• جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳ -
  • 22 November 2024

  • جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳ -
  • 22 November 2024
مرز تاب‏‏‌آوری شرکت‌های فولادی کجاست؟

ریسک‏‏‌های نانوشته صنعت فولاد

تاب‌‌‌آوری واحدهای فولادی با چالش مواجه شده است. مسائل مختلفی که طی سال‌های اخیر برای این صنعت استراتژیک اتفاق افتاده، این تاب‌‌‌آوری را متزلزل کرده است...

ایران همواره طی سال‌های گذشته بین هشتمین تا دهمین تولیدکننده بزرگ فولاد دنیا و نخستین تولیدکننده آهن اسفنجی بر پایه گاز در جهان قرار گرفته است. بر اساس مزیتی که تولید فولاد در ایران داشته از سوی دست‌‌‌اندرکاران این صنعت، در چشم‌‌‌انداز سال ۱۴۰۴ قرار بوده ایران از نظر کمی به ظرفیت تولید ۵۵ میلیون تن فولاد دست پیدا کند، ظرفیتی که در ابتدای مطرح شدن آن هرچند با اما و اگرهای بسیاری همراه بود و البته برخی آن را چندان قابل تحقق نمی‌‌‌دانستند؛ اما با نزدیک شدن به این چشم‌‌‌انداز، شاهد هستیم که ظرفیت فولادسازی در کشور به حدود ۴۰ میلیون تن رسیده و میزان تولید فولاد ایران در پایان سال ۱۴۰۱به بیش از ۳۰ میلیون تن رسید. به گزارش مرکز پژوهش‌‌‌های مجلس شورای اسلامی، در حال حاضر، زنجیره ارزش فولاد حدود ۱۲‌درصد ارزش صادرات غیرنفتی کشور را به خود اختصاص داده است، به گونه‌‌‌ای که علاوه بر تامین نیاز داخل کشور به محصولات زنجیره فولاد، امکان توسعه بازارهای صادراتی نیز به وجود آمده و این در حالی است که در دهه ۱۳۸۰، ایران یکی از واردکنندگان شمش و محصولات فولادی نظیر میلگرد ساختمانی بود. پایش طرح‌‌‌های در دست احداث و قابل تحقق زنجیره ارزش فولاد نشان می‌دهد که اهداف کمی این صنعت محقق‌‌‌شدنی است.
البته لازم به یادآوری است که آنچه صنعت فولاد را طی دهه‌‌‌های اخیر به بلوغ کنونی رسانده، استفاده و بهره‌‌‌گیری از منابع خدادادی در کشور بوده که در این راستا می‌توان به وجود سنگ‌آهن، انرژی ارزان‌قیمت و نیروی انسانی اشاره کرد که همواره طی سال‌های گذشته به عنوان مزیت‌‌‌های فولادسازی در کشور از آن یاد شده است. دسترسی به گاز طبیعی و انرژی ‌برق با نرخ‌های یارانه‌‌‌ای، همواره یکی از مشوق‌‌‌های اصلی سرمایه‌گذاری در بخش فولاد کشور بوده است، اما طی چند سال اخیر که فولادسازان با محدودیت‌های انرژی، اصلاح قیمت‌های آن و ریسک تامین سنگ‌آهن روبه‌‌‌رو شده‌‌‌اند، به نظر می‌رسد که این واحدها را با چالش‌‌‌های اساسی روبه‌‌‌رو کرده تا حدی که تاب‌‌‌آوری آنها را متزلزل کرده است.
مسوولان و دست‌‌‌اندرکاران سیاستگذار و تصمیم‌‌‌سازان دولتی معتقد هستند که با توجه به‌گذار بخش فولاد کشور از دوره رشد و نمو اولیه و دستیابی به بلوغ صنعتی و مدیریتی، انتظار می‌رود استمرار توسعه و تداوم تولید در این بخش بدون نیاز به مشوق‌‌‌ها و حمایت‌‌‌های دولتی نیز امکان‌‌‌پذیر باشد. در مقابل فولادسازان معتقد هستند که ایجاد زیرساخت‌‌‌ها مانند ایجاد نیروگاه و... وظیفه آنها به‌‌‌شمار نمی‌رود و در حقیقت وظیفه دولت است که این زیرساخت‌‌‌ها را برای صنعت که سبب اشتغال‌زایی در کشور می‌شود ایجاد کند. از سوی دیگر افزایش نرخ گاز در سال جدید مزیت‌‌‌های فولادسازی را در ایران از بین برده است. در ابتدای مرداد ماه سال‌جاری نیز جمعی از فولادسازان بزرگ کشور در طوماری خطاب به دولت و مجلس شورای اسلامی، درباره پیامدهای منفی افزایش دو برابری قیمت گاز صنعت فولاد از جمله توقف سرمایه‌گذاری‌‌‌ها در این صنعت هشدار دادند و خواهان بازنگری در این مصوبه شدند. فولادسازان کشور در نامه‌‌‌های جداگانه خطاب به محمد مخبر معاون اول رئیس‌‌‌جمهور، محمدباقر قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی، وزرای صنعت، معدن و تجارت، وزارت امور اقتصادی و دارایی و رؤسای کمیسیون‌‌‌های اقتصادی و صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی، خواستار بازنگری در مصوبه افزایش دوبرابری نرخ گاز صنعت فولاد به دلیل پیامدهای سوء آن شدند.
هزینه‌‌‌هایی که توقف تولید به همراه دارد
به نظر می‌رسد که طی دو دهه گذشته که صنعت فولاد با سرمایه‌گذاری‌‌‌های بسیاری که به دلیل مزیت‌‌‌های عنوان‌‌‌شده رشد کرد، طی سال‌های اخیر و به دلیل بحران‌هایی همچون کمبود سنگ‌آهن، تامین انرژی و نبود زیرساخت‌‌‌های لازم با بحران‌های جدی روبه‌‌‌رو شده است، به‌‌‌گونه‌‌‌ای که تاب‌‌‌آوری این واحدهای پولادین را با مشکل روبه‌‌‌رو کرده است.
در این زمینه زکریا نایبی کارشناس فولاد عنوان کرد: یکی از مهم‌ترین مسائل مطرح شده برای فولادسازان به‌‌‌ویژه فولادسازان کوچک موضوع تامین انرژی است. در فولادسازی 30‌درصد هزینه‌‌‌ها ثابت و 70‌درصد آنها متغیر است، به این معنا که اگر یک کارخانه به‌‌‌صورت موقت متوقف شود، همچنان 30‌درصد هزینه شامل دستمزد پرسنل و هزینه‌‌‌های نگهداری و بازسازی خواهد داشت و 70‌درصد هزینه‌‌‌های متغیر کارخانه فولاد نیز بستگی به میزان تولیدات آن دارد. بنابراین اگر به دلیل محدودیت‌های انرژی کارخانه متوقف شود، 30‌درصد هزینه برعهده کارخانه خواهد بود و این سبب زیان‌‌‌دهی کارخانه فولادی می‌شود. البته این میزان زیان‌‌‌دهی مربوط به واحدهای کوچک می‌شود.
واحدهای کوچک‌تر تاب‌‌‌آوری کمتری دارند
نایبی با اشاره به این موضوع که واحدهای فولادی در ایران مانند طیف وسیعی از رنگین‌کمان می‌‌‌مانند، عنوان کرد: طیف‌‌‌های مختلف در واحدهای فولاد در فرادست و فرودست زنجیره فولاد قرار دارد. مقصود ما فولاد مبارکه یا فولاد خوزستان که در فولادسازی ایران سرآمد محسوب می‌‌‌شوند، نیست و در این خصوص صحبت نمی‌‌‌کنیم، بلکه مقصود ما بیشتر کارخانه‌‌‌های خصوصی و کوچک هستند. برای نمونه تعداد تولیدکنندگان شمش فولاد که بالای یک میلیون تن تولید دارند، به حدود 7 تا 8 کارخانه می‌‌‌رسد، اما تعداد واحدهای زیر یک میلیون تن و حتی زیر 500‌هزار تن به حدود 90 واحد می‌‌‌رسد، به عبارتی تعداد این واحدهای با ظرفیت پایین، در کشور بالاست که پراکندگی بسیاری نیز دارند. در زمان احداث این واحدها، بدون شک طرح توجیهی و اقتصادی داشته‌‌‌اند، اما این واحدها در شرایط کنونی آسیب‌‌‌پذیر شده‌‌‌اند، وگرنه فولادسازان بزرگ اگر کوچک‌ترین هزینه‌‌‌ای بر آنها تحمیل شود، آنها را جبران خواهند کرد، این در حالی است که دخل و خرج واحدهای کوچک مشخص است و زمانی که در طول سال این واحدها به دلیل اعمال محدودیت‌ها؛ تعطیل یا نیمه‌‌‌تعطیل می‌‌‌شوند، حدود 15‌درصد از میزان تولید خود را از دست می‌دهند و به علاوه هزینه‌‌‌های ثابتی متحمل می‌‌‌شوند، پس از گذشت دو سه سال که با این روال به سر می‌کنند، یا کارخانه را تعطیل کرده یا به فکر فروش آن می‌‌‌افتند. برای نمونه هم‌‌‌اکنون برخی واحدها کارخانه‌‌‌های خود را برای فروش گذاشته‌‌‌اند، زیرا دیگر تولید برای آنها همراه با صرفه اقتصادی نیست. وی در ادامه خاطرنشان کرد: پس یکی از مهم‌ترین مسائل مطرح‌‌‌شده در وهله نخست برای واحدهای فولادسازی، تامین انرژی پایدار است.
این کارشناس فولاد در ادامه عنوان کرد: علاوه بر مسائل مطرح‌‌‌شده همچون انرژی، نوسان قیمت مواد اولیه نیز در بازار فولادسازان اثرگذار است. یک واحد فولادساز از زمانی که مواد اولیه را تهیه کند تا زمانی که محصول نهایی را تولید کند، کلی شاهد نوسانات قیمت در بازار است.
نایبی در پاسخ به این پرسش که تهیه مواد اولیه برای فولادسازان چالش‌‌‌برانگیز نشده است، گفت: فولادسازان در تهیه مواد اولیه چندان با مشکل روبه‌‌‌رو نیستند و هر واحدی که نقدینگی داشته باشد، می‌تواند به راحتی مواد اولیه خود را تامین کند. بازار آهن ایران نقد است و تا زمانی که پول ندهید، نمی‌توانید کالای مورد نظر خود را خریداری کنید.
وی همچنین در پاسخ به این پرسش که گردش نقدینگی در شرکت‌ها به چه صورت است و جزو مواردی به‌‌‌شمار می‌رود که برای آنها بحران ایجاد کند، گفت: شرکت‌های فولادی گردش نقدینگی لازم را دارند و این موضوع چندان نمی‌تواند عامل تاثیرگذاری در این راستا باشد.
توسعه‌‌‌ها متوقف می‌‌‌شوند
نایبی در ادامه درباره توجیه‌‌‌پذیری صنعت فولاد در نگاه بلندمدت عنوان کرد: موضوعی که صنعت فولاد را توجیه‌‌‌پذیر می‌کند، توسعه صنعت فولاد است. واحدهای فولادسازی برای جبران هزینه‌‌‌های خود مجبور به توسعه خود هستند یا اینکه برای صادرات به‌‌‌دنبال بازارهای جدید می‌‌‌روند، اما این در حالی است که موانعی همچون تامین انرژی، جلوی توسعه آنها را خواهد گرفت. محدودیت‌های انرژی علاوه بر اینکه ظرفیت کنونی تولید را کاهش می‌دهد، ظرفیت‌‌‌های آتی در این صنعت را نیز کاهش خواهد داد. برای نمونه اگر کارخانه‌‌‌‌‌‌ای 200‌هزار تن تولید می‌‌‌کرد پس از گذشت چند سال به ظرفیت 400‌هزار تن می‌‌‌رسید، اما وضعیت فولادسازان به جایگاهی رسیده است که اینک هیچ برنامه‌‌‌ریزی برای آینده خود متصور نیستند. تمام این مسائل در کنار یکدیگر سبب می‌شود که صنعت فولاد کشور درجا بزند.
وی همچنین در پاسخ به این پرسش که آیا پیش رفتن از تولید فولاد عمومی به سمت تولید فولادهای خاص یا آلیاژی می‌تواند مسیر این صنعت را متحول کند، تصریح کرد: طرح این موضوع تا حدی می‌تواند شعارگونه باشد، نخست اینکه یک واحد تولید آلیاژی در ایران داریم که سایر واحدهای تولیدی قدرت رقابت با این واحد را ندارند. برای تولید فولاد آلیاژی نیاز به فناوری خاص داریم که سرمایه‌گذاری در این زمینه به نتیجه خاصی نرسیده است. به نظر می‌رسد که صنعت فولاد ایران در زمینه فولاد ساختمانی موفق‌‌‌تر عمل خواهد کرد تا اینکه بخواهد به سمت تولید فولادهای خاص پیش برود. تولید فولاد خاص نیازمند فناوری و دانش مختص به خود است و حتی در اروپا نیز این گونه نیست که همه فولاد خاص تولید ‌‌‌کنند و این تولید بیشتر انحصاری است.

این کارشناس فولاد در پاسخ به این پرسش که در نگاه بلندمدت چه برنامه‌‌‌ای برای صنعت فولاد ایران باید مدنظر قرار داد تا تاب‌‌‌آوری این واحدها را در برابر بحران‌ها بیشتر کرد، گفت : در چشم‌‌‌انداز سال 1404 ایران در صنعت فولاد قرار بود که به تولید 55 میلیون تن فولاد دست پیدا کند. در حال حاضر نیز به ظرفیت‌‌‌های بالای 40 میلیون تن رسیده است، اما اینکه به تولید واقعی 55 میلیون تن برسد، بعید به نظر می‌‌‌رسد، چراکه تولید فولاد نیازمند زیرساخت‌‌‌هایی همچون آب، برق، جاده، راه‌‌‌آهن و... است. صنعت فولاد صنایع بسیاری را با خود به پیش می‌‌‌برد. در ایران این زیرساخت‌‌‌ها همچنان فراهم نشده است. برای نمونه طی 20 سال گذشته چه میزان راه‌آهن به ظرفیت‌‌‌های کشور اضافه شده است.
زیرساخت واردات سنگ‌آهن نداریم
نایبی در ادامه خاطرنشان کرد: البته در سند چشم‌‌‌انداز تمام این موارد پیش‌بینی شده است. برای نمونه اگر به 55 میلیون تن فولاد برسیم باید 120 میلیون تن سالانه کنسانتره تولید کنیم که برای رسیدن به این مقصود باید حدود 200 میلیون تن سنگ‌آهن از معادن خود استخراج کنیم، در حالی که ما در بخش معدن از چنین ظرفیتی برخوردار نیستیم و اگر برای نمونه سالانه 200 میلیون تن سنگ‌آهن از کشور استخراج کنیم بین 10 تا 15 سال آینده معادن سنگ‌آهن ایران به اتمام خواهد رسید. ایران سه میلیارد سنگ‌آهن شناخته‌‌‌شده دارد که اگر سالانه 200 میلیون تن از آن برداشت کند، بدون شک اگر معادن جدید دیگری اکتشاف نشوند، این معادن طی 15 سال به اتمام خواهند رسید. این آمار را خود وزارت صنعت، معدن و تجارت ارائه داده است.
وی در ادامه با اشاره به این موضوع که از سوی دیگر هیچ‌گونه زیرساختی را برای واردات سنگ‌آهن آماده نکرده‌‌‌ایم، گفت: هیچ بندر تخصصی برای واردات سنگ‌آهن احداث نکرده‌‌‌ایم که اگر هم‌‌‌اکنون شروع به احداث آن کنیم، حدود 20 سال دیگر ممکن است راه‌‌‌اندازی شود.
این کارشناس فولاد در پایان تاکید کرد: بنابراین با تمام این شرایط اگر چاره‌‌‌ای در بلندمدت برای حل مشکلات صنعت فولاد اندیشیده نشود، آینده‌‌‌ چندان مناسبی نمی‌توان برای آن در کشور متصور بود. هرچند ممکن است این واحدهای موجود به تولید خود ادامه بدهند، اما توسعه فراگیر آن دیگر اتفاق نخواهد افتاد.
سخن آخر
به گزارش دنیای اقتصاد،بدون شک باید به این موضوع توجه داشت که برمبنای مزیت‌‌‌هایی که در تولید فولاد در کشور وجود داشته است، سرمایه‌گذاری‌‌‌های کلانی در این صنعت انجام گرفته است که اگر بالنده نشود، به نوعی سبب هدررفت این سرمایه‌‌‌های ملی خواهد شد. این وظیفه دولت است که زیرساخت‌‌‌های لازم را برای واحدهای فولادسازی مهیا کند و در مقابل نیز وظیفه واحدهای فولادسازی به عنوان بخش خصوصی این است که میزان بهره‌‌‌وری و کارآیی خود را در زمینه مصرف انرژی و سایر مواردی که آنها را با چالش روبه‌‌‌رو کرده است، بالا ببرند تا از تمام بحران‌های پیش‌‌‌ آمده بتوانند عبور کنند.
لینک کوتاه خبر: https://eghtesadkerman.ir/8461
اخبار مرتبط
نظرات شما