سهم دستمزد کارکنان صنایع ایران از ارزش افزوده تولیدشده، از بسیاری کشورهای دنیا پایینتر است. علت رفتار کارفرماهاست یا سیاستگذاران؟...
کارگران و کارکنان صنایع در ایران سهم کمی از ارزش افزوده ایجادشده را دریافت میکنند، به طوری که آمارهای بخش صنعت نشان میدهد کمتر از ۳۰درصد ارزش افزوده از طریق دستمزد به نیروی کار میرسد. این در حالی است که در بسیاری از کشورهای توسعهیافته -از جمله آمریکا- این سهم بیش از نصف است. آیا این وضعیت نشاندهنده اشکال رفتاری کارفرمایان و سرمایهگذاران است؟ به نظر میرسد این سهم پایین ناشی از سیاستهای کلان اقتصادی بلندمدت است. هر بنگاه به کمک نیروی کار و سرمایهای که دارد، روی مواد اولیه پردازش انجام میدهد و یک محصول نهایی ایجاد میکند. اختلاف ستانده و نهاده بنگاه ارزش افزوده ایجادشده است که به دو دسته میرسد: نیروی کار از طریق دستمزد و صاحب سرمایه (مثلاً از طریق اجاره سرمایه). این که سهم نیروی کار از این ارزش افزوده چقدر باشد، به عوامل مختلفی بستگی دارد که مهمترین آن، فرایند تولید است. همانطور که نمودار بالا نشان میدهد، سهم نیروی کار در تولید صنعتی (ساخت) در دو دهه گذشته بین ۲۰تا ۳۰درصد متغیر بوده است. بنابراین در صنایع ایران فرایند تولید سرمایه-محور است. چرا تولید در ایران سرمایهمحور است؟ ترجیح بنگاهها در ایران برای هزینه بیشتر روی سرمایه به جای نیروی کار اتفاقی نیست. طی سالها بنگاهها به سمت استفاده بیشتر از سرمایه رفتهاند و صنایع سرمایهمحورتر بیشتر توسعه یافته و بزرگ شدهاند. علت بنیادین چنین تعادلی در اقتصاد ایران به قیمت نسبی ارزان سرمایه و انرژی، نسبت به دستمزد، و دیگر مداخلات حکمرانی در صنعت برمیگردد. وام با نرخ بهره پایینتر از تورم باعث شده تولیدکنندگان اشتیاق زیادی داشته باشند برای دریافت و تبدیل آن به سرمایه. همزمان انرژی ارزان (به واسطه یارانههای پنهان یا غیرمستقیم) هم باعث شده فرایند تولید انرژی-محور برای بنگاهها بهصرفهتر باشد. اما از طرف دیگر نیروی کار نمیتواند با چنین تخفیفهای بزرگی که دولت روی سرمایه و انرژی به بنگاه میدهد رقابت کند و برخی مداخلات دیگر مثل تعیین کف دستمزد مزید بر علت میشوند تا هزینه نسبی نیروی کار برای بنگاه گران تمام شود. بنابراین حرکت به به سمت استفاده از ماشینآلات و انرژی به جای نیروی کار به سود بنگاه است.