روسیه اوکراین را بمباران میکند. اسرائیل در غزه درگیر یک جنگ وحشتناک است. تهدید جنگ آشکار بین اسرائیل و ایران هر روز افزایش مییابد. پکن و واشنگتن چنگ و دندان به هم نشان میدهند. در چنین لحظهای، کتاب «جنگ سرد جدید» دیوید سانگر، با عنوان فرعی ظهور چین، تهاجم روسیه، و مبارزه آمریکا برای دفاع از غرب، خواندنی است...
روسیه اوکراین را بمباران میکند. اسرائیل در غزه درگیر یک جنگ وحشتناک است. تهدید جنگ آشکار بین اسرائیل و ایران هر روز افزایش مییابد. پکن و واشنگتن چنگ و دندان به هم نشان میدهند. در چنین لحظهای، کتاب «جنگ سرد جدید» دیوید سانگر، با عنوان فرعی ظهور چین، تهاجم روسیه، و مبارزه آمریکا برای دفاع از غرب، خواندنی است، کتابی که با تحقیقات دقیق نوشته شده و مملو از مصاحبهها و مشاهدات ثبت شده از منابع عالیرتبه آمریکا است. سخنان رئیس سیا، بیل برنز، آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه، و جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی، در سراسر کتاب ظاهر میشود. سانگر، خبرنگار کاخ سفید و امنیت ملی نیویورک تایمز، دسترسی، اختیار و کنجکاوی را برای ارائه یک پیام هشدار دهنده به کار میگیرد: تسلط ایالات متحده دیگر امری بدیهی نیست. در دهه سوم قرن بیست و یکم، چین و روسیه با واشنگتن مخالفت میکنند و تلاش میکنند تا وضعیت موجود را در هم بشکنند و در عین حال به افتخارات گذشته نگاه دارند. به قول سانگر، ولادیمیر پوتین خود را دومین ظهور پتر کبیر میداند، «دیکتاتوری که هدفش احیای امپراتوری قدیمی روسیه و رسیدگی به نارضایتیهای تاریخی است». به نوشته گاردین، امکان جنگ هستهای دیگر صرفاً در تئوری نیست. سانگر مینویسد: «در سال 2021 بایدن، [ژنرال مارک] میلی و تیم جدید امنیت ملی کاخ سفید متوجه شدند که تعطیلات هستهای آمریکا به پایان رسیده است. آنها وارد عصر جدیدی میشدند که بسیار پیچیدهتر از جنگ سرد بود». با تزلزل روسیه در جنگ علیه اوکراین، پوتین و کرملین چشمانداز حمله هستهای را علیه کیف مطرح کردند. سانگر یادآور میشود: «این تهدید که روسیه ممکن است از سلاح هستهای علیه دشمن غیرهستهای خود استفاده کند، هر چند ماه یکبار دوباره و دوباره ظاهر میشود. دنیا دیگر «مسطح» نبود. در عوض، «طرف مقابل بیشتر شبیه یک تهدید امنیتی و کمتر شبیه یک بازار پرسود به نظر میرسد». تجارت آزاد بدون محدودیت، و وابستگی متقابل باعث رونق و رشد عدهای شد، اما خشم و آوارگی را در میان بسیاری به وجود آورد. در ایالات متحده، مردمی که شغل خود را به چین و مکزیک از دست دادند در سال 2016 به دنبال ترامپ رفتند. بایدن و دموکرات ها متوجه شدند که چین هرگز دوست آمریکا نبوده و نخواهد بود. یکی از «نزدیکترین مشاوران» بایدن به سانگر میگوید: «فکر میکنم منصفانه است که بگوییم تقریباً همه فرضها در دولتهای مختلف اشتباه بوده است». او افزود: «اینترنت آزادی سیاسی را به ارمغان خواهد آورد. تجارت رژیمها را لیبرال میکند و در عین حال مشاغل با مهارت بالا برای آمریکاییها ایجاد میکند. این لیست ادامه دارد. بسیاری از آنها فقط آرزو بود.» سانگر همچنین ناامیدی را که خروج ناموفق ایالات متحده از افغانستان ایجاد کرده بود، به تصویر میکشد. یک بمب گذاری انتحاری در پایگاه هوایی کابل 13 سرباز آمریکایی و 170 غیرنظامی را کشت. تقریباً سه سال بعد، جایگاه سیاسی بایدن بهبود نیافته است. سانگر می نویسد: «به نظر میرسید تجربه تلخ آمریکا در افغانستان و عراق بر خطرات زیادهروی امپریالیستی تأکید میکند. با توجه به اینکه ایران در کانون توجه قرار دارد و خاورمیانه در آشفتگی غرق شده است، آنچه در آینده میآید نامشخص است. سانگر همچنین روابط پرتنش بایدن و بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، بر سر جنگ غزه را خلاصه میکند. نتانیاهو در مقطعی از جنگ غزه گفت: «آیا ایالات متحده توکیو را در طول جنگ جهانی دوم بمباران نکرد؟ آیا دو بمب اتمی پرتاب نکرد؟ و هزاران نفری که در موصل کشته شدند در حالی که ایالات متحده به دنبال نابودی داعش بود، چطور؟» روز پنجشنبه، ایالات متحده قطعنامه اعطای عضویت کامل کشور فلسطین در سازمان ملل را وتو کرد. ساعاتی بعد، استاندارد اند پورز رتبه اعتباری اسرائیل را کاهش داد و اسرائیل علیه ایران تلافی کرد. به گزارش اکوایران،سانگر کتاب خود را با نوستالژی - و دلهره به پایان میرساند. او مینویسد: «با وجود تمام خطرات فعلی، شایان ذکر است که یکی از برجستهترین جنبههای جنگ سرد قدیمی که کمتر مورد بحث قرار گرفته است این بود که قدرتهای بزرگ هرگز اختلافات خود را به یک درگیری مستقیم تبدیل نکردند. این یک زنجیره هشت دههای است که ما نمیتوانیم آن را بشکنیم.»