علی نقوی رئیس کمیسیون احداث اتاق ایران در تحلیل خود با مقایسه مسیری که ایران و کره جنوبی در 50 سال اخیر طی کرده اند،تأکید میکند: برای جبران فاصله ایجاد شده باید اعتمادبهنفس ملی را در اقتصاد بازسازی کنیم...
چند روز پیش ویدئویی از کیم جونپیو، سفیر کره جنوبی در ایران منتشر شد؛ همان دیپلماتی که اردیبهشت سال گذشته در «کرمان آیدکس ۲۰۲۴» با آرامش و صمیمیت مورد توجه فعالان بخش خصوصی قرار گرفت. او در سفر به کرمان نهتنها در جمع فعالان اقتصادی حاضر شد، بلکه پای میز غذای سنتی کرمان هم نشست، از بزقورمه چشید و با لبخندی صمیمی از این تجربه لذت برد. اینبار اما تصویری دیگر از او دیدیم: اجرای دلنشین آهنگ «جان مریم» به زبان فارسی؛ نمایی از دیپلماسی فرهنگی که نشان میداد اقامت در ایران برای او و همکارانش الهامبخش و توأم با آرامش است. این تصویر تنها یک اجرای موسیقایی نبود؛ بلکه تلنگری برای سفر به دهه ۵۰شمسی؛ جایی که ایران و کره جنوبی در دهه ۱۹۷۰میلادی، در نقطهای تقریباً مشابه ایستاده بودند. پنجاه سال پیش؛ آرزوهایی هممسیر، راههایی متفاوت نقل است که حدود پنجاه سال پیش، زمانی که هیاتهایی از کره جنوبی از صنعت خودروسازی ایران بازدید کردند، با شگفتی از گستره تولید و مونتاژ در کشور ما یاد میکردند و حتی رسیدن به جایگاه ایران را آرزو داشتند. در سال ۱۹۷۵، تولید ناخالص داخلی ایران حدود ۵۲میلیارد دلار بود و کره جنوبی تنها ۲۲میلیارد دلار. ایران با درآمدهای نفتی و بازار داخلی پرقدرت، ظاهراً مسیر توسعه را هموار میدید؛ مونتاژ پیکان در ایران رونق داشت و کره تازه با «هیوندای پونی» نخستین خودروی بومی خود را معرفی کرده بود. کره اما راه دشوارتری برگزید: حمایت هدفمند از بنگاههای رقابتپذیر جهانی و تمرکز بر صادرات صنعتی؛ نتیجهاش تولد و بلوغ چِبولهایی چون سامسونگ و هیوندای بود. امروز؛ فاصلهای که هر روز بیشتر شد اکنون در سال ۲۰۲۵، اقتصاد کره جنوبی با GDP بیش از ۱.۷تریلیون دلار، صادرات ۷۵۰میلیارد دلاری و سرانه تولید ناخالص داخلی بالای ۳۵هزار دلار میدرخشد. ایران در مقابل با GDP کمتر از ۴۰۰میلیارد دلار و سرانه نزدیک به ۴هزار دلار، فاصلهای محسوس با آن کشور یافته است؛ صادرات ایران همچنان به نفت متکی است و سهم کالاهای فناورانه اندک. «جان مریم» در ایران، «سرود توسعه» در کره تصویری که امروز از سفیر کره در ایران دیدیم، اجرای «جان مریم» بود؛ نمادی از پیوند فرهنگی و آرامش. اما نیمقرن تلاش و سختکوشی ملت کره، به آنان چیزی فراتر داد: سرودِ توسعه. در حالیکه ما هنوز در حسرت بهرهبرداری درست از ظرفیتهای خود هستیم، آنان با ثبات نهادی، کار مداوم و سیاست صنعتی پیوسته، آوای توسعه را به گوش جهانیان رساندهاند. راز دو مسیر؛ انتخابهای متفاوت کره جنوبی راهی پرهزینه اما پیوسته را برگزید. ثبات نهادی اجازه داد حتی با تغییر دولتها، قطار صنعتیسازی از ریل خارج نشود؛ در حالیکه ایران با تحریمها، جهشهای سیاستی و بیثباتی اقتصادی دستبهگریبان بود. کره با دیپلماسی اقتصادی هوشمند، سرمایه و فناوری جهان را جذب کرد؛ ایران فرصتهای بسیاری را از دست داد. در کره، برندهایی چون سامسونگ و هیوندای فقط کارخانه نیستند؛ پرچمداران تصویر یک ملتاند. کره میلیاردها دلار صرف سرمایه انسانی و تحقیق و توسعه کرد؛ ایران با وجود نخبگان فراوان، بهدلیل ضعف ارتباط با دانشگاهها و نهادهای علمی معتبر جهان، ظرفیتهایش را کمتر به ارزش افزوده تبدیل کرد و مهاجرت نخبگان به معضلی مزمن بدل شد.* و از همه جالبتر اینکه کره جنوبی نیمقرن است در کنار همسایهای مسلح به بمب هستهای، کره شمالی، روزگار میگذراند؛ اما با هوشمندی این تهدید دائمی را مهار کرده و نگذاشته اقتصادش از مسیر توسعه بازبماند. کنایه اینجاست: کشوری در سایه تهدید دائمی رشد کرد و صادرکننده فناوری شد؛ کشوری دیگر با منابع غنی اما بیآنهمسایه، درگیر رکود ماند. کرهجنوبی؛ از برق پایدار تا صادرات مهندسی بگذریم از اینکه کره جنوبی با مساحتی کمتر از ۱۰درصد ایران (حدود ۱۰۰هزار کیلومتر مربع در برابر ۱.۶میلیون کیلومتر مربع) امروز بیش از ۱۵۰هزار مگاوات ظرفیت نصبشده برق دارد و حدود ۳۱درصد تولید برقش از نیروگاههای هستهای تأمین میشود؛ زیرساختی حیاتی برای توسعه. اما نقطه درخشانتر، صادرات خدمات فنی و مهندسی کره جنوبی است. در سال ۲۰۲۴، ارزش سفارشهای برونمرزی شرکتهای کرهای به ۳۷.۱میلیارد دلار رسید و مجموع تاریخی قراردادهای خارجی این کشور از ۱۹۶۵تا پایان ۲۰۲۴از مرز ۱تریلیون دلار گذشت. در رتبهبندی معتبر ENR Top 250 (2024) نیز حضور پررنگ شرکتهای کرهای مشهود است؛ از جمله Hyundai E&C (رتبه ۱۲) و Samsung C&T (رتبه ۱۶). بهعلاوه، براساس آمار ICAK، کره از اواسط دهه ۲۰۱۰در جمع ۵قدرت نخست بازار پیمانکاری بینالمللی قرار گرفته و حدود ۷تا ۸٪از درآمد این بازار را به خود اختصاص داده است. جانِ توسعه؛ دعوتی برای ایران وقتی سفیر کره در تهران با آرامش و تسلط «جان مریم» را میخواند، این فقط یک اجرای موسیقایی نیست؛ نشانهٔ اعتمادبهنفس ملتی است که میتواند در سرزمین دیگری، با زبان همان سرزمین، تصویری مثبت بسازد. اگر بخواهیم فاصله نیمقرن گذشته را جبران کنیم، باید اعتمادبهنفس ملی را در اقتصاد بازسازی کنیم: با ثبات، سیاست صنعتی هدفمند، جذب سرمایه و برندسازی جهانی. پنجاه سال پیش، ایران جلوتر بود و کره در آرزوی رسیدن به جایگاه ما. امروز اما ما در آرزوی مسیری هستیم که آنان پیمودهاند. این تفاوت نتیجهٔ شانس نبود؛ حاصل انتخابهای درست یا نادرست بود و چه بسا همان پیام ساده موسیقی بهترین پایان باشد: «جان مریم» تنها یک ترانه نیست؛ دعوتی است به بازگشت به جانِ توسعه، به امید و به خودباوری.