یک تحلیلگر ارشد بازار بینالملل آهن و فولاد میگوید: عربستان خیلی زودتر از برخی کشورها از جمله ایران، فعالیتهای توسعهای را برای جایگزینی معدن برای نفت شروع کرده است...
کیوان جعفری طهرانی درباره تغییر سیاستهای اقتصادی عربستان و حرکت به سمت توسعه بخش معدن میگوید: سیاستهایی که عربستان سعودی برای جایگزین کردن معدن و صنایع آن به جای نفت در پیش گرفت به زمان ملک فهد، پادشاه اسبق عربستان برمیگردد. وی ادامه داد: در سال 1996 یعنی 27 سال قبل بود که شرکت معادن عربستان با دستور مستقیم ملک فهد و زیر نظر کمیسیون سلطنتی عربستان که اسمش رویال کامیشن است، تشکیل شد؛ همان شرکت معدن معروفی که بارها از آن خبر شنیدیم. از سال 1996 تا سال 2007 میلادی این شرکت جدیدالتأسیس فعالیت خاصی انجام نداد تا زمانی که در دوره پادشاه بعدی، ملک عبدالله، برادر کوچکتر فهد، این شرکت توسعه پیدا کرد و شتاب توسعه آن رادیکالی انجام شد، چون در سال 2010 میلادی النعیمی - وزیر نفت سعودی - به دستور مستقیم ملک عبدالله مدیرعامل شرکت معادن شد. به گفته جعفری طهرانی، این نخستین باری بود که در کشورهای خاورمیانه به ویژه عربستان سعودی، مسئولی در حد وزیر نفت، آن هم بصورت همزمان به مدیرعاملی یک شرکت دیگر منصوب میشد. وی تصریح کرد: اگر به تاریخ رجوع کنیم، شاید طی 20 سال گذشته مشابه این فعالیت را فقط در برزیل دیده بودیم که در سال 2017 میلادی، رئیسجمهور وقت برزیل به عنوان مدیرعامل شرکت وَله شروع به فعالیت کرد. برزیل در سال 1975 میلادی یعنی پیش از انقلاب ایران، کشور مقروضی بود که وضعیت اقتصادی بسیار بدی داشت. دقیقاً از اواخر دهه 80 میلادی بود که ذخایر سنگ آهن در برزیل کشف شد. این کشور برای اینکه فعالیتهای توسعهای در زمینه بخش معدن را ادامه دهد، رئیسجمهورش را به عنوان مدیرعامل شرکت معدنی برزیل، یعنی شرکت وله منصوب کرد. این تحلیلگر ارشد بازار بینالملل آهن و فولاد ادامه داد: عربستان سعودی هم این اقدام را بسیار زودتر از برزیل و حداقل 10 سال زودتر از این کشور انجام داد و باعث تعجب همگان شد. هرچند آقای النعیمی از سال 2010 تا 2015 همزمان با وزارت نفت، مسئولیت مدیرعاملی را داشت و بعد از آن مدیرعامل تغییر کرد. این تغییر باعث شد تا سهم شرکت معادن عربستان سعودی تا سال 2020 میلادی در کیک تولید ناخالص ملی این کشور به 10 درصد برسد. وی خاطرنشان کرد: قابل توجه است که عربستان به عنوان بزرگترین تولیدکننده نفت در اوپک که روزانه 10 تا 12 میلیون بشکه نفت تولید میکند، میتواند سهم تولید یک شرکت معدنی را در سال 2020 و 24 سال پس از تأسیس آن به 10 درصد تولید ناخالص ملی عربستان برساند. حرکتهایی که شرکت معادن عربستان انجام داد، پروژههای فراسرزمینی در کنار فعالیتهای داخلی بود. جعفری طهرانی همچنین با اشاره به وضعیت بخش معدن عربستان اظهار کرد: طی سالهای 1997 تا 2003 میلادی و قبل از دوران ریاستجمهوری آقای احمدینژاد، بازدیدهای میدانی از عربستان سعودی داشتم. زمانی که احمدینژاد رئیسجمهور شد، عملاً روابط اقتصادی و حتی سیاسی ایران و عربستان محدود شد. حتی پیش از آن دوران هم توانسته بودیم برای یک گروه از شرکتهای پیمانکار ایرانی در عربستان پروژه بگیریم اما این پروژهها در ابتدای دولت احمدینژاد از ایران گرفته شد. وی ادامه داد: بزرگترین ذخایر سنگ آهن عربستان در منطقهای به نام وادی الصفاوین که در استانهای شرقی این کشور است، واقع شده است. این محل بسیار نزدیک به پروژه نئوم فعلی است. بنابراین مقامات عربستانی به دستور مستقیم محمدبن سلمان، به علت نیاز زیادی که این کشور به فعالیتهای توسعهای در افق 2030 دارد، به این معدن نگاه ویژهای کردهاند. درست است که عیار این معادن پایین است اما پروژه بسیار بزرگی دارد. فراموش نکنیم که عربستان موقعیت جغرافیایی بسیار خاصی دارد و کنار دریای سرخ و در همسایگی آفریقا واقع شده است. کشورهای تانزانیا و کنیا هم در کنار دریای سرخ مشرف به عربستان هستند و ذخایر آهن بسیار خوبی دارند. این تحلیلگر ارشد بازار بینالملل آهن و فولاد افزود: در بازدید میدانی که در سال 2014 از ذخایر بزرگ سنگ آهن کشورهای تانزانیا و کنیا داشتم تعجب کردم که شرکت بزرگ معدنی انگلیس، لاندن ماینینگ که قدمتی بالغ بر 180 سال دارد، در آنجا فعالیت دارد اما مالکیت آن معادن متعلق به عربستان سعودی است. این نشان میدهد که عربستان خیلی زودتر از برخی کشورها حتی ایران، فعالیتهای توسعهای را برای جایگزینی معدن برای نفت شروع کرده است؛ چون شرکت معادن و پروژههای بزرگ عربستان زیر پرچم کمیسیون سلطنتی شکل گرفتهاند و دستور مستقیم پادشاه یا ولیعهد را دارند، بهخوبی پیگیری میشوند و باعث میشود تا بسیاری از کارها تسهیل شوند.