• دوشنبه ۸ مهر ۱۴۰۴ -
  • 29 September 2025

  • دوشنبه ۸ مهر ۱۴۰۴ -
  • 29 September 2025
تلاش برای ساکت کردن منتقدان؛

ترامپ علیه «آزادی بیان»

ترامپ علیه رکن چهارم. بر اساس گزارش اکونومیست،دونالد ترامپ از انتقاد بیزار است و از هر فرصتی برای خاموش کردن صدای مخالفانش بهره می‌گیرد. در ماه‌های اخیر، تیم او کوشیده است با ابزارهای حقوقی و اقتصادی، رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی را تحت فشار بگذارد...

دونالد ترامپ از انتقاد بیزار است و از هر فرصتی برای خاموش کردن صدای مخالفانش بهره می‌گیرد. در ماه‌های اخیر، تیم او کوشیده است با ابزارهای حقوقی و اقتصادی، رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی را تحت فشار بگذارد. شکایت ۱۵‌میلیارد دلاری علیه روزنامه نیویورک تایمز، فشار بر شبکه‌های تلویزیونی منتقد یا تلاش برای واگذاری بخش آمریکایی تیک‌تاک به نزدیکان سیاسی او، همه بخشی از این نبرد هستند. با این حال، موفقیت‌های ترامپ در این مسیر بسیار محدود بوده است. جیمی کیمل دوباره به صحنه بازگشته، دادگاه شکایت او علیه تایمز را به سخره گرفته و سرمایه‌داران نزدیک به او هنوز هم الزاما تمایلی به خرید دارایی‌های رسانه‌ای در مقیاس کلان ندارند.
بر اساس سرمقاله اکونومیست، در کشوری که متمم اول قانون اساسی آزادی بیان را تضمین کرده، خطر یک رسانه مطیع و وابسته جدی است: فساد گسترده، ضعف حکمرانی و بی‌اعتمادی رای‌دهندگان. در شرایطی که نتیجه انتخابات در آمریکا اغلب با اختلافی اندک تعیین می‌شود، حتی سلطه نسبی بر رسانه‌ها می‌تواند موازنه را برهم زند. اما میل ترامپ با واقعیت متفاوت است. تجربه کیمل و دیگران نشان می‌دهد که مهار رسانه‌های متکثر و شهروندان پرحاشیه آمریکا بسیار دشوار خواهد بود.
ترامپ و اطرافیانش چند ابزار مهم برای فشار دارند. نخست، تهدید و ارعاب است. شکایت از وال‌استریت ژورنال بابت گزارش مربوط به ارتباط ترامپ با جفری اپستین یا شکایت علیه دموین رجیستر به‌دلیل انتشار نظرسنجی انتخاباتی، نمونه‌هایی روشن هستند. پنتاگون نیز آزادی خبرنگاران را با تهدید به لغو مجوز محدود کرده و کمیسیون فدرال ارتباطات حتی شرکت دیزنی را هدف قرار داده است. ترامپ پا را فراتر گذاشته و از لغو مجوز شبکه‌های تلویزیونی منتقد سخن گفته است. این شکایت‌ها از نظر حقوقی ضعیف‌ هستند، اما هزینه‌های بالای دفاع می‌تواند اثر بازدارنده بگذارد. کاهش تعداد روزنامه‌هایی که از نامزدهای انتخاباتی حمایت رسمی می‌کنند، نشانه‌ای از این فضاست.
ابزار دوم، مالکیت رسانه‌ای است. ترامپ نخستین رئیس‌جمهور آمریکا با شبکه خبری شخصی خود، «تروث سوشیال»، است. تجربه مجارستانِ ویکتور اوربان نشان می‌دهد که نزدیکان سیاسی می‌توانند با خرید رسانه‌ها، خط رسمی قدرت را تقویت کنند. اکنون نیز مالکیت ایکس توسط ایلان ماسک و احتمال کنترل تیک‌تاک توسط خانواده‌های الیسون و مرداک، خطر تمرکز رسانه‌ای در دایره نزدیکان ترامپ را افزایش می‌دهد. خرید احتمالی شرکت‌های بزرگی چون پارامونت یا وارنر برادرز دیسکاوری توسط دیوید الیسون، می‌تواند دسترسی به CBS و CNN را نیز در اختیار قرار دهد.
ابزار سوم، فشارهای غیرمستقیم است. توافق دو شبکه ABC و CBS برای پایان دادن به دعاوی چند‌میلیون دلاری، بیشتر ناشی از هراس از اقدامات تلافی‌جویانه دولت بود تا ضعف حقوقی پرونده. حتی می‌توان تصور کرد که شرکت‌های فناوری بزرگ مانند آلفابت یا متا تحت فشار برای متمایل ساختن یوتیوب و اینستاگرام به سمت روایت‌های نزدیک به ترامپ قرار گیرند. در چنین شرایطی، منافع سهامداران می‌تواند آنها را وادار به سازش کند.
با وجود این تهدیدها، ترامپ چندان قدرتمند نیست. تمرکز او بر تلویزیون بیشتر به خاطر عادت شخصی است؛ درحالی‌که این رسانه در حال افول است. تنها سه‌درصد از آمریکایی‌ها اخبار سیاسی را عمدتا از CBS دنبال می‌کنند. رسانه‌های بزرگ بیشتر درگیر «جنگ پلتفرم‌های استریمینگ» هستند تا مسائل سیاسی. در همین چارچوب، فشار هنرمندان‌هالیوود باعث شد دیزنی جیمی کیمل را دوباره برگرداند. بازار رسانه‌ای آمریکا نیز بیش از حد متکثر است. در ایتالیا، سیلویو برلوسکونی با مالکیت بر بخش بزرگی از شبکه‌ها توانست فضای رسانه‌ای را قبضه کند. در مجارستان نیز جمعیت اندک بازار رسانه‌ای را به راحتی قابل کنترل ساخت. اما آمریکا ده‌ها‌میلیون کاربر و شبکه‌های متنوع دارد. هر پلتفرم اجتماعی نیز خود دنیایی متشکل از تولیدکنندگان محتواست که کنترل مستقیم آنها عملا ناممکن است.
آزادی بیان در آمریکا نه تنها به پشتوانه قانون اساسی، بلکه به لطف گستردگی بازار رسانه‌ای و وجود نیمی از جامعه که طرفدار ترامپ نیست، محافظت می‌شود. سلطه کامل بر رسانه‌ها اگر هم امکان‌پذیر باشد، فرصت بزرگی برای رقبای سیاسی و سرمایه‌گذاران جدید ایجاد می‌کند. رشد سریع پلتفرم‌هایی مانند تیک‌تاک و Threads نشان می‌دهد که ورود بازیگران تازه همچنان ممکن است. البته نقطه قوت ترامپ سرعت عمل اوست: او بی‌درنگ اقدام می‌کند، درحالی‌که دادگاه‌ها، شرکت‌ها و رسانه‌های جدید زمان بیشتری نیاز دارند.
با این حال، بعید است جنبش ماگا بتواند رسانه‌های آمریکا را به سلطه کامل خود درآورد. مشکل اصلی در جای دیگری است: در دنیای امروز، جذاب‌ترین راه برای جلب مخاطب اغلب اغراق، بحران‌نمایی و دوقطبی‌سازی است. چنین روندی بنیان گفت‌وگوی ملی بر سر حقایق مشترک را تضعیف می‌کند و کارآمدی دولت را به خطر می‌اندازد. آمریکا در قرن نوزدهم نیز از دل رسانه‌های حزبی جان سالم به در برد و احتمالا این بار هم چنین خواهد شد. اما تبدیل شدن فضای عمومی به صحنه‌ای شبیه نمایش‌های پرهیاهوی ودویل، بار سنگینی بر دوش دموکراسی‌ای است که همین حالا نیز زیر فشار شدید قرار دارد.

 
لینک کوتاه خبر: https://eghtesadkerman.ir/14883
اخبار مرتبط
نظرات شما