افت قیمت تخممرغ در ماههای اخیر، همراه با جوجهریزی بیبرنامه و کمبود نهادهها، مرغداران را به جایی رسانده که برای جلوگیری از زیانهای سنگین، ناچار به معدوم کردن مرغهای تخمگذار شدهاند؛ اقدامی تلخ که پیامدهای نگرانکنندهای برای امنیت غذایی کشور در پی دارد...
در روزهایی که بارها سخن از ناترازی انرژی و بحرانهای اقتصادی در کشور شنیده میشود، مرغداران با بحرانی دستوپنجه نرم میکنند که نهتنها سفره مردم را تهدید میکند، بلکه سرمایه سالهای عمرشان را نیز به باد میدهد. ماجرای تلخ خفه کردن مرغهای تخمگذار با گاز، تصویری عریان از وضعیتی است که در آن تولیدکنندگان برای جلوگیری از زیانهای سنگین، ناچار به نابودی داراییهای زنده خود میشوند. مرغداریهای زیادی این روزها ناچار شدهاند مرغهای تخمگذار خود را با نظارت معاونت امور دام و سازمان دامپزشکی معدوم کنند. مسئولان وعده جبران خسارت دادهاند، اما به گفته نبیپور، عضو هیئتمدیره زنجیره مرغ تخمگذار، زیان این صنعت تاکنون از ۲۰هزار میلیارد تومان گذشته است. کمبود و گرانی نهادههایی مثل ذرت و سویا، که با ارز دولتی وارد میشوند اما بهسختی در بازار یافت میشوند، هزینه تولید را چند برابر کرده است. همزمان پایین بودن قیمت تخممرغ و افزایش بیبرنامه جوجهریزی، عرضه را بسیار بیشتر از تقاضا کرده و مرغداران را با زیان سنگین و ناچار به حذف زودهنگام مرغها روبهرو ساخته است. حذف زودهنگام مرغها؛ زیان پنهان سال گذشته نزدیک به ۱۶۰هزار تن تخممرغ از کشور صادر شد و امسال این رقم اندکی افزایش یافته است. علت اصلی هم پایینتر بودن قیمت تخممرغ ایران نسبت به کشورهایی مثل ترکیه و ترکمنستان است که آن را برای خریداران جذاب میکند. با این حال، حجم این صادرات آنقدر نیست که بتواند زیان سنگین مرغداران را جبران کند. عبدالرضا رسولزاده، نایبرئیس کانون تولیدکنندگان تخممرغ کشور، صریحتر میگوید: «وزارت جهاد جوجهریزی را بدون برنامه افزایش داد و حالا باید میلیونها مرغ را معدوم کنیم.» او توضیح میدهد که ظرفیت کشتارگاهی کشور تنها جوابگوی حذف سه میلیون مرغ در ماه است، در حالی که رقم واقعی به ۹میلیون رسیده. این فاصله، به تعبیر او، «فاجعهای در سطح اقتصاد ملی» است. اما این بحران فقط اقتصادی نیست و پیامدهای اجتماعی و زیستمحیطی هم دارد. رسولزاده به مشکل دفن مرغهای مرده اشاره کرده و میگوید «هیچ مجوز قانونی برای دفن بهداشتی این حجم از مرغ صادر نمیشود. مرغدار مجبور است در شرایط غیرقانونی دفن کند یا راههای دیگری پیدا کند. در هر حال پروتئین سالمی که میتوانست بخشی از نیاز کشور باشد، هدر میرود.» همین بیبرنامگی، تولیدکنندگان را به سمت تصمیمهای پرخطر سوق میدهد؛ تصمیمهایی که نه به نفع آنهاست و نه به نفع جامعه. مرغدارها قربانیان بحران ارزی و سوءمدیریت بحران ارزی نیز لایه دیگری از ماجراست. دولت به دلیل محدودیت منابع ارزی، واردات نهادهها را قطرهچکانی تأمین میکند. در حالی که پرورش مرغ تخمگذار فرآیندی زمانبر است و بین ۹۰تا ۱۰۰هفته طول میکشد تا به بازدهی برسد، مرغدارها امروز مجبورند مرغها را پس از ۷۰هفته حذف کنند. این یعنی نابودی بخشی از سرمایهای که هنوز قابلیت تولید داشته است. از نگاه کارشناسان، ریشه مشکل در نبود مدیریت منسجم است. اگر سیاست جوجهریزی و تولید بر اساس نیاز بازار تنظیم میشد، این حجم از مازاد تولید به وجود نمیآمد. اگر نهادهها بهموقع و به قیمت واقعی به دست مرغدار میرسید، هزینه تولید چنین سر به فلک نمیکشید. و اگر حمایتهای دولتی در زمان زیان جدیتر بود، امروز شاهد خفه کردن مرغها با گاز نبودیم. ناترازی انرژی و یک بحران مضاعف این همه در شرایطی رخ میدهد که کشور همزمان با مسئله ناترازی انرژی دستوپنجه نرم میکند. دولتمردان هر روز هشدار میدهند که مصرف برق و گاز بیش از توان تولید است و باید برای گذر از زمستان و تابستان برنامهریزی کرد. پرسش مرغداران این است: وقتی حتی برای انرژی چنین دغدغهای وجود دارد، چرا باید با تصمیمهای نادرست، بحرانهای دیگری مثل نابودی تولید تخممرغ هم بر مشکلات اضافه شود؟ مگر امنیت غذایی از انرژی کماهمیتتر است؟ به گزارش اکوایران، این بحران شاید در ظاهر به قیمت پایین تخممرغ و بالا بودن هزینه خوراک محدود باشد، اما در عمق، نشاندهنده خلأیی بزرگ در سیاستگذاری اقتصادی است.