تابستان امسال، تولیدات کشاورزی ۳.۶ درصد کمتر از سال قبل شد و به پایین ترین سطح هفت سال گذشته رسید. این عدد خشک و رسمی، در نگاه اول شاید فقط خوراک تحلیلهای اقتصادی به نظر برسد، اما در واقع، داستان سبد خریدی است که هر روز گرانتر و سبکتر از دیروز میشود...
تابستان امسال، تولیدات کشاورزی ۳.۶درصد کمتر از سال قبل شد و به پایین ترین سطح هفت سال گذشته رسید. این عدد خشک و رسمی، در نگاه اول شاید فقط خوراک تحلیلهای اقتصادی به نظر برسد، اما در واقع، داستان سبد خریدی است که هر روز گرانتر و سبکتر از دیروز میشود. سبد خریدی که هر روز سبکتر میشود تصور کنید در یک فروشگاه هستید. با دیدن قیمتها مکث میکنید. شاید از خرید چند قلم جنس منصرف شوید یا به حجم کمتری رضایت دهید. این تجربهی آشنا داستانی است که کیلومترها دورتر، از یک مزرعهی کشاورزی شروع شده است. کشاورزی که شما محصولش را در سبد خرید میبینید، امسال تابستان سختی را پشت سر گذاشته است. بر اساس دادههای مرکز آمار ایران، در حالی که تولید او نسبت به هفت سال گذشته به پایینترین سطح رسیده، هزینههایش بیشتر شده است. قیمت کود، بذر، سم، هزینهی حملونقل، دستمزد کارگر و تعمیر ماشینآلات، همگی با رشدهای دو رقمی و حتی سه رقمی مواجه بودهاند. متوسط رشد هزینه شخم در تابستان امسال حدودا 45 درصد بوده و دستمزد کارگر هم به طورمتوسط 42 درصد بیشتر شده است. این یعنی کشاورز برای تولید هر کیلوگرم محصول، بیشتر از قبل هزینه کرده، اما در نهایت، محصول کمتری را عرضه کرده است. این شکاف عمیق میان رشد هزینهها و کاهش تولید، ترجمهی اقتصادی همان مکثِ پُرتردید شما مقابل قفسهی فروشگاه است؛ موضوعی که هم درد تولیدکننده است هم درد جیب شما. پشت پرده افت تولید کشاورزی اگر گمان میکنید این افت تولید یک اتفاق مقطعی ناشی از خشکسالی یا یک آفت فصلی است، نمودارهای بلندمدت حرف دیگری برای گفتن دارند. سالهاست که کشاورزی ایران با چالشهای بزرگی دستوپنجه نرم میکند: ناپایداری منابع آب و حکمرانی ضعیف در این حوزه، فرسایش خاک، بهرهوری پایین، نبود الگوی کشت علمی و پایدار، و کمبود سرمایهگذاری در روشهای نوین آبیاری و مکانیزاسیون. وقتی به این مشکلات، نوسانات شدید سیاستهای ارزی و تجاری را هم اضافه کنیم، پازل بحران کامل میشود. کشاورز نمیداند هزینهی نهادههایش فردا چقدر خواهد بود و آیا اساساً تولید برایش صرفهی اقتصادی خواهد داشت یا نه. این عدم قطعیت، بزرگترین دشمن سرمایهگذاری و تولید پایدار است و نتیجهی آن، خروج تدریجی برخی کشاورزان از چرخهی تولید و وابستگی بیشتر کشور به واردات کالاهای اساسی است. آژیر قرمز برای امنیت غذایی دادههایی که اخیرا مرکز آمار منتنشر کرده نشان میدهد که غلات حبوبات و میوهها رشدهای بالایی را رقم زدهاند. تورم برخی غلات مانند جو تا صد در صد هم رفته است. حبوبات مانند عدس رکورد 90 درصدی ثبت کرده و میوههایی مانند گیلاس حتی 150 درصد افزایش قیمت داشتهاند. در این فصل کمترین افزایشها را میتوان در بخش سبزیجات و جالیزیها دید. اما منفی شدن رشد بخش کشاورزی فقط به معنای گرانتر شدن میوه و سبزی نیست؛ این یک هشدار جدی برای امنیت غذایی کشور است. امنیت غذایی یعنی دسترسی همه مردم در همه زمانها به غذای کافی، سالم و مغذی. وقتی تولید داخلی کاهش مییابد و همزمان هزینهها بالا میرود، دو اتفاق خطرناک رخ میدهد: اول، فشار معیشتی بر خانوارها، بهویژه اقشار آسیبپذیر، به شدت افزایش پیدا میکند و کیفیت سبد غذایی آنها افت میکند. دوم، وابستگی کشور به واردات بیشتر میشود که این خود اقتصاد را در برابر شوکهای جهانی و نوسانات ارزی آسیبپذیرتر میکند. به همین علت برخی معتقدند بازگرداندن این قطار از مسیر سراشیبی، نیازمند یک عزم جدی و اصلاحات ساختاری است.