استاد بزرگوارم مهدی آگاه درگذشت. مردی که همواره نام ایران را با بغض بر زبان میآورد و دلباخته توسعه کشورش بود. مردی بینهایت باهوش و محاسبهگر و بسیار خاص و آیندهنگر که قلبی مهربان داشت و عقلانیتی وسیع...
سالهای طولانی در بخشهای مختلف، افتخار شاگردی ایشان را داشتم و در کنارشان تجارت و کسب و کار را آموختم. آقای آگاه یکی از گنجهای زندگی و زمانه من بود و خدا میداند فقدان ایشان به اندازه درگذشت پدرم برایم دشوار است. آقای آگاه حق بزرگی گردن همه ما داشتند و شخصا از ایشان بسیار آموختهام. مهدی آگاه فرد ناشناسی نبود اما مثل خیلی از آدمهای آگاه زمانه،گوشهای را انتخاب کرده بود اما هموراه برای ایران و کرمان مطالعه میکرد و میگفت و مینوشت . دلی پر درد از نامهربانیهای روزگار داشت و همواره از تهاجم سیاسی به منابع و آب و خاک این سرزمین مینالید. اعتقاد داشت این نسل بزرگترین صدمه را به ایران زدهاند و همواره از دستدرزای نسل فعلی به سهم نسل آینده در عذاب بود. همیشه میگفت؛ مغولان آن گونه که ما منابع کشور را غارت میکنیم، منابع ایران را به یغما نبردهاند آقای آگاه بدون شک انسانی آزادیخواه و بسیار آزاداندیش بود. همیشه او را در قامت معلمی مهربان و صبور میدیدم که مهمترین مأموریت خویش را آموزش میدانست. شاگردان بسیاری تربیت کرد و دستهای بسیاری را گرفت. مهدی آگاه تاریخ را خوب میدانست و اقتصاد را خوب فهمیده بود، در کشاورزی استاد بود و در تجارت، قهار. فکر و زبانم یاری نمیکند که پیش از نام مهدی آگاه، «مرحوم» اضافه کنم. او در قلب و یاد من همواره زنده است.