در سرزمینی که آفتاب هر روز بیوقفه میتابد، امید آن بود که نور خورشید به چراغ خانههای خاموش جان دهد. دولت هند با وعده برقرسانی سبز به دل روستاهای بیبرق خیز برداشت و هزاران شبکه خورشیدی در خاکهای دورافتاده کاشت. اما خیلی زود، سرمایهها به زباله بدل شدند، پنلها پوسیدند و باتریها دفن شدند...
چرا هر راهحل خوبی همیشه به نتیجه نمیرسد؟. در سرزمینی که آفتاب هر روز بیوقفه میتابد، امید آن بود که نور خورشید به چراغ خانههای خاموش جان دهد. دولت هند با وعده برقرسانی سبز به دل روستاهای بیبرق خیز برداشت و هزاران شبکه خورشیدی در خاکهای دورافتاده کاشت. اما خیلی زود، سرمایهها به زباله بدل شدند، پنلها پوسیدند و باتریها دفن شدند. اکنون، در روستاهایی که آفتاب همچنان میتابد، تنها چیزی که باقی مانده، سازههایی زنگزده و سوالی بزرگ است: چرا انرژی خورشیدی که همهجا نوید روشنایی بود، در هند خاموش شد؟ آغاز یک رویا به گزارش واشنگتن پست، دولت هند در سال۲۰۱۴میلادی برنامهای بلندپروازانه را با هدف تبدیل این کشور به یکی از رهبران جهانی انرژی خورشیدی آغاز کرد. با جمعیتی بیش از یک میلیارد و چهارصد میلیون نفر و سطح بالای تابش خورشیدی در اکثر نقاط کشور، هند بهدرستی انرژی خورشیدی را بهعنوان راهحلی برای بحران انرژی، آلودگی و فقر انرژی شناسایی کرده بود. برنامه ملی خورشیدی هند که هدف آن دستیابی به ظرفیت نصبشده ۱۰۰هزار مگاوات انرژی خورشیدی تا سال ۲۰۲۲میلادی بود، شامل ساخت نیروگاههای متمرکز، تاسیس پروژههای شهری و نصب سیستمهای خارج از شبکه در مناطق روستایی میشد. این کشور تا پایان سال ۲۰۲۳میلادی توانست بیش از ۶۵هزار مگاوات انرژی خورشیدی نصب کند و از این نظر پس از چین و ایالات متحده در رده سوم جهان قرار گیرد. جایی که نور به خاموشی رسید اگر از بالای بامهای شهرها و صفحات نمودارها فراتر برویم و به روستاهای دورافتاده شمال و شرق هند نگاهی بیندازیم، تصویر بسیار متفاوتی میبینیم. در ایالت جارکند، جایی که حدود ۴۰درصد جمعیت زیر خط فقر زندگی میکنند، دولت حدود ۹۰۰سیستم خورشیدی مستقل را نصب کرد. این سیستمها، بهویژه در چارچوب طرح «سوباگیا» با حمایت بودجههای دولتی و گاه وامهای خارجی اجرا شدند. در روستای پیتیا، پنلهایی که قرار بود ۶خانه را روشن کنند، تنها چند هفته دوام آوردند. باتریها از کار افتادند، کابلها فرسوده شدند و هیچکس برای تعمیر نیامد. مردمان این منطقه، که بیشترشان با درآمد روزانه کمتر از ۲دلار زندگی میکنند، نه دسترسی به قطعات یدکی داشتند، نه دانشی برای نگهداری این سیستمها. این داستان تنها مربوط به پیتیا نیست. بررسیها در بیش از پانزده ایالت نشان داده که صدها سیستم خورشیدی دیگر نیز به حال خود رها شدهاند. اما دلایل این شکست چیست؟ نبود زیرساخت یا طراحی ناپایدار؟ نخستین و مهمترین عامل، طراحی ضعیف پروژههاست. بسیاری از این سیستمها برای ظرفیت بیش از نیاز واقعی طراحی شدهاند یا بدون در نظر گرفتن کیفیت باتری و تابش محلی نصب شدهاند. در مواردی، کابلکشیها به صورت سطحی و در معرض بارانهای موسمی انجام شده که خیلی زود به فرسودگی انجامیده است. دومین عامل، نبود پشتیبانی فنی و آموزشی است. شرکتهای پیمانکار اغلب فقط برای نصب تجهیزات پول دریافت میکنند و مسوولیتی برای آموزش کاربران یا نگهداری دورهای ندارند. یکی از پیمانکاران گفته بود: «سود واقعی در نصب است، نه در تعمیر.» نتیجه این سیاست، انبوهی از سازههای آهنی و باتریهای اسیدی دفنشده در خاکهای فقیر روستاهاست. اقتصاد ناپایدار انرژی در فقر روستایی هزینه تهیه تجهیزات و نصب نیروگاههای خورشیدی گاهی تا ۵هزار دلار برای کشور هزینه خواهد داشت. برای کشوری مانند هند، با بودجه سالانه حدود ۶۰۰میلیارد دلار و نیازهای گسترده در بخشهای سلامت، آموزش و امنیت غذایی، سرمایهگذاری در سیستمهایی که تنها چند ماه دوام دارند، بار مالی سنگینی به همراه دارد. در پروژهای که در روستای نوادا در شمال هند اجرا شده بود، با حمایت مالی بانک جهانی، دو پنل خورشیدی با ظرفیت کلی یک کیلووات نصب شد. اما تنها ۹ماه پس از نصب، کل سیستم از کار افتاد. این موضوع بیدلیل نبود. از نظر هزینههای جاری، انرژی خورشیدی در هند به یکی از ارزانترین انواع انرژی بدل شده است. قیمت برق خورشیدی در مناقصههای اخیر به ۰.۰۴دلار بهازای هر کیلوواتساعت رسیده است. این رقم حتی از سوختهای فسیلی نیز کمتر است. اما این قیمت صرفا مربوط به پروژههای متمرکز و در مقیاس بزرگ است؛ درحالیکه پروژههای کوچک روستایی، بهدلیل عدم صرفه مقیاس و هزینههای نگهداری، برق خورشیدی برای ساکنان بهشدت گران تمام شد. شکست محلی، تهدید ملی هند تا سال۲۰۳۰میلادی هدفگذاری کرده بود که نیمی از ظرفیت تولید برق خود را از منابع تجدیدپذیر تامین کند. این هدف شامل ۵۰۰هزار مگاوات انرژی سبز است که بخش عمده آن قرار بود از انرژی خورشیدی حاصل شود. اما اگر تجربههای شکستخورده روستایی در مقیاس بزرگ تکرار شوند، نهتنها اعتماد عمومی، بلکه اعتبار بینالمللی هند در پروژههای زیستمحیطی نیز زیر سوال خواهد رفت. بانک جهانی، صندوق سبز اقلیم، و سایر نهادهای بینالمللی میلیاردها دلار برای توسعه انرژیهای پاک در کشورهای درحالتوسعه اختصاص دادهاند. اما در صورت ناتوانی در اجرای پایدار پروژهها، این منابع نهتنها اتلاف میشوند، بلکه به پروژههایی مخرب برای محیطزیست بدل میشوند. دفن باتریهای اسیدی در روستاها اکنون به تهدیدی برای منابع آب زیرزمینی بدل شده است. راه برونرفت: پیوند فناوری و جامعه تجربه کشورهای دیگر در زمینه انرژیهای تجدیدپذیر نشان میدهد که موفقیت این پروژهها، بیش از آنکه به فناوری وابسته باشد، به مشارکت اجتماعی و ظرفیت نهادی بستگی دارد. در کشورهایی چون بنگلادش، سیستمهای خورشیدی با مدل «اجاره با آموزش» اجرا شدهاند. مردم محلی نهتنها از ابتدا در پروژه دخیل بودهاند، بلکه آموزش دیدهاند و بخشی از مالکیت سیستم را نیز برعهده دارند. این رویکرد موجب شده تا نرخ پایداری این سیستمها بیش از ۸۰درصد باشد. هند نیز میتواند با تغییر الگوهای قراردادی، تعهد به نگهداری بلندمدت را در قراردادهای دولتی بگنجاند. همچنین توسعه شرکتهای محلی خدمات انرژی در روستاها، به عنوان نهادهایی که هم نصب و هم پشتیبانی را بر عهده دارند، میتواند از رهاشدگی سیستمها جلوگیری کند. خورشید تنها کافی نیست شواهد گزارش واشنگتن پست نشان میدهد انرژی خورشیدی با همه درخشش خود، بهتنهایی نمیتواند فقر انرژی را حل کند. برای تحقق توسعه پایدار در مناطق روستایی، همزمان باید به توسعه زیرساخت، آموزش، دسترسی به بازار و تقویت نهادهای محلی توجه شود. هر پنل خورشیدی، تنها یک قطعه سختافزار نیست؛ نمادی است از سیاستگذاری، اعتماد اجتماعی و آیندهای که قرار است روشن باشد. در حالیکه خورشید هر روز بر آسمان هند میتابد، آنچه این نور را به زندگی مردم بدل میکند، چیزی بیش از تابش است. مزرعه خورشیدی شبکهای است از طراحی هوشمند، تعهد نهادی، آموزش مردمی و پیوندهای اجتماعی. بدون این شبکه، هر پرتو خورشید، تنها نوری بیثمر خواهد بود؛ نوری که هیچ چراغی را روشن نمیکند.