• سه شنبه ۲۹ خرداد ۱۴۰۳ -
  • 18 June 2024

  • سه شنبه ۲۹ خرداد ۱۴۰۳ -
  • 18 June 2024
چرا بعضی افراد در همه انتخابات‌‌‌ها کاندیدا می‌شوند؟

تحلیل اقتصادی کاندیداتوری در انتخابات

چرا بعضی افراد در همه انتخابات‌‌‌ها کاندیدا می‌شوند؟ علت این تعدد حضور چیست؟ آیا نامزدهای انتخاباتی الزاما به پیروزی فکر می‌کنند؟ کاندیداتوری در انتخابات چه نقشی در افزایش قدرت/ثروت/منزلت و جایگاه اجتماعی/سیاسی آن فرد/حزب در آینده ایفا می‌کند؟ از نگاه علم اقتصاد، کاندیداتوری در انتخابات چه معنا‌‌‌هایی دارد؟...

سیدمهدی تروهید/پژوهشگر اقتصادی
چرا بعضی افراد در همه انتخابات‌‌‌ها کاندیدا می‌شوند؟ علت این تعدد حضور چیست؟ آیا نامزدهای انتخاباتی الزاما به پیروزی فکر می‌کنند؟ کاندیداتوری در انتخابات چه نقشی در افزایش قدرت/ثروت/منزلت و جایگاه اجتماعی/سیاسی آن فرد/حزب در آینده ایفا می‌کند؟ از نگاه علم اقتصاد –به‌عنوان یکی از علوم توضیح‌‌‌دهنده رفتار بشر- کاندیداتوری در انتخابات چه معنا‌‌‌هایی دارد؟
تئوری انتخاب عمومی اصول، روش‌ها و ابزارهای اقتصادی را برای تحلیل رفتار سیاسی نیز کاربردی می‌‌‌داند و فرض می‌کند که فعالان عرصه سیاست نیز به دنبال بیشینه‌‌‌سازی منافع شخصی خود هستند. این تئوری، سیاستمداران را به عنوان افرادی که به دنبال کسب و حفظ قدرت‌‌‌ هستند، بوروکرات‌‌‌ها را به عنوان افرادی که به دنبال افزایش منابع و بودجه مجموعه‌‌ زیرنظر خود هستند و رای‌‌‌دهندگان را به عنوان افرادی که تصمیماتشان براساس هزینه و منفعت شخصی است، تحلیل می‌کند. در نتیجه، این نظریه به ما کمک می‌کند تا افق‌‌‌های بهتری را برای تحلیل فرآیندهای سیاسی و تصمیم‌گیری‌‌‌های عمومی از دیدگاه اقتصادی و انگیزه‌‌‌های فردی/حزبی بازیگران سیاسی پیش‌روی خود ببینیم. به عبارت دیگر، تصمیم‌گیری‌‌‌های انسانی نه‌‌‌تنها توسط عوامل اقتصادی، بلکه توسط عوامل روان‌شناختی، اجتماعی و سیاسی نیز شکل می‌‌‌گیرند. مفاهیم تئوری انتخاب عمومی کمک می‌کنند تا به درکی عمیق‌‌‌تر از نحوه عملکرد اقتصاد و سیاست برسیم.
افراد به دلایل متعددی می‌‌‌توانند در انتخابات‌‌‌های مختلف کاندیدا ‌‌‌شوند که این دلایل می‌‌‌توانند ترکیبی از آرمان‌‌‌های شخصی، استراتژی‌‌‌های سیاسی و استفاده از فرصت‌‌‌های اجتماعی و اقتصادی باشند. از نگاه علم اقتصاد و تئوری انتخاب عمومی، کاندیداتوری در انتخابات می‌‌‌تواند مزایای متعددی داشته باشد که این مزایا در تبیین پاسخ این سوال که چرا بعضی افراد تلاش می‌کنند در همه انتخابات‌‌‌ها -فارغ از نتیجه آن- کاندیدا ‌‌‌شوند، راه‌‌‌گشاست.  برخی افراد باورهای قوی سیاسی و اجتماعی دارند که آنان را به حضور مداوم در صحنه‌‌‌های انتخاباتی ترغیب می‌کند. این افراد معتقدند که می‌‌‌توانند از طریق شرکت در انتخابات، تغییرات مثبت و موثری در جامعه ایجاد کنند. نامزد شدن در انتخابات ریاست‌جمهوری از این بابت با دیگر انتخابات‌‌‌ها متمایز است که در انتخابات‌‌‌های شوراها و مجلس، شهروندان در مجموع با هزاران کاندیدا روبه‌‌‌رو هستند.
یک: نظریه انتخاب عمومی و منافع شخصی
تعریف منفعت در امر اجتماع و سیاست الزاما مالی/اقتصادی نیست و انگیزه فعالان این عرصه می‌‌‌تواند افزایش/بهبود ترکیب و مجموعه‌‌‌ای از قدرت سیاسی، ثروت و درآمد، منزلت/نفوذ/اعتبار/وجهه اجتماعی باشد. یکی از مهم‌ترین مزایای ورود به عرصه انتخابات، افزایش شناخت عمومی از فرد/گروه کاندیداست. افراد با شرکت در انتخابات فرصت دارند تا خود و دیدگاه‌‌‌هایشان را به طیف وسیعی از شهروندان عرضه کنند. این شناخت می‌‌‌تواند در آینده برای کسب مقام‌‌‌های دیگر یا ایفای نقش‌‌‌های مختلف در جامعه مدنی مفید باشد. کاندیداها با حضور در انتخابات می‌‌‌توانند اعتبار اجتماعی خود را افزایش دهند. حتی اگر در انتخابات پیروز نشوند، حضور مداوم و فعال می‌‌‌تواند در آینده آنها را به عنوان چهره‌‌‌های معتبر و قابل احترام در جامعه معرفی کند که علاوه بر توجه به کمیت/تعدد حضورهای انتخاباتی، بی‌‌‌شک حفظ کیفیت بازیگری هوشمندانه آنان در این عرصه نیز قابل‌توجه است.
بعضی افراد معتقدند که حضور مداوم در انتخابات به حفظ و تقویت نام و شهرت آنها کمک می‌کند. این به نوعی برندسازی شخصی/گروهی است. این استراتژی به‌ویژه برای کسانی که در حوزه‌‌‌های جغرافیایی بزرگ‌تری -مثلا در سطح ملی و در انتخابات ریاست‌جمهوری - فعالیت می‌کنند مفید است. هر چه نام آنها بیشتر مطرح شود، احتمال بیشتری وجود دارد که در آینده بیش از پیش مورد توجه رای‌‌‌دهندگان و رسانه‌‌‌ها قرار گیرند و محتواهای بیشتری درباره آنها، چه در رد و چه در تاییدشان، تولید شود. همچنین تصمیم‌گیری برای کاندیداتوری براساس تحلیل هزینه و فایده انجام می‌شود. کاندیداها هزینه‌‌‌های مرتبط با کمپین انتخاباتی (مالی، زمانی و تلاش تیم خود) را با فواید احتمالی آن مقایسه می‌کنند. اگر فواید مورد انتظار (مانند پیروزی در انتخابات یا افزایش شناخته‌‌‌شدگی) در مجموع از هزینه‌‌‌ها بیشتر باشد، تصمیم به کاندیداتوری منطقی به نظر می‌‌‌رسد.
دو: نظریه بازی‌‌‌ها و استراتژی‌‌‌های انتخاباتی
از منظر نظریه بازی‌‌‌ها، کاندیداها ممکن است با شرکت مداوم در انتخابات، یک استراتژی بلندمدت و مستمر را دنبال کنند. هر بار شرکت در انتخابات می‌‌‌تواند گامی در جهت تحقق هدف کلی‌‌‌تر و بلندمدت آنان ایفا می‌کند و به افزایش شناخت و اعتبار عمومی فرد -بیش از پیش- کمک کند. این امر در بلندمدت شانس پیروزی در انتخابات‌‌‌های آینده را افزایش می‌دهد. همچنین در بازی‌‌‌های تکراری، رفتارهای قبلی فرد بر تصمیمات آینده تاثیر می‌‌‌گذارد. کاندیداها با شرکت مکرر در انتخابات می‌‌‌توانند به‌مرور توجه و اعتماد ‌درصد بالاتری از رای‌‌‌دهندگان را جلب کنند و پایگاه و اعتبار خود را به عنوان یک چهره سیاسی فعال و همیشه در صحنه تقویت کنند. برای مثال تجربه نشان داده است که یکی از استراتژی‌های کاندیداهای با احتمال شانس پیروزی کمتر این است که با یک کاندیدای قوی‌‌‌تر ائتلاف کنند، به نفع او کناره‌‌‌گیری کنند و در ازای آن در دولت احتمالی آینده مقامی به دست آورند؛ پستی که در صورت کاندیدا نشدن، الزاما شانس چندانی برای دسترسی به آن نداشتند؛ چرا که رقبای متعدد دیگری در عرصه وجود داشتند و با این کار رقبا را پشت سر می‌‌‌گذارند.
دسترسی به فرصت‌‌‌ها:  در برخی موارد، افراد به دلیل دسترسی به امکانات و منابعی که در دوران انتخابات (و پس از آن) به روی آنان گشوده می‌شود، در انتخابات شرکت می‌کنند. این امکانات می‌‌‌تواند شامل دسترسی کمک‌‌‌های مالی حامیان، انواع پشتیبانی‌‌‌های اقشار/گروه‌‌‌ها/اقوام/اصناف، حضور در صداوسیما و امکانات تبلیغاتی تلویزیونی، پوشش رسانه‌‌‌ای مصاحبه‌‌‌ها/اخبار/مواضع شخص/گروه در سطح ملی و برگزاری جلسات و گردهمایی‌‌‌ها باشد. برای مثال در انتخابات ریاست‌جمهوری حضور در چند مناظره تلویزیونی زنده و چندساعته با میلیون‌‌‌ها بیننده فرصتی است که برای معدودی از افراد فراهم است.
سه: مزایای شغلی
گفتیم که شرکت مداوم در انتخابات به افراد/گروه‌‌‌های سیاسی کمک می‌کند تا شناخته‌‌‌‌شده‌تر و معتبرتر به نظر برسند. هر بار که افراد/گروه‌‌‌ها در انتخابات شرکت می‌کنند، فرصتی برای افزایش شناخت و اعتبار خود در جامعه پیدا می‌کنند. این شناخت می‌‌‌تواند در آینده به نفع آنها باشد و آنان را از دیگران متمایز کند؛ حتی اگر در انتخابات‌‌‌ موفق به کسب مقام مورد نظر نشوند.
شناخته شدن به عنوان یک چهره سیاسی-اجتماعی فعال و تجربه و شهرت کسب‌‌‌شده می‌‌‌تواند فرصت‌‌‌های شغلی جدیدی را به روی آنها باز کند که پیش از آن برای فرد در دسترس نبود؛ حتی اگر فرد در انتخابات پیروز نشود. مانند موقعیت‌‌‌های شغلی و مشاوره‌‌‌ای در سازمان‌های عمومی، دولتی، خصوصی، خصولتی، غیرانتفاعی/خیریه و در طیف وسیعی از فعالیت‌‌‌ها؛ از فرهنگی تا تجاری. شناخت و تجربیات انتخاباتی می‌‌‌تواند به کاندیداها کمک کند تا به عنوان مشاور یا تحلیلگر سیاسی در رسانه‌‌‌ها، سازمان‌ها و نهادهای مختلف بیشتر جدی گرفته شوند. مدیریت یک کمپین انتخاباتی می‌‌‌تواند به تقویت مهارت‌‌‌های رهبری و مدیریتی کمک کند. کاندیداها یاد می‌‌‌گیرند که چگونه تیم‌‌‌های خود را هدایت کنند، منابع را مدیریت کنند، با رقبا رقابت کنند و استراتژی‌‌‌های انتخاباتی را طراحی و اجرا کنند. کاندیداتوری به افراد فرصت می‌دهد تا با مسائل و چالش‌‌‌های مختلف روبه‌رو شوند و راه‌‌‌حل‌‌‌های عملی برای آنها پیدا کنند.
چهار: نفوذ و تاثیرگذاری سیاسی
کاندیداها با شرکت در انتخابات به تلاش برای افزایش محبوبیت و قدرت حزب خود کمک می‌کنند. حتی اگر به‌شخصه موفق به کسب مقام نشوند می‌‌‌توانند در برجسته کردن و جلب توجه آن جریان سیاسی در آینده تاثیری بسزا بگذارند.  بسیاری از افراد با هدف ایجاد تغییرات اجتماعی و سیاسی در انتخابات شرکت می‌کنند. آنها از این طریق می‌‌‌توانند به ارتقای آگاهی عمومی، تکثیر ایده‌‌‌های خود، جلب توجه به مسائل خاص و تغییر نگرش‌‌‌ها کمک کنند. انتخابات فرصت مناسبی برای بیان دیدگاه‌‌‌ها، ایده‌‌‌های فرد یا حزب/جریان مورد نظر اوست. کاندیداها می‌‌‌توانند برنامه‌‌‌ها و راهکارهای خود را برای حل مشکلات جامعه مطرح کنند و به این ترتیب به عنوان یک چهره موثر و دارای دیدگاه‌‌‌های مشخص شناخته شوند. شرکت در انتخابات می‌‌‌تواند به عنوان شکلی از اعتراض به وضعیت موجود سیاسی باشد. این افراد ممکن است بخواهند توجه عموم را به مسائل و مشکلات خاص خود جلب کنند. آنها از فرصت انتخابات برای بیان نارضایتی‌‌‌ها و مطرح کردن راه‌‌‌حل‌‌‌های پیشنهادی خود استفاده می‌کنند. حتی اگر در انتخابات موفق نشوند، می‌‌‌توانند با این روش صدای خود را به گوش جامعه برسانند و آگاهی عمومی را افزایش دهند.
پنج: تقویت شبکه‌‌‌ روابط سیاسی، اقتصادی و اجتماعی
شرکت در انتخابات به خودی خود فرصتی منحصر‌به‌فرد در یک دوره زمانی است تا شخص/گروه نامزدشده، شبکه‌‌‌های سیاسی و اجتماعی خود را تقویت کنند. این شبکه‌‌‌ها می‌‌‌توانند شامل رای‌‌‌دهندگان، حامیان مالی، سازمان‌ها و نهادهای مختلف فعال باشند. کاندیداها می‌‌‌توانند پس از انتخابات نیز به فعالیت‌‌‌های خود ادامه دهند و با افراد و گروه‌‌‌های مختلف در جامعه همکاری داشته باشند و حمایت آنان را جلب کنند و ائتلاف‌‌‌ها و روابط قوی‌‌‌تری بسازند. در مجموع کاندیداتوری مداوم در انتخابات می‌‌‌تواند به دلایل مختلفی از جمله آرمان‌‌‌گرایی، استراتژی‌‌‌های شناخت و اعتبار، اعتراض به وضعیت موجود، استفاده از امکانات/منابع انتخاباتی، حمایت از مجموعه‌‌‌ای از اید‌‌‌ه‌‌‌ها، ایجاد فرصت برای بیان دیدگاه‌‌‌ها و برنامه‌‌‌ها، نمایندگی از یک جریان/حزب/گروه، تقویت مهارت‌‌‌های رهبری و مدیریتی، توسعه شبکه‌‌‌ روابط، افزایش منزلت و اعتبار باشد. این دلایل نشان‌‌‌دهنده پیچیدگی و تنوع انگیزه‌‌‌های افراد در صحنه‌‌‌های انتخاباتی است و هر فرد ممکن است ترکیبی از این عوامل را برای حضور مداوم خود در انتخابات در نظر بگیرد. این افراد با تحلیل هزینه و فایده، استفاده از استراتژی‌‌‌های بلندمدت و بهره‌‌‌گیری از فرصت‌‌‌های موجود در فرآیندهای انتخاباتی، تصمیم به شرکت در انتخابات می‌‌‌گیرند تا منافع شخصی، سیاسی و اجتماعی خود را بهبود بخشند.
لینک کوتاه خبر: https://eghtesadkerman.ir/11366
اخبار مرتبط
نظرات شما