل و تجهیز شبکه پایش کشور و استفاده از فناوریهای روزآمد پایش و اندازهگیری، استانداردسازی روش تدوین بیلان و تغییر رویکرد حسابداری آب به عنوان برخی پیشنهادها برای بهبود مقوله بیلان آب کشور ارائه میشود. تهیه بیلان منابع و مصارف آب لازمه هرگونه سیاستگذاری کلان و خرد در این زمینه است. با بررسی بیلان آب، تمام ورودیها، خروجیها و تغییرات ذخایر آبی طی یک محدوده مکانی و زمانی مشخص بررسی و تعیین میشود. این ورودیها، خروجیها و تغییرات ذخایر میتوانند به هر شکلی بوده و با تغییر مقیاس مکانی مورد بررسی، ممکن است جزئیات جدیدی به هرکدام اضافه شود. معمولا با کوچکتر شدن مقیاس مکانی تدوین بیلان آب، جزئیات بیشتر و موضوع پیچیدهتر میشود. باید توجه کرد که ممکن است به دلایلی، اجزای معادله بیلان با هم در تعادل نباشند که در این حالت از جزء تطبیق استفاده شده و عدمقطعیتهای موضوعه در این جزء لحاظ میشود. معمولا ورودیها (منابع) و خروجیها (مصارف) در معادله بیلان به سه دسته منابع/ مصارف بالای سطح زمین، منابع/ مصارف روی سطح زمین و منابع/ مصارف زیر سطح زمین تقسیم میشود.