افزایش بیش از 1.5 درجه سانتیگراد، سیاره را نابود نمی کند. اما این برای برخی از مردم، شیوه های زندگی، اکوسیستم ها، حتی کشورها حکم مرگ را دارد.
اکونومیست در آستانه برگزاری کنفرانس تغییرات اقلیمی سازمان ملل متحد در مصرسرمقاله این هفته خود را با عنوان " با 1.5 درجه سانتی گراد خداحافظی کنید" به گرمایش جهانی و ناکامی جهان در کنترل آن پرداخته است.در سرمقاله شماره 5 نوامبر آمده است که سیاست گذاران باید اول واقع بین بوده و به اشتباهات خود در این زمینه اعتراف کنند سپس راه های رادیکال تری را برای خنک کردن زمین در نظر بگیرند. سال 2015 بود که وزیر امور خارجه جزایر مارشال اعلام کرد که پذیرش اینکه دمای متوسط جهان ممکن است بیش از 1.5 درجه سانتیگراد افزایش یابد، به معنای امضای "حکم مرگ" کشورهای کوچک و پستی مانند کشور او است. در کمال تعجب، در آن سال بزرگانی که درکنفرانس تغییرات اقلیمی پاریس، درست مانند کنفرانسی که هفته آینده در مصر آغاز می شود،با هم ملاقات کردند و استدلال او را پذیرفتند. آنها هدف محدود کردن گرمایش زمین به حدود 1.5 درجه سانتیگراد را در توافقنامه پاریس، که به دنبال هماهنگ کردن تلاش های ملی برای مهار انتشار گازهای گلخانه ای بود، تثبیت کردند. با این حال، همان کشورهایی که توافقنامه پاریس را امضا کردند، انتشار گازهای گلخانه ای خود را به اندازه کافی کاهش نداده اند تا به اهداف آن برسند و در واقع انتشارات جهانی هنوز در حال رشد است. جهان در حال حاضر حدود 1.2 درجه سانتیگراد گرمتر از دوران ماقبل صنعتی است. با توجه به تأثیر پایدار گازهای گلخانه ای و عدم امکان توقف یک شبه انتشار، هیچ راهی وجود ندارد که زمین بتواند از افزایش دمای بیش از 1.5 درجه سانتیگراد جلوگیری کند. هنوز هم این امید وجود دارد که افزایش بیش از حد ممکن است خیلی بزرگ نباشد، و ممکن است فقط موقتی باشد، اما حتی این احتمالات تسلیدهنده نیز به مرور کمتر میشوند. عواقب ناکامی جهان در مهار انتشار گازهای گلخانه ای فاجعه بار است.بلایای مرتبط با آب و هوا در حال گسترش هستند، از پاکستان، که بیشتر آن توسط باران های موسمی شدید تابستان امسال ویران شد، تا فلوریدا، که در سپتامبر مرگبارترین طوفان خود را از سال 1935 تجربه کرد. حتی اتفاقات کمتر مرگبار آب و هوا، مانند موج گرمای فوق العاده تابستان امسال در اروپا، صدمات اقتصادی عظیمی وارد می کند، مانع حمل و نقل می شود، زیرساخت ها را خراب می کند و بهره وری را کاهش می دهد. وقت آن است که واقع بین باشید پاسخ به همه اینها باید با دوزی از واقع گرایی همراه باشد. بسیاری از فعالان تمایلی به اعتراف به اینکه 1.5 درجه سانتیگراد یک هدف گمشده است، ندارند. اما عدم اعتراف باعث طولانی شدن اشتباهات پاریس می شود، جایی که دولت های جهان یک هدف بسیار بزرگ را بدون هیچ برنامه قابل قبولی برای رسیدن به آن اتخاذ کردند. نمایندگانی که در مصر گرد هم می آیند باید عملگراتر باشند و با برخی از حقایق سخت روبرو شوند. اول، کاهش انتشار گازهای گلخانه ای به پول بسیار بیشتری نیاز دارد. به طور کلی، سرمایه گذاری جهانی در انرژی پاک باید از یک تریلیون دلار در سال، سه برابر شده و در کشورهای در حال توسعه متمرکز شود جایی که بیشتر انتشار گازهای گلخانه ای امروزی را تولید می کنند. ساخت و راه اندازی انرژی خورشیدی و بادی می تواند ارزان تر از انواع آلاینده باشد، اما شبکه ها برای مقابله با متناوب بودن خورشید و باد نیاز به بازسازی دارند. اعطای وام و کمک های اعطایی از سوی کشورهای ثروتمند ضروری و یک الزام اخلاقی است. با این حال، مبالغ مورد نیاز بسیار بیشتر از آن چیزی است که ممکن است از سوی کمککنندگان غربی یا سازمانهای چندجانبه مانند بانک جهانی داده شود. بنابراین، دولت ها در کشورهای در حال توسعه، به ویژه کشورهای با درآمد متوسط، باید با کشورهای ثروتمند برای تشویق و ساز و برگ دادن سرمایه گذاری خصوصی همکاری کنند. هردو طرف باید کارهایی را انجام دهند که دوست ندارند اما اگر انجام ندهند جهان پخته خواهد شد. دومین حقیقت تلخ این است که سوخت های فسیلی یک شبه حذف نمیشوند. اروپا در پی از دست دادن دسترسی به منابع روسیه ،در حال تلاش برای ایجاد تسهیلات وارداتی برای گاز طبیعی است، دقیقاً به این دلیل که نمی تواند جایگزین فوری پیدا کند. برای برخی از کشورهای فقیرتر، سرمایهگذاری در گاز، همراه با انرژیهای تجدیدپذیر، هنوز ضروری است: کمک به شهروندان بیشتر برای دریافت برق، یک الزام اخلاقی نیز هست. حقیقت سوم این است که چون 1.5 درجه سانتیگراد از دست خواهد رفت، باید تلاش بیشتری برای انطباق با تغییرات اقلیمی صورت گیرد. سازگاری همیشه فرزند خوانده نادیده گرفته شده سیاست آب و هوایی بوده است که مورد بی اعتمادی فعالان این حوزه است زیرا آنان سازگاری را به عنوان عاملی برای انحراف از کاهش انتشار گازهای گلخانه ای یا بدتر از آن، بهانه ای برای عدم کاهش میدانند. اما مهم نیست که چه اتفاقی می افتد، جهان اکنون با سیل، خشکسالی، طوفان و آتش سوزی های جنگلی بیشتری مواجه است. برای کشورهای در حال توسعه و همچنین برای کشورهای ثروتمند، آماده شدن برای این مصیبت ها مسئله مرگ و زندگی است. اکونومیست استدلال میکند بسیاری از انطباق ها مقرون به صرفه است. این می تواند به سادگی ارائه گونه های سخت تری از محصولات کشاورزی به کشاورزان و ارسال هشدارهای طوفان به مردم در راه آسیب باشد. بهتر از آن، چنین اقداماتی مزایای بیشتری از کمک به مردم برای مقابله با تغییرات آب و هوایی دارد. این حوزه ای است که حتی کمک های اندک از سوی کشورهای ثروتمند می تواند تأثیر زیادی داشته باشد. با این حال، آنها پولی را که برای کمک به فقیرترین افراد قول داده اند، پرداخت نمیکنند. این ناعادلانه است: چرا کشاورزان فقیر آفریقا، که تقریباً هیچ کاری برای ایجاد تغییرات آب و هوایی انجام نداده اند، باید رها شوند و رنج ببرند؟ اگر جهان ثروتمند اجازه دهد که گرمایش جهانی کشورهای شکننده را ویران کند، ناگزیر بهای کمبود غذا و افزایش پناهندگان را خواهد پرداخت. خنکش کن! در نهایت، با اعتراف به این که سیاره به طور خطرناکی گرم خواهد شد، سیاست گذاران باید راه های رادیکال تری را برای خنک کردن آن در نظر بگیرند. فن آوری های مکش دی اکسید کربن از جو، که اکنون در مراحل ابتدایی است، نیاز به توجه زیادی دارد. همینطور "ژئومهندسی خورشیدی" که مانع از ورود نور خورشید می شود. هر دو مورد بی اعتمادی فعالان آب و هوا هستند، اولی به عنوان یک وعده دروغین، دومی به عنوان یک تهدید ترسناک. در زمینه ژئومهندسی خورشیدی، مردم حق دارند نگران باشند. ممکن است خطرناک و کنترل کردن آن بسیار سخت باشد. اما دنیای همیشه داغ هم به همین اندازه خطرناک خواهد بود. نمایندگان در مصر باید آن را در نظر بگیرند. افزایش بیش از 1.5 درجه سانتیگراد، سیاره را نابود نمی کند. اما این برای برخی از مردم، شیوه های زندگی، اکوسیستم ها، حتی کشورها حکم مرگ را دارد. اینکه اجازه دهیم لحظه ها بگذرند بدون بدون تفکر سخت در مورد اینکه چگونه جهان را در مسیر بهتری قرار دهیم به معنای امضای حکم مرگ بیشتر است.