اکونومیست در سرمقاله 16 نوامبر 2023 خود به تأثیرات پیروزی مجدد دونالد ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در سال 2024 پرداخته است...
دونالد ترامپ - رئیسجمهور پیشین آمریکا - هماکنون بر حزب جمهوریخواه سلطه دارد. چندین نظرسنجی نشان میدهند که او در ایالتهای چرخشی از جو بایدن رئیسجمهور آمریکا پیشی گرفته است. به نوشته اکونومیست، در یکی از این نظرسنجیها، 59 درصد رأیدهندگان به او نسبت به اداره درست اقتصاد کشور اعتماد داشتند که این میزان برای جو بایدن 37 درصد بود. در انتخابات مقدماتی، شکایتها و پیگردهای کیفری علیه ترامپ، تنها باعث تقویت او شده است. برای دههها، دموکراتها بر حمایت سیاهپوستان و لاتینتبارهای آمریکا تکیه داشتند، اما آمارها حاکی آن است که این حمایت از دموکراتها در حال کاهش معناداری است. در طول 12 ماه آینده هر اشتباهی از سوی یکی از کاندیداهای ریاستجمهوری آمریکا میتواند علاوه بر نتیجه انتخابات، در سطح جهان نیز تأثیرگذار باشد. این یک لحظه پر مخاطره برای مردی مانند دونالد ترامپ است که درب اتاق بیضی کاخ سفید را میکوبد. دموکراسی در خانه خود در خطر است. ادعای ترامپ برای پیروزی در انتخابات سال 2020، فراتر از یک دروغ بود و در واقع یک اقدام عامدانه و محاسبهشده در جهت منافع ترامپ بوده است. هدف از این ادعای دروغ، ارعاب شهروندان آمریکایی بود و ترامپ در دستیابی به تأثیر مورد نظر خود بر اذهان عمومی و چشمانداز سیاسی آمریکا، موفق بوده است. آمریکا با خصومت فزایندهای در خارج از کشور مواجه است و این اتفاق توسط روسیه و آغاز جنگ اوکراین، ایران و چین در تنگه تایوان و دریای جنوبی چین در حال رقم خوردن است؛ کشورهایی که به دنبال یکی نظم بینالمللی جدید هستند. حامیان جنبش «عظمت را دوباره به آمریکا بازگردانیم» (MAGA) در حزب جمهوریخواه مدتی است که به طور فعال برای انتخاب مجدد ترامپ برنامهریزی کردهاند. اگر ترامپ دوباره انتخاب شود، دوره دوم او احتمالاً سازماندهی شدهتر و استراتژیکتر از دوره اول خواهد بود و حامیان وفادار او احتمالاً پستهای کلیدی در داخل دولت خواهند داشت. در دوره دوم، ترامپ در پیگیری اهدافی مانند تلافیجویی، حمایت از اقتصاد و مشارکت در معاملات پرمخاطب و چشمگیر، احساس بی قید و شرطی خواهد داشت. هماکنون نگرانی و ناراحتی گستردهای در میان کشورهای جهان در مورد سیاستها و اقدامات بالقوهای که ممکن است در طول ریاستجمهوری ترامپ انجام شود، وجود دارد. بزرگترین تهدیدی که ترامپ ایجاد میکند، برای کشور خودش است. در صورتی که دونالد ترامپ دوباره قدرت را در دست بگیرد، آن هم با در نظر گرفتن این موضوع که او هیچگاه نتیجه انتخابات 2020 را قبول نکرد، باور او مبنی بر اینکه پایبندی به هنجارهای سنتی، آداب و رسوم و از خود گذشتگی از ویژگیهای بازندگان است، تقویت خواهد شد. اگر ترامپ پیروز شود، تلاشهایش برای مقابله با کسانی که دشمن او محسوب میشوند، افزایش خواهد یافت. این شامل اقدام علیه هر موسسهای مانند دادگاهها و وزارت دادگستری این کشور نیز میشود. بازگشت ترامپ به کاخ سفید همچنین تأثیرات قابل توجهی در سراسر جهان خواهد داشت. چین و دوستانش از این موضوع که شواهدی وجود دارد که دموکراسی آمریکا ناکارآمد شده، خوشحال خواهند شد. اگر دونالد ترامپ روند قانونی و حقوق مدنی را در داخل ایالات متحده تضعیف کند، توانایی دیپلماتهای آمریکایی برای دفاع از این اصول در صحنه بینالمللی تضعیف خواهد شد. این نگرانی وجود دارد که ایالات متحده، به جای اینکه به عنوان یک مدافع اصولی برای عدالت و حقوق بشر در نظر گرفته شود، تنها به عنوان یک کشور قدرتمند دیگر تلقی شود که به دنبال منافع خود بدون تعهد واقعی به ارزشهایی است که ادعا میکند حامی آنها است. تمایل ترامپ به حمایتگرایی (ترجیح صنایع داخلی به رقابت خارجی) در دور دوم ریاستجمهوری، بی قید و شرط خواهد بود. با وجود اقتصاد پر رونق آمریکا در طول دور نخست ریاستجمهوری ترامپ آن هم در شرایطی که بر کالاهای چینی تعرفه اعمال شده بود، برنامههای ترامپ برای دور دوم میتواند برای اقتصاد ایالات متحده آسیبزا باشد. ترامپ و تیمش در نظر دارند یک تعرفه جهانی 10 درصدی را بر تمام کالاهای وارداتی اعمال کنند که سه برابر بیشتر از سطوح فعلی محسوب میشود. حتی اگر سنا تلاش کند این اقدامات حمایتی را کنترل یا محدود کند، ترامپ ممکن است با استناد به دیدگاهی گسترده از امنیت ملی، آنها را توجیه کند. عواقب سیاستهای ترامپ در نهایت منجر به افزایش قیمتها برای مصرفکنندگان آمریکایی خواهد شد و بر قیمت کالاهای وارداتی در بازار داخلی ایالات متحده تأثیر خواهد گذاشت. ترامپ در زمان ریاستجمهوری، با دو اقدام باعث رونق اقتصادی آمریکا شد؛ کمکهای مالی برای مقابله با تأثیرات اقتصادی همهگیری کووید-19 و کاهش مالیات. اما شرایط اقتصادی کنونی آمریکا با آن زمان متفاوت است. ایالات متحده در حال حاضر با کسری بودجه قابل توجهی روبهروست و سطوح این کسری قابل مقایسه با زمانهای جنگ است. اگر سیاست کاهش مالیات دوباره اجرایی شود، این اتفاق میتواند به جای کمک به رشد اقتصادی، تورم را افزایش دهد. در خارج از مرزهای آمریکا، عملکرد ترامپ در دوره نخست ریاستجمهوری، بهتر از حد انتظار بود. او در این دوره به اوکراین سلاح ارسال کرد، باعث شد امارات متحده عربی و بحرین به عادیسازی روابط خود با اسرائیل بپردازند، کشورهای اروپایی را به افزایش هزینههای دفاعی ترغیب کرد و آمریکا در دروان ریاستجمهوری او، رویکرد سختگیرانهتری نسبت به چین داشت. همچنین بیتفاوتی ترامپ به حقوق بشر میتواند باعث شود دولت عربستان سعودی همکاری بیشتری با ایالات متحده پس از پایان جنگ غزه داشته باشد و این رویکرد میتواند باعث تقویت روابط ایالات متحده با هند شود. اما دوره دوم ریاستجمهوری او متفاوت خواهد بود چراکه جهان تغییر کرده است. اینکه کشورها منافع خود را در اولویت قرار دهند، هیچ ایرادی ندارد. اما تمایل شدید ترامپ برای انجام توافقات یا مذاکره ممکن است بیش از حد باشد. درک ترامپ از منافع آمریکا ممکن است براساس واقعیت نباشد و او فاقد اصول اخلاقی است که بتواند اقداماتش را هدایت کند. ترامپ معتقد است که سرمایهگذاری «خون و گنج» (که هم به جان انسانها و هم به منابع مالی اشاره دارد) در اروپا برای ایالات متحده یک معامله زیانبار یا «بد» است. همچنین خطری که از سوی ترامپ ایجاد شده به این موضوع برمیگردد که او ظاهرا پیشنهاد کرده است که جنگ در اوکراین به سرعت پایان یابد. نتیجه این است که ترامپ ممکن است راه حلی سریع برای مناقشه - احتمالاً با تغییر رویکرد ایالات متحده یا لغو حمایت از اوکراین - در نظر بگیرد. در خاورمیانه، انتظار میرود ترامپ بدون در نظر گرفتن درگیری احتمالی که ممکن است در منطقه ایجاد کند، از اسرائیل به شکل استوار و تزلزلناپذیر حمایت خواهد کرد. در آسیا، ترامپ ممکن است مایل به مذاکره با شی جینپینگ، رئیسجمهور چین، باشد. توافق پیشنهادی میتواند شامل پایان حمایت آمریکا از تایوان باشد. منطق ترامپ این است که ایالات متحده با یک ابرقدرت مجهز به سلاح هستهای (چین) بر سر موضوع تایوان که به نظر او جزیرهای نسبتا کوچک است، وارد جنگ نمی شود. اگر ترامپ تمایل به پایان حمایت از اروپا را نشان دهد، ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، ممکن است فرصتی برای افزایش نفوذ در منطقه ببیند. این میتواند شامل ادامه اقدامات نظامی در اوکراین و هدف قرار دادن بالقوه دیگر کشورهای شوروی سابق مانند مولداوی یا کشورهای بالتیک باشد. بدون فشار آمریکا، اسرائیل ممکن است انگیزهای برای پیگیری مذاکرات صلح با فلسطینیها نداشته باشد. اگر ژاپن و کره جنوبی احساس کنند که آمریکا مانند سابق در کنار آنها نخواهد بود، این کشورها ممکن است تصمیم بگیرند به سلاح هستهای به عنوان وسیلهای برای دفاع از خود دست یابند. همچنین پیشبینی میشود که اظهارات ترامپ مبنی بر اینکه آمریکا هیچ مسئولیت جهانی در قبال تغییرات آب و هوایی ندارد، تلاشهای بینالمللی برای مبارزه با تغییرات اقلیمی را مختل خواهد کرد. دولت ترامپ همچنین میتواند شرایطی را ایجاد کند که ممکن است چین به اشتباه تهدیدی را از سوی آمریکا احساس کند. این موضوع میتواند منجر به محاسبات نادرست در مورد تایوان شود و به طور بالقوه، عواقب فاجعهباری به همراه داشته باشد. به گزارش اکوایران،پیروی مجدد ترامپ میتواند مخربترین غرایز او در مورد قدرت را تایید کند. در صورت انتخاب مجدد، ترامپ ممکن است با موانع یا مخالفتهای کمتری برای اجرای سیاستهای خود مواجه شود. رهبری ترامپ ممکن است با اصول یا ارزشهای اخلاقی خاصی در تضاد باشد و آگاهی از این موضوع در میان رأیدهندگان میتواند بر جایگاه آمریکا در صحنه جهانی تأثیر بگذارد. بنابراین سرنوشت جهان به رأی دهها هزار نفر از مردم ایالتهای کلیدی آمریکا بستگی دارد.