11قنات ایران در یونسکو ثبت جهانی شدهاند، اما دیگر خبری از حفاران قنات نیست. حالا باید فانوس بهدست بگیریم و بهدنبال حفاران قنات در ایران بگردیم. در چنین شرایطی، جوانترین مقنی قنات در ایران نسبت به پایان حفاری قنات هشدار داد...
11قنات ایران در یونسکو ثبت جهانی شدهاند، اما دیگر خبری از حفاران قنات نیست. حالا باید فانوس بهدست بگیریم و بهدنبال حفاران قنات در ایران بگردیم. محمدعلی هاتفی اما، جوانترین مقنی کشور است که شهریور سال 1363در خانوادهای که 7نسل آن مقنی بودهاند بهکار حفر قنات مشغول شد. او از 13سالگی در کنار پدر و پدربزرگش کار کرد و حفر قنات را آموخت. هاتفی، شاید آخرین نسلی باشد که رازهای کهنترین دستاوردهای مردمان این سرزمین را در سینه محفوظ نگاه داشته و حالا این گزارش در گفتوگو با او تکمیل شده است. 5تن قنات استاد یا مقنیباش، سرپرست گروه و فردی با تجربه است. او بر امورات قنات، مسیر و خاک آگاه است. پشت سر او فردی به نام «گلبند» بود که گل قنات را داخل دلو میریخت. «لاشهکش» هم دلوها را تا پای طناب چاه میکشید. 2نفر بالا، کنار چرخ چاه میایستادند. الان اما از بالابر استفاده میشود و به جای لاشهکش، ابزار بهکار میرود که تا 5دلو را بالا میکشد. برق و باتری به جای چرخ و پیهسوز دیگر کسی نیست که کار قنات انجام دهد؛ بنابراین تکنولوژی جای آن را گرفته است. الان از کلنگ برای حفاری استفاده نمیکنند و به جای آن از هیلتر بادی استفاده میشود. به جای چرخ چاه از تراکتور یا بالابر برقی استفاده میشود. چراغهای باتریخور هم جای چراغهای پیهسوز را برای روشنکردن مسیر قنات گرفتهاند. در گذشته با نور چراغ، مسیر قنات مشخص میشد، الان با قطبنما مسیر حفر قنات تعیین میشود. قنات مرده و زنده قنات فوت شده، قنات خشک و بیآب و قنات زنده دارای آب است. بهرهمندان، نفقه نگهداری از قنات را به مقنیها پرداخت میکردند. حتی عروس قنات در گذشته برای زنده شدن دوباره قنات به عقد قنات کمآب درمیآمد. قناتهای نر و ماده آب قنات، آرام و ملایم حرکت میکند؛ به همین دلیل خاک کف شسته نمیشود. هرچه شیب قنات کمتر باشد، آب آرامتر حرکت میکند. قناتی که شیب کمتری دارد و آب آرامتری در آن جریان دارد. قنات ماده است و قناتی که شیب بیشتری دارد و صدای آب در آن زیادتر است، قنات نر است. قناتهای نامدار برخی قناتها دارای نام هستند؛ مثلا مالک اولیه قنات زینبآباد، خانمی به نام زینب بود. قنات شیرین هم داریم که قصه دارد. میگویند: شرط شیرین برای ازدواج با مردی که به او علاقهمند شده بود، پرآب شدن قناتی بود که به مزرعهاش میرسید. مرد به قولش عمل کرد و قنات را فعال و پرآب کرد و به همین دلیل نام قنات، شیرین شد. بعضی قناتهای یزد و کرمان همنام هستند و خواهرخواندگی دارند؛ چون که مقنیهای مشترک آنها را حفر کردهاند. پایان مقنیها؛ آغاز راه چاهکنها حالا به جای مقنیها، کارگران افغان چاهکنی میکنند که به آداب و رسوم مقنیهای ایران پایبند نیستند و کارشان هم شبیه بهکار مقنیها نیست. مرگ و کمآبی قناتها حفر چاههای عمیق از دلایل کمشدن مقنیهای قنات است. چاههای عمیق سطح آب را پایین بردند و همه آب را از آن خودشان کردند؛ به همین دلیل بسیاری از قناتها با مشکل آبدهی مواجه و به مرور یا خشک شدند یا کمآب. منبع: همشهری