• شنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۴ -
  • 02 August 2025

  • شنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۴ -
  • 02 August 2025
تحلیل اکونومیست؛

رویای «صفر خالص»

آیا سیاست می‌تواند اقلیم را نجات دهد؟. نشریه اکونومیست سرمقاله این هفته خود را به موضوع مبارزه با تغییرات اقلیمی و دشواری‌های آن اختصاص داده است و می‌نویسد:کشورهای غربی از اهداف خود برای کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای عقب نشینی می‌کنند...

مهار تغییرات اقلیمی هرگز کار آسانی نبوده است، چراکه نمی‌توان تعادل بنیادی انرژی یک سیاره را یک شبه تغییر داد؛ همچنین نمی‌توان یک اقتصاد مبتنی بر سوخت فسیلی را بدون اعتراضات سیاسی خشن جایگزین کرد. این مشکل امروز بسیار دشوار به‌نظر می‌رسد.
نشریه اکونومیست سرمقاله این هفته خود را به موضوع مبارزه با تغییرات اقلیمی و دشواری‌های آن اختصاص داده است و می‌نویسد  کشورهای غربی از اهداف خود برای کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای عقب نشینی می‌کنند و برخی از رای دهندگان فکر می‌کنند که هزینه آن بسیار بالاست، یا باید به دوش دیگران بیفتد.
این در حالی است که توانایی فنی جهان برای کربن زدایی از بخش بزرگی از اقتصادش هرگز بهتر از این نبوده است. هزینه انرژی پاک در حال کاهش است و تقاضا برای آن روز به روز افزایش پیدا می‌کند. مشکل در واقع سیاست است؛ بسیاری از مردم باور ندارند که اهداف سختگیرانه آب‌وهوایی به نفع خودشان است یا برای دیگران سودمند خواهد بود. برخی فکر می‌کنند که احمق فرض می‌شوند و برای اهداف بد، پول خوبی پرداخت می‌کنند، در حالی که مردم در کشورهای دیگر کربن تولید می‌کنند و به این کار آنها می خندند. دیدن چین همیشه قدرتمندتر که بیشتر از مجموع اروپا و آمریکا کربن منتشر می‌کند رای دهندگان غربی را به جوش می‌آورد.
رسیدن به صفر خالص (به این معنی که هر اندازه گاز گلخانه‌ای تولید می‌شود از جو خارج شود)، در آینده نزدیک مستلزم کاهش سریع، عمیق و دردناک انتشار گازهای گلخانه‌ای است. برای کشورهایی که هنوز هیچ کاهشی در انتشار این گازها نداشته‌اند، کاهش‌های شدید باید خیلی زود آغاز شود. در بسیاری از موارد چنین سناریوهایی به سختی به لحاظ فیزیکی قابل تصور است، چه رسد به اینکه از نظر سیاسی شدنی باشد.
اگر هدفی آنقدر سخت باشد که نتواند رضایت عمومی را جلب کند باید تغییر کند. به جای کنار گذاشتن کامل اهداف سختگیرانه بهتر است راه‌هایی پیدا شود که به تدریج بیشتر جنبه راهنما پیدا کنند. البته مقاومت‌هایی از سوی کسانی که معتقدند همه مشکلات با «اراده سیاسی بیشتر» قابل حل است خواهد بود ؛ اما همان‌طور که اتو فون بیسمارک، سیاستمدار مشهور آلمانی اشاره می‌کند، سیاست هنرِ ممکن‌هاست. برخی از سیاستمداران این مساله را درک می‌کنند؛ مارک کارنی، نخست وزیر کانادا، می‌داند که در بسیاری از موقعیت‌ها، کارآمدترین راه برای کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای، مالیات بستن بر آنهاست. اما بسیاری از رای‌دهندگان از چنین مالیات‌هایی متنفرند، بنابراین او به سرعت جنبه‌هایی از طرح قیمت‌گذاری کربن کانادا را که مستقیما بر آنها تاثیر می‌گذارد، لغو کرده است.
بسیاری از دولت‌ها به جای دریافت هزینه برای آلودگی، برای جلوگیری از آن یارانه پرداخت کرده‌اند. برخی از یارانه‌ها ثمر داده‌اند؛ افزایش تقاضا، چرخه‌ای از افزایش تولید و کاهش قیمت را به حرکت درآورده است که باعث شده انرژی‌های بادی، خورشیدی و باتری‌ها در دسترس‌تر و ارزان‌تر شوند. اکنون هزینه‌ها آن‌قدر کاهش یافته‌اند که حتی در صورت نبودِ محرک‌های تقاضا، باز هم روند نزولی خواهند داشت. این امر کم و بیش تضمین می‌کند که میزان کربن‌زدایی در هر صورت افزایش خواهد یافت.
با این حال، یارانه‌ها همچنان بازارها را مختل می‌کنند و کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای را با هزینه‌ای بیشتر نسبت به روشی که معمولا قیمت‌گذاری کربن به همراه دارد، محقق می‌سازند. بنابراین منطقی است که در مواقعی که از نظر سیاسی امکان‌پذیر است برای انتشار آلاینده‌ها هزینه دریافت شود. دولت‌ها همچنین باید بسیاری از یارانه‌هایی را که به اقلیم آسیب می‌زنند، مانند یارانه‌هایی که همچنان به سوخت‌های فسیلی تعلق می‌گیرد، حذف کنند.
آمریکا تا زمانی که دونالد ترامپ در راس امور باشد، نقشی غیرمعمول ایفا خواهد کرد. برخی از فناوری‌های نویدبخش انرژی پاک، مانند زمین‌گرمایی پیشرفته و احتمالا حتی همجوشی هسته‌ای، اکنون از حمایت هر دو حزب برخوردارند. اما جنگ او علیه اقدامات اقلیمی، کشور را در وضعیت بدتری قرار خواهد داد. در زمان افزایش تقاضای انرژی، که بخشی از آن برای تقویت هوش مصنوعی مورد نیاز است، قیمت‌ها افزایش خواهند یافت و تلاش‌ها برای ایجاد یک صنعت انرژی‌های تجدیدپذیر آمریکایی برای رقابت با چین، از بین خواهد رفت.
رای‌دهندگان در همه جا پاکیزگی را به آلودگی ترجیح می‌دهند و آینده‌ای که بتوانند در آن شکوفا شوند را به آینده‌ای خطرناک‌تر. این‌ها شعارهای بسیج‌کننده قوی‌تری نسبت به یک هدف انتزاعی هستند. داستان‌هایی که باعث می‌شوند مردم احساس کنند در پیشرفت سهیم‌اند، همچنان تاثیرگذارند؛ ایده‌ی اینکه تحت تاثیر نوسانات قیمت سوخت‌های فسیلی قرار نگیرند هم جذاب است. به گزارش اکوایران، «هنر ممکن‌ها» شاید ساده به‌نظر برسد، اما سیاستی که فرصت‌های جدید را پیش ببرد می‌تواند سیاست اقلیمی را روی پایه‌ای پایدارتر قرار دهد و همچنین امیدی به همراه داشته باشد؛ این همان چیزی است که کسانی که علیه تغییرات اقلیمی می‌جنگند باید ارائه دهند.

 
لینک کوتاه خبر: https://eghtesadkerman.ir/14555
اخبار مرتبط
نظرات شما