نرخ بیکاری دارای ابهامات و نواقص جدی است. برخی از ابهامات و نواقص مربوط به تعریف نرخ بیکاری و برخی دیگر به دلیل شرایط بازار کار هر کشور است. مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی به بررسی شاخص نرخ بیکاری و اصلاح آن پرداخته است و پیشنهاداتی را جهت افزایش کاربرد این نرخ برای نظام تصمیم گیری کشور ارائه داده است...
مرکز پژوهشهای مجلس گزارش جدیدی را با عنوان «شاخص نرخ بیکاری و چالشهای نظام تصمیم گیری» منتشر کرده است. این گزارش به تعریف و کاربرد نرخ بیکاری میپردازد. در ادامه بررسی صورت گرفته نشان میدهد نرخ بیکاری یک معیار ناکافی و دارای ابهامات و نواقص جدی است، لذا سازمان بین المللی کار، پیشنهادهایی درخصوص شاخصهای مکمل نرخ بیکاری ارائه میکند با در نظرگرفتن این پیشنهادات ضمن آسیب شناسی کاربرد نرخ بیکاری در ایران، توصیه سیاستی ارائه میشود. اهمیت و کاربرد نرخ بیکاری بنابر گزارش پژوهشهای مجلس، نرخ بیکاری به عنوان یک هدف کمی نقش مهمی در سیاستگذاریها و تصمیمات منطقهای و برنامهریزی در کشوردارد. نرخ بیکاری برای بررسی عملکرد بازار کار یا ارزیابی توانایی اقتصاد در ایجاد شغل کافی برای جویندگان کار مورد استفاده قرار میگیرد و از این مولفه برای ارزیابی عملکرد سیاستهای اجرا شده استفاده می شود. تعریف بیکاری و نرخ بیکاری طبق تعریف سازمان بین المللی کار، بیکار به تمام افراد 10 ساله و بیشتر (یا 15 ساله و بیشتر) اطلاق میشود که اولا در هفته مرجع فاقد کار باشند، ثانیا در هفته مرجع یا هفته بعد از آن آماده برای کار باشند و نهایتا در هفته مرجع و سه هفته قبل از آن جویای کار باشند. همچنین افرادی که به دلیل آغاز به کار در آینده یا انتظار بازگشت به شغل قبلی جویای کارنیستند، ولی فاقد کار و آماده برای کار بوده اند بیکار محسوب میشوند. نرخ بیکاری بیانگر درصد افرادی در نیروی کار (مجموع افراد شاغل و افراد بیکار) است که شغلی ندارند، اما در دسترس هستند و به دنبال کار هستند. بررسی نرخ بیکاری چه محدودیتهایی دارد؟ نرخ بیکاری تنها بر جمعیت بیکاران متمرکز است و توصیفی از شرایط افراد شاغل یا افراد غیرفعال ارائه نمیدهد. همواره نرخ بیکاری پایین به عنوان یک علامت مثبت در مورد بازار کار در نظر گرفته میشود اما ممکن است درکنار آن شرایط اقتصادی و اجتماعی نامطلوب باشد. به بیان بهتر اگر افراد به دلیل نیاز مالی به سراغ هر شغل نامناسبی بروند، نرخ بیکاری کم میشود و متقابلا وقتی افراد از تأمین اجتماعی کافی برخوردار باشند و پس انداز داشته باشند مجبور نیستند سریعا مشغول به کار شوند در نتیجه نرخ بیکاری افزایش مییابد. آنچه بیان شد اشاره به محدودیت های نرخ بیکاری به صورت مجزا دارد و نباید تحلیل و سیاستگذاری در بازار کار تنها بر مبنای نرخ بیکاری باشد. همچنین نرخ بیکاری آمار درستی از تعداد بیکاران ارائه نمیدهد زیرا انواع مختلف بیکاری وجود دارد. این شاخص تصویر شفافی از میزان نیروی کار غیرفعال، اشتغال ناقص (نیروی کار بلااستفاده) یا توانایی های جسمی، ذهنی و شغلی (مهارت اشتغال) کارگر ارائه نمیدهد. در بخشی از این گزارش، محدودیت های نرخ بیکاری از دو جنبه تعریف نرخ بیکاری و شرایط بازار بررسی شده است و پیشنهادهای سازمان بین المللی کار درخصوص شاخصهای مکمل نرخ بیکاری ارائه می شود: ابهامات و نواقص مربوط به تعریف نرخ بیکاری نرخ بیکاری فاقد ارائه اطلاعات جامع درخصوص نیروی کار بلااستفاده است؛ طبق تعاریف افراد بیکار باید هم زمان دو معیار آمادگی برای کار و جستجوی فعال کار را داشته باشند. اما ممکن است برخی از افراد به عنوان بیکار طبقه بندی نشوند، زیرا به طور هم زمان دو معیار را ندارند. در تعریف نرخ بیکاری اطلاعاتی در خصوص افراد غیر فعال ارائه نشده، شرایط و تعداد افراد غیرفعال، پیامدهای مهمی در تجزیه و تحلیل بازار کار دارد. همچنین در نرخ بیکاری هیچ اطلاعاتی در مورد کیفیت اشتغال، یعنی شرایط کار جمعیت شاغل ارائه نمیشود و زمانی یک بازار کار قوی و سالم است که کیفیت مشاغل را هم جهت با افزایش تعداد شاغلین تضمین کند. نرخ بیکاری اطلاعاتی درخصوص تفاوت در مدت زمان بیکاری، مهارت ها و سطح تحصیلات بیکاران و سابقه کار قبلی آنها ارائه نمیدهد. لذا ضروریست نرخ بیکاری با اطلاعاتی مربوط به مدت بیکاری با استفاده از شاخص هایی مانند میانگین مدت بیکاری و سهم بیکاران بلندمدت کامل شود. نقص دیگری که در تعریف بیکاری میتوان به آن اشاره کرد فقدان ارائه اطلاعات درخصوص غالب بیکاری(اصطکاکی،ساختاری، چرخه ای) است که شناسایی این غالب برای اتخاذ سیاست های مناسب بازار کار بسیار مهم است . ابهامات نرخ بیکاری ناشی از شرایط بازار کار وضعیت گزارش شده از افراد در بازار کار نمایشگر کامل عرضه و تقاضا نیست به عنوان نمونه اعلام فردی به عنوان شاغل، بیکار، اشتغال ناقص یا غیرفعال، به شرایط اجتماعی، روانی، اقتصادی و فرهنگی فرد نیز بستگی دارد. به بیان ساده تر توانایی های جسمی و روحی و منابع مالی کارگران بر رفتار آنها در بازار کار بسیار مؤثر است به عنوان مثال ممکن است فردی شاغل باشد، اما چون رضایت شغلی ندارد، خود را شاغل احساس نکند .این انحراف در محاسبه بیکاری بسته به میزان مشکلات فردی یا اجتماعی میتواند متفاوت باشد. از دیگر عوامل موثر بر شرایط بازار کار میتوان گفت، اگر سیاستهای رفاهی، پرداختهای عمومی به نفع بیکاران تغییر نکند،کارگران برای تأمین معاش مجبورمیشوند بدون انتخاب و تأخیر به دنبال کار باشند. طبق مطالعات اخیر سازمان بین المللی کار تحولات بازار کار نباید تنها متکی برنرخ بیکاری باشد و شاخصهای مکمل نرخ بیکاری نظیر نرخ بیکاری با لحاظ دادههای اشتغال ناقص و نیروی کار بالقوه مدنظر قرار گیرد و ترغیب کشورها در محاسبه این شاخصها، میتواند نواقص و محدودیتهای نرخ بیکاری را تا حدودی پوشش داده و تحلیل درستی از شرایط بازار کار جهت تصمیم گیری ارائه دهد. این گزارش در ادامه با تحلیل آماری به آسیب شناسی نرخ بیکاری در ایران پرداخته است: ناهمسویی روند نرخ بیکاری و تعداد شاغلین بعد از شیوع کرونا در ایران در بخشی دیگر از گزارش پژوهشهای مجلس با بیان اینکه توجه صرف به نرخ بیکاری بدون توجه به سایر شاخص های بازار کار می تواند منجر به تحلیل اشتباه در بازار کار کشور شود. نتایج این مطالعه نشان داده بعد از شیوع کرونا که باعث از بین رفتن بسیاری از مشاغل طی فصول مختلف سال 1399 شده است و در اوج کرونا) بهار1399) با وجود کاهش یک میلیون و ۵۰۰هزار نفر از تعداد شاغلین، نرخ بیکاری روند کاهشی داشته است. این نمودار ناهمسویی روند نرخ بیکاری و تغییرات جمعیت شاغل را به خوبی نشان میدهد. علت اصلی این عدم همسویی، ساختار و کیفیت اشتغال در کشور است. اثر گذاری ساختار کشورها بر نرخ بیکاری بعد از شیوع کرونا این گزارش همچنین با مقایسه نرخ بیکاری کشور ایران و سایر کشورهای منتخب قبل و بعد از شیوع کرونا نشان میدهد در کشورهایی که سهم شاغلین رسمی(دارای مزایای استفاده از بیمه بیکاری) بیشتر است بعد از کرونا نرخ بیکاری افزایش یافته اما در ایران و ترکیه با وجود سهم بیشتر کارکنان غیر رسمی و مستقل نرخ بیکاری بعد از کرونا کم شده است. بنابراین در تحلیل وضعیت بازار کار، اگر ساختار و کیفیت اشتغال نادیده گرفته شود و صرفاً تغییرات نرخ بیکاری مبنا باشد، امکان قضاوت نادرست از وضعیت بیکاری وجود دارد. محاسبه نرخ بیکاری جدید با لحاظ بیکاری پنهانی مستتردر نرخ مشارکت پایین اگر تحلیل بازار کار استانها تنها با در نظر گرفتن نرخ بیکاری و بدون توجه به نرخ مشارکت باشد، قضاوت نادرستی ارائه میدهد. به عنوان نمونه استان خراسان جنوبی یکی از استانهایی است که در سال 1400 نرخ بیکاری پایینتر از میانگین نرخ بیکاری کشور داشته با این حال نرخ بیکاری پایین و عدم همسویی تغییرات نرخ بیکاری با درک عمومی از وضعیت بازار کار این استان، مورد انتقاد نمایندگان مجلس در این خصوص است. به این دلیل مرکز آمار ایران، نرخ بیکاری استان را در کنار نرخ مشارکت ارائه میدهد تا صرفا نرخ بیکاری مبنای قضاوت برای تحولات بازار کاراستان های کشور نباشد. در این گزارش با لحاظ بیکاری پنهانی مستتردر نرخ مشارکت پایین و درنظر گرفتن نرخ مشارکت استان یزد (بیشترین نرخ مشارکت سال 1400) برای همه استانها میزان نرخ بیکاری استان ها از لحاظ عددی وترتیب تغییر می کند. در بسیاری از قوانین برای پوشش این موضوع، شاخص های مکملی در کنار نرخ بیکاری تعریف می شود که مبنای علمی نداشته و استاندارد مشخصی ندارد و همین شاخص های ترکیبی نادرست نیز موجب انحراف در نظام تصمیمگیری کشور میشود. بنابراین در این گزارش پیشنهاد میشود: شاخصهای مکمل نرخ بیکاری (نظیر نرخ بیکاری با لحاظ داده های اشتغال ناقص و نیروی کار بالقوه) منطبق بر تعاریف و استانداردهای سازمان بین المللی کار باشد تا مبنای علمی و امکان مقایسه در سطح بینالمللی را داشته باشد. همچنین لازم است تعریف شاخص های مکمل نرخ بیکاری در گروه های هدف مختلف (گروه های جنسی، سنی و منطقهای) پیش بینی و محاسبه شود. همچنین بعد از تعریف شاخصهای مکمل، باید استفاده و کاربرد آن در نظام تصمیم گیری کشور اعم از قوانین و سیاست ها مورد توجه قرار گیرد و این امر مستلزم همکاری نزدیک مرکز آمار ایران، سازمان برنامه و بودجه کشور، وزارت تعاون،کار و رفاه اجتماعی و قوه مقننه است.