• یکشنبه ۶ مرداد ۱۴۰۴ -
  • 27 July 2025

  • یکشنبه ۶ مرداد ۱۴۰۴ -
  • 27 July 2025
ناهمخوان با واقعیت‌‌‌های موجود؛

رویای ۳۰‌هزارمگاواتی

آیا هدف‌گذاری ایران برای توسعه نیروگاه‏‏‌های خورشیدی امکان‏‏‌پذیر است؟. در اواخر پاییز سال ۱۴۰۳، عباس علی‌‌‌آبادی، وزیر نیرو، خبر از هدفی بلندپروازانه در دستیابی به ظرفیت ۳۰هزار مگاواتی انرژی خورشیدی تا پایان دولت چهاردهم در تابستان ۱۴۰۷ داد...

به گزارش «ایرنا» وزیر نیرو به تازگی نیز بیان کرد: «ظرفیت تولید تجدیدپذیر کشور تا پایان تیرماه به ۳‌هزار مگاوات می‌‌‌رسد.» این هدف، در صورت تحقق، می‌تواند ایران را به یکی از بازیگران اصلی انرژی‌‌‌های تجدیدپذیر در منطقه تبدیل کند و گامی بزرگ در مسیر کاهش وابستگی به سوخت‌‌‌های فسیلی و مقابله با چالش‌‌‌های محیط‌‌‌زیستی بردارد.
اما این هدف چقدر با واقعیت‌‌‌های موجود همخوانی دارد. بررسی داده‌‌‌های منتشرشده توسط موسسه انرژی امبر و مقایسه ایران با کشورهای دیگر، نشان می‌دهد که شکاف میان وضعیت کنونی ایران و چشم‌‌‌انداز اعلام‌‌‌شده، بسیار عمیق است. این گزارش، با نگاهی به وضعیت ایران و تجربه‌‌‌های موفق جهانی، به تحلیل امکان‌‌‌پذیری این هدف و چالش‌‌‌های پیش ‌‌‌رو پرداخته است.
 مسیر توسعه انرژی خورشیدی در ایران
ایران، با وجود اقلیم گرم و خشک و اراضی گسترده از ظرفیت طبیعی مناسبی برای توسعه انرژی خورشیدی برخوردار است. با این حال، پیشرفت در این حوزه حداقل تا سال‌‌‌ گذشته همچنان کند و محدود بوده است. بر اساس گزارش‌‌‌های رسمی از خبرگزاری «ایرنا»، ظرفیت انرژی‌‌‌های تجدیدپذیر ایران در آذر ۱۴۰۳ حدود ۱۳۱۷مگاوات بوده که تا اردیبهشت ۱۴۰۴ به ۱۷۰۰مگاوات افزایش یافته است.
همچنین به گفته وزیر نیرو در دهم تیرماه، ظرفیت تجدیدپذیر کشور تا پایان تیر ‌‌‌ماه به ۳‌هزار مگاوات خواهد رسید. برای تحقق هدف ۳۰‌هزارمگاواتی، ایران باید به صورت میانگین ماهانه ۶۲۵مگاوات ظرفیت جدید ایجاد کند؛ رشدی تقریبا ۱۰برابری نسبت به سرعت کنونی. چنین جهشی نیازمند تحولات اساسی در سیاستگذاری، زیرساخت‌‌‌ها و سرمایه‌گذاری است. اما دغدغه‌‌‌های سرمایه‌گذاران در حوزه انرژی‌‌‌های تجدیدپذیر به‌‌‌روشنی بیانگر محدودیت‌های عمیق‌‌‌تری در ساختار اقتصاد ایران است. فعالان این حوزه مشکلات تامین مالی و دسترسی به سرمایه را به‌‌‌عنوان اصلی‌‌‌ترین مانع توسعه تجدیدپذیرها می‌‌‌دانند.
از سوی دیگر موانع مجوزدهی و بوروکراسی پیچیده نیز یکی دیگر از موانع جدی در مسیر توسعه انرژی خورشیدی بیان شده است. علاوه بر این، سیاستگذاری‌‌‌های ناپایدار، قیمت‌گذاری دستوری و نبود شفافیت در مالکیت برق تولیدی به تردید و بی‌‌‌اعتمادی سرمایه‌گذاران دامن زده است. در مجموع، فقدان بودجه‌‌‌های کلان، نبود برنامه‌‌‌ریزی روشن برای جذب سرمایه داخلی و خارجی و محدودیت‌های زیرساختی شبکه برق، مسیر تحقق هدف ۳۰‌هزار مگاواتی را دشوار و پرهزینه کرده است.
 آفتاب بر فراز «پل شرق و غرب»
ترکیه، با تامین بیش از ۴۰‌درصد برق خود از منابع تجدیدپذیر، به پیشگامی در توسعه انرژی‌‌‌های پاک در منطقه تبدیل شده است. این کشور با برنامه‌‌‌ریزی دقیق و سرمایه‌گذاری کلان، الگویی موفق از توسعه انرژی خورشیدی و بادی ارائه داده، اما حتی با این کشور، نتوانسته در بازه‌‌‌ای سه تا چهارساله ۳۰‌هزار مگاوات به ظرفیت خورشیدی خود اضافه کند.
ترکیه در سال‌های ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۴، ماهانه به‌‌‌طور میانگین ۱۹۶ مگاوات به ظرفیت خورشیدی خود افزوده و از یک‌گیگاوات در سال ۲۰۱۶ به 19.88گیگاوات در ۲۰۲۴رسیده که رشدی ۱۹برابری محسوب می‌شود. حدود ۷۶‌درصد این ظرفیت، معادل ۱۵۰مگاوات ماهانه، به شبکه تحویل داده شده که نشان‌‌‌دهنده کارآیی سیستم‌ها با وجود تلفات و شرایط محیطی است. در حوزه بادی نیز، ترکیه با افزودن میانگین ۷۵مگاوات ماهانه، ظرفیت خود را از ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۴ به 12.8گیگاوات رسانده است.
ترکیه برای سال ۲۰۳۵، هدف 120‌هزار مگاواتی برای ظرفیت بادی و خورشیدی تعیین کرده که به گفته مقامات این کشور نیازمند ۱۰۸میلیارد دلار سرمایه‌گذاری است. رشد ۶۰درصدی نصب ظرفیت‌‌‌های خورشیدی در پنج‌‌‌ماهه نخست 2025 نسبت به میانگین سال گذشته نشان می‌دهد، که بدون در نظر گرفتن سایر منابع انرژی تجدید‌‌‌پذیر، با حفظ این شتاب ظرفیت خورشیدی ترکیه تا ۲۰۳۵ می‌تواند به 85‌هزار مگاوات برسد. اما حتی این کشور با زیرساخت‌‌‌ پیشرفته‌‌‌، در بازه ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۴ توانسته تنها 9‌هزار مگاوات ظرفیت خورشیدی اضافه کند.
 خورشید در «سرزمین صبح آرام»
کره‌جنوبی، نمونه‌‌‌ای برجسته از تبدیل محدودیت‌ها به فرصت‌‌‌هاست. این کشور، با وجود کمبود زمین برای نصب پنل و تابش محدودتر خورشید، از سال ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۴ به‌‌‌طور میانگین ماهانه ۳۴۰مگاوات به ظرفیت خورشیدی خود افزوده و در مجموع به ۲۸ هزار مگاوات رسیده است. از این میزان، 22‌هزار مگاوات به شبکه تحویل داده شده است.
کره‌جنوبی با بهره‌‌‌گیری از فناوری‌‌‌های پیشرفته، سیاستگذاری هوشمند و همکاری‌‌‌های بین‌المللی، توانسته موانع طبیعی را پشت سر بگذارد. استفاده از پنل‌‌‌های خورشیدی با راندمان بالا، ایجاد مشوق‌‌‌های مالی برای سرمایه‌گذاران و اجرای دقیق پروژه‌‌‌ها، این کشور را به یکی از پیشتازان جهانی انرژی خورشیدی تبدیل کرده است.
 پیشگام انرژی سبز اروپا
آلمان، به‌‌‌عنوان پیشتاز انرژی‌‌‌های تجدیدپذیر در اروپا، نمونه‌‌‌ای بی‌‌‌نظیر از توسعه پایدار ارائه می‌دهد. این کشور از سال ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۴، حدود 61‌هزار مگاوات به ظرفیت خورشیدی خود افزوده که 47‌هزار مگاوات آن به شبکه تحویل داده شده، ‌‌‌یعنی میانگین سالانه 5200 مگاوات به ظرفیت شبکه اضافه شده است. به‌‌‌ویژه در چهار سال اخیر، با توجه به تحولات ژئوپلیتیک مانند جنگ اوکراین و نیاز به کاهش وابستگی به سوخت‌‌‌های فسیلی، آلمان که پیشروترین کشور در توسعه فناوری‌‌‌های پاک در قاره اروپا شناخته می‌شود 35‌هزار مگاوات ظرفیت جدید ایجاد کرده است.
مقایسه این رقم با هدف‌‌‌گذاری ۳۰‌هزار مگاواتی ایران نشان می‌دهد که برنامه وزارت نیرو، از منظر عددی قابل تحقق به نظر می‌‌‌رسد. اما پرسش اساسی اینجاست، سیاست‌‌‌ها، زیرساخت‌‌‌ها و فناوری‌‌‌های موجود در ایران تا چه اندازه با الگوی موفق آلمان شباهت دارد؟ موفقیت آلمان حاصل ترکیبی از سیاست‌‌‌های موثر، از جمله نظام تعرفه‌‌‌گذاری حمایتی که سرمایه‌گذاری در انرژی‌‌‌های پاک را برای فعالان اقتصادی جذاب کرده، شکل‌‌‌گیری یک بازار رقابتی برق که به نوآوری و مشارکت گسترده بخش خصوصی و عمومی منجر شده است.
 دغدغه سرمایه‌گذاران خورشیدی
با وجود ظرفیت‌‌‌های اقلیمی و جغرافیایی چشمگیر، ایران در مسیر توسعه انرژی‌‌‌های تجدیدپذیر از رقبای منطقه‌‌‌ای و بین‌المللی خود جامانده است. کشورهایی نظیر ترکیه، کره‌جنوبی و آلمان، هر یک با تکیه بر مزیت‌‌‌های راهبردی و بهره‌‌‌گیری از سیاست‌‌‌های حمایتی، برنامه‌‌‌ریزی مالی منسجم و زیرساخت‌‌‌های فناورانه، توانسته‌‌‌اند‌گذار به انرژی‌‌‌های پاک را با سرعت و دقت پیش ببرند. در مقابل، ایران همچنان با مجموعه‌‌‌ای از موانع ساختاری و اجرایی روبه‌‌‌روست.
نخستین چالش، فقدان سرمایه‌گذاری موثر و پایدار است. نبود تضمین‌‌‌های مالی، نااطمینانی در فضای اقتصادی و محدودیت منابع بودجه‌‌‌ای دولت، سبب شده سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی تمایلی به ورود به حوزه تجدیدپذیرها نداشته باشند. در کنار آن، بوروکراسی پیچیده و طولانی بودن فرآیندهای صدور مجوز، اجرای پروژه‌‌‌ها را پرهزینه، زمان‌بر و غیرقابل‌پیش‌بینی کرده است. عامل سوم، نوسانات در سیاستگذاری انرژی است؛ جابه‌‌‌جایی اولویت‌‌‌ها با تغییر دولت‌‌‌ها، بسیاری از طرح‌‌‌های نیمه‌‌‌تمام را متوقف یا دچار وقفه‌‌‌های بلندمدت کرده است.
بررسی اجمالی کشورهایی که داده‌‌‌های آنها در دسترس است نشان می‌دهد توسعه انرژی‌‌‌های تجدیدپذیر فرآیندی بلندمدت و تدریجی بوده که مستلزم تدوین و اجرای سیاست‌‌‌هایی پایدار و منسجم طی یک تا دو دهه بوده است. در نتیجه، فقدان یک نقشه راه شفاف و عملیاتی، هدف‌‌‌گذاری ۳۰‌هزارمگاواتی وزارت نیرو را به جای یک برنامه اجرایی، به یک هدف بلندپروازانه بدل کرده است.
 نقش مکمل انرژی خورشیدی
مقایسه ایران با کشورهایی نظیر آلمان که تنها در چهار سال اخیر ظرفیتی بیش از هدف ۳۰‌هزارمگاواتی به شبکه افزوده، یا کره‌جنوبی که با وجود ظرفیت‌‌‌های طبیعی محدود، دستاوردهای فنی و ساختاری چشمگیری داشته، نشان می‌دهد که رسیدن به این هدف غیرممکن نیست؛ اما مستلزم تحولاتی بنیادین در سیاستگذاری، زیرساخت‌‌‌ها و محیط سرمایه‌گذاری است. در این میان، پرسش کلیدی آن است که آیا در شرایط ناترازی انرژی، شکنندگی زنجیره تولید و فشار خاموشی‌‌‌ها بر صنعت و همچنین با توجه به غنای منابع فسیلی کشور، آیا اساسا تمرکز بیش از حد بر توسعه نیروگاه‌‌‌های خورشیدی تصمیمی راهبردی است؟
نیروگاه‌‌‌های خورشیدی، اگرچه بخشی از راه‌‌‌حل جهانی برای کاهش انتشار گازهای گلخانه‌‌‌ای هستند، اما در شرایط فعلی ایران، نمی‌توانند جایگزین ساخت نیروگاه‌‌‌های حرارتی و سیکل ترکیبی شوند و تنها به‌‌‌عنوان یک گزینه مکمل معنا پیدا می‌کنند. علاوه بر آن، ابهامات جهانی درباره صرفه اقتصادی فناوری‌‌‌های پاک و وابستگی بالای زنجیره تامین فناوری‌‌‌های آن به چین نیز موجب شده بسیاری از کشورها به‌‌‌جای افزایش صرف ظرفیت، تمرکز خود را بر داخلی‌‌‌سازی فناوری معطوف کنند.
 توصیه‌‌‌های سیاستی
با‌این‌حال، دستیابی به اهداف بلندپروازانه وزارت نیرو مستلزم مجموعه‌‌‌ای از تحولات اساسی و تدریجی است. در گام نخست، تقویت همکاری‌‌‌های بین‌المللی می‌تواند نقش موثری در تسریع روند توسعه ایفا کند؛ ورود فناوری‌‌‌های نوین، سرمایه‌گذاری خارجی و انتقال دانش از طریق تعامل با شرکت‌های معتبر جهانی، افق‌‌‌های تازه‌‌‌ای پیش روی صنعت برق کشور خواهد گشود. در مرحله بعد، بهبود محیط کسب و کار اهمیتی اساسی دارد. طراحی مشوق‌‌‌هایی چون نرخ‌های تضمینی خرید برق، تسهیل فرآیندهای اداری و تدوین بسته‌‌‌های حمایتی هدفمند می‌تواند زمینه‌‌‌ را برای حضور فعال‌‌‌تر سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی فراهم کند.
همچنین، ثبات در فضای سیاسی و اقتصادی و پرهیز از نوسانات پی‌‌‌در‌‌‌پی در سیاستگذاری‌‌‌های کلان، شرط لازم برای شکل‌‌‌گیری فضای امن و پیش‌بینی‌‌‌پذیر سرمایه‌گذاری است. نگاهی به تجربه کشورهایی چون ترکیه، کره‌جنوبی و آلمان نشان می‌دهد که موفقیت در توسعه انرژی‌‌‌های تجدیدپذیر، در گرو سیاستگذاری هوشمند، حمایت بخش خصوصی و بهره‌‌‌گیری از ظرفیت تعاملات جهانی است.
به گزارش دنیای اقتصاد،برای ایران نیز، آنچه بیش از هدف‌‌‌گذاری اهمیت دارد، عزم اجرایی، اصلاحات ساختاری و شفاف‌‌‌سازی فرآیندهاست؛ در غیر‌این‌‌‌ صورت، فاصله میان ظرفیت‌‌‌های بالقوه و واقعیت‌‌‌های موجود روز‌‌‌به‌‌‌روز بیشتر خواهد شد.
لینک کوتاه خبر: https://eghtesadkerman.ir/14506
اخبار مرتبط
نظرات شما